واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها:
خودكشی با صدای بلند!
كافي است در جستوجوگر گوگل واژه خودكشي را تايپ كنيد تا خيل عظيمي از كليپهاي خودكشي درملأعام در برابرتان قرار گيرد! خودكشي امري است كه فرد در آن تلاش ميكند تا به صورت ارادي خود را از بين ببرد.
روزنامه آرمان - سارا زارع: كافي است در جستوجوگر گوگل واژه خودكشي را تايپ كنيد تا خيل عظيمي از كليپهاي خودكشي درملأعام در برابرتان قرار گيرد! خودكشي امري است كه فرد در آن تلاش ميكند تا به صورت ارادي خود را از بين ببرد.
اين امر تا زماني كه در محيطي خصوصي صورت گيرد جنبه خصوصي دارد و در بيشتر قوانين دنيا نيز مجازاتي براي آن در نظر گرفته نشده است، اما همين كه فرد تصميم ميگيرد در محيطي عمومي و درملأعام مرتكب آن شود جنبه عمومي ماجرا نيز پررنگ ميشود. در طول تاريخ خودكشيهاي زيادي درملأعام صورت گرفته كه بيشتر تحليلها داراي اتفاق نظري است كه مي گويد نوعي نگاه اعتراضي پشت اين نوع خودكشيها وجود دارد و افراد با اين كار سعي در نشان دادن و برجسته كردن موضوعات متفاوتي داشتهاند.
با وجود انتشار آمارهايي كه نشان ميدهد در رتبهبندي خودكشي در جهان رتبه ايران از حداقل ۱۰۰ كشور پايينتر است، اما به دليل اينكه در فرهنگ ايراني همواره خودكشي امري مذموم تلقي ميشود بروز چند مورد خودكشي در روزهاي اخير موجي از نگراني را در ميان كارشناسان و مسئولان به وجود آورده است. آمار مربوط به سال ۲۰۱۲ حاكي از آن است كه از هر ۱۰۰ هزار ايراني ۲/۵ درصد خودكشي ميكنند كه اين نسبت بسيار كمتر از كشوري مانند كرهجنوبي است كه در آن از هر ۱۰۰هزار نفر ۴۴ مورد خودكشي ميكنند.
در روزهاي سپري شده از سال جديد چند مورد خودكشي در ملأعام رسانهاي شده است تا جايي كه مسئولان و كارشناسان مربوطه نسبت به اپيدمي شدن خودكشي هشدار دادند. خودكشي از جمله موضوعاتي است كه همواره روانشناسان درباره آن اظهارنظر ميكنند و از آنجا كه فعلي است كه بر اثر كشمكش هاي دروني در فرد به وقوع ميپيوندد بسياري از آنها اين پديده را معلول اختلالات رواني در افراد ميدانند. اما چند وقتي است كه پاي اظهارنظرهاي ديگري نيز به اين موضوع باز شده است.
با وجود اينكه بسياري بر اين باورند كه آمار خودكشي افراد در ايران به نسبت ميانگين جهاني نگرانكننده نيست آمارهاي داخلي نشان ميدهد كه در استانهاي محروم خودكشي بیشتر از استانهای دیگر است. آمارهايي كه در سال گذشته منتشر شد نشان ميداد كه نرخ خودكشي در ايلام بیشتر از ۵۰ نفر از هر ۱۰۰هزار نفر است، در حالي كه اين رقم در جهان ۱۱ نفر است. خودكشيهاي كه اخيرا درملأعام اتفاق افتاده است علاوه بر مسئولان نگراني بسياري از صاحبنظران در حوزههاي مختلف را نيز در پي داشته است.
طي بررسيهاي انجام شده مشخص شده بسياري از افرادي كه دست به خودكشي ميزنند از بيماريهاي رواني حادي رنج نميبرند و اين فشارهاي اجتماعي، اقتصادي و گاهی رواني است كه آنها را ناچار به خودكشي ميكند. اين افراد با خودكشي درملأعام سعي دارند ديگران را در جريان مشكلات خود قرار دهند. بسياري از آنان پس از اينكه هيچ راهي پيش روي خود نميبينند تنها با انگيزه مطرح شدن اين موضوع به عنوان دغدغه اجتماعي و انجام اقداماتي براي رفع آن اقدام به انجام اين عمل ميكنند.
افراد زيادي نام خودكشي نمايشي روي خودكشيهاي اخير گذاشتهاند و معتقدند اين خودكشيها جنبه نمايشي دارد و افراد صرفا براي جلب توجه اين كار را انجام ميدهند، اما با نگاهي به نتايج اين خودكشيها كه نشان ميدهد بيشتر آنها موفق بوده و در واقع تنها «اقدام به خودكشي» نبوده است ميتوان اين فرضيه را رد كرد. اما اين سوال كه چرا افراد تصميم ميگيرند پيش چشم ديگران و در مكانهاي عمومي اين كار را انجام دهند همچنان به عنوان مهمترین سوال به قوت خود باقي است.
انجام اعمال اينچنيني همواره احساسات مردم را جريحهدار كرده و بسياري از آنها پس از ديدن اين اتفاق دچار شوك روحي بزرگي ميشوند كه تا مدتها زندگي آنها را تحت تاثير خود قرار ميدهد. علاوه بر این، عادي شدن اينگونه اتفاقات در جامعه باعث ميشود نگاه مردم نسبت به اين پديده تغيير كند يا عدهاي از اينگونه رفتارها الگوبرداري كنند، تا جايي كه سيدكاظم ملكوتي رئيس انجمن علمي پيشگيري از خودكشي هشدار ميدهد كه رسانهها اخبار اين خودكشيها را در بوق و كرنا نكنند تا عاديسازي يا الگوبرداري اتفاق نيفتد.
خودكشي و عواقب آن براي جامعه
یک روانشناس و استاد دانشگاه درباره پديده خودكشي به «آرمان» ميگويد: خودكشي يكي از پديدههاي مذموم و رايج در همه فرهنگهاست و مربوط به زمان حال نيست. اين پديده از زمانهاي قديم وجود داشته و ريشه در شرايط زندگي فرد دارد. نوع ديگري از خودكشي نيز وجود دارد كه به دلیل كمك به ديگران انجام ميشود، يعني فرد براي انجام هدف يك گروه تصميم مي گيرد خود و عدهاي ديگري را بكشد تا آن هدف را محقق كند. اما آنچه بيشتر ناراحتكننده است خودكشيهايي است كه از روي ناتواني و درماندگي صورت ميگيرد.
اينگونه خودكشيها كاملا تحتتاثير بيماري افسردگي انجام ميشود. اميرهوشنگ مهريار ادامه میدهد: در واقع خودكشي را مي توان يكي از كنشهاي بالقوه افسردگي دانست. در اكثر مواقع وقتي از خودكشي صحبت ميكنيم اين تصور به وجود مي آيد كه فرد به بلاهاي زيادي دچار شده و كاملا اميد خود را از دست داده و در نهايت دست به اين كار زده است. در بسياري از موارد نيز خودكشي وسيلهاي است براي كمك خواستن. اينگونه خودكشيها معمولا با هدف مرگ انجام نميشود و فرد سعي ميكند از طريق اين اقدام توجه ديگران را جلب كند.
به همين دليل ما در كنار آمارهاي خودكشيهاي موفق آمار بسيار زيادي نيز از خودكشيهاي ناموفق داريم كه عمدتا با هدف جلب توجه انجام ميشود. او همچنین درباره علل خودكشي افراد درملأعام عنوان میکند: اينگونه خودكشيها اغلب با هدف اعتراضهاي اجتماعي صورت ميگيرد. مهريار درباره زمينههاي اجتماعي و رواني خودكشي درملأعام ميگويد: به نظر ميرسد كه اينگونه افراد تحت تاثير فشارهاي اقتصادي، اجتماعي و عوامل ديگر چارهاي جز خودكشي نميبينند، در عين حال ميخواهند از طريق اقدام به خودكشي علني نظر جامعه را نيز به مشكلاتشان جلب كنند. انتخاب يك روش خشن برای خودکشی نشان دادن خشم و تنفر این افراد از شرايطي است كه در آن به سر ميبردهاند.
فشارها در معرض دید عمومی
همچنین یک عضو هیات مديره انجمن روانشناسي ايران نيز درباره وقوع خودكشي درملأعام مي گويد: خودكشي به خودي خود عملي خشن است و ناشي از خشمي است كه در فرد وجود دارد و او خواهان ابراز آن است. فرد به اين دليل درملأعام اين كار را انجام ميدهد كه هم به نوعي ديده شود و هم از اين طريق پيامي را به اعضاي جامعه برساند. بهروز بیرشک ادامه میدهد: در چند مورد خودكشي كه در هفتههاي اخير گزارش شد پخش شدن اطلاعاتي كه درباره خودكشي اين افراد بود نشان ميداد كه اين افراد بيشتر خواهان اين بودهاند كه فشارهاي اقتصادي و اجتماعي كه بر آنها تحميل شده را برجسته كنند و در معرض ديد عموم قرار دهند.
او درباره زمينههاي اجتماعي و رواني كه فرد را وادار به چنين اقدامي مي كند، مي گويد: اين اقدامات ميتواند تركيبي از مشكلات رواني و اجتماعي باشد. به بسياري از اين افراد نميتوان برچسب بيمار رواني زد، اما اين افراد در برابر فشاري كه وجود دارد واكنشهاي انفجاري از خود نشان ميدهند و نميتوانند منطقي درباره آن معضلات فكر كنند. مسلما موج مشكلات اجتماعي است كه اين افراد را به سمت خودكشي مي برد، اما نمي توان گفت كه اين افراد داراي شخصيتي كامل هستند. این روانشناس درباره تاثيرات خودكشيهاي اخير بر جامعه ميگويد: اين قبيل اقدامات هيچگونه تاثير مثبتي بر جامعه ندارد و به جز اينكه افراد بسياري را متاثر كند و آزار دهد دردي از جامعه دوا نخواهد كرد.
تاریخ انتشار: ۲۶ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۰۸:۰۷
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برترین ها]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 13]