واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: به هواي خانه مادربزرگ
در اين روزهاي بهاري دلم بدجور هواي خانه مادربزرگ را كرده است. ذهن و دلم پر ميكشد به سمت خانهاي كه ديگر نيست...
نویسنده : مريم ترابي
در اين روزهاي بهاري دلم بدجور هواي خانه مادربزرگ را كرده است. ذهن و دلم پر ميكشد به سمت خانهاي كه ديگر نيست. سكوي دم در ورودي خانه كه هميشه جايگاهي براي استراحت بود تا مادربزرگ آهسته آهسته بيايد و در را برايمان باز كند. هشتي خانه، حوض وسط حياط، اتاق مهمان، مطبخ و... گرما و صميميتي به اين خانه ميبخشيد كه حتي با گذر زمان و نشستن گرد خاطرهها بر ذهن نميتوان آن را فراموش كرد. معماري خانههاي قديمي، وسايل و چيدمان آنها همگي تكميلكننده اين حس خوب و دلنشين بودند. حسي كه اين روزها در پيچ و خم زندگي مدرن و تقليدهاي كوركورانه از فرهنگ بيگانه به فراموشي سپرده شده است و حتي ديگر با رفتن به خانه موزههاي شهرمان نيز نميتوانيم آن حس را پيدا كنيم.
سبك مدرن جايگزين سبك قديمي
در خانههاي قديمي صميميت و مهرباني و به نوعي روح زندگي جريان داشت كه در خانههاي شيك و مدرن امروزي وجود ندارد. افراد در اين خانهها با سادهترين شكل ممكن زندگي ميكردند و هميشه هم فريادرس يكديگر بودند. درواقع سبك زندگي ايراني مبتني بر سادگي و به دور از اسراف و ريخت و پاش و تجملگرايي در بين اين خانوادهها وجود داشته است. امروزه با پيشرفت تكنولوژي و شتاب بيش از حد زندگي مدرن سبك زندگي خانوادههاي ايراني هم دچار دگرگوني شده است. خانوادههاي امروزي به نوعي بين سنت و مدرن معلق ماندهاند. هم نميخواهند از مدرنيته عقب بمانند هم از سنت دل نميكنند. ولي ظاهراً در اين كشمكش، سبك زندگي مدرنيته برنده شده و توانسته بر جامعه ايراني غلبه كند. ما از اصل خود به نوعي دور شدهايم.
ساختمانهاي جديد با معماريهاي سرد و بيروح خود، ما را در چهارديواري خانههاي شيك و مدرن محبوس كردهاند. خانههايي كه تماماً از الگوهاي غربي الهام گرفته و هنر معماري ايراني را به زير سايه خود بردهاند و بدين ترتيب حريم و حرمت خانههاي ايراني به فراموشي سپرده شده است.
در قديم حريم خانه و حرمت خانواده به عنوان يك اصل مهم و اساسي در ساخت و ساز خانه قلمداد ميشد كه در بناهاي دوره قاجار اين اصل بر اساس معماري بسيار دقيق و زيبا و با ظرافت تمام رعايت شده به نحوي كه امروزه نيز با قدم زدن در اين خانهها هنوز ميتوان اين حس حريم امن را لمس كرد. اشكال هندسي در سقفها و ديوارها و همچنين به كارگيري ارسيهايي با شيشههاي رنگي كه هر كدام معناي خاصي براي خود داشتند تماماً نشئت گرفته از ذوق و هنر ايرانيست. ارسيها علاوه بر ايجاد فضاي محرميت در خانه، در تأمين نور طبيعي منازل و دكوراسيون آن نيز نقش بسزايي داشت و همچنين تركيب رنگ با نور خورشيد در ساعات مختلف روز، زيبايي و جلوه بينظيري را به خانه ميداد. در واقع ارسي يكي از نمادهاي برجسته خانههاي ايرانيست كه امروز هيچ اثري از آن ديده نميشود و جاي آن را درها و شيشههاي بيروح دوجداره گرفته است.
وسايل سنتي، روح خانه ايراني
معماري، رنگ و چيدمان يك خانه هويت آن خانه است كه در واقع هويت و سبك زندگي صاحبان آن خانه را نمايش ميدهد. بهتر است بگوييم هويت، مفهوم سبك زندگي است و زندگي، عرصه بروز و ظهور تفصيلي هويت است. هويت فرد، سبك زندگي او را ميسازد و هويت جامعه، سبك زندگي جمعي جامعه را. با توجه به اينكه هنر و ذوق هنري در همه لايههاي هويتساز زندگي افراد حضور دارد و شكل و قالب خاصي مييابد و همچنين هنر از طريق اثرگذاري بر همه ابعاد شخصيتي افراد، سبك خاصي از زيستن را براي آنها به وجود ميآورد ميتوان گفت هويت و سبك زندگي امروزه ما دچار بيهويتي شده است. امروزه نوع و سبك زندگي خاصي كه قبلترها تنها مختص قشر مشخصي از جامعه (برخي روشنفكرها و هنرمندنماها) بود به صورت فراگيري همه افراد جامعه را درگير خود كرده و به نوعي همه را از اصل خويش دور كرده است.
شايد نبايد خرده گرفت! شايد بايد خود را به جريان موج جاري در جامعه سپرد و بگذاريم ما را به هر سمتي كه ميخواهد ببرد! ميگويند جامعه در حال گذار و به سمت جوامع پيشرفته در حركت است! آيا بايد به خاطر پيشرفت و جهان اولي شدن هويت اصيل و واقعي خود را به دست بادهاي اين جريان بسپاريم و فراموش كنيم؟ آيا ما بايد تنها مقلدين فرهنگ و سبك زندگي بيگانه باشيم؟ جامعهاي كه تمدن چندين هزارساله دارد، هنر و ذوق و سليقه ايراني آن زبانزد تمام دنياست اكنون تحتتأثير جوامع غربي تغييرات اساسي پيدا كرده است، به نوعي كه ديگر حتي نميتوان رد پاي اصالت را در آن پيدا كرد. اين تغييرات در تمام جوانب زندگي امروزي اتفاق افتاده است. از نوع لباس پوشيدن افراد جامعه تا خورد و خوراك، معماري ساختمانها تا دكوراسيون و اسباب منازل، از موسيقي و آواز تا... همگي دچار دگرگوني شدهاند.
بسياري از افراد جامعه دنبالهرو اين تغييرات هستند و نميخواهند از اين سوغات عقب بمانند. در انتخاب وسايل و دكوراسيون منزل خود هرچه كه در آن سوي آبها مد باشد را ميپسندند و كاري به حال و هواي دروني خود ندارد. سبك مدرن كه امروزه تنها مد غالب جامعه است تماماً از اجسام ساده و رنگهاي سرد تشكيل شدهاند كه درواقع سادگي نكته اصلي آنهاست ولي به خانه ايراني، بيروحي و سردي بيگانهاي را ميدهد. عدهاي هم كه ميخواهند اداي پايبندي به سنتها را دربياورند در عتيقهفروشيها يا بازارچههاي مختلف دنبال اجناس قديمي و كهنه هستند و با قرار دادن آنها در گوشهاي از خانه، بدون هيچ نوع هارموني و همگوني با وسايل ديگر خانه تنها يك شلختگي بصري را ايجاد ميكنند. اين وسايل و اين نوع چيدمان با خانههاي ما غريبهاند، با فرهنگ ما بيگانهاند، اينها سردي روابط و دور شدن افراد از يكديگر را موجب ميشوند. درحالي كه در خانههاي قديمي رنگهاي گرم و شاد حرف اول را ميزدند. وقتي وارد خانهاي ميشديم گرماي آن خانه ما را جذب آنجا ميكرد و اين گرما از وجود تكتك افراد خانهاي نشئت ميگرفت كه همگي در فضايي گرم و صميمي در كنار هم زندگي ميكردند. وسايل اين خانهها كه همگي از نشانههاي فرهنگ ايراني بودند و چيدمان آنها مزيد بر علت اين همه حس آرامش بود. وسايلي كه امروز تنها به عنوان يك وسيله دكوري گاهي در خانهاي ميتوان ديد.
شايد تصور شود با اين سبك زندگي جاافتاده در جامعه امروزي هر چقدر هم تلاش كنيم نميتوانيم سنت را در خانههايمان بياوريم، اما ميتواند اينگونه نباشد و تنها با كمي ذوق هنري و خلاقيت، ميتوانيم سنت را وارد خانههايمان كرده و روح ايراني را در آن به جريان بيندازيم. چه خوب است لذت و حس شيرين سنت را تنها در سفرهخانههاي سنتي آن هم به شكلي تصنعي نچشيم. چه خوب است كه سفرههايمان عطر سفرههاي مادربزرگ را برايمان تداعي كند و چه زيباست وقتي كه سنت قشنگ زندگي ايراني را با زندگي مدرن امروزي هماهنگ كنيم.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۱۲ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۰۹:۲۴
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 107]