تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 30 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):برآورد اعمال در شب نوزدهم انجام مى‏گيرد و تصويب آن در شب بيست ويكم و تنفيذ آن در شب بي...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1817074282




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

سقف بیمه شما برای حفظ سایه بالای سر ما کافی نیست!


واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: سقف بیمه شما برای حفظ سایه بالای سر ما کافی نیست!
خود را به بیمارستان رساندم تا پرستار دفترچه را مهر کند. با خوشحالی پس از آن همه استرس و عصبانیت به داروخانه رسیدم، با این امید که مشکل حل شده و دارو را خواهم گرفت و با تاخیر به بیمارستان خواهم رساند اما پس از حدود یک ساعت معطلی در داروخانه، از 5 آلبومینی که دکتر نوشته بود 2 تا را روی پیشخوان گذاشتند. - چرا 2 تاست؟ من 5 تا می‌خواهم! + تامین اجتماعی بیش از 2 آلبومین را تائید نمی‌کند.
کد خبر: ۵۹۶۱۵۰
تاریخ انتشار: ۲۲ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۲:۲۳ - 11 June 2016


«مادرم 57 ساله است. حدودا 2.5 سال است که با سرطان دست و پنجه نرم می کند؛ در این 2.5 سال به معنای واقعی کلمه داشتن یک بیماری خاص را درک نمودم.» این مقدمه یادداشتی است که فرزند یک بیمار مبتلا به سرطان به رشته تحریر در آورده و حاوی نکات دردناک زیادی است.

به گزارش «تابناک»، یکی از اتفاقاتی که در نتیجه اجرای طرح تحول نظام سلامت رقم خورد، کاهش سهم بیماران در پرداخت ها و گسترش دایره حمایت از ایشان با اقداماتی مانند پرداخت هزینه داروهای خاص بود؛ اتفاقی که بسیار خوشایند به نظر می‌رسید اما ظاهرا هنوز نتوانسته پاسخ مناسبی به خواسته های مردم بدهد. به ویژه آن دسته از شهروندان که یکی از اعضای خانواده شان با بیماری دست به گریبان است و به خوبی همه دردها را لمس می‌کنند.

دردهایی که اگر بخشی شان مربوط به بیماری و شرایط روحی و روانی بیماران و خانواده شان مربوط می‌شود، بخش دیگری شان از مشکلات جانبی نشات می‌گیرند. مثل مسائلی که در یادداشت پیش رو از زبان فرزند یکی از بیماران مبتلا به سرطان خواهید خواند. دردهایی که گاه دردناک تر از درد بیماری هستند و می‌توانند جز بیمار، خانواده وی را هم از پا در آورند:

«مادرم 57 ساله است. حدودا 2.5 سال است که با سرطان دست و پنجه نرم می کند؛ در این 2.5 سال به معنای واقعی کلمه داشتن یک بیماری خاص را درک نمودم. درد را از هر طرف که بخوانی درد خوانده می شود؛ مادرم است، ریشه ام، قلبم، همه ام.

وقتی ناخوداگاه از مادرم می شنوم «تا صبح نخوابیدم» یا «درد داشتم»، استخوان های بدنم خورد می‌شود؛ خدایا برای مادرم چه کنم؟

گوشه دیگر دردهایم زمانی است که دکتر دارویی را در دفترچه تامین اجتماعی می‌نویسد؛ مادرم سرطان دارد. حق و انصاف نیست که هربار بداند برای تهیه داروهایش چه می‌کشم!

کسانی که سرطان دارند با توجه به نوع سرطان و شیمی درمانی بایستی داروهای خاص استفاده کنند. مثل آنهایی که سرطان ریه یا پانکراس دارند و یکی از داروهای که می بایست استفاده کنند، قرصی با نام «تارسوا» است. دارویی که اوایل نوع سوئیسی‌اش در دسترس بود، بعد نمونه هندی‌اش به بازار آمد و کمیاب و نایاب شد.

مابه التفاوتی که برای قیمت این دارو پرداخت می‌کردم، ماهیانه 5.5 میلیون تومان بود، اما هربار که برای تهیه آن وارد داروخانه می‌شدم، به جای هزینه، استرسِ فقدان دارو به جانم می‌افتاد و بر تنم لرزه می‌انداخت.

داروی دیگر «جمز آر» نام دارد که نمونه اصلی‌اش فرانسوی است؛ دارویی که بعدها نمونه آلمانی، ایتالیایی و بلژیکی‌اش یافت می‌شد و در آخر تنها نمونه هندی آن در بازار موجود بود. هر بار از خودم می‌پرسیدم که چرا متولیان تامین دارو در کشورمان بهترین ها را در اختیار بیماران هم وطن خود قرار نمی‌دهند؟ اگر داروی شیمی درمانی «جمز آر» فرانسوی بهترین است چرا نمی بایست بهترین داروها در اختیار بیماران قرار بگیرد؟

سوالی که وقتی می‌دیدم تقریبا در خانواده دوستان و اطرافیان هر کداممان یک بیمار سرطانی وجود دارد، پر رنگ تر می‌شد و این ابهام را به وجود می‌آورد که آیا در خانواده متولیان تامین دارو چنین بیمارانی وجود ندارند؟ یا راهکار ایشان برای تامین دارو متفاوت از آن چیزی است که ما می‌دانیم؟

نسخه‌ای که پزشک می‌پیچد، حاوی داروهایی است که یکی شان موجود است و دیگری نه. بدتر آنکه اگر نسخه را ناقص بگیری، برای داروهایی که نیست باید به ناکجا آباد بروی یا دوباره به پزشک زحمت نوشتن نسخه جدیدی را برای روزی که دارو بیاید، بدهی. زحمت به پزشکی که تا دیروز نفر 15 ام مطبش بودم و حالا روزانه بیش از 70 مریض را می‌بیند و وقت گرفتن از وی راحت نیست. پزشکی که دستش را می‌بوسم و روی سخنم با او نیست.

این در حالی است که برخی بیماران پس از استفاده از داروها به مرور زمان به مشکلی به نام آسیت یا مایع آوردن شکم دچار می‌شوند. مشکلی که می‌بایست با تخلیه مایع درمان شود و فارغ از دردی که بیمار تحمل می‌کند، درد دیگری به همراه دارد؛ درد تامین دارویی که می‌بایست به ازای تخلیه مایع به بیمارتزریق شود.

پزشک پیش بینی می‌کند که در این نوبت می‌بایست حدود 8 لیتر مایع خارج شود و برای امروز 5 لیتر آن را خارج خواهد کرد که معنای آن نیاز به 5 «آلبومین» است. نسخه پزشک که در دفترچه تامین اجتماعی مادر 5 آلبومین نوشته شده بود را به داروخانه 29 فروردین بردم و پس از 20 دقیقه با توجه به ترافیک تحویل نسخه، از زبان متولی متولی پذیرش دارو شنیدم که می‌بایست نسخه مهر بیمارستان را هم داشته باشد. تصمیمی جدید که نمی‌دانم چه زمانی گرفته شده اما با توجه به حضور مادرم در بیمارستان و نیازم به دریافت این دارو، مشکل آفرین شده.

به «امور مراجعین» رفتم و هر قدر التماس کردم که بیمارم بر روی تخت بیمارستان است، موبایلم و کارت شناساییم را گرو بگیرید و دارو را بدهید که به بیمارم برسانم، قبول نکردند و گفتند قانون است، نمی توانیم!

خود را به بیمارستان رساندم تا پرستار دفترچه را مهر کند. با خوشحالی پس از آن همه استرس و عصبانیت به داروخانه رسیدم، با این امید که مشکل حل شده و دارو را خواهم گرفت و با تاخیر به بیمارستان خواهم رساند اما پس از حدود یک ساعت معطلی در داروخانه، از 5 آلبومینی که دکتر نوشته بود 2 تا را روی پیشخوان گذاشتند .

- چرا 2 تاست؟ من 5 تا می‌خواهم!

+ تامین اجتماعی بیش از 2 آلبومین را تائید نمی‌کند. بروید و نماینده‌های تامین اجتماعی را در طبقه بالا ببینید و از ایشان پیگیری کنید.

انگار زمین و زمان بر سرم خراب شد. پیش نماینده تامین اجتماعی رفتم و موضوع را مطرح کردم که با خونسردی در جواب گفت: نمی‌توانیم تائید کنیم؛ بروید مرکز برای التماس! [...]

وقتی نسخه را پزشک و بیمارستان مهر کرده‌اند، این یعنی چه؟ چه قاعده و بازی است؟ ندادن دارو چه معنایی دارد؟ آن هم دارویی که موجود است. یعنی تامین اجتماعی نه به بیمارستان اعتماد دارد و نه به پزشک؟!

از خودم می‌پرسم که اصلا تامین اجتماعی یعنی چه؟ مگر زمانی که ایشان ماه به ماه پول خود را از حقوق پدر و مادرم می‌گرفتند و سهم خواهی می‌کردند، ما چرا می‌گفتیم؟، که امروز برای داروهایی که جان مادران و پدران این سرزمین به آن بسته است، دکان باز کرده‌اند و به جای پزشک و بیمارستان سهم تعیین می‌کنند و سقف می‌گذارند؟ اصلا چه معنی دارد که فردی بیمه باشد و برای دریافت داروی مورد نیاز جهت درمانش، به بازار آزاد حواله اش دهند؟

اصلا آقایان وزیری که درگیر تامین اجتماع و دارو هستید؛ خدا را شکر که سرطان ندارید و باز هم خدا راشکر در نزدیکانتان هم چنین بیماری‌ وجود ندارد، اما آیا از این مشکلات آگاهید؟ هیچ می‌دانید که هزینه های بیمارستانی و دارو برای امثال بیماران سرطانی بسیار بالاست و سقفی که بیمه ها برای پرداخت آن دارند، بسیار کوتاه طراحی شده؟

هیچ می‌دانید که سقف امثال بیمه های تکمیلی آتیه سازان حافظ هم بسیار کوتاه است و 10 میلیون تومانی که برای یکسال می‌پردازند، سقفی است که برای برخی بیماری های خاص گاه در دو ماه پر می شود و بقیه ماهها را می‌بایست یا از جیب بپردازند یا ... ؟! چه راهی پیش پایشان و پایمان می‌گذارید و برای حفظ سایه پدران و مادران بر سر فرزندانشان چه راهکاری ارائه می‌دهید؟!

آرزویم شفای همه بیماران است و مادرم.»

در پایان گفتنی‌ست «تابناک» آمادگی دارد پاسخ مسئولان به این واگویه ها را منتشر نماید.
























این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تابناک]
[مشاهده در: www.tabnak.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 12]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


اجتماع و خانواده

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن