واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها:
کارتن خوابی در ایران، دچار نیمبیسم!
چندی پیش موسسه ای خدماتی در کانادا که در مورد ارائه راه حل های طولانی مدت مساله بی خانمانی فعالیت می کند آزمایشی درخصوص سنجش میزان تمایل و نگرش اهالی یک محله نسبت به احداث یک سرپناه بی خانمانی ترتیب داد.
ماهنامه وقایع - داریوش محمدی مجد: چندی پیش موسسه ای خدماتی در کانادا که در مورد ارائه راه حل های طولانی مدت مساله بی خانمانی فعالیت می کند آزمایشی درخصوص سنجش میزان تمایل و نگرش اهالی یک محله نسبت به احداث یک سرپناه بی خانمانی ترتیب داد. نتایج این آزمایش که به صورت فیلمی کوتاه منتشر شد نشان می دهد با وجود 230 هزار بی خانمان در کانادا و نیز علی رغم اذعان اهالی به ضرورت چنین سرپناه هایی برای افراد بی خانمان، با این حال اهالی آن محله، مخالف ساخت یک سرپناه برای افراد بی خانمان و کارتن خواب در محله خود بودند.
این پدیده تحت عنوان NIMBY (نیمبیسم) یا «نه پشتِ دیوار ما» از آن یاد می شود. نیمبیسم به باوری نزد عموم اشاره دارد که طی آن مردم با اجرای هر پژوهش شهری، عمرانی، زیرساختی یا خدماتی موافق هستند به شرطی که نزدیک محمل زندگی آن ها نباشد. بحث های دامنه داری درباره نیمبیسم در محافل علمی و تصمیم گیری به صورت جدی در حال پیگیری است تا آن جا که کمپین ها و استراتژی هایی به منظور مقابله با این پدیده به ظاهر مزاحم تدارک دیده می شود که با توجه به نوع پروژه عمرانی یا شهری راهکارهای مختلی تدوین و طراحی شده است.
در این نوشتار سعی می شود به بحث نیمبیسم در پدیده بی خانمانی در دو حالت با نمیبیسم برخورد می کند؛ یکی زمانی که فرد بی خانمان به صورت کارتن خواب در کنار پیاده رو و در فضاهای عمومی اتراق می کند و دیگر زمانی است که برای این افراد، سرپناهی به منظور ارائه خدمات ساخته می شود. برای مثال شهرداری لندن با درخواست صاحبان غرفه های مراکز تجاری و مغازه ها با راه انداختن کمپینی تحت عنوان «این جا جای خواب نیست» و کار گذاشتن گل میخ های فلزی در مکان های دنج و گرم روبروی مغازه ها، زیر پل ها و سکوهای سطح شهر، جایی که اغلب بی خانمان ها در آن جا می خوابند، سعی کرد مانع از حضور آن ها در این فضاها شده و چهره شهر به اصطلاح زیبا بماند.
گفتمان این بود: «بخواب اما نه در محل کسب و کار من». و مثالی برای حالت دوم می توان به اعتراض اهالی اسلام شهر، همدان یا محله دروازه غار تهران و به طور کلی مردمی که شاهد تاسیس مراکز کاهش آسیب (DIC) یا کمپ های ترک اعتیاد و یا مراکز درمانی دیگر در مجاورت خانه های مسکونی خود هستند اشاره کرد. در این جا نیز گفتمان عمومی این است: این مراکز باعث کاهش ارزش املاک و بدنام شدن محله ما خواهدشد. بنابراین با وجود ضروری بودن چنین مراکزی برای این افراد نیازمند، مخالف احداث ساختمان هایی در محله خود هستم.
اهالی این انتقاد را دارند که چرا این مراکز در محله آن ها ساخته می شود چرا در نقاط مرفه تر شهری ساخته نمی شود؟ چرا این ها را به مکانی خارج از شهر منتقل نمی کنند؟ ما چه گناهی کرده ایم که هر رو وقتی قدم در کوچه های محله می گذاریم شاهد رفت و آمد معتادین، کارتن خواب ها و افراد بزه کار باشیم؟ گناهمان چیست که در مناطق فرودست شهری زندگی می کنیم؟
از طرفی الگوهای درمان و مداخله در آسیب های اجتماعی دائم به سیاست های ادغام در جامعه و اجتماع محلی تاکید می کنند که نبایستی این حذف شدگان اجتماعی بیش از این دور از اجتماع نگهداری شوند و بایستی شرایط و فضایی انسانی مهیا شود تا فرایند کنترل و درمان شان به خوبی پیش رود.
جین جیکوبز؛ شهرشناس مشهور امریکایی، وقتی مخالفت اهالی را در ساخت بزرگراهی که قرار بود از میان پارک میدان واشنگتن در منهتن و روستای غربی بگذرد مشاهده کرد، تلاش های فراوانی به عمل آورد تا با بسیج اهالی و ارائه آلترناتیو هایی، مانع از این اقدام شود. بزرگراهی که می توانست با تغییر مسیر خود احداث شود چرا بایستی محله را دوپاره کند و باعث مشکلات فراوانی برای اهالی شود؟
این یک نمونه از نیمبیسم متعالی است که کنشگران با تشکیل سازمان یا کمیته ای محلی، مخالفت فعالانه ای در مواجهه با اقدامات توسعه ای به عمل می آورند. در مقابل، نیمبیسم منفی قرار دارد که خود به دو صورت اتفاق می افتد؛ زمانی که قرار است یک عملیات آبرسانی شهری انجام شود که تنها مزاحمت آن به چند ماه عملیات کارگاهی در محل مربوط می شود و متاثران به دلیل چنین مزاحمت هایی مخالف احداث آن هستند ما با یک نیمبیسم کورکورانه طرف هستیم که منافع عمومی را درنظر نمی گیرد. همچنین وقتی متاثران مستقیم اقدام توسعه ای (برای مثال در مورد همان بزرگراه) صرفا نه بگویند و نتوانند فعالیتی در خصوص اجرای سودبخش اقدام توسعه ای به عمل بیاورند جنبش نیمبیسم درواقع نتوانسته است به اهداف و بازگویی نیازهای اجتماع محلی برسد.
اگر در مورد بی خانمانی و افراد خیابانی، «نه پشت دیوار ما» می گوییم بایستی به منظور رسیدن تا آن نیمبیسم متعالی بی خانمان ها مواردی را درنظر داشت:
1- نیمبیسم همواره مستعد بدفهمیده شدن است و به راحتی توان آن را دارد که توسط سودجویان مصادره شود. هیچ کسی دوست ندارد معتادین و کارتن خواب ها در محله آن ها رفت و آمد کنند. اما برساخت این واکنش نزد افکار عمومی و متعاقب آن مدیریت شهری این گونه فهمیده می شود که این افراد خیابانی مانند زباله هایی هستند که بایستی جمع آوری شده و به بیرون از شهر منتقل شوند. اگر نیمبیسم نتواند متعالی شود خسارات جبران ناپذیری به بار خواهدآورد.
2- در بحث علل به وجود آورنده کارتن خوابی به مثلث فقر مادی، فقر معنوی، فقر ارتباطی اشاره می شو. به عبارتی ممکن است فردی پول نداشته باشد و روحیه زندگی اش را هم از دست بدهد ولی چون دوستانی دارد که به وقت تنگدستی حمایتش می کنند، این فرد، بی خانمان و خیابانی نخواهدشد. هیچ فردی به یکباره بی خانمان نمی شود بلکه در طول زمان به تدریج به فقر کامل می رسد. تاکید بر این نکته که همه بی خانمان ها زمانی درست شبیه انسان های عادی و خوش پوش بودند جنبش نیمبیسم را دگرگون خواهدکرد.
3- خوشبختانه در فرهنگ ما به درجات بالایی این همدلی با افراد تنگدست وجود دارد. ولی بایستی این همدلی، آگاهانه تر و سازمان دهی شده تر پیش رود. ما باید بدانیم کارتن خواب ها شب ها نمی توانند بخوابند و خواب را به روز و زمانی که امنیت به شهر باز می گردد موکول می کنند. ما باید بدانیم بی خانمان ها به هر دلیلی جزو بی آزارترین گروه های خیابانی هستند و تنها درصد کمی از آن ها که شیشه مصرف می کنند کنترل خودشان را از دست می دهند. و دست آخر این که ما توأمان هم باید بدانیم اعتیاد تحت هر شرایطی نکوهیده، مخرب و بد است و هم این موضوع را درک کنیم که کارتن خواب های تهران برای حل مسئله سرمای شب و فرار از روحیه پوچ گرایانه ای که گلوی آن ها را فشار می دهد به مواد روی می آورند. در این خصوص فعالیت های خودجوشی از سوی مردم در بسیاری از کشورهای سرمایه داری به منظور آشتی با کارتن خواب ها و حل مشکلاتشان به راه افتاده است.
4- اگر نیمبیسم بی خانمانی نتواند متعالی شود یعنی اگر نتواند تمامیت پدیده ای به نام بی خانمانی و ساز و برگ های آن را درک کند گسترش بی خانمانی و تلفات ناشی از مداخلات بد حتمی خواهدبود. اگر لحظه کشمکش های اجتماع محلی در مخالفت با شتلرسازی یا مسکن ارزان قیمت و ارائه خدمات اجتماعی برای بی خانمان ها با اقدامات بولدزری جمع آوری و حذف آن ها از سطح شهر توس طدولت یا شهرداری را، لحظه نخست بنامیم هر نیمبیسمی اگر درست فهمیده شود واجد یک لحظه دوم نیز خواهدبود که بعد از فهم مواضع و مشکلات احداث یک سرپناه یا ارائه خدمات انسانی ادغامی از یک سو و مسائل بی خانمان ها از سوی دیگر، اقداماتی با کمترین زیان و بیش ترین فایده برای طرفین درگیر را صورت بندی خواهدکرد. درک این لحظه دوم و سرنوشت ساز، شخصیت یک جامعه شهری انسانی را مشخص خواهدکرد.
تاریخ انتشار: ۰۷ خرداد ۱۳۹۵ - ۰۷:۰۱
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برترین ها]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 150]