تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 15 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):عبادت هفتاد جزء است و بالاترین و بزرگترین جزء آن کسب حلال است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1804701202




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

قاتل «ستایش» نی‌ریزی به قصاص و اعدام محکوم شد


واضح آرشیو وب فارسی:پایگاه خبری آفتاب: قاتل «ستایش» نی‌ریزی به قصاص و اعدام محکوم شد
جلسه رسیدگی به پرونده «ستایش» 6 ساله نی‌ریزی به ریاست قاضی رجایی‌نیا در شعبه یک دادگاه کیفری شیراز در دو بخش علنی و غیرعلنی برگزار و قاتل به قصاص و اعدام محکوم شد.
آفتاب :

جلسه دادگاه ساعت 9:20 صبح امروز (چهارشنبه) با حضور نماینده دادستان آغاز شد.

«س.ط» متولد 62 اهل روستای چاه سوار آقای آباده طشک، متاهل، کارگر و دارای سابقه محکومیت دو ماهه به دلیل سرقت، مشخصات متهم پرونده است.

پدر ستایش که تنها 31 سال دارد و همسایه دیوار به دیوار قاتل است با دستور قاضی به جایگاه آمد و در ابتدای سخن با هر اشکی که از چشمانش فرو می‌ریخت یکی از اتهامات وارده به مقتول را بیان می‌کرد؛ آدم‌ربایی، سرقت، تجاوز به عنف، خفه کردن و در پایان قتل عمد.

قاضی پرونده زمان وقوع جرم را 25 فروردین ماه امسال اعلام کرد و پس از آن از پدر مقتول به عنوان اولیای دم خواست تا اظهارات خود را در خصوص شکایت مقتول در جلسه علنی بیان کند.

قصاص در محل وقوع جرم به دست خویش تنها خواسته پدر ستایش بود که قاضی آن را کتبا پیوست پرونده کرد و پس از آن پدر مقتول گفت: از روزی که ستایش به قتل رسیده، دوستان همبازی او در محله جرات بیرون آمدن از خانه را به بهانه ترس از دزدیده شدن ندارند. مقتول حتی به لباس‌های دخترم رحم نکرده و آنها را هم سوزانده بود. آقای قاضی تا این قاتل زنده است ما عذاب می‌کشیم.

مادر ستایش به جایگاه فراخوانده شد و در حالیکه پی‌درپی گریه می‌کرد گفت: آقای قاضی شکایت خود را به دلیل تجاوز و قتل بچه‌ام اعلام می‌کنم. روز حادثه مقتول را دیدم و به او گفتم ستایش را ندیدی؟ گفت که همین چند دقیقه پیش او را در پارک دیدم که با دوستانش بازی می‌کرد.

اشک امان مادر ستایش را بریده بود و دیگر نمی‌توانست ادامه دهد.

وی تاکیید کرد: آقای قاضی او باید زجرکش شود همانگونه که کودک شش ساله من را زجرکش کرد.

متهم به دستور قاضی در جایگاه حاضر شد و پس از تکرار مداوم جمله «صحبت کن» از سوی قاضی به حرف آمد و گفت: آن روز خانمم به منزل پدر من رفته بود و تماس گرفت که پسرمان از مدرسه هنوز برنگشته به دنبالش برو و او را به همراهی دایی‌اش پیش من بفرست.

موتور را روشن کردم و به دنبال سینا رفتم اما در مدرسه نبود و مجددا به خانه بازگشتم و به خانمم اطلاع دادم که پسرمان در مدرسه نیست. دوباره به کوچه رفتم و در پارکی که در نزدیکی‌مان بود پسرم را دیدم که با بچه‌های مهدکودک و ستایش مشغول بازی است.

باران می‌آمد از ستایش هم خواستم که او را به خانه برسانم اما گفت خودم با دوستانم برمی‌گردم. پسرم را به خانه رساندم و دایی‌اش او را پیش مادرش برد.

چند دقیقه بعد دوباره به کوچه رفتم ستایش را دیدم که به سمت خانه‌شان می‌رفت او را صدا زدم گفتم بیا یک روسری در خانه هست که باید با خود به خانه‌تان ببری. گفت: بگذار بروم لباسم را عوض کنم و بیایم. دهانش را گرفتم و او را به درون خانه کشاندم.

گوشواره‌اش را از گوشش درآوردم و و با دست گردنش را فشار دادم و بعد با شال و روسری دست و پاهایش را بستم و در زیر رختخواب‌ها قایم کردم.

چند ساعت بعد که هوا رو به تاریکی رفت او را سوار بر موتور کردم و به سمت همان کوهی رفتم که در گذشته چندین مرتبه برای شکار کبک به آنجا رفته بودم.

گودالی یک متری با دستانم کندم و لباس‌هایش را آتش زدم و ستایش را درون گودال انداختم.

به خانه برگشتم و دوباره سوار موتور شدم و به آباده رفتم. گوشواره را با خود به همراه داشتم، اولین طلافروشی وارد شدم، اما چون فاکتوری نداشتم، طلافروش از خرید آن امتناع کرد.

در خیابان قدم می‌زدم که یکی از اعضای شورای محل را دیدم اما او هم مرد طلافروش را نمی‌شناخت. دوباره به همان طلافروشی رفتم خانمی آنجا از من پرسید که فرزند چه کسی هستی؟ او خانواده مرا شناخت اما من شناختی از وی نداشتم. او به طلافروشی ضمانت من را کرد و گوشواره را به قیمت 255 هزار تومان فروختم.

موتور را به خانه یکی از آشنایان بردم، سر جاده ایستادم. سیگاری روشن کردم و خاکستر آن را بر روی پول گوشواره که تراول بود ریختم و همه پول در آتش خاکستر سیگار سوخت. به خودم آمدم و بعد متوجه شدم چه کرده‌ام.

خانمم، برادرم و پدرم به ترتیب با من تماس گرفتند که کجا هستی و چه می‌کنی؟ گفتم فلان جا هستم اگر وسیله گیرم بیاید امشب باز می‌گردم.

سرجاده قادرآباد دست تکان دادم وانت باری نگه داشت و مرا تا نی‌ریز برد.

رئیس شورای محل با خانمم از دور به سمت من آمدند و گفتند بیا برویم دنبال ستایش، گم شده و به تو مظنون شده‌اند.

به کلانتری محل رفتیم. ابتدا سعی در انکار داشتم اما به یکی از ماموران آگاهی که از آشنایان بود همه ماجرا را گفتم. گفت برویم ببینیم ستایش را کجا خاک کرده‌ای. شب بود و پیدا کردن محل دفن ستایش سخت بود، محدوده را می‌دانستم اما باید می‌گشتم. یک ساعتی طول کشید تا بالاخره محل را پیدا کردیم و ستایش را بیرون آوردند.

وکیل مدافع متهم که خود اعلام کرد وکیل تسخیری است به جایگاه آمد و گفت: جناب قاضی شما و همه عالیجنابان حاضر در جلسه از اتهام قاتل اطلاع دارید، جای دفاعی نیست اما به دیل اقرار صریح قاتل به قتل در محکمه، درخواست عفو و بخشش اسلامی از خانواده مقتول دارم.

پدر و مادر ستایش با صدای بلند تنها فریاد قصاص در محل وقوع جرم به دست خودشان را ختم کننده جلسه علنی اعلام کردند.

جلسه علنی با درخواست نماینده دادستان مبنی بر قصاص به اتمام رسید و همه حاضران در جلسه به جز قاتل و پدر ومادر مقتول از جلسه بیرون آمدند.

به گزارش ایسنا، بعد از برگزاری جلسه غیرعلنی دادگاه که با حضور قضات و مستشاران شعبه اول دادگاه کیفری استان فارس برگزار شد رای متهم پرونده به قرار زیر صادر شد:

1- اعدام در ملاء عام به لحاظ تجاوز به عنف

2- قصاص نفس به لحاظ قتل عمد

3- 15 سال حبس تعزیری به لحاظ آدم‌ربایی

4- 10 سال حبس و 74 ضربه شلاق تعزیری به لحاظ سرقت مقرون به آزار

به گزارش ایسنا، حکم صادره قابل فرجام خواهی در دیوان عالی کشور است.




تاریخ انتشار: ۰۵ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۴:۱۱





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: پایگاه خبری آفتاب]
[مشاهده در: www.aftabnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 153]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن