واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: سهشنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۵ - ۱۸:۰۰
علیاکبر ولایتی، رئیس کمیته فرهنگ و تمدن اسلام و ایران شورای عالی انقلاب فرهنگی با ارسال پیامی به نخستین کنگره ملی حکمت و خرد جندیشاپور (شکوفایی پزشکی ایرانی - اسلامی و بزرگداشت حکیم علی بن عباس اهوازی) بر لزوم راهاندازی پایگاه ملی جندیشاپور برای حفظ دستاوردهای موجود تأکید کرد. به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) منطقه خوزستان، پیام دکتر علیاکبر ولایتی به اولین کنگره ملی حکمت و خرد جندیشاپور و بزرگداشت علی بن عباس اهوازی که امروز 28 اردیبهشتماه در تالار شهدای دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز برگزار شد، توسط محمدرضا شمس اردکانی دبیر کمیته فرهنگ و تمدن اسلام و ایران شورای عالی انقلاب فرهنگی قرائت شد. متن این پیام به شرح زیر است: "مایلم نهایت خوشحالی خود را بابت برپایی همایشی در جهت پاسداشت مقام جندیشاپور بیان کنم. نزدیک به یک دهه است که پرداختن به جندیشاپور و کوشش برای برپانمودن گردهمایی برای بزرگداشت آن، دغدغه گروه حکمت - طب اسلامی و طب سنتی فرهنگستان علوم پزشکی بوده و اکنون یکی از آرزوهای این گروه جامه عمل پوشیده است. این موضوع از آنجا نشأت میگیرد که با وجود دغدغههایی که همه ما نسبت به موقعیت علمی جندیشاپور داریم اما واقعاً طی سالهای گذشته کمتر کوششی برای تولید دانش درباره جندیشاپور به منصه ظهور درآمده است. منشأ همه نوشتههای ما مجموعه دادههایی است که سالهای پیش تولید شده، لذا باید غنیمت شمرد که برپایی این همایش فرصتی دست دهد تا بتوانیم در پرتو آن ضمن شناخت کاستیها، نقشه راه مناسبی را برای پرداختن به جندیشاپور و درک مناسبات علمی حاکم بر آن ترسیم کرده و در پرتو این نقشه راه بتوانیم درخواستها، آرزوها و چشماندازهای مطالعاتی خود را برای مثلاً یک دهه آینده درباره جندیشاپور ترسیم کنیم. برای کوشش در جهت ترسیم این نقشهراه مایلم بحث خود را دو قسمت کنم: بحثهای نظری و پژوهشهای علمی الف- بحثهای نظری با محوریت جندیشاپور تردیدی ندارم که برای پرداختن عمیق و ماهوی پیرامون جندیشاپور، بیش از هر چیز ترسیم چارچوبهای نظری پژوهش لازم است. این چارچوبهای نظری خود طیف وسیعی را از بحثهای عام تاریخی تا بحثهای عمیق تاریخ علم با محوریت چگونتگی انتقال دانش از دوره ساسانی ایران به دوران اسلامی شامل میشود. در حوزه مباحث عام تاریخی از جمله باید گفت بحث درباره جندیشاپور بخشی از دوره ساسانی ایران را شامل میشود که خود این دوره با حکومت بیش از سه قرن یکی از مهمترین سلسلههای حکومتی ایران پیش از اسلام بوده است. این بحث از آنجا مهم میشود که درک نادرست تاریخ دوره ساسانی ایران ما را با دادههایی کاملاً نادرست از دانش ایران رهنمون می شود. باید توجه داشت اگرچه دوران ابتدایی حکومت ساسانی در ایران همزمان با تشکیل دولت شهرهای یونانی است، اما نیمه دوم حکومت ساسانی در ایران همزمان با دوران اوج دانش یونانی و به ظهور رسیدن بخشی از مهمترین پزشکان یونان و از آن جمله شخص جالینوس است. بر این اساس یکی از راههای درست درک تاریخ پزشکی در ایران این است که توجه کنیم دستکم احتمال انتقال دانش پزشکی جالینوسی از طریق گروه پزشکان اسکندرایی و به واسطه قلمرو سریانی زبان وجود دارد. از این رو میتوان نتیجه گرفت ایرانیان پیش از اسلام و در دوره ساسانی میتوانستهاند با دانش پزشکی جالینوسی آشنا باشند. یکی از دلایل این بحث وجود دادههای پزشکی جالینوسی در گروهی از متون دوران پهلوی ساسانی است یعنی متونی که دستکم در نیمه دوم حکومت ساسانیان ایران تألیف شدهاند. یکی از مهمترین این متون تحت عنوان گزیدههای زادسپرم متنی است کشف و شهودگونه درباره هستیشناسی دوره ساسانی ایران. در فصل سیام این کتاب گزارشی درباره تکوین بدن انسان است که البته کاملاً ساختاری جالینوسی دارد. بر این اساس اجازه دهید بحث را به اینجا برسانیم که دانش پزشکی ایران ساسانی میتوانسته تحتتأثیر دانش پزشکی جالینوسی باشد و این دانش پزشکی در جندیشاپور نیز مورد بحث قرار گرفته باشد. بر این اساس مایلم تأکید کنم یکی از بحثهای مهمی که میتواند و باید در این گردهمایی مورد توجه قرار گیرد، ضرورت تشخیص دانش پزشکی ایرانی از دانش پزشکی جالینوسی است. تا چنین بحثهایی صورت نگیرد نمیتوان درباره ماهیت دانش پزشکی جندیشاپور اظهارنظر نمود. در خصوص بحثهای نظری دیگر از جمله میتوان به موضوع بسیار مهم زبان علمی رایج در جندیشاپور نیز پرداخت. توجه به نقش مهم زبان واسطه سریانی و نقش این زبان برای انتقال دانش پزشکی به ایران است. به نظر نمیرسد بدون پرداختن به زبان سریانی بتوان به دانش پزشکی جندیشاپور پرداخت. از آن جهت که ما تاکنون هیچگونه سرمایهگذاری در جهت آموزش زبان سریانی نکردهایم همچنان نمیتوانیم امیدوار باشیم مطالعاتمان در حوزه جندیشاپور و جندیشاپورشناسی از حد معینی تجاوز کند. ضروری است توجه کنیم ما آنچه از منابع فارسی دری و عربی در این حوزه وجود داشته است بررسی نمودهایم. خلاء مطالعات ما در این حوزه معطوف به زبان های ایرانی پیش از اسلام و نیز زبان سریانی است. به جز مطالعاتی که کمابیش درباره جندیشاپور به زبانهای اروپایی انجام شده است. ب – پژوهشهای علمی درباره جندیشاپور: گذشته از بحثهای نظری که میتواند تا میانمدت همچنان ادامه داشته باشد و تا میانمدت هیچگونه پایانی نیز بر آن متصور نخواهد بود؛ لازم است به پژوهشهای علمی و خارج از حوزههای نظری نیز عنایتی داشت. مثالی در این زمینه راه را برای ما روشن میکند. همه ما وقتی به منابع مربوط به جندیشاپور مراجعه میکنیم میبینیم که بحث از گروه دانشآموختگان جندیشاپور و حدواصل بین جندیشاپور – بیتالحکمه آغاز میشود. گروهی از پزشکان از جمله خان ماسویه، خاندان بختیشوع و پزشکانی از این دست. اما همه از این موضوع غفلت میکنیم که این خانوادههای پزشکی در کدام بستر علمی بالیدهاند و سنت علمی که میتوانسته در انتهای قرن اول و ورود به قرن دوم هجری چنین دانشمندانی پدید آورد از کجا آمده است؟ شواهد تاریخی و باستانشناسی نشان میدهد حوزه علمی جندیشاپور دستکم دو قرن قبل از اسلام وجود داشته است. از جمله این را میدانیم که جندیشاپور یکی از ضرابخانههای مهم ایران پیش از اسلام بوده است و سکههای متعددی ضربشده، در این دارالضرب در موزه ملی ایران، موزه ملی بریتانیا و چند موزه دیگر وجود دارد اما در پاسخ به این پرسش که چرا وزن مطالعات جندیشاپورشناسی ما بلافاصله از دوران اسلامی آن آغاز میگردد، بیش از هر چیز به عدم پژوهش درباره جندیشاپور است. از جمله پژوهشهایی باستانشناسی. واقعیت این است که محوطه باستانی جندیشاپور تا پیش از این فقط یک فصل و به توسط گروهی باستانشناس امریکایی – فرانسوی کاوش شده است و کمابیش نتیجه این پژوهشها در مقالهای که به زبان انگلیسی در دایره المعارف ایرانیکا منتشر شده مورد توجه قرار گرفته است. اگرچه همین یک فصل کاوش دستاوردهای بسیاری داشته و دستکم نقشه بخشی از شهر باستانی ترسیم شده اما باید گفت هنوز کارهای نکرده بسیاری وجود دارد که در پرتوی چندین فصل کاوشهای باستانشناسی باید در این منطقه باستانی انجام شود. بهعنوان رهیافت اصلی بحث و در مقام نتیجهگیری مایلم موراد زیر را بهعنوان گزارههایی پیرامون جندیشاپور و اولویتهای احتمالی پژوهش درباره جندیشاپور مورد توجه قرار دهم: 1- ضرورت راهاندازی بحثهای نظری درباره دانش دوران ساسانی ایران و چگونگی انتقال آن به دوران اسلامی ایران 2- سرمایهگذاری بر روی زبان سریانی و اقدام برای تهیه فهرستی از متون سریانی درباره دانش پزشکی 3- حمایت دانشگاهها بهخصوص کرسیهای زبان باستانی از پایاننامههایی درباره جندیشاپور 4- اقدام عاجل در جهت حفظ حدود و ثغور منطقه باستانی جندیشاپور، دور کردن مزارع از این محدوده و اقدام برای حفاظت جدی از آنچه باقی مانده است 5- اقدام برای ترجمه کاوشهای صورت گرفته بر روی منطقه جندیشاپور زبان فارسی با هدف معین نمودن همه دستاوردهای آن کاوشها در فصل اول حفاریها 6- راهاندازی پایگاه ملی جندیشاپور توسط سازمان میراث فرهنگی در مقایسه با چند پایگاه ملی دیگری که وجود دارد با هدف نگهداری از دستاوردهای موجود در جندیشاپور 7- راهاندازی موزهای در منطقه با هدف حفظ و حراست از آنچه در منطقه جندیشاپور تاکنون بهدست آمده و یا حتی بر روی زمین به وفور وجود دارد 8- اقدام به تهیه انواع نقشههای توپوگرافی و عوارض زمین با استفاده از تجهیزات ماهوارهای با هدف تعیین حدود اصلی و فرعی منطقه جندیشاپور 9- تهیه گزارشهای فنی متعدد از وضع جغرافیای منطقه با هدف مستندسازی شرایط موجود و اقدام عاجل برای عقد قراداد برای کاوشهای جدید در منطقه در نهایت باید گفت به راستی محصول فراوان است دریغا که دروگران اندک هستند. آرزو میکنم این نشست بتواند کمکهایی در جهت بسط مطالعات جندیشاپورشناسانه در کشور نماید." انتهای پیام
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 18]