تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 11 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام محمد باقر(ع):اسلام بر پنج چيز استوار است، برنماز و زكات حج و روزه و ولايت (رهبرى اسلامى).
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

کاشت پای مصنوعی

میز جلو مبلی

پراپ رابین سود

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1803377743




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

مناسبات دینی و سیاسی حکومت صفوی - بخش دوم و پایانی وجوهات مدارس علمیه در دوران صفوی


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: مناسبات دینی و سیاسی حکومت صفوی - بخش دوم و پایانیوجوهات مدارس علمیه در دوران صفوی
خبرگزاری فارس: وجوهات مدارس علمیه در دوران صفوی
گسترش و ترویج تشیع را می­توان به عنوان بزرگترین دستاورد صفویه تحت عنوان رسمی­ کردن مذهب تشیع، قلمداد نمود.

وجوهات پرداخت وجوهات شرعی از گذشته تا کنون مورد توجه بوده است. در عصر غیبت کبری، افرادی مانند «شیخ صدوق» متوفای 381 قمری در کتاب «المقنع» (صدوق، 1415ق، ص171) و در کتاب «الهدایه» (همو، 1418ق، ص177) بابی را برای خمس اختصاص داده و یا شیخ مفید متوفای 1413 قمری در کتاب «المقنعه» (مفید، 1413ق، ص233) و همچنین «سید مرتضی» متوفای 436 قمری در کتاب «الانتصار» (سیدمرتضی، 1415ق، ص225) و در کتاب «رسائل» (همو، 1405ق، ج1، ص226) خود به بحث خمس پرداخته­اند. حتی پیش از این نیز در عصر حضور ائمه و آغاز غیبت صغری به کتابهای متعددی در رابطه با خمس می­توان اشاره نمود. به عنوان نمونه می­توان به کتابهای افرادی؛ مانند «علی­بن مهزیار اهوازی» (نجاشی، 1365، ص253) متولد قرن سوم، «علی­بن­الحسن­بن­فضال» (طوسی، بی­تا، ص272) متوفای 290 قمری و یا کتاب «محمدبن­احمدبن­الجنید اسکافی» (نجاشی، 1365، ص385) فقیه و متکلم قرن چهارم اشاره نمود. بی تردید علاوه بر پرداخت­های رسمی در دوره صفویه، شیوه ­های معمول پرداخت پول از طرف شیعیان به علما و فقهاء رواج داشته است. در فقه شیعه پرداخت­هایی در قالب خمس و زکات مطرح بوده و این مسائل در حوزه مفاهیم فقهی پیش از صفویه در عمل، مایه حفظ و قوام و استمرار تشیع بوده است. متأسفانه امروز شواهد کافی در دست نیست تا نشان دهد که با روی کارآمدن صفویه چه تغییر و یا تغییراتی در این زمینه­ ها رخ داده است (صفت­گل، 1381، ص312). همانگونه که قبلاً نیز اشاره نمودیم، وجوهات شرعی از جمله خمس، از زمان شاه­طهماسب (930- 984ق) در اختیار علما بوده و بعد از این نیز مطابق گزارشهای تاریخی در زمان «سلطان ­محمد خدابنده» (985-996ق) صدور، در ساختار دیوانی دینی در مجموعه حاکمیت صفویه، از نظر منابع مالی؛ مانند نذورات، اوقاف و وجوهات شرعی دارای بسط ید بوده و این منابع مطابق نظر آنها مصرف می­شده است. اما متأسفانه به لحاظ گزارشهای تاریخی، کمتر می­توان به چیزی دست یافت که نشان بدهد که آیا خمس در نظام آموزشی کشور تأثیرگذار بوده و به مصرف مراکز آموزشی می­رسیده یا نه؟ علاوه بر اینکه به لحاظ تاریخی، علامه «مجلسی» متوفای 1110 قمری در زمان خود با توجه به اینکه دارای منصب حکومتی بوده، به کم ­بودن خمس­دهندگان اشاره می­کند (مجلسی، 1423ق، ص368). تبعاً از یک سو با توجه به نبود داده­های لازم از منابع تاریخی در این دوره و از سوی دیگر، کم­بودن خمس­دهندگان، نمی­توان اظهار نظر دقیقی در رابطه با سهم وجوهات و به خصوص خمس در بودجه مراکز آموزشی داشت؛ البته باید اذعان نمود نقش وجوهات در مقایسه با دیگر اقسام؛ به ویژه در مقایسه با موقوفات، چشمگیر نبوده است. موقوفات سخن به گزاف نیست، اگر بگوییم از جمله پیشگامان مسأله وقف در این دوره را باید شخص شاه و خانواده سلطنتی برشمرد؛ به طوری که نقل شده «شاه­عباس صفوی» همه اموال خود را جزء اوقاف قرار می­دهد: جمیع اشیاء سرکار من و آنچه اطلاق مالیّت بر آن توان کرد، حتی این دو انگشتری که در دست دارم وقف است، لیکن مشروط بر آن است که به هر مصرفی که رأی صواب نمای اشرف که متولی آنها است اقتضاء نماید در راه دین و دولت صرف نماید (بیک­منشی، 1382، ج2، ص761). بدیهی است که چنین مناسباتی در قبال مسائل دینی، آن هم در سطح خانواده سلطنتی در رشد و نضج­گرفتن مسأله اوقاف در میان مردم تأثیرگذار بود؛ به طوری که در کنار وجوهات و مستمری­های حکومتی می­توان به نقش اوقاف؛ اعم از موقوفات خاصه و عامه در تأمین مخارج مدارس علوم دینی و طلاب اشاره نمود. به نظر می­رسد که وقف از مهمترین بودجه­های عمرانی مدارس و شهریه طلاب بوده؛ زیرا با مطالعه گزارشها و اسناد تاریخی که از این دوره بجا مانده می­توان پی برد که عمده­ترین منبع مالی مدارس از راه اوقاف تأمین می­شده؛ به طوری که خیّرین مدرسه­ ساز بلافاصله بعد از ساخت مدارس و مراکز دینی برای تأمین هزینه­های جاری آن اوقاف و مستغلاتی را در نظر می­گرفتند؛ مثلاً مدرسه کاسه­گران که در بازار ریسمان اصفهان واقع شده، در آخرین سال سلطنت «شاه­سلیمان صفوی» (1105-1077ق) به وسیله «امیرمحمدمهدی حکیم­ الملک اردستانی» ساخته شده است.  در رابطه با بانی این مدرسه که مدرسه حکیمیه نیز نامیده می­شود، نوشته شده که او در هندوستان در زمان «اورنگ زیپ» (1068-1118ق) مطبی داشته اتفاقاً دختر پادشاه هند مریض می­شود و اطبای هند از معالجه وی عاجر می­شوند، آنگاه حکیم­الملک او را معالجه می­کند، زمانی که دختر پادشاه بهبود پیدا می­کند، به او و زنش جواهر بسیاری می­بخشند و او با این پول به بنای مدرسه کاسه­گران در اصفهان اقدام می­کند. همسر او «زینب­بیگو» نیز مدرسه «نیم­آورد» را بنا می­کند و معادل پولی که خرج این دو بنا می­شود، املاک و مستغلاتی خریده وقف این دو مدرسه می­کند (هنرفر، 1344، ص656). گاهی مصارف موقوفات به تفصیل ذکر شده در وقفنامه­ای که برای مسجد جدید عباسی (مسجد شاه) در میدان نقش­جهان زیر نظر شیخ «بهایی» متوفای 1030 قمری در تاریخ 1023 قمری تنظیم شده، بخشی به وظایف مدرسین، طلاب و مصارفشان اختصاص داده شده و شمار مدرسین، یازده نفر می­باشند که باید به جز دو روز در هفته، بقیه روزها را در مسجد به تدریس اشتغال داشته باشند. در این وقفنامه که نام عده­ای از مدرسین و حتی صورت حساب و مبلغ حق التدریسشان ذکر گردیده، تأکید شده که اگر کسی در امر تدریس بدون عذر شرعی کوتاهی کند، مستحق حق التدریس نبوده، بلکه بر او حرام است. در رابطه با طلاب ساکن در حجرات مسجد که 37 نفر می­باشند نیز شهریه­ای روزانه به شرط اینکه به علوم دینی مشغول بوده و حجرات مذکور دائر بوده و تعطیل نباشد، اختصاص داده شده است (سپنتا، 1346، ص62-50) و یا مثلاً مسجد میدان و یا عمادی کاشان که اصل بنای آن مربوط به دوره سلجوقی است، دارای کتیبه­ها و سنگ­نوشته و فرامینی از پادشاهان قره­قوینلو، صفویه و قاجار می­باشد.  این مسجد به دلیل اینکه در میان بازار و مقابل میدان بزرگ و در نقطه حساس شهر واقع بوده دارای فرمانها و کتیبه­های مختلف به تعداد 16 کتیبه از شاه­طهماسب اول (930-984ق) گرفته تا «شاه­عباس کبیر» (996-1038ق) و «شاه­سلطان­حسین صفوی» (1105-1035ق) در قرون مختلف می­باشد. در وقفنامه­ای که از این مسجد باقیمانده فهرست املاک و متعلقات آن ذکر شده، در این وقفنامه بیان شده که پس از تعیین مصارف موقوفه از قبیل روشنایی، فرش، شهریه خطیب و امام جماعت، مؤذن و فرّاش، باید مازاد آن صرف مدرسه و طلاب گردد و مخصوصاً شرط شده که مدرس هر شش­ماه طلبه را امتحان کند و عزل و نصب طلبه متعلق به رأی شریف مدرس می­باشد (نراقی، 1382، ص147). در خلال وقفنامه­های بجامانده از دوره صفویه می­توان به خوبی دریافت که ساخت مدارس علوم دینی در دوره صفویه و وقف آنها وابسته به تشکیلات دولتی و حکومتی نبوده است؛ گرچه مناسبات سیاسی و دینی حکومت و نیز رویکرد مذهبی خانواده سلطنتی، در رونق مسأله اوقاف در میان آحاد مردم از هر طبقه و صنفی، بی­تأثیر نبود. به عبارت دیگر، ساخت و ساز مدارس علوم دینی تنها به دست حکومت و دولت صفوی؛ یعنی شاه و خانواده سلطنتی نبوده، بلکه با توجه به وقفنامه­های موجود، می­توان چنین نتیجه گرفت که از بالاترین طبقه اقشار مردم که شاه و خانواده سلطنتی بوده­اند تا مردم عادی که توان ساخت و ساز مدرسه را داشته­اند در این کار سهیم بوده و بعد از اتمام ساخت و ساز آن، موقوفاتی را نیز برای تأمین هزینه­های جاری آن در نظر می­گرفتند. بنابراین، احداث مدارس در دوره صفوی؛ اعم از شاه و خانواده سلطنتی صورت می­گرفته و هر کسی از علما، غلامان، خواجگان، درباریان، شاهزادگان، اطباء، بازاریان و... در این کار سهیم بوده­اند. هدایا و کمک­های خیّرین هدایا و بخشش­هایی که از طرف افراد خیّر به طلاب علوم دینی می­­شده را نیز می­توان در کنار موقوفات و مستمری­های حکومتی از جمله درآمدهای محصلین این دوره بر شمرد. در لابلای مطالعه بعضی از وقف­نامه­ها به این قبیل هدایا که به عطایا و موهبت تعبیر شده، اشاره شده است. به عنوان مثال، از جمله مدارس موقوفه دوره صفوی، مدرسه «مریم بیگم» است که نزدیک محله خواجو و در مجاورت چهار سوی نقاشی بوده که توسط مریم بیگم؛ دختر «شاه­صفی» (1038-1052ق) در سال 1115 قمری ساخته شده است (هنرفر، 1344، ص662). او برای این مدرسه موقوفه­های بسیاری در شهرهای اصفهان، تبریز، بسطام، قزوین و غیره در نظر گرفته و وقف نموده است(1) (موحد ابطحی، 1418ق، ج1، ص646). از نکات جالب توجه در رابطه با این مدرسه، وقفنامه آن است. وقفنامه شامل فقرات و شروطی است که برای محصلین ذکر گردیده است. شروطی از قبیل اشتغال طلاب علوم دینی به فقه، حدیث و تفسیر، پرهیزگار و اهل قناعت­بودن، عدم اشتغال به کارهای دیگر و ممرّ درآمدی نداشتن (هنرفر، 1344، ص663)؛ البته شروط دیگری نیز در توضیح و تفصیل وقفنامه ذکر شده که در اینجا از بیان آن خودداری می­کنیم. نکته جالب توجه در این وقفنامه این است که واقف در صدد توضیح برخی از قیود وقفنامه برآمده؛ مثلاً در توضیح عدم اشتغال به کارهای دیگر و درآمدنداشتن، در قسمتی از وقفنامه مدرسه مریم بیگم چنین آمده «... و وجه معاش؛ خواه وظیفه و خواه تعلیم و خواه غیر آنها از هیچ ممری نداشته باشند» (همان، ص664). در توضیح این فقره از وقفنامه واقف در کتیبه لوح سنگی مرمری دیگری این چنین آمده است: «... دویم آنکه نوشته شده که وجه معاشی؛ خواه وظیفه و خواه تعلیم و خواه غیر آنها از هیچ ممری دیگر نداشته باشند و اگر مردم از موهبت و عطایا، گاهی رعایتی به طلبه مدرسه مزبوره نمایند در اخذ این وجوه مؤاخذه نخواهند بود» (همان، ص667). گویا هدیه و بخشش­های افراد خیّر منحصر به مدارس نیست؛ چرا که با توجه به گزارشهای تاریخی، به چنین هدایایی در مکتب­خانه­ها نیز اشاره شده است. «اولیا چلبی» متوفای 1093 قمری در بازدید خود از تبریز، تعداد مکتب­خانه­های تبریز را ششصد باب ذکر کرده و بعد از بر شمردن برخی از آنها؛ مانند مکتب «شیخ­حسن»، مکتب «حسن میمندی»، مکتب «تقی­خان»، مکتب «سلطان­حسن» و مکتب «سلطان­یعقوب»، به این نکته اشاره می­کند که در این مکتب­خانه­ها هر ساله به اطفال لباس داده می­شود (چلبی، 1338، ص17). البته باید توجه داشت که ممکن است لباسهای اهدایی از هدایا و بخشش­های مردمی نبوده باشد، بلکه از درآمدهای ناشی از اوقاف بوده باشد، علاوه بر اینکه نمی­توان گفت مکتب­خانه­های سراسر کشور بودجه و درآمدهایی از راه اوقاف داشته­ اند. درآمدهای شخصی در کنار مستمری­های حکومتی، موقوفات عامه و خاصه و نیز هدایا که گاهی هدایای مردمی و هدایای حکومتی را در بر می­گرفت و شاه صفوی به این واسطه به برخی از افراد انعام و سیورغال­هایی را اهداء می­نمود، نباید از درآمدهای شخصی افراد برای ادامه تحصیل غافل بود؛ درآمدهایی که طلاب از راه کارکردن برای خود کسب می­کردند، کارهایی از قبیل استنساخ نسخ و تدریس خصوصی به افراد. «هر کس نتواند زندگی خود را با این اندک بگذراند، باید در پی تحصیل درآمد دیگری باشد... بعضی­ها اوقات فراغت را با رونویس­کردن کتابها یا درس­دادن به بچه­ها در خانه­ها درآمدی برای خود دست و پا می­کنند» (کمپفر، 1360، ص142). در رابطه با «شیخ­ابراهیم­ قطیفی» متوفای بعد از 951 قمری که مباحثات و مناظرات او در رابطه با عدم جواز پرداخت خراج و قبول هدایا و خراج از سلاطین جور با «محقق کرکی» متوفای 940 قمری معروف و مشهور است، نقل شده هرگز از هیچ پادشاهی انعام و سیورغال قبول نمی­کرده و به درآمد ناچیز زراعت خود قناعت می­کرده، علاوه بر اینکه جمع کثیری از طلاب و دراویش نیز هم­صحبت او بوده و پیش او تلمذ نموده و به او ارادت داشتند (خواندمیر، 1379، ص280). درباره ورع و زهد «مقدس اردبیلی» متوفای 993 قمری نیز نقل شده که «آن روز که مشغول به کار دیگر بوده، مانند گازری(2) و غیر آن، وظیفه نمی­گرفته» (ابن کلبعلی تبریزی، 1373، ص230).  بنابراین، درآمدهای شخصی افراد را باید جزئی از بودجه تحصیلی طلاب مدارس علوم دینی برشمرد، علاوه بر اینکه به نظر می­رسد تأمین هزینه مکتب­خانه­ها نیز بیشتر به عهده افراد بوده و هر خانواده­ای فراخور وضعیت مالی خود به آموزگار مکتب در قبال آموزش فرزندش به او چیزی می­داده است. نقل شده که خانواده­های دارا یک «اکو» و افراد تنگ دست، ده «سو» به آموزگار می­دادند. نکته جالبی که در گزارش این مستشرق اروپایی وجود دارد، این است که مردمان فقیر، بچه­های خود را رایگان به مکتب می­سپارند (شاردن، 1374، ج3، ص935). «اکو» و «سو» واحد پول فرانسه بوده و تقریباً هر 15 «اکو» معادل یک تومان بوده است. در هر حال، به نظر می­رسد که حق­الزحمه مکتب­داران بسیار ناچیز بوده و با این درآمد ناچیز، گذران زندگی می­کردند. «سام­میرزای صفوی» متوفای 983 قمری فرزند بلافصل «شاه­اسماعیل صفوی» در کتاب «تحفه سامی»، تقریباً از هفتصد شاعر عصر صفوی نام برده و گاهی نیز به موقعیت شغلی و معیشتی افرادی؛ مانند «غیاثی تونی» و «دهقانی» اشاره نموده که در مکتب­داری اشتغال داشته، با فقر و ناداری زندگی می­کردند. به عنوان نمونه او از شاعری به نام دهقانی نام برده که «به مکتب­داری اشتغال می­نماید و مرض جوع بر مزاجش غالب؛ گویند در سفری چیزی نداشت بخورد، جامه خود را ­خورد» (سام­میرزای صفوی، 1352، ص161). «پولاک» متوفای1891 میلادی در «وین» که در دوره قاجار و در زمان «ناصرالدین­شاه» (1264-1313ق) به عنوان پزشک دربار در ایران بوده و بعد از گذشت ده سال به کشور خود بازگشته در خلال کتاب خود به وضعیت مکتب­خانه در دوره قاجار اشاره کرده که تا حدودی می­توان به وضعیت مکتب­خانه در دوره­های قبل نیز دست یافت. او می­نویسد: برای طبقات فرودست­تر، مدارس گروهی است که به آن مکتب می­گویند. در این مدارس، کودکان در قبال پرداخت شهریه­ای درس می­گیرند، اما تمام مکتب­ها مؤسساتی خصوصی هستند و هر کس سواد نوشتن داشته باشد، می­تواند در دکانی که به این منظور در بازار کرایه کرده است، بچه­هایی را که به او سپرده­اند درس بدهد. در آنجا بچه­ها در طول دیوار، چهار زانو می­نشینند... (پولاک، 1361، ص187). بنابراین، در مجموع با توجه به آنچه ذکر شد، می­توان گفت تأمین هزینه­های مکتب­خانه بر عهده افراد بوده و صاحب مکتب­خانه در مقابل اخذ وجه ناچیزی از والدین کودکان و البته گاهی هم به رایگان به تربیت و تعلیم کودکان همت می­گماشته است. نتیجه ­گیری از آنچه گذشت، این نتیجه به دست می­آید که در حکومت صفویه با توجه به پذیرش برخی مسؤولیت­ها و مناصب حکومتی از طرف علما و بسط ید و حمایت حاکمیت از آنها، در کنار تثبیت حکومت مرکزی ایران در طول بیش از دو قرن (907-1135ق) توسط حکام صفویه، زمینه مساعدی برای نشر و ترویج عقاید شیعی فراهم آمد. در این دوره، تأسیس مراکز آموزشی و مدارس دینی متعدد شیعی در سرتاسر ایران رو به فزونی و افزایش گرفت؛ چیزی که شاید تا پیش از این در ایران و حکومت­های پیش از صفویه یا اصلاً وجود نداشت و یا اینکه به لحاظ اندیشه سیاسی حاکمیت، مورد توجه نبود. طبعاً رسمیت­بخشیدن به مذهب تشیع در اندیشه سیاسی صفویه بر مراکز دینی و آموزشی؛ نظیر مساجد، مدارس و مکتب­خانه­ها نیز تأثیرگذار بود. در این دوره با توجه به رویکرد مذهبی و مناسبات سیاسی ـ دینی حکومت، علاوه بر توجه به مراکز دینی به­جامانده از گذشته، اقشار مختلف مردم از خانواده سلطنتی گرفته تا علما، تجار، پیشه­وران و پزشکان، فراخور حال خویش به ساخت و ساز مدارس و مراکز آموزشی رو آورده و در کنار این مدارس، ابنیه­ها، بازارها، مزارع و... را در قالب وقف برای مخارج این مدارس در نظر می­گرفتند. گرچه تا پیش از این، بودجه­های مراکز آموزشی و حوزه­های علوم دینی در تمام دوران توسط موقوفات و خیّرین و کمک­های مردمی تأمین می­شده، امّا در کنار اوقاف و بودجه­های دیگر، تأمین هزینه­های این مراکز توسط حکومت صفوی، امری جدید و قابل توجه است. در واقع، تأمین هزینه­های این مراکز توسط حکومت صفوی در تعیین مناسبات دینی و سیاسی تأثیرگذار بوده و عاملی در رشد و گسترش تشیع گردید. تعیین بودجه و مستمری­های حکومتی، مصداق بارزی از پیوند سیاست و دیانت در این دوره است. این کمک­ها در تأمین مخارج مدارس علوم دینی و طلاب؛ به خصوص مراکز و مدارسی که به نوعی منتسب به شاه بود، نقش بارزی را ایفاء می­کرد؛ البته به نظر می­رسد که اوقاف از عمده­ترین منابع مالی ـ عمرانی مدارس بوده و بیشتر، از این راه برای گذران زندگی، به طلاب و محصلین کمک می­شده است. ضمناً در کنار این منابع نباید از هدایا و کمک­های افراد خیّر و همچنین درآمدهای شخصی افراد، غفلت نمود. در خصوص وجوهات نیز با توجه به تتبعی که صورت گرفت؛ گرچه می­توان اذعان نمود که مردم وجوهات خود را به علما و روحانیون مورد اعتماد خود می­پرداختند، اما متأسفانه به لحاظ گزارشهای تاریخی، کمتر می­توان به گزارشی دست یافت که نشان­دهنده نقش وجوهات در تأمین بودجه مراکز دینی و آموزشی باشد. تبعاً از یک سو با توجه به نبود داده­های لازم از منابع تاریخی در این دوره و از سوی دیگر، کم­بودن خمس­دهندگان، نمی­توان اظهار نظر دقیقی در رابطه با سهم وجوهات و به خصوص خمس، در بودجه مراکز آموزشی داشت. البته باید اذعان نمود نقش وجوهات در مقایسه با دیگر اقسام؛ به ویژه در مقایسه با موقوفات چشمگیر نبوده است. پی نوشت: 1.  نویسنده کتاب «ریشه­ها وجلوه­های تشیع و حوزه علمیه اصفهان در طول تاریخ»، در جلد اول به اشتباه، زینب­بیگم را دختر شاه­سلیمان صفوی ذکر کرده؛ در صورتی که در جلد دوم، زینب­بیگم را دختر شاه­صفی معرفی کرده است!! (سیدحجت موحد ابطحی، ریشه­ها و جلوه­های تشیع و حوزه علمیه اصفهان در طول تاریخ، ج1، ص646 و  ج2، ص272). 2. رختشویی؛ آنکه جامعه­ها را شوید و تمیز کند» ( لغت نامه دهخدا). منابع و مآخذ 1. ابن کلبعلی تبریزی، محمدزمان، فرائد الفوائد در احوال مدارس و مساجد، به کوشش رسول جعفریان، تهران: احیاء کتاب، 1373. 2. افندی اصفهانی، میرزاعبدالله، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، قم: خیام، 1401ق. 3. -------------------، گزارشی از کتاب فیروزه شجاعیه به جهت سده سنیه سلطان حسینیه، رسول جعفریان، بی­جا، بی­نا، 1378. 4. اولئاریوس، آدام، سفرنامه آدام اولئاریوس، بخش ایران، ترجمه احمد بهپور، تهران: سازمان انتشاراتی و فرهنگی ابتکار، 1363. 5. بیک­منشی، اسکندر، تاریخ عالم آرای عباسی، محقق: ایرج افشار، ج2، تهران: امیرکبیر، 1382. 6. پارسادوست، منوچهر، شاه­طهماسب اول، تهران: انتشار، چ2، 1381. 7. پولاک، یاکوب­ادوارد، سفرنامه پولاک «ایران و ایرانیان»، ترجمه کیکاووس جهانداری، تهران: خوارزمی، 1361. 8. تاورنیه، ژان باتیست، سفرنامه، ترجمه ابوتراب نوری، تهران: ناشران کتابخانه سنایی و کتابخانه تأیید، چ3، 1363. 9. تحویلدار اصفهان، میرزاحسین­خان، جغرافیای اصفهان، به کوشش منوچهر ستوده، تهران: دانشگاه تهران، 1342. 10. جعفریان، رسول، صفویه در عرصه دین، فرهنگ و سیاست، ج1، قم: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، 1379. 11. ----------، سیاست و فرهنگ روزگار صفوی، ج2، تهران: علم، 1388. 12. چلبی، اولیا، سیاحتنامه اولیا چلبی، (قسمت آذربایجان و تبریز) به قلم حسین نخجوانی، تبریز: شفق، 1338. 13.   حسینی خاتون­آبادی اصفهانی، سیدعبدالحسین، وقایع السنین والاعلام، با مقدمه آیهالله مرعشی و آیهالله شعرانی، مصحح: محمدباقر بهبودی، تهران: اسلامیه، 1352. 14. خواندمیر، قیاس­الدین­بن­همام­الدین، رجال کتاب حبیب السیر، تهران: انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، 1379. 15. -----------------------، دائره المعارف بزرگ اسلامی، ج15، تهران: مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی، 1390. 16. دهخدا، علی اکبر، لغتنامه دهخدا، تهران: دانشگاه تهران، بی­تا. 17. روزبهان خنجی، فضل­الله، سلوک الملوک، مصحح: محمدعلی موحد، تهران: خوارزمی، 1362. 18. زرین­کوب، عبدالحسین، ارزش میراث صوفیه، تهران: امیرکبیر، چ14، 1389. 19. سام میرزای صفوی، ابونصر، تحفه سامی، مصحح: وحید دستگردی، بی­جا، کتابفروشی فروغی، چ2، 1352. 20. سپنتا، عبدالحسین، تاریخچه اوقاف اصفهان، اصفهان: انتشارات اداره اوقاف اصفهان، 1346. 21. سید مرتضى، على­بن­حسین، رسائل الشریف المرتضى‌، قم: دارالقرآن الکریم‌، 1405ق. 22. ------------------، الانتصار فی انفرادات الإمامیه‌، قم: دفتر انتشارات اسلامى، 1415ق. 23. شاردن، ژان، سفرنامه، ترجمه اقبال یغمایی، ج3، تهران: توس، 1374. 24. صدوق، محمّدبن­على­بن­بابویه‌، المقنع، قم: مؤسسه امام هادی7، 1415ق. 25. -------------------، الهدایه فی الأصول و الفروع، قم: مؤسسه امام هادی7، 1418ق. 26. صفت­گل، منصور، ساختار نهاد و اندیشه دینی در ایران عصر صفوی، تهران: رسا، 1381. 27. طوسی، محمدبن­حسن، فهرست کتب الشیعه و أصولهم و أسماء المصنّفین و أصحاب الأصول، تحقیق: عبدالعزیز طباطبایی، قم: ستاره، بی­تا. 28. علوی عاملی، محمد عبدالحسیب بن احمد، قواعد السلاطین، به کوشش رسول جعفریان، تهران: کتابخانه موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی، 1384. 29. کمپفر، انگلبرت، سفرنامه، ترجمه کیکاووس جهانداری، تهران: خوارزمی، چ2، 1360. 30. مزاوی، میشل.م، پیدایش دولت صفوی، ترجمه یعقوب آژند، تهران: نشر گستره، 1363. 31. مجلسی، محمدباقر، زاد المعاد، بیروت: اعلمی، 1423ق. 32. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج14، تهران: صدرا، چ3، 1377. 33. مفید، محمّدبن­محمدبن­نعمان، المقنعه، قم: کنگره جهانى هزاره شیخ مفید، 1413ق. 34. منشی قمی، احمدبن­حسین ، خلاصه التواریخ، مصحح: احسان اشراقی، ج1و2، تهران: دانشگاه تهران، 1383. 35. موحد ابطحی، سیدحجت، ریشه­ها و جلوه­های تشیع و حوزه علمیه اصفهان در طول تاریخ، ج1، اصفهان: دفتر تبلیغات المهدی(عج)، 1418ق. 36. محمدسمیع، میرزا سمیعا، تذکره الملوک، تهران: سپهر، چ2، 1368. 37. تحویلدار اصفهان، میرزاحسین­خان، فرزند محمدابراهیم­خان، جغرافیای اصفهان، به کوشش منوچهر ستوده، تهران: دانشگاه تهران، 1342. 38. نجاشی، احمدبن­علی، رجال النجاشی، قم: نشر اسلامی، 1365. 39. نصرآبادی، محمدطاهر، تذکره نصرآبادی، تحقیق ناجی نصرآبادی، محسن، تهران: اساطیر، 1378. 40. نراقی، حسن، آثار تاریخی شهرستانهای کاشان و نطنز، تهران: انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، چ2، 1382 41. هنرفر، لطف­الله، گنجینه آثار تاریخی اصفهان، اصفهان: کتابفروشی ثقفی، 1344. نویسنده: محسن فتاحی اردکانی: سطح چهار حوزه و دانشجوی دکتری شیعه­شناسی دانشگاه ادیان و مذاهب فصلنامه حکومت اسلامی شماره 76. انتهای متن/

95/01/31 :: 06:16





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 56]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن