واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: اقرار به آتشافروزي مرد مزاحم
زوج افغان كه متهم هستند هموطن مزاحمشان را به آتش كشيدهاند، بازداشت شدند و به جرمشان اقرار كردند.
به گزارش خبرنگار ما، 29 ارديبهشتماه بود كه مردي افغان وارد پايگاه نهم پليس آگاهي در جنوب تهران شد و كارآگاهان را از ماجراي مرگ مشكوك برادرش با خبر كرد. او گفت برادرم ناصر كه مردي 37 ساله است، پيمانكار ساختمان است و وضع مالي خوبي دارد. او روز گذشته با خودروي پرشياي خود و براي گرفتن طلب از خانهاش بيرون رفت و ديگر برنگشت. ساعتي قبل بود كه از بيمارستان با من تماس گرفتند و خبر دادند كه برادرم دچار سوختگي شده و تحت درمان قرار دارد. وقتي خودم را به بيمارستان رساندم، گفتند كه برادرم به علت شدت جراحت ناشي از سوختگي- 70 درصد- فوت شده است. بررسيكارآگاهان بعد از حضور در بيمارستان نشان داد كه مردي روزنامهفروش ناصر را به بيمارستان منتقل كرده است.
او كه صاحب دكهاي در جاده قديم قم بود، در شرح ماجرا گفت:داخل دكه نشسته بودم كه با شنيدن فرياد آي سوختم از دكه خارج شدم. در نزديكي دكه مردي را ديدم كه در آتش ميسوخت و كمك ميخواست. خيلي زود با اورژانس تماس گرفتم و خودم هم سعي كردم كه آتش را خاموش و به آن مرد آرامش بدهم. آن مرد كه مشخص بود، تبعه افغان است، به من گفت زوجي افغاني كه ساكن باقرآباد هستند، او را آتش زدند و فرار كردند. بعد از آن هم امدادگران اورژانس از راه رسيدند و آن مرد را به بيمارستان منتقل كردند. كارآگاهان در بررسي بيشتر محل خودروي سوخته مقتول را در همان نزديكي كشف كردند. آنها بعد از بررسيهاي بيشتر موفق شدند زوج افغان را كه عزيز. م 29 ساله و سميه. ج 23 ساله نام داشتند، شناسايي کنند. در تحقيقات بيشتر مشخص شد كه عزيز و سميه بعد از حادثه به طور ناگهاني ناپديد شدهاند. خيلي زود مشخص شد كه عزيز و سميه در تدارك برگزاري جشن عروسيبودهاند و سميه به تازگي جهيزيه خود را خريده و عزيز هم خانهاي براي زندگي مشترك اجاره كرده است. تحقيقات نامحسوس كارآگاهان براي بازداشت اين دو ادامه داشت تا اينكه ساعت 22 و 30 دقيقه دهم خردادماه در حالي كه آنها براي برداشت اوراق شناسايي وارد خانهشان در باقرآباد محدوده خيابان پوردارايي شده بودند، بازداشت شدند. عزيز و سميه هر چند در اولين بازجوييها گفتند كه از ماجرا خبر ندارند، اما سرانجام سميه روز گذشته قفل سكوت را شكست و حادثه را شرح داد.
او گفت مدتي قبل در تدارك و تهيه جهيزيه بودم. به خاطر اينكه وضع مالي خوبي نداشتيم از طريق بستگان با ناصر كه وضع مالي خوبي داشت و هموطن من بود، آشنا شدم. ناصر هم 20 ميليون تومان به من كمك كرد و توانستم بخشي از جهيزيه را تهيه كنم. بعد از خريد جهيزيه بود كه مقتول به من پيشنهاد ازدواج داد. او اصرار كرد تا از شوهرم طلاق بگيرم و با او ازدواج كنم. وقتي اصرارهاي او زياد شد، ماجرا را به شوهرم گفتم و خواستم هر طور شده 20 ميليون تومان تهيه كند تا پول ناصر را بدهيم و شرش را كم كند. شوهرم از من خواست تا با ناصر قرار بگذارم. روز حادثه با مقتول تماس گرفتم و با او در كهريزك قرار گذاشتم. بعد همراه شوهرم با موتور راهي محل قرار شديم. وقتي شوهرم با ناصر مواجه شد، خيلي زود با او درگير شد. شوهرم مقداري بنزين كه از قبل تهيه كرده بود، به روي مقتول پاشيد و او را به آتش كشيد. بعد هم خودروي او را آتش زد و هر دو از محل فرار كرديم. چند روزي در كرج و ورامين پنهان شديم تا اينكه تصميم گرفتيم براي زندگي به افغانستان برگرديم. از آنجا كه به پول و اوراق هويتيمان نياز داشتيم، شب حادثه به خانه برگشته بوديم كه مأموران ما را بازداشت كردند. شوهر سميه هم در تحقيقات حرفهاي همسرش را تأييد كرد.
سرهنگ كارآگاه حسين زارع، رئيس پايگاه نهم پليس آگاهي تهران بزرگ گفت: دو متهم در بازجوييها به ايجاد حريق عمدي منجر به قتل اقرار كردند و براي ادامه تحقيقات در اختيار اداره دهم پليس آگاهي قرار گرفتند.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۱۸ خرداد ۱۳۹۵ - ۲۰:۲۶
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 202]