واضح آرشیو وب فارسی:عقیق: برای تسهیل طاعت، و اجتناب از معصیت، راهی جز این نداریم که متوجه شویم و یقین کنیم که: طاعت، نزدیکی به تمام نعمت ها و خوشی ها و دارایی ها و عزّت ها است. و معصیت، عبارت است از محرومیّت و ناخوشی و نداری و ذلّت...عقیق * : خدا کند گرمی باطنی و اُنس باطنی به قرآن و دین و مقدمات و لوازم دینداری داشته باشیم و کتاب و عترت، ما را کافی باشد، تا حقّانیّت دین نزد ما یقینی گردد . * در اطاعت اوامر الهی و نیز در معصیت و به فرمان شیطان و نفس بودن، امر دایر است بین این که: با کسی که حیات و ممات، غنا و فقر و مرض و صحّت و مریض خانه و دکتر و خزانه و ثروت... به دست او است مجالست کنیم، یا با کسی که هیچ ندارد؟ * ما در عزم به طاعت، عازم به رفاقت و دوستی و همنشینی با غنیّ قادر و دانای کریم هستیم؛ و در عزم بر معصیت، عازم به رفاقت و همنشینی با فقیر عاجز جاهل و لئیم . * برای تسهیل طاعت، و اجتناب از معصیت، راهی جز این نداریم که متوجه شویم و یقین کنیم که: طاعت، نزدیکی به تمام نعمت ها و خوشی ها و دارایی ها و عزّت ها است. و معصیت، عبارت است از محرومیّت و ناخوشی و نداری و ذلّت ... * اگر کسی اهلیّت داشته باشد یعنی طالب معرفت باشد و در طلب، جدیّت و خلوص داشته باشد، در و دیوار به اذن الله معلّمش خواهند بود ! * ائمۀ ما (علیهم السلام) به ما یاد داده اند که: به یقینیّات عمل کنیم و هر جا یقین نداشتیم، توقّف و احتیاط نماییم . * هر شب، در عوالمی از بزرخ می رویم که هیچ اختیارش دست ما نیست... با این همه، این گونه از مرگ غافل هستیم ! * خدا کند در ما عشقی پیدا شود به مجموع قرآن و عترت، تا اوّلاً بتوانیم یگانگی قرآن و عترت و معجون مرکّب از آن دو را بیابیم؛ و ثانیاً در مقام پیروی و عمل، با توجه به آن دو و بر محور آن دو، طواف عاشقانه بنماییم و بدانیم که آنها از هر معشوقی بیشتر شایستۀ عشق ورزی هستند . * محال است کسی راه قناعت را پیشه نکند، و به آن چه دارد راضی گردد! برعکس اگر کسی قناعت کند، مایحتاجش به او می رسد، هر چند زیاد باشد ! * آیا می شود همان گونه که به هنگام گرسنگی و تشنگی، به آب و نان احساس احتیاج می کنیم بلکه بیشتر از آن، برای رفع گرفتاریهای اهل ایمان احساسِ احتیاج به دعا برای آنان بکنیم؟ ! * آیا می توانیم سالم بار به منزل ببریم و در عین حال به امور مسلمانان و مؤمنین بی تفاوت باشیم؟! آیا امکان دارد بدون اهتمام به امور مسلمانان، به مقصود برسیم؟ ! * هیچ کاری نیست که احتیاط در آن، پشیمانی در پی داشته باشد . * فقرا در کمبودها و فقر و ناداری، باید صبر و شکیبایی داشته باشند؛ و بدانند که آنها هم از نعمت های دیگری برخوردارند که اغنیا برخوردار نیستند . و ثروتمندان، بلاها و ابتلائات و گرفتاریهایی دارند که مستضعفان و محرومان ندارند ! * خوبی و خوشی عیش، تنها به زیادی وسایل راحتی نیست؛ راحتی درونی و رفاه و خوشی و آرامش دل، به داشتن وسایل رفاه و راحتی نیست؛ بلکه چه بسا وسایل رفاه، اسباب نگرانی و ناراحتی و اضطراب درونی را فراهم کنند ! * خدا کند که مادیات برای ما وسیله باشند، به گونه ای که وقتی امور دنیویه به ما اقبال کردند، سبب تأکید و اقبال ما به امور معنویه و آخرت گردند . * داشتن وسایل راحتی و رفاه، غیر از راحتی و رفاه و آرامش دل است: (اَلا بِذِکرِ اللهِ تَطمَئِنُّ القُلُوبُ...: تنها وسیلۀ آرامش دل، ذکرُ الله است) ولی ما بر اسباب تکیه می کنیم و از مسبّبُ الاسباب غافل هستیم . * اگر بی تفاوت باشیم و برای رفع گرفتاریها و بلاهایی که اهل ایمان بدان مبتلا هستند دعا نکنیم، آن بلاها به ما هم نزدیک خواهد بود . * خدا به ما توفیق تنبّه دهد که اگر در ابتلا و آزمایش قرار گرفتیم، بد را خوب و خوب را بد نبینیم... ما خرابیم، خدا کند بفهمیم که خرابیم تا به فکر اصلاح و درمان برآییم ! * چه قدر رحمت خداوند شامل حال کسانی است که بی تفاوت نباشند و برای رفع این همه ابتلائات و بلاهایی که مسلمانان و بر اهل ایمان وارد می شود، گریه و تضرع و ابتهال کنند ! * شیطان با شش هزار سال عبادت، عاقبتش آن طور شد، آیا ما می توانیم به خود مغرور شویم؟! به خدا پناه می بریم ! * ای کاش می فهمیدیم که چارۀ کار ما در یک چیز منحصر است و آن این است که : تکلیف الهی را تشخیص بدهیم و بدانیم که چه کار را باید بکنیم و چه کار را نباید بکنیم ! * وظیفۀ ما همین است که در صورت امکان، امر به معروف و نهی از منکر کنیم. اما این که چه طور نتیجه بدهد، مقدّرات دست ما نیست . * بنده خیال می کنم فضیلت بُکاء [گریه] بر سیدالشهداء (علیه السلام) بالاتر از نماز شب باشد . * به هر عملی که به واسطۀ آن و از راه آن، حال ما مساعدتر است و توجه ما به خدا بیشتر است، باید به همان بیشتر بپردازیم و خود را با آن، به ذکر و مراقبه و توجه به حضرت حقّ مشغول سازیم . * آنان که مثل انبیا (علیهم السلام) مأمور تبلیغ هستند و بدون چشم داشت و منّت، کار آنها را انجام می دهند، خدا می داند چه مقاماتی دارند! البته در صورتی که (عالمِ بما یُفعَل و یُترَک و عاملِ بما یَأمُرُ وَ یَنهی: به آن چه باید عمل یا ترک شود آگاه باشد و به آن چه امر یا نهی می کنند، عمل کند.) باشد ! * دینداری انسان وقتی معلوم می شود که بر سر دوراهی دنیا و آخرت، و متابعت هوای نفس و شیطان یا بندگی رحمان قرار گیرد . * چه قدر انسان مؤمن باید مقیّد باشد که خلاف یقین مرتکب نشود! حفظ دین، روی آتش راه رفتن یا آتش در دست گرفتن است . * اگر بخواهیم محیط خانه گرم و باصفا و صمیمی باشد، فقط باید صبر و استقامت و گذشت و چشم پوشی و رأفت را پیشۀ خود کنیم تا محیط خانه گرم و نورانی باشد . * خوشا به حال کسی که خطای خود را ببیند، و به عیب خود توجه داشته باشد و عیوب دیگران را نادیده بگیرد و خود را کامل و بی نقص نبیند . * ما باید باب توجیه خطا و اشتباه را به روی خود ببندیم و برای هر خطا، زبان به استغفار بگشاییم و اگر قابل جبران باشد، جبران کنیم . * خدا نکند حرام در نزد انسان زینت داده شود! این یک بیماری قلبی است که انسان به آن مبتلا می شود، و با وجود راههای حلال که نیازش را برآورده می کند، خود را به حرام گرفتار می نماید ! * در گرفتاریها باید قدم به قدم، به دفتر شروع نگاه کنیم! هر کجا دیدیم واضح و آشکار است، پیش برویم. و در موارد شبهه ناک و تاریک، خودداری و توقف کنیم . * وای بر ما اگر در خصوص خوردنیها و نوشیدنی ها از حرام اجتناب نکنیم! زیرا همین غذاها است که منشأ علم و ایمان و یا کفر ما می شود ! * در این مطلب جای شکّ نیست که اگر انسان بدان موفق باشد، برای او کافی است و تمام مطالب و نتایج ریاضات شاقّه و دشوار را دارد! و آن مطلب این است که : انسان خود را در محضر خدا ببیند و خدا را در همۀ احوال مطلع از خود و در همه جا حاضر و بر همۀ کارها و احوال خود، ناظر بداند . * شُکر، موجب ازدیاد [فراوانی] نعمتها است، و اگر شکر نکردید، خبری از ازدیاد نیست . لذا اگر دیدیم ازدیاد نیست، شکّ نکنیم و بدانیم که شکر نیست . * ما باید در حال رخاء [آسایش]، حالت ابتهال و تضرع و توسل داشته و ملتجی و شاکر باشیم، تا در حال شدت و گرفتاری به فریاد ما برسند؛ وگرنه همان بلا و گرفتاری به سراغ ما می آید . * عدم انجام کارهای خیر از قبیل صدقات جاریه و ساختن بناهای خیریّۀ عامّ المنفعه، مساجد، حسینیّه ها، حمامات، مدارس، و بیمارستانها و... که امروزه مردم از آنها محروم هستند، از بی پولی نیست؛ بلکه از بی توفیقی ما است ! * آن چه از ما می پسندند، معرفت الله و خداشناسی است که موضوع آن اشرف موضوعات است، واز راه معرفت نفس نیز حاصل می شود منبع:بنیاد دعبل
یکشنبه ، ۲۶اردیبهشت۱۳۹۵
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عقیق]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 27]