واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: مرگ مرد ميانسال در حفره حمام قديمي
کد خبر: ۵۷۹۶۸۴
تاریخ انتشار: ۲۲ فروردين ۱۳۹۵ - ۰۹:۴۳ - 10 April 2016
«ميخواهم به بهشت زهرا بروم.» اين آخرين جمله مرد وانتي است كه براي انتقال الوار وارد مغازه نجاري شده بود. فروكش كردن ناگهاني كف مغازه، اين مرد را در عمق 25 متري چاه به كام مرگ كشاند.
به گزارش جوان، ساعت 10 و 15 دقيقه صبح روز جمعه است و تعداد زيادي خودروهاي آتشنشاني و پليس، ابتداي كوچه هجدهم در خيابان ميرزاي شيرازي توقف كردهاند. ابتداي كوچه با نوار زرد رنگ از خيابان اصلي جدا شده است. عده زيادي از اهالي پشت نوار زرد رنگ در حال تماشاي مأموران آتشنشاني بودند كه مقابل مغازه صنايع چوبي كاوه در تكاپو بودند. يكي از شاهدان ميگويد لحظاتي قبل داخل مغازه صنايعچوبي حفرهاي به عمق حدوداً 25 متر باز شد و راننده يك خودروي وانت را كه در حال انتقال الوار به داخل ماشينش بود، به چاه كشاند.
حدود 25 مأمور آتشنشاني، گروه نجات و تعدادي از مأموران شهرداري همراه سه مأمور كلانتري سنايي و 2 نفر از امدادگران اورژانس داخل نوار زرد رنگ در حال تكاپو هستند.
اميد تماشاچيان به زنده بودن مرد سقوط كرده است و از آتشنشانان انتظار دارند خيلي زود آن مرد را از عمق چاه نجات دهند. گروهي از آتشنشانان نردباني آلمينيومي را مدام به داخل مغازه ميبرند و خارج ميكنند.
يكي از امدادگران هم در حال باز كردن طناب بلندي است كه گرهي ناجور خورده است تا جايي كه باعث تعجب تماشاچيان شده بود كه چرا طناب گره خورده براي عمليات نجات آورده شده است. امدادگر از باز کردن گره منصرف ميشود و طناب ديگري به محل آورده ميشود. يكي از آتشنشانان در اعتراض مردم ميگويد كه محل ناامن است و احتمال دارد كه آتشنشانان هم به داخل حفره سقوط كنند به همين دليل احتياج به زمان بيشتري است تا اول محل ايمنسازي شود.
شلوغي عوامل دستاندركار داخل محوطه از به هم ريختگي و بيبرنامگي خاصي در مديريت اين عمليات حكايت دارد. هر چند تعداد افراد بيسيم به دست زياد است، اما چيزي كه به نظر ميرسد حكايت از نبود رهبري واحد در اين تيم است. به هر حال مأموران آتشنشاني در تلاش هستند. يكي از نردبانها به داخل مغازه راه پيدا ميكند. سر آن به ديوار ته مغازه و ته آن به جدول كناره پيادهرو حايل ميشود.
يكي از مأموران آتشنشاني روي نردبان لرزان قرار ميگيرد تا عمق حفره را تخمين بزند. مورد ديگري كه در اين عمليات به چشم ميخورد، نبود امكانات و تجهيزات به روز آتشنشانان است به طوري كه مأموران آتشنشاني با چندين طناب و نردبان، قرقره دستسازي درست ميكنند تا از طريق آن، مرد حادثه ديده را خارج كنند. انتظار به سر ميرسد و يكي از مأموران گروه نجات كه مهدي نام دارد لباس مخصوص به تن ميكند. لباس پوشيدن او هم حدود 15 دقيقه طول ميكشد.
سرانجام در ساعت 11 و 30 دقيقه پس از ماسك زدن و مجهز شدن به امكانات ديگر با احتياط تمام به داخل چاه ميرود. با رفتن مأمور نجات به داخل چاه، دستگاه هواساز هم به كار ميافتد و با لوله نايلوني هوا به داخل چاه تزريق ميشود.
يكي از آتشنشانان با دستگاه مخصوصي كه داخل كيف سامسونتي بود با نجاتگر، در حال حرف زدن است و از او ميخواهد از طريق آيفون با او حرف بزند و گزارش لحظه به لحظه بدهد.
تمام نفسها در سينه حبس شده است و همه منتظر هستند كه نجاتگر گزارش زنده بودن مصدوم را اعلام كند. كار امدادگران با دشواري دنبال ميشود. يك اتفاق كوچك ميتواند جان آنها را هم با خطر مواجه كند.
وقتي ساعت 12 و 30 دقيقه ميشود، صداي شيون از انتهاي كوچه نگاهها را از دريچه چاه جدا ميكند و به سوي آن ميگرداند. همسر و دو پسر جوان مرد ميانسال كه از ماجرا با خبر شدهاند، خود را به محل ميرسانند. عوامل آتشنشاني، اما مشغول كارشان هستند و مأموران پليس مدام به مردم هشدار ميدهند كه از محل دور شوند. تذكرات بيمورد مأموران، فضا را متشنج ميكند. يكي از پسران مرد حادثه ديده به عكاس روزنامه «جوان» حمله ميكند و قصد كتك زدن او را دارد كه اين بار مأموران پليس مانع ميشوند.
از سوي ديگر پيامهاي مخابره شده از داخل چاه، حكايت ديگري دارد. خبر ميرسد كه او ته چاه فوت شده است. به نظر ميرسد عمق زياد چاه و نبود تجهيزات فني، كار را براي آتشنشانان سختتر كرده به طوري كه هر چند دقيقه، سه نفر از مأموران مشغول به كشيدن طناب ميشوند و بعد جايشان را با عدهاي ديگر عوض ميكنند. خستگي در چهره آتشنشانان موج ميزند و عرق تمام بدنشان را خيس كرده است. ساعت 13 و 8 دقيقه است كه نجاتگر خسته از داخل چاه بيرون ميآيد. عوامل آتشنشاني هم در حال كشيدن پيكر مرد ميانسال هستند. عمليات نجاتگر داخل چاه يك و نيم ساعت زمان برده بود تا اينكه بيرون آمد و واقعاً بايد به او دست مريزاد گفت. وي درباره اين عمليات به خبرنگار ما گفت: عمليات سنگيني بود. عمق چاه بيش از 25 متر بود. وقتي به ته آن رسيدم همهاش آب بود. فكر كردم داخل انباري در ته اين چاه رسيدهام.
دوباره تذكرات مأموران پليس، فضا را متشنج ميكند و اين بار هم پسر مرد گرفتار شده با تعدادي از ساكنان كوچه درگير ميشود و فحاشي ميكند. همه از رفتار مأموران گله دارند كه خودشان به درگيري دامن ميزنند. ساعت 13 و 30 دقيقه است كه پيكر مرد 50 ساله به بيرون منتقل ميشود. عوامل اورژانس بعد از معاينه فوت وي را اعلام ميكنند. جسد اين مرد با آمبولانس به پزشكي قانوني منتقل ميشود.
صاحب مغازه كه مرد ميانسالي به نام احمد است، درباره حادثه به خبرنگار ما ميگويد: من 40 سال است كه اين مغازه را دارم. البته مدتي تعطيل بود تا اينكه چند ماه قبل دوباره آن را داير كردم. امروز قرار بود مقداري از چوبها و درها را به انباريام منتقل كنم، به همين دليل وانت باري را كرايه كردم تا چوبها را منتقل كنم. راننده وانت وقتي آمد ميگفت خيلي عجله دارد و ميخواهد به بهشت زهرا برود. ما در حال آوردن چوبها به داخل وانت بوديم. وقتي براي چندمين بار وارد مغازه شديم ناگهان كف مغازه فروكش كرد. راننده وانت فريادي كشيد و به داخل چاه افتاد، اما من هنگام سقوط توانستم با دستم در را بگيرم و سقوط نكنم. در حالي كه داخل حفره عميق آويزان بودم به سختي خودم را بالا كشيدم و نجات يافتم. وي ادامه داد: 50 سال قبل در اين مكان حمام عمومي بود كه تخريب و به محل مسكوني و تجاري تبديل شد. احتمال ميدهم چاه فاضلاب حمام باعث نشست مغازه من شد.
محل خلوت ميشود. تيمي از آتشنشانان مشغول بررسي علت وقوع حادثه هستند. هر كس از راه آمده باز ميگردد. خيلياز اهالي نگران هستند كه مبادا اين محل ناايمن باشد و به ناگاه فروكش كند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تابناک]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 19]