واضح آرشیو وب فارسی:الف: زنی که از قصاص نجات یافت/ بقیه عمرم به مددجویان بهزیستی خدمت میکنم
تاریخ انتشار : پنجشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۵ ساعت ۱۵:۲۱
زنی که مدعی است مردی را به قتل رسانده، چون قصد داشته او را آزار دهد، با رضایت اولیای دم از قصاص نجات یافت و اعلام کرد باقی عمرش را در مسیر خدمت به مددجویان بهزیستی خواهد گذراند.به گزارش خبرنگار ما، بعدازظهر ۱۱ اسفند سال ۱۳۸۶ جسد سوخته مردی در اتوبان تهران- قم کشف شد. کارآگاهان با حضور در محل کشف جسد متوجه شدند جسد متعلق به مرد ناشناسی است که پس از قتل در محل دیگری به آنجا منتقل و آتش زده شده است. به گزارش شرق، یک روز پس از کشف جسد، زنی با مراجعه به پلیس آگاهی از ناپدیدشدن همسرش به نام رامین خبر داد. او به مأموران گفت: «همسرم صبح برای رفتن به محل کارش از خانه خارج شد و دیگر بازنگشت و تلفن همراهش نیز خاموش است».تیم جنایی با بررسی این شکایت، متوجه شد جسد کشفشده در اتوبان تهران- قم متعلق به رامین است. در ابتدا فرضیه قتل با انگیزه سرقت خودرو مطرح شد و مشخصات خودروی مقتول در اختیار گشتیهای پلیس قرار گرفت. مأموران در ردیابیهای خود خودروی مقتول را درحالیکه در اتوبان آزادگان رها شده بود، کشف کردند. بررسی پرینت تماسهای مقتول نشان داد مرد میانسال آخرینبار با خانه زوج جوانی به نامهای نگین و امید تماس گرفته است. نگین و امید به اداره آگاهی احضار شدند و در بازجوییها ادعا کردند مقتول قرار بود روز حادثه به خانه آنها برود و تعدادی قاب عکس را برای فروش ببرد. تماس انجامشده نیز به خاطر همین موضوع بود. با توجه به اینکه هیچ دلیلی علیه نگین و امید نبود، بازپرس پرونده آنها را آزاد کرد. دو سال پس از این جنایت، خانواده مقتول درخواست دیه از بیتالمال را مطرح کردند که پرونده به شعبه ۱۱۴۴ دادگاه عمومی فرستاده و در آنجا حکم به پرداخت دیه از بیتالمال داده شد. با گذشت پنج سال از این جنایت امیر با مراجعه به اداره آگاهی شهرستان چالوس، مدعی شد نگین با مردی ارتباط پنهانی دارد، به همین دلیل زن جوان دستگیر شد و در بازجوییها راز قتل رامین را فاش کرد. او در بازجوییها مدعی شد: «رامین قصد آزار و اذیت مرا داشت که من وی را با ضربههای چاقو به قتل رساندم و با همدستی مردی به نام سعید جسدش را آتش زدم». در ادامه مأموران سراغ سعید رفتند و متوجه شدند او مدتی پس از قتل، در حادثهای جان خود را از دست داده است. با تکمیل تحقیقات، پرونده برای محاکمه به شعبه ۷۱ دادگاه کیفری فرستاده شد. متهم در جلسه رسیدگی به اتهاماتش قتل را قبول کرد، اما مدعی شد رابطه نامشروع با هیچکس نداشته است. او گفت: من اتهام را قبول دارم، رامین با شوهر من دوست بود و از او جنس خریداری میکرد. یک روز که برای بردن اجناس با من قرار گذاشته بود، وقتی دید تنها هستم به سمتم آمد و خواست من را آزار دهد، من هم قبول کردم و گفتم باید بگذاری چشمهایت را ببندم، به محض اینکه چشمهایش را بستم با واردآوردن ضرباتی او را به قتل رساندم تا خودم را نجات دهم، بعد هم موضوع را به سعید گفتم و او هم به من کمک کرد که جسد را از بین ببریم. زن جوان به قصاص محکوم و رأی صادره نیز تأیید شد، اما مدتی مانده به زمان اجرای حکم خانواده متهم موفق شدند با پرداخت دیه رضایت اولیای دم را جلب کنند. نگین که اینبار به لحاظ جنبه عمومی جرم محاکمه میشد، وقتی یکبار دیگر در برابر قضات قرار گرفت گفت: من اتهام را قبول دارم و از کاری که کردم خیلی ناراحت هستم و عذابم را کشیدهام. همسرم من را طلاق داده و حالا زنی کاملا تنها هستم. تصمیم گرفتم وقتی از اعدام نجات پیدا کردم، زندگیام را وقف کسانی بکنم که در بهزیستی زندگی میکنند و نیاز به کمک دارند. از شما هم درخواست دارم با توجه به سالهایی که در زندان بودم به من کمک کنید. بعد از پایان جلسه رسیدگی هیأت قضات شعبه دو دادگاه کیفری شماره یک وارد شور شدند و با احتساب ایام بازداشت متهم را به زندان محکوم کردند؛ بهاینترتیب زن جوان بهزودی آزاد میشود.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: الف]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 110]