واضح آرشیو وب فارسی:دولت بهار: دولت بهار: ما نباید یادمان برود که همه حضرات معصومین (ع) این علم الهی را داشتند اما چرا از میان این جمع فقط امام محمدباقر(ع) می شود شکافنده علم.شبستان نوشت: "ما نباید یادمان برود که همه حضرات معصومین (ع) این علم الهی را داشتند اما چرا از میان این جمع فقط امام محمدباقر می شود شکافنده علم. توجه کنید که آنچه در این میان باید به آن توجه کرد زمانی است که ائمه اطهار (ع) در آن زندگی می کردند و در اقتضائات سیاسی روزگار قرار داشتند. زمانی که امام محمدباقر (ع) در آن به امامت رسیدند مصداق "اللهم اشغل الظالمین بالظالمین" بود. ما در دعاهایمان داریم که خدایا ظالمین را به ظالمین مشغول کن و در حقیقت این دعا در زمان امام محمدباقر (ع) مستجاب شده بود و بنی امیه و بنی عباس درگیر ستیز و جنگ با همدیگر بودند لذا بهترین فرصت و وقت فراهم شده بود که علم حقیقی از سوی حضرت عرضه شود. در واقع آن سرچشمه های علم حقیقی در اختیار معصومین (ع) قرار دارد، همچنان که پیامبر (ص) فرمودند: "انا مدینه العلم و علی بابها." امام باب علم است، بنابراین اگر اقتضائات و شرایط جامعه در وضعیتی باشد که انتشار این علم صورت بگیرد جامعه و طالبان علم از آن بهره مند خواهند شد. در زمان حضرت امام محمدباقر (ع) و امام جعفر صادق (ع) هم این شرایط فراهم شد که جامعه از این سرچشمه علم حقیقی بهره مند شود، لذا می بینید که به این دو امام یعنی امام محمد باقر (ع) و امام جعفر صادق، "باقرین صادقین" گفته می شود." با وجود آن که منابع و متون دینی امروز سهل الوصول تر در اختیار علاقمندان قرار می گیرد اما هنوز دانش و احاطه ما بر وجوه شخصیتی معصومین (ع) اندک است. گفتگوهایی از این دست شاید تلنگری باشد تا به دنبال کسب شناخت بیشتر از زندگی معصومین (ع) باشیم. گفتگوی ما با آیت الله روح الله قرهی، مدیر حوزه علمیه امام مهدی (عج) به این منظور انجام شده است. یکی از تأسف های بزرگ ما در فرهنگ عمومی این است که شناخت ما درباره معصومین (ع) بسیار اندک است و لایه هایی معرفتی و شخصیتی معصومان را کم تر می شناسیم. امام محمدباقر (ع) هم در این قاعده قرار می گیرند. پرسش من از جنابعالی این است که اگر بخواهیم به طور مختصر به حیات و ویژگی صفتی که به این امام داده شده بپردازیم چه نکاتی حایز اهمیت خواهد بود؟ درباره جایگاه امام محمد باقر (ع) بهتر است به روایتی که از رسول الله (ص) در بحارلانوار آمده است توجه کنیم. پیامبر در این روایت می فرماید حتی پیامبران گذشته هم از وجود مقدس امام محمدباقر علیه السلام باخبر و آگاه بودند. پیامبر اکرم در این روایت به جابر ابن عبدالله انصاری می فرماید: "یا جابر! انک ستبقی حتی تلقی ولدی محمد ابن علی بن ابیطالب المعروف فی التورات بالباقر فأذا لقیته فأقراه منّی السلام." شما می دانید که جابر طول عمر با عزتی داشته است و آن قدر عمر کرد که زمان امام محمد باقر علیه السلام را درک کرد. پیامبر (ص) در این فرموده شان که به نوعی از علم غیب الهی حضرت نشأت می گیرد به جابر مژده می دهد که تو آن قدر زنده می مانی که حتی فرزندم محمد ابن علی را که معروف به باقر است زیارت خواهی کرد. همچنان که می دانید باقر یعنی شکافنده علم. در این روایت پیامبر (ص) خطاب به جابر می فرماید هر وقت محمد باقر (ع) را درک و زیارت کردی، سلام مرا هم به او برسان. در کفایه الاثر است که وقتی وجود مقدس امام زین العابدین در بستر بیماری افتادند - آن بیماری ای که دیگر از آن بستر برنمی خاستند و حیات خاکی را وداع می گفتند - همه فرزندان خود از محمد و حسن و عبدالله و زید و ... را جمع کردند و در این میان فرزندش امام محمدباقر (ع) را وصی خود قرار دارند و او را باقر لقب دادند و کار دیگر فرزندانش را به دست او سپردند. یک پرسشی که شاید به ذهن برخی خطور کند این است که اعطای این القاب به ائمه اطهار (ع) از چه روی صورت می گیرد. ما بر این باور هستیم که حضرات معصومین جملگی آن نور الهی را داشتند و به یک معنا می شود این صفت باقرالعلوم یا شکافنده دانش را به همه معصومین (ع) داد اما از چه روی این لقب و صفت فقط به امام محمدباقر (ع) داده می شود؟ پرسش مهمی است. همچنان که اشاره کردید ما نباید یادمان برود که همه حضرات معصومین (ع) این علم الهی را داشتند اما چرا از میان این جمع فقط امام محمدباقر می شود شکافنده علم. توجه کنید که آنچه در این میان باید به آن توجه کرد زمانی است که ائمه اطهار (ع) در آن زندگی می کردند و در اقتضائات سیاسی روزگار قرار داشتند. زمانی که امام محمدباقر (ع) در آن به امامت رسیدند مصداق "اللهم اشغل الظالمین بالظالمین" بود. ما در دعاهایمان داریم که خدایا ظالمین را به ظالمین مشغول کن و در حقیقت این دعا در زمان امام محمدباقر (ع) مستجاب شده بود و بنی امیه و بنی عباس درگیر ستیز و جنگ با همدیگر بودند لذا بهترین فرصت و وقت فراهم شده بود که علم حقیقی از سوی حضرت عرضه شود. در واقع آن سرچشمه های علم حقیقی در اختیار معصومین (ع) قرار دارد، همچنان که پیامبر (ص) فرمودند: "انا مدینه العلم و علی بابها." امام باب علم است، بنابراین اگر اقتضائات و شرایط جامعه در وضعیتی باشد که انتشار این علم صورت بگیرد جامعه و طالبان علم از آن بهره مند خواهند شد. در زمان حضرت امام محمدباقر (ع) و امام جعفر صادق (ع) هم این شرایط فراهم شد که جامعه از این سرچشمه علم حقیقی بهره مند شود، لذا می بینید که به این دو امام یعنی امام محمد باقر (ع) و امام جعفر صادق، "باقرین صادقین" گفته می شود. پس پاسخ سوال شما این است که بله، همه معصومین (ع) مخزن و معدن علم الهی و شکافنده علوم هستند اما در زمان امامان دیگر کم تر این فرصت پیش آمد که این صفت به منصه ظهور برسد و جامعه و طالبان علم از این چشمه برخوردار شوند. البته ما به امام رضا علیه السلام هم "عالم آل محمد (ص)" می گوییم، دلیل هم دارد. وقتی که مأمون مکر کرد و حضرت را به طوس آورد که به خیال خود با یک تیر چند نشان را بزنند که هم به گونه ای القا شود که حضرت ریاست طلب هستند و هم در مناظره با جریان های علمی آن روز شاهد شکست حضرت باشند و به این واسطه امام را به خیال خود منکوب کنند، می بینیم در همین مناظره های علمی حضرت به زبان دانشمندانی که با آن ها مناظره می کرده یعنی به زبان های هندی و یونانی و ... سخن می گوید و با ادله و براهین بر آن ها فائق می آید و وقتی هم شگفتی اباصلت را می بیند که چگونه امام به این زبان ها سخن می گوید می فرماید اباصلت جای شگفتی نیست ما حجت خدا روی زمین هستیم. اما با این همه چون اولین امامی که برای او این فضا پیش آمد که مردم در محضرشان علم آموزی کنند و من ناحیه الله از حضرت بهره مند شوند امام محمد باقر بودند این صفت به ایشان داده شد. درباره سایر ابعاد شخصیتی امام محمدباقر (ع) چه می توان گفت؟ قطعا بهترین توصیف امام معصوم (ع) از زبان امام معصوم (ع) است. امام جعفر صادق علیه السلام درباره پدرشان امام محمدباقر علیه السلام می فرماید: "و کان ابی علیه السلام کثیرالذکر . لقد کنت امشی معه و انه لیذکر الله و آکل معه الطعام و انه لیذکر الله ولقد کان یحدث القوم و ما یشغله ذلک عن ذکر الله و کنت اری لسانه لازقا بحنکه یقول : لا اله الا الله." در این عبارات، امام صادق علیه السلام می فرماید: پدرم کثیرالذکر بودند یعنی زیاد اهل ذکر بودند و هر وقت با ایشان راه می رفتم می دیدم در حال ذکر خدا هستند. وقتی در حال خوردن طعام بودند و سر سفره می نشستند می دیدی که در حال ذکر خدا هستند و حتی وقتی که مشغول صحبت با مردم بودند این صحبت و اشتغال به امر مردم مانع از ذکر و یاد خدا نبود و نکته دیگر این که حضرت زیاد به ذکر لا اله الا الله مداومت داشتند و این ذکر را بیشتر دوست داشتند. جالب این جاست که امام صادق علیه السلام می فرماید که امام محمد باقر (ع) خوش صداترین مردم روزگار بود نکته دیگر این که حضرت بسیار صله رحم را دوست داشتند و از صله و پاداش دادن به افراد کناری خسته نمی شدند.
دوشنبه ، ۲۳فروردین۱۳۹۵
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: دولت بهار]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 16]