واضح آرشیو وب فارسی:فارس: یادداشت یک حقوقدان در روزنامه شرقگرچه مسئولان گفتهاند «سوئیفت» باز شده اما من نتوانستم از آن در فرانسه استفاده کنم
یکی از حقوقدانان کشورمان در روزنامه شرق نوشت: عیب بزرگی که امروزه گریبان ما را گرفته است، بسته بودن سوئیفتی بود که گرچه مسئولان بانکی گفتهاند باز شده اما من نتوانستم از آن در فرانسه استفاده کنم.
به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری فارس، نعمت احمدی، از حقوقدانان کشورمان امروز شنبه 95/1/21 در مطلبی با عنوان «دزدهای رهاشده در فرانسه» در روزنامه شرق نوشت: فرانسه را دوست دارم، بهخاطر انقلاب کبیرش و تأثیر آن در کل جهان. فرانسه را دوست دارم از این بابت که در طول تاریخ، کمتر در نقش آقابالاسر بر مقدرات ما فرمان رانده؛ به خاطر ویکتور هوگو، رومن رولان و بسیاری موضوعات دیگر. دادگستری نوین ایران مدیون «موسیوپرنی» است، انقلابیون مشروطه در تدوین قانون اساسی به قانون اساسی بلژیک و فرانسه نظر داشتند. مهمتر از آن، سفارت فرانسه در طول سالهای اخیر به گشادهدستی ویزا برای ایرانیان صادر میکرد و میکند آن هم در ایام خشکسالی دیگر سفارتخانهها! اما فرانسه امروز هم دیگر آن طراوت و شادابی سالیان گذشته را ندارد. سفر نوروزی نگارنده به فرانسه و بیاعتنایی پلیس فرانسه، شاهدی بر این مدعاست. ٢٢ مارس ٢٠١٦ در تاریخ اروپا بعد از حملات به پاریس، روز شومی بود. در آغاز روز، شبکههای خبری برنامههای عادی خود را قطع کردند و خبر از حمله تروریستی به فرودگاه بروکسل و سپس مترو این شهر دادند. ناگهان فضای پاریس پلیسی و امنیتیتر از روزهای قبل شد. آژیر ماشینهای پلیس و توقف گاهوبیگاه اتومبیلها، حضور سربازان سرتاپا مسلح، حلاوت و شیرینی گردش در موزه لوور را از منی که عاشق تاریخ هستم هم گرفته بود. ایستاده بر پل رودسن به پرچم فرانسه بر بالای ایستگاه پلیس در خیابان شانزهلیزه خیره بودم. مجسمه بزرگ دوگل، مردی که فرانسه را در بحرانیترین سالهای جنگ و پس از جنگ هدایت کرده بود، از دور نمایان بود. دو نفر لباس شخصی با ارائه کارت پلیس به ما نزدیک شدند و ضمن عذرخواهی از وقایع بروکسل، اعلام کردند به جهت حفظ امنیت مجبور به کنترل نامحسوس هستند. پاسپورت و ویزا و سپس محتویات کیف همسرم بازرسی شد و با ادب خاصی که هیچ نشانهای غیر از انجام وظیفه را حس نمیکردی، خداحافظی و تشکر کردند. فردای آن روز وقتی که همسرم به محتویات کیفش رجوع کرد، ناگهان با بهت و حیرت گفت پاکتی که کل موجودی سفر را همراه داشتیم و فراموش کرده بودم در هتل بگذارم، به سرقت رفته است. لازم به توضیح است من شخصا «کردیتکارت» دارم و در سفرهایم هزینه سفر را به این کارت واریز میکنم. عیب بزرگی که امروزه گریبان ما را گرفته است، بسته بودن سوییفتی بود که گرچه مسئولان بانکی گفتهاند باز شده اما حداقل من نتوانستم از آن استفاده کنم. از طرفی کارتهای بانکی خارج از کشور اگر در طول یک سال مورداستفاده قرار نگیرند، به وسیله بانک غیرفعال میشوند و باید با هماهنگی فعال شود؛ موضوعی که تا این سفر نمیدانستم. در سالهای گذشته در طول سال سفرهای مختلفی داشتم و نمیدانستم باید در طول سال مبلغی از هر کجا به حساب واریز شود تا کارت بانکی غیرفعال نشود. بهسرعت به اداره پلیس رفتیم. مشکل از لحظه ورود شروع شد. پلیسهای فرانسه کمتر زبان انگلیسی میدانند و اغلب توریستها هم زبان فرانسه نمیدانند. بهسختی مطلب را رساندیم و یکی، دو نفر فوری آمدند با گرفتن پاسپورتها و اطلاعات اولیه و محل و مکان سرقت، در سرمای نیمهشب ماه مارس ما را در بیرون اداره پلیس نگه داشتند. تا اینکه خانم پلیس که اتفاقا کمی انگلیسی میدانست، گفت چون موضوع مهم است و مأمور یا مأمورنماها دست به این سرقت زدند و مهمتر اینکه مکان و محل سرقت در حاشیه اداره اصلی پلیس است، باید به دایره دیگری برویم و مجوز کنترل دوربینها گرفته شود و با چهرهنگاری رازورمز این سرقت را کشف کنیم. با ماشین پلیس و چراغگردان چندین خیابان را پشتسر گذاشتیم و در دایره مربوطه اعلام شد چون پلیس ما انگلیسی نمیداند، باید صبر کنید مترجم بیاوریم. ساعتی طول کشید که جوان خندهرو و خوشبرخوردی آمد و سهساعتی هم تا متن شکواییه اظهاراتمان به وسیله ایشان به افسر ارشد و یکی، دو پلیس دیگر منتقل و شکواییه تنظیم شد. در طول بهاصطلاح گفتمان و شرح وقایع، صحبت از دفتر عکس سابقهدارها و صدور مجوز کنترل دوربینها بود. ساعت و دقیقه سرقت به استناد دوربین موبایل نگارنده از مناظری که عکس میگرفتم روشن و مشخص بود. با رفتوآمد پلیسها و گفتوگویی که همهاش فرانسوی بود، از حالات چهره مترجم جوان عرب متوجه میشدم ظاهرا آن اراده اولیه به دلیل دیدن حقیقتی که برایشان تلختر از قصه پرغصه ما بود، جای خود را به نوعی کارشکنی و تعلل داد. همه رفتند و مترجم ماند و خداحافظ.... وضع چگونه میشود، به چه کسی مراجعه کنیم، کجا؟ صحبت این بود که شکایت شما گرفته شد، ادعا و دلایل اخذ شد، شماره تلفن شما در ایران و ایمیل شما را هم اخذ کردیم و از طریق سفارت فرانسه در تهران به شما خبر میدهیم و تمام. با درودیوار مجادله میکردیم؟! ساعت چهار صبح بود و باید از مکانی که نمیدانستیم کجاست و در اول با سلام و صلوات با ماشین پلیس آمده بودیم، در این ساعت پرخوف پاریس بیرون میآمدیم و خود را به هتل میرساندیم. پرسشم از پلیس فرانسه از طریق اعضای سفارت که جملگی لطف دارند، این است: آن حرارت اولیه و اینکه چهرهنگاری میکنیم و عکس متهمان باسابقه را ببینید و دوربینها بازبینی میشوند، چه شد؟ چرا بعد از مدتی اصل موضوع به فراموشی سپرده شد؟ متهم نمیکنم، اما حق دارم شک کنم. آیا در دوربینها چهره خاصی را دیدند که آنگونه در آخر کار با من و خانوادهام برخورد کردند؟ فرانسه دیگر آن حلاوت سابق را ندارد. دزدان رها و تروریستهای مخفی، چهره زیبای فرانسه را بهکلی مهآلود کردهاند. اگر نمیتوانند با تروریستها که اتفاقا در آن آبوهوا رشد کرده و بالیده و ضد خودشان قیام میکنند برخورد کنند، با دزدها چرا مماشات میکنند؟ بهعنوان عضو کوچکی از جامعه حقوقی عرض میکنم در این پرونده که به اسم پلیس و در کنار ایستگاه اصلی پلیس و در مقابل دوربینهای پلیس در مناسبترین ساعت روز یعنی ٢:٤٥ دقیقه بعد از ظهر اتفاق افتاد، اگر ارادهای باشد با چند دقیقه بازبینی دوربینها به آن پلیسِ دزد یا دزدی که در لباس پلیس و با ارائه کارت پلیس از اعتماد ما به پلیس سوءاستفاده کرد، به حقیقت میرسیدند. با توجه به مکان و زمان سرقت و اینکه دوربینها در محل فعال بودند، باید ما را رها کنند و بگویند اگر خبری شد به سفارت فرانسه در تهران خبر خواهیم داد؟! مطلب فوق مربوط به سایر رسانهها میباشد و خبرگزاری فارس صرفا آن را بازنشر کرده است. بازگشت به صفحه نخست گروه فضای مجازی انتهای پیام/
95/01/21 :: 11:02
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 102]