تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 10 مهر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هر كس دوست دارد خداوند هنگام سختى ها و گرفتارى ها دعاى او را اجابت كند، در هنگام آ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1819610830




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

ایران، فراتر از مرزهای سیاسی امروز است


واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: شنبه ۸ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۳:۲۸




1464422292874_55.jpg

استاد ادبیات فارسی دانشگاه هند می‌گوید: ایران، فراتر از مرزهای سیاسی امروز است. او از قول یکی از دوستانش گفت: شهریار گاهی می‌گفت فارسی تا تهران است و فراتر از تهران نیست! پس حوزه فارسیِ شما ایجاب نمی‌کند که به مرزهایی فراتر از تهران نگاه کنید و ببینید که برادران تاجیکی و افغانی چطور حرف می‌زنند و چه مطالبی را مطرح می‌کنند و کمی فراتر از آن هم بروید که حوزه بزرگی است به نام شبه قاره هند که خودش به اندازه ایران است. به گزارش ایسنا، پنجاه و چهارمین نشست از مجموعه نشست‌های کتابفروشی آینده به «سید اختر حسین»، پژوهشگر و استاد ادبیات فارسی از کشور هندوستان اختصاص داده شده بود. در ابتدای این نشست علی دهباشی از خاطرات سفر به هند به مناسبت جشن هشتادمین سال انتشار «بوف کور» یاد کرد و در ادامه سخنانش به شرح بیوگرافی سید اختر حسین بر اساس نوشته دکتر ناهید مرشدلو، پژوهشگر گروه مطالعات فارسی آسیای میانه دانشگاه جواهر لعل نهرو پرداخت. در بخشی دیگر این مراسم، دکتر محمد استعلامی با تقدیر از علی دهباشی برای برپایی چنین مراسم‌هایی درباره رابطه فرهنگی ایران و هندوستان گفت: رابطه ایران و هند دو وجهه متفاوت دارد. یکی به سال‌های حکومت سلطان محمود بازمی‌گردد و حمله‌های وی به هند و تخریب معابد و آثار ارزشمندی که در این کشور وجود داشت و ویرانی و تأثیر منفی که این پادشاه بر هند گذاشت. او ادامه داد:گویا مثلی هم پیدا شده بود که وقتی مادری فرزندش از او اطاعت نمی‌کرده و می‌خواسته او را نفرین کند می‌گفته: "الهی محمود بیاید!" ولی به موازات این ادبیات و فرهنگ و زبان ما با هند آمیخته شده است و در واقع شبه قاره هند از نظر فرهنگی جدا از ما نبوده است. در کمپانی هند شرقی و در دوره‌ای که حکومت انگلیس آنجا بوده، کاربرد زبان فارسی محدود شده است و اما آن دوستانی که قدر فرهنگ مشترک ایران و هند را می‌دانند! در سال‌های 1983 که در این کشور بودم، بیش از 500 نفر معلم زبان فارسی در دانشگاه‌ها داشتیم که البته تمام آنها سید اختر حسین نبودند که بر این همه کار مسلط باشند. استعلامی گفت: بنابراین دو وجهه متفاوت روابط ما با هند را جدا از هم بگیریم و این ارزش فرهنگی را قدر بدانیم و از کسانی همچون پروفسور بسیار باید سپاسگزار باشیم. ایشان هم به فرهنگ ما و به گردن همه ما حق دارند و دیگر اساتیدی چون دکتر «ازهر دهلوی» که مدیون‌شان هستیم. یکی دو نکته که روشن کننده این روابط می‌تواند باشد این است که محمود تفضلی، رایزن فرهنگی ایران در هند کتابخانه بزرگی در این کشور ایجاد کرد و امکانات بسیاری برای ما فراهم آورد تا روابط فرهنگی‌مان گسترش یابد. در هند یکی از رئیس جمهور ها مسلمانی بود به نام ذاکر حسین. روزی که محمود تفضلی از هند خداحافظی می‌کرد، ذاکر حسین در سخنرانی خود گفته بود: "آقای تفضلی این‌قدر به ما محبت کرده‌اند که ظلم محمود از یاد برفت!" و این یکی از نکات جالبی است که ما باید این روابط را حفظ کنیم. اینکه ما به هم، به هندی‌ها و پاکستانی‌ها و افغان‌ها و دوستان بسیاری که در آسیای میانه هستند، تعلق داریم. اما در مورد رابطه‌ای که امروز داریم باید گفت این که رابطه را بیشتر مسلمانان هند نگه می‌دارند. دلیلش این است که ادبیات و زبان فارسی بخشی از زندگی آن‌هاست. برایم جالب بود که در خانواده‌های دوستان هندی که با ایشان معاشرت داشتم، اسم پسرها همه فارسی بود." در ادامه این نشست، فرزانه قوجلو، متن پیام دکتر حورا یاوری را که به مناسبت همین نشسته ارسال شده بود، خواند. سپس علی دهباشی با همراهی ناهید طباطبایی در نشستی، به بحث و گفتگو و طرح سوالاتی از سید اختر حسین پرداختند. محقق «بوف کور» در آغاز سخنانش به تعریف و ویژگی‌های زبان و ادبیات فارسی و وجوه مشترک فرهنگی و زبانی آن با کشور خود گفت: وقتی به ایران می‌آیم، خودم را در محدوده سیاسی ایران درنمی‌یابم. برای من این کشور، فراتر از مرزهای ایران امروزی است. ایرانی را در خاطره و در ذهنم دارم که حوزه فرهنگی است که مردم از کرانه دجله و فرات فارسی حرف می‌زنند تا می‌رسند به رودخانه سند. ایران فراتر از مرزهای سیاسی امروز است.مرزهایی که در آن تاجیکستان و افغانستان فعلی و ایران فعلی در آن قرار دارد. فارسی در کشور هند یا در زندگی ما نقش عجیب و غریبی دارد. فارسی را به عنوان یک زبان مکالمه‌ای حساب نمی‌کنیم. این چیزی است که فرهنگ را تشکیل می‌دهد که در آن فرهنگ، همه ما زندگی می کنیم و زندگی کردن در فرهنگ و استفادۀ مادی بردن از زبان و ادب، دو مقولۀ جداگانه‌ای است. او در بخش دیگری از سخنانش با بیان اینکه آموختن فارسی کار سختی نیست گفت: من چند زبان آموخته‌ام و آسان‌ترین آن را فارسی می‌دانم. استاد زبان‌مان می‌گفت که فارسی اصلا گرامر پیچیده‌ای ندارد و تشریفات گرامری در این زبان کم است. برخلاف زبان اردو که خود من هم گاهی از صحبت به این زبان اجتناب می‌کنم و سعی دارم از طریق زبان انگلیسی کارهایم را انجام دهم. حتی اهل زبان هم مرتکب اشتباه می‌شوند. خوشبختانه این مشکل در ادبیات فارسی وجود ندارد. اما ادبیات فارسی اینقدرها هم آسان نیست! ممکن است ادبیات سایر زبان‌ها هم خیلی غنی باشد، اما ادبیات فارسی ما غنی‌تر است. وقتی شما فارسی یاد می‌گیرید این زبان از تهران آغاز می‌شود و تا تهران می‌رسد. این پژوهشگر تصریح کرد: یکی از اساتید من که در ایران درس می‌خواند، در مورد شهریار صحبت می‌کرد. می‌گفت که فارسی زبانان تهران از اشعار فارسی شهریار که تُرک زبان بود ایراد می‌گرفتند. شهریار گاهی می‌گفت فارسی تا تهران است و فراتر از تهران نیست. پس حوزه فارسی شما ایجاب نمی‌کند که به مرزهایی فراتر از تهران نگاه بکنید و ببینید که برادران تاجیکی و افغانی چطور حرف می‌زنند و چه مطالبی را مطرح می‌کنند و کمی فراتر از آن هم بروید که حوزه بزرگی است به نام شبه قاره هند که خودش به اندازه ایران است. اختر حسین گفت: شما وقتی در باغ می‌روید، یک نوع گل نمی‌بینید. گل‌های گوناگون با رنگ‌ها و بوهای مختلف را مشاهده می‌کنید. باغ فارسی هم همینطور است که هندی‌ها هم در این ادبیات غنی فارسی سهیم هستند و حتی زرتشتیان هم همان اندازه سهم دارند. برادران زرتشتی اصالتا حامیان زبان فارسی هستند. در دانشگاه تهران، مجسمه فردوسی نامدار بود و این را زرتشتیان به دانشگاه تهران تقدیم کردند. او به تاریخچه زبان فارسی در هند اشاره کرد و گفت: هند تاریخچه بسیار غنی در مورد ادبیات فارسی دارد. اغلب شاعران مشهور ما ایرانی نبودند. اولین شاعر مشهور ما امیرخسرو دهلوی، ترک بود. دومین شاعر ما فیضی دکنی بود. سومین شاعر ما بیدل دهلوی، ترک بود. چهارمین شاعر میرزا اسدلله خان غالب هم تُرک سمرقندی بود و در آخر پنجمین شاعر بزرگ ما اقبال لاهوری، برهمن زاده بود و هندوی اصل. اما آن‌ها سهمی در این زبان داشتند. اگر ما خود را در فضای متعصب سیاسی ادبیات قرار ندهیم و آزادانه فکر کنیم، می‌بینیم یک احساس آرامش در وجود ما حفظ می‌شود و نتیجه جناب آقای دکتر استعلامی می‌شوند که در کنج کانادا نشسته‌اند و تحقیقاتی انجام می‌دهند. او با بیان اینکه ادبیات فارسی متکی به یک شخص و سازمان و سیستم و محیط و جامعه نیست، اظهار کرد: زبان فارسی مدتی زبان اصلی هند بود. کسی که زبان فارسی را رسمی کرد خود، هندو بود. وزیر دربار اکبرشاه در سال 1581 زبان فارسی را به عنوان زبان رسمی مردم هندوستان اعلام کرد. اما با گذشت زمان در هند اوضاع تغییر کرد. صحبتی شد که دیگر فارسی کاربرد ندارد. گفتند که یک قفسه پر از کتاب‌های غربی بهتر از چند کتابخانۀ شرقی است! و بعد از آن زبان انگلیسی جایگزین زبان فارسی شد. یک بار سیاسی بود اما اهمیت زبان فارسی هیچگاه کم نشده است. شاید همان اهمیتی که زبان فارسی در زمان محمود غزنوی داشت امروز هم دارد. اختر حسین در بخش دیگری از سخنانش گفت: ایرانی‌ها مولانا را بهتر از ما درک می‌کنند، اما ما وقتی اقبال را می‌خوانیم به مولانا نزدیک‌تر می‌شویم. پس درِ ورود ما به مولانا مستقیم نیست. حتی تُرک‌ها هم چند مجتهد ترک دارند که به مدینه فاضلۀ مولانا نزدیک هستند و از در آن‌ها وارد این موضوع می‌شوند. اقبال در عصر خود مُبلغ مولانا بود. اگر اقبال نبود، پس سرنوشت خانم «آنه ماری شیمل» چه بود؟ من فکر می کنم شخصیتی بود ناخوانده! پس این مولانا بود که به شیمل یک هویت داد. وقتی مولانا به اقبال هویت می‌دهد اگر من و شما هم عاشق مولانا بشویم از او هویت خواهیم گرفت. ما یاران بسیاری در فارسی داریم. اختر حسین درباره کارهای که بر روی آثار صادق هدایت انجام داده است توضیح داد: من خیلی متخصص صادق هدایت نیستم. اما یک روز کتاب بوف کور و شرح حال نویسندۀ آن را خواندم. از اساتید آن زمان پرسیدم که وقتی صادق هدایت به هند آمده بود شما خبر از ایشان داشتید؟ گفتند که نه! نامشان را نشنیده‌ایم. سال‌های سال بعد از مرگ صادق هدایت، این نویسنده در هند به شهرت رسید. از این موضوع ناراحت شدم. در جامعه سه نوع مردم وجود دارند. گروهی فریب می‌خورند، دومی فریب می‌دهند و گروه سومی هم وجود دارد که بین این فریب دهنده و فریب خورنده قرار دارند که مانع می‌شوند. یعنی مردم را هشدار می‌دهند که فریب نخورند. صادق هدایت را از گروه سوم می دانم. این‌ها ناجی ما و فریب شناس هستند. مولانا هم اینگونه است. می‌گوید نباید دست به دست هر کسی بدهید. گفتم این آقا که ناجی ما بود و برای ما می‌نوشت ما باید توجه بکنیم و حداقل ردپایی از نوشتار و تاریخچۀ افکار او را دنبال کنیم و ببینیم ایشان کجا زندگی می کردند. چون بمبئی هنوز پابرجاست و همانند شهرهای دیگر از بین نرفته است. به دانشجوی خود آقای ندیم اختر این طرح را دادم و گفتم که شما پروژه را دنبال کرده و محل زندگی صادق هدایت را کشف کنید. برای اقامت ایشان مسکنی تهیه کردم و کمک هزینه ای و به بمبئی رفتند و توانستند با توجه به نوشته‌های هدایت منزل و مکان هایی که او رفت و آمد داشت را کشف کنند و سپس تاریخچۀ مختصری از روند کار خود که در چند ماه آینده کتابش به چاپ خواهد رسید را ارائه دهند. سپس همایشی برای ادای دین خود به نویسندۀ بوف کور برگزار کردیم. به گزارش ایسنا، در این نشست عکس‌هایی از بزرگداشت صادق هدایت در هند به روایت مریم اسلوبی به نمایش گذاشته شد. انتهای پیام
کد خبرنگار:







این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ایسنا]
[مشاهده در: www.isna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 72]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن