تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیه‌های کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
سه برند برتر کلید و پریز خارجی، لگراند، ویکو و اشنایدر
مراحل قانونی انحصار وراثت در یک نگاه: از کجا شروع کنیم؟
چگونه برای دریافت ویزای ایران اقدام کنیم؟ مدارک لازم و نکات کاربردی
راهنمای خرید یو پی اس برای مراکز درمانی و بیمارستانی مطابق الزامات قانونی
آیا طلاق توافقی نیاز به وکیل دارد؟
چگونه ویزای آفریقای جنوبی را به آسانی دریافت کنیم؟ راهنمای قدم به قدم
همه چیز درباره ویزای آلمان و مراحل دریافت آن
چرا پاسارگاد به عنوان یکی از مهم‌ترین آثار تاریخی ایران شناخته می‌شود؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1820959279
خاطره ضرغامی از پدرش
واضح آرشیو وب فارسی:تراز: تراز: رئیس سابق رسانه ملی به مناسبت ۱۳ رجب، خاطره ای از پدرش را منتشر کرد.
به گزارش تراز ، عزت الله ضرغامی رئیس سابق رسانه ملی به مناسبت ۱۳ رجب، میلاد فرخنده امام مؤمنان، علی(ع) و روز پدر خاطره ای را در صفحه شخصی اینستاگرامش منتشر کرد.
ضرغامی در این باره نوشت: آنهایی که پدر دارند قدرش را بدانند، احترامش بجا آورند و رضایت‌شان را جلب کنند!
آنهایی هم که از نعمت پدر محرومند، تا جایی که می‌توانند برایش تحفه بفرستند؛ با ذکر صلوات و دعا و نماز و خیرات و مبرورات.
«وظیفه پدری» در دنیای امروز خیلی سخت‌تر از گذشته است. تأمین معاش و امنیت و تربیت و پرورش جسمی و روحی بی‌نهایت پیچیده شده است و طبیعی است که بسیاری پدران بنیه‌ی آن را در شرایط فعلی نداشته باشند.
آنان را درک کنیم و به همان اندازه که پدری می‌کنند، سپاسگزارشان باشیم. آنان را شرمنده‌ی کاستی‌هایشان نکنیم!
دوران تحصیلات ابتدایی‌ام بود و در تعطیلات تابستان آرزو داشتم که در کتابخانه ثبت نام کنم. کتاب به امانت بگیرم و یا در فضای ساکت و خنک آنجا مطالعه کنم.
با اصرار زیاد، پدرم را راضی کردم. مسیر خیابان انبارنفت (میدان گمرک) تا پارک ۲۵ شهریور آن روز در نازی آباد را با درشکه رفتیم! پرسان پرسان کتابخانه را پیدا کرد. توضیحات او در مورد ضرورت استفاده من از کتابخانه! به خانم متصدی ثبت نام هنوز در ذهنم هست. بدون اینکه نیازی به ذکر آن باشد!
شاید فکر می‌کرد به دلیل بعد مسافت و یا هر دلیل دیگر ممکن است ثبت نام صورت نگیرد.
وقتی کارت شناسایی صادر شد انگار دنیا را به ما داده بودند.
پدرم احساس غرور می‌کرد و من هم از ته دل به او افتخار می‌کردم و به خود می‌بالیدم.
نکته جالب اینکه عین توضیحاتی که به کتابدار داد موقع رفتن هم به درشکه‌چی داد!!
شاید هم حریف تمرینی پیدا کرده بود که در مواجهه‌ی اصلی کم نیاورد! خدا رحمتش کند.
منبع: فارس
زمانبندی انتشار: 2 ارديبهشت 1395 - 10:45
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تراز]
[مشاهده در: www.taraznews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 29]
-
گوناگون
پربازدیدترینها