تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 17 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):زيارت امام حسين عليه السلام را رها نكن و دوستان خود را هم به آن سفارش كن، كه در ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1805252285




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

مادر مچ دخترش را هنگام برقراری رابطه نامشروع در خانه گرفت


واضح آرشیو وب فارسی:روز نو:



مادر مچ دخترش را هنگام برقراری رابطه نامشروع در خانه گرفت
روز نو :  زن 42 ساله ای که قصد داشت از طبقه دوم ساختان خود را به پایین پرت کند با تلاش ماموران و مددکاران کلانتری طبرسی جنوبی مشهد از مرگ نجات یابد.
چهره رنگ پریده اش حکایت از شدت بیماری افسردگی اش داشت. هنوز لرزش دستانش متوقف نشده بود و حیران به اطرافش می نگریست. اگر فقط چند دقیقه نیروهای کلانتری طبرسی جنوبی دیر به محل رسیده بودند یا کارشناس مددکاری و مشاوره کلانتری نمی توانست او را به آرامش دعوت کند، آن زن 42ساله خود را از بالکن طبقه دوم منزلش پایین انداخته بود و ...
او که گویی روزگار تلخی را در زندگی اش تجربه کرده است، پس از آن که با صحبت های کارشناس اجتماعی کلانتری طبرسی جنوبی مشهد به شرایط متعادلی رسید، گریه کنان به بیان وضعیت آشفته زندگی اش پرداخت و درباره چگونگی ماجرای اقدام به خودکشی خود گفت: 21ساله بودم که با مردی چشم چران و بی مسئولیت ازدواج کردم. در زمان خواستگاری هیچ شناختی از «فخرالدین» نداشتم. من و خواهرانم فقط به اصرار پدرمان ازدواج می کردیم، چراکه پدرم از وضعیت مالی خوبی برخوردار نبود و به هر طریقی سعی می کرد یکی از دخترانش را به خانه بخت بفرستد. تعداد زیاد خواهرانم موجب شده بود تا پدرم به هر خواستگاری که زنگ منزلمان را به صدا در می آورد، پاسخ مثبت بدهد.
من هم این گونه زندگی ام را با «فخرالدین» آغاز کردم، اما او مرد زندگی نبود و نمی توانست هزینه های من و 2فرزندم را تأمین کند. «فخرالدین» فقط به دنبال هوسرانی بود و بدین ترتیب مرا آزار روحی می داد. با آن که بارها توسط مأموران انتظامی دستگیر شده بود، اما دست از روابط پنهانی و کثیف خود بر نداشت. تا این که 8سال قبل او بدون این که مرا طلاق بدهد، با یکی از همین زنان خیابانی به مکان نامعلومی رفت. از آن روز به بعد مخارج پسر و دخترم به گردن من افتاد. مجبور بودم با کار زیاد مشکلات زندگی را به تنهایی حل کنم. 
حضور نداشتن من در خانه برای تأمین مایحتاج زندگی، موجب شد تا پسرم همانند پدرش فردی بی مسئولیت بار بیاید. او درس و مدرسه را رها کرد و به رفیق بازی روی آورد. من در این سن و سال کار می کردم و پسرم به دنبال خوشگذرانی بود. دخترم نیز وضعیت بهتری از او نداشت. دیگر نه تنها کمرم زیر بار سختی های روزگار خم شده بود، بلکه از دیدن وضعیت فرزندانم دچار عذاب روحی شدیدی شده بودم، چراکه دخترم نیز مدام در پی کارهای ناشایست بود و من توان بازگرداندن آن ها را به راه درست نداشتم. نصیحت های من نیز برای انتخاب راه درست زندگی هیچ تأثیری در آن ها نداشت.
روزها به همین ترتیب سپری می شد تا این که امروز وقتی از سر کار به خانه بازگشتم، احساس کردم فرد غریبه ای در منزل حضور دارد، به آرامی وارد منزل شدم، اما دوست داشتم زمین دهان باز کند و مرا ببلعد، از آن چه می دیدم، شرم داشتم. دخترم با وضعیت زننده ای کنار جوان  غریبه‌ای ایستاده بود. آن لحظه فقط به آبرویم فکر می کردم، به همین خاطر هم کنار رفتم تا آن پسر غریبه از منزل خارج شود. انگار دنیا برایم تمام شده بود و اتاق دور سرم می چرخید. دیگر تحمل این روزها را نداشتم. آن قدر فشار روحی بر من وارد شد تا این که با یک تصمیم اشتباه قصد خودکشی کردم، اما با تماس به موقع همسایگان و حضور نیروهای انتظامی و امدادی، از مرگ نجات یافتم و ... 




تاریخ انتشار: ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۲۳:۵۰





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: روز نو]
[مشاهده در: www.roozno.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 130]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن