واضح آرشیو وب فارسی:گیل نگاه:
گیل نگاه:روز سه شنبه شهردار رشت با شهردار شهر شوابیش هال آلمان قراردادخواهرخواندگی بست تا تعداد خواهرخواندههای رشت را به عدد ۷ برساند.پیش از این رشت با ۶ شهر دنیا قرارداد خواهر خواندگی داشت. قراردادی که بسیاری از شهرهای دنیا میبندند و تمایل دارند در راستای مبادلات فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی با شهرهای خواهرخوانده همکاری کنند.بسیاری از شهرهای کشور مانند تهران، اصفهان، گرگان و … با شهرهای مختلفی از دنیا قرارداد خواهرخواندگی دارند و دلیل این قراردادها یا پیشینه تاریخی فرهنگی و وجه تشابه مشترک است و یا اینکه شهرداران دو شهر در رویدادی با یکدیگر آشنا و طی آن تفاهمنامه ای را امضاء میکنند که نیت آنها اهداف اجتماعی و شهری است. به عقید برخی کارشناسان، چون پیوند خواهرخواندگی بین ۲ شهر از ۲ کشور مختلف برقرار میشود، این پیوند جنبه بین المللی دارد؛ و اینگونه نیست که تمام بار روابط اجتماعی و اقتصادی متوجه مدیریت شهری باشد. بنابراین لازم است برای تقویب دیپلماسی کشور، دولت و مجلس هم به کمک مدیریت شهری آمده و از پیوندهای خواهرخواندگی بین شهرها حمایت کنند.استقبال از گسترش تعاملات با خواهرخواندههابه عقیده کارشناسان شهری و صاحب نظران عرصه بین الملل، پیوند خواهرخواندگی بین شهرها میتواند آثار مثبتی برای ۲ شهر به ارمغان آورد که مهمترین آن بالا رفتن کیفیت زندگی در آن شهرها و بهبود وضع ارائه خدمات شهری در ابعاد مختلف است که همگی در نهایت به نفع شهروندان آن شهر خواهد بود، البته به شرط این که زیرساختهای لازم آماده باشد و مسئولان شهری هم بتوانند از پیوند خواهرخواندگی نهایت بهره را ببرند.در همین زمینه شهردار رشت اخیراً در دیدار با سرکنسول روسیه در رشت، با تاکید بر تعمیق روابط فرهنگی دو کشور تاکید کرده بود که با توجه به همکاری سازمانهای مردم نهاد با شهرداری رشت و گسترش این تعاملات با کشور روسیه، میتوان در تبادل اشتراکات فرهنگی با نگاه تخصصی بهتر از گذشته گام برداشت.دکتر «محمدعلی ثابت قدم» با اشاره به خواهرخواندگی رشت و آستاراخان، از نامگذاری خیابانی جدید به نام آستاراخان در آیندهای نزدیک خبر داد و بیان کرد که از آنجاییکه آستارا خان خواهر خوانده شهر رشت است، این اقدام میتواند در بسط و گسترش تعاملات فرهنگی و اجتماعی نقش به سزایی داشته باشدسابق بر این هم، شهردار فعلی رشت، در دور اول مدیریت خود بر کرسی شهرداری رشت، طی دیداری با سرکنسول ترکیه به خواهرخواندگی رشت و ترابوزان ترکیه اشاره كرد و بر روابط بیشتر ان دو شهر در زمینه توانمندی های اقتصادی ، فرهنگی ، اجتماعی ،صنعتی ، کشاورزی و گردشگری تاكید كرده بود.این موضوع گواه آن است كه در رشت هم چنین تمایلی برایا رتباط بیشتر با خواهرخوانده های همسایه وجود دراد منتهی لازم است كه برخی نهادهای دولتی و مردمی هم به صحنه بیایند و به تقویت این ارتباطات كمك كنند.هنوز زیرساخت لازم وجود ندارددر همین زمینه عضو شورای شهر رشت می گوید: بحث خواهرخواندگی همواره برای شهرهای دنیا موضوعی جذاب بوده است. در واقع با امضای تفاهمنامه خواهرخواندگی تبادلات مختلف فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی بین دو شهر اتفاق می افتد كه منافعی را برای شهرهای مورد نظر و شهروندان آنها به دنبال خواهد داشت.
«رضا رسولی» بیان می كند: رشت با شهرهایی مثل آستاراخان یا ترابوزان خواهرخواندگی دارد، اما اگر دقت كنید تاكنون از قبل این خواهرخواندگی خروجی دریافت نكرده است. یعنی هیچ اقدامی برای ارتباطات دو جانبه انجام نشده است. اگر بخواهیم علتش را بررسی كنیم دلیلش عدم توفیق خود خواهر خواندگی نیست. عقد تفاهمنامه همه ماجرا نیست، بلكه باید یك شهر بلوغ لازم را برای تبادلات فرهنگی داشته باشد. در غیر این صورت این قراردادها شبیه مانور تبلیغاتی است.وی در خصوص بلوغی كه از آن نام می برد، توضیح می دهد: بلوغی كه از جنس فرهنگی باشد، زیرساخت های شهری و گردشگری در آن موجود باشد و بتواند این رویكرد و پیشرفت را با دیگر شهرها سهیم باشد. درست است كه رشت پیشینه فرهنگی و اجتماعی بالایی دارد اما به دلیل اینكه زیرساخت های اقتصادی و گردشگری آن مهیا نیست، نمی توانیم رشت را به عنوان یك برند به كشور و دنیا معرفی كنیم و در قالب خواهر خواندگی بده بستان مختلف داشته باشیم.فقدان رویدادهای فرهنگی در رشترسولی اضافه می كند: البته به جز المان ها و نمادهای مختلف شهری، فقدان جشنواره های سالانه در حوزه هنر و گردشگری و … هم در رشت احساس می شود. به نوعی كه اگر این نمادها بودند می توانستیم مثلا از آستاراخان گردشگر جذب كنیم. اما متاسفانه آن پتانسیل وجود ندارد.این عضو شورای شهر رشت بیان می كند: مثلا برای روز رشت كه در شورای شهر رشت هم تصویب شده، می توانیم به مدت یك هفته برنامه های متنوعی داشته باشیم و در آن یكسری رخدادهای ملی و بین المللی لحاظ شود تا ایجاد جذابیت كند، و از شهروندان شهرهای خواهرخوانده دعوت كنیم تا از مزایای این رخداد فرهنگی استفاده كنند.وی می افزاید: انجام پروژه هایی مثل پیاده راه فرهنگی در رشت می تواند زمینه خوبی برای این مبادلات فرهنگی و شهری و تجاری بین شهرها باشد. حداقل ما ۶ ماه زمان نیاز داریم كه بتوانیم به بخشی از آن زیرساخت ها برسیم. در غیر این صورت از این تفاهمنامه های خواهرخواندگی چیزی به جز كاغذ، زمینه اجرایی و اتفاق فرهنگی اجتماعی رخ نخواهد داد.رسولی اضافه می كند: رشت پتانسیل بالایی دارد مثلا جشنواره هایی به طور سالانه در زمینه گل و گیاه، یا مد و لباس برگزار كند. امیدوارم اشتراكات فرهنگی رشت و خواهرخوانده هایی كه دارد موجب ارتباطات بیشتر شهروندان دو كشور و شهر و در نتیجه مبادلات تجاری و اقتصادی شود.هدف صرفا یك قرارداد نیستدر ادامه یك كارشناس امور شهری بیان كرد: برای واکاوی یک موضوع، اول بهتره از موضوع یک تعریف علمی انجام بدیم و سپس تاریخچه این موضوع رو هم مطالعه کنیم. خواهرخواندگی قراردادی است که بین سران مملکتی یا سران دو شهر برای ایجاد همبستگی و اتحاد بیشتر انسانی و فرهنگی بسته می شود. كیوان بهمنش كه كارشناس حوزه سیستم مدیریت كیفیت iso است بیان می كند: بعداز انقلاب در سال ۷۳ برای نخستین بار تهران با بیشکک پایتخت قرقیزستان خواهر خوانده شد. این اتفاق در شهر زیبا و اما محروم از تحصیل رشت هم، با شهرهای مسکو، ترابوزان، کوتائیسی گرجستان، قازان روسیه ، ناحیه رشت تاجیکستان، مولتان پاکستان و آستاراخان روسیه بسته شد . وی می گوید: برای اینکه واکاوی كنیم كه این پیمان خواهر خواندگی در شهر رشت توانسته به اهداف ناشی از این نوع قراردادها دست پیدا کنه یا نه، اول باید هدف از این نوع پیمانها را خوب بدانیم . زیرا هدف اصلی از این قرارداد هم پیوند و اتحاد بین شهروندان دو شهری است که دارای منافع مشترک هستند. مفاد قراردادهای خواهرخواندگی هم شامل موضوعات فرهنگی اقتصادی و بازرگانی و اخیرا ورزشی را شامل میشود. اما در رشت ممكن است خیلی از شهروندان ندانند كه این شهر با كدامیك از شهرها و ه چه دلیلی قرارداد خواهرخواندگی دارد .توجه به اشتراكات فرهنگی دو شهر و ثبات مدیریت شهری
كیوان بهمنش در ادامه برای بررسی اینکه در این زمینه شهرداری رشت توانسته است موفق باشد یا خیر؟، می گوید: باید موضوع را از دو جنبه مورد بررسی قرار بدهیم. نخست اینکه، واقعا منافع مشترک ما با شهری مثل مولتان پاکستان چه بوده که شهردار وقت نسبت به خواهرخواندگی با این شهر اقدام كرده است؟ بعد بیاییم بررسی كنیم که آیا موفق برای رسیدن به اهداف مورد نظر موفق بوده ایم یا خیر؟ به نظر می رسد بررسی یک پدیده که در اساس آن ابهام وجود دارد، و از اصل بر فرض اشتباه بنیان نهاده شده، کاری بی فایده است. ضمن اینکه هیچ سندی هم در این زمینه وجود ندارد که به صورت بنیادی بتوانیم مطالعه كنیم که مثلا منافع مشترک ما و شهر مولتان پاکستان چه بوده است و تنها به نظر می رسد یک امر تبلیغاتی صرف در زمان خود بوده است و بس !بنابراین شهرداری رشت باید مدنظر داشته باشد كه قبل از انعقاد هر پیمانی به ویژگی های مشترك دو شهر توجه كند تا بر اساس اشتراكات یادشده بتواند اهداف خود را به پیش برد وی در ادامه توضیحات خود می گوید: دوم اینکه این نوع قراردادها، تابعی از ثبات مدیریتی هستند! در حالیكه رشت هیچ ایامی از ثبات مدیریت شهری برخوردار نبوده است، آیا می شود به واکاوی موفقیت و یا عدم موفقیت پیمانهای این چنینی ورود كنیم؟ چون هیچ زمانی ما شهرداری نداشته ایم كه بخواهد به مدت چند سال زمان داشته باشد تا برنامه های مختلف از جمله همكاری با شهرهای خواهر خوانده را پی بگیرد و اگر هم شهردار اقدام به این كار كرده، نفر بعدی برنامه های مدیرقبلی را ادامه نمی داده است.این كارشناس حوزه مدیریت كیفیت بیان می كند: بنابراین تا زمانی که مدیران ارشد استان و نمایندگان پارلمان شهری به ایجاد زمینه برای ثبات مدیریت شهری اقدام نكنند اصولا هیچ عایدی از این نوع طرح ها -خواهرخواندگی- نخواهیم داشت .چرایی عدم خواهرخواندگی با شهر هانوفر آلمانبهمنش تاكید می كند: به عنوان یك شهروند، اصولا موافق ایجاد هر نوع ارتباط و پیمان این چنینی هستم به شرطی که ۳ شرط اصلی آن فراهم باشد. یعنی اولا در پیمان های خواهرخواندگی با سایر شهرهای کشورهای دیگر، تعریف درست و صحیح از منافع و سلایق و ویژگیهای مشترک داشته باشد. دوما همگی باید برای ایجاد ثبات مدیریت شهری، و منافع حاصل از آن تلاش كنیم. از من شهروند گرفته تا شورا و سایر مدیران ارشد استان . سوما هم اینکه از این پیمانها تنها بهره تبلیغاتی و انتخاباتی نبریم و به معنای واقعی کلمه برای آنها برنامه اقدام داشته باشیم. پیمان خواهر خواندگی قطعاً در تغییر سطح فرهنگی و اقتصادی ۲ شهر خواهر خوانده نقش به سزایی دارد كه هر ساله با برگزاری مسابقه ها و جشنواره ها و نمایشگاه های مختلف فرهنگی، ورزشی و حتی تجاری و اقتصادی، می توانیم به پیشبرد اهدافمان كمك كنیم كه این پیمان منحصر به انعقاد قرارداد و یا نامگذاری یك خیابان به نام دو شهر نباشد .بهمنش تاكید می كند: در خصوص شرط اول كه ذكر شد، لازم است بگویم،که زمزمه پیمان خواهرخواندگی با شهر هانوفر آلمان در سال ۹۱ که توسط نایب رییس وقت شورای شهر آن زمان مطرح شده بود، می توانست اتفاق بسیار خوبی باشد. چرا که هم از نظر وِیژگی جغرافیایی و سلایق مردمان ۲ شهر و هم وجود یکی از نخبگان گیلانی در شهر هانوفر آلمان به نام دکتر «مجید سمعیی»، می توانست مزیت خوبی برای شهرمان باشد كه دلیل چرایی اتفاق نیافتادن آن بر بنده پوشیده است. امیدوارم شهردار خوش فکر ما دکتر ثابت قدم مجددا این طرح را جاری كنند.
۲۵ فروردین ۱۳۹۵
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: گیل نگاه]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 55]