تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1836221366
قدر شناسی از جسارت دولت نهم در امر طرح تحول اقتصادی
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
خبرنگار ما مصاحبه ای با دکتر نجابت نماینده محترم مردم تهران داشته است که در ذیل از شما دعوت می کنیم که به بخش هایی از این مصاحبه توجه نمایید آقای دکتر همانطور که می دانید در دولت نهم طرحی مطرح است «طرح تحول اقتصادی» ، در ابتدا این سؤال را از حضرتعالی می کنم که به زبان ساده که مخاطبان ما به خصوص طلاب سراسر کشور که برای مردم می خواهند ترسیم بکنند . شما به عنوان یک نماینده مجلس از خود این طرح و واژه تحول اقتصادی چه برداشت و تلقی می کنید بعد در حیطه آن ، کمیسیون انرژی که شما حضور دارید چه ارتباطی بین طرح تحول اقتصادی و انرژی وجود دارد؟ دکتر نجابت:یکی دو تا موضوع کلی را به عرضتان برسانم به عنوان مقدمه ضروری : از بعد از پیروزی انقلاب اسلامی من فکر می کنم همه دولتها ، چه دولت های زمان جنگ و چه دولتهای بعد از آن و چه دولت نهم تلاششان این بوده که یک قدم مثبتی برای اقشار آسیب پذیر بردارندو این را هیچ کس نمی تواند انکار کند ، انگیزه ی دولتها ، مردم ، مجالس همیشه این بوده که این کار صورت بگیره. ارزیابی این مسئله که ما چه قدر موفق بودیم و چه قدر توانستیم اهداف بلند را محقق کنیم این مساله قابل تأمل است من فکر می کنم ما قدمهای مثبتی برداشته ایم ولی آن اهدافی را که داشته ایم نتوانسته ایم محقق کنیم وتأمل روی این مسئله که چه اتفاقی افتاده وچرا ما نتوانستیم به آن اهداف برسیم به نظرمن راهگشای راه حل منطقی است .بعد از مطالعات سنگین روشن شده که ما از تغییر و تحولهای جزئی باید پرهیز کنیم ؛ ما ساختار اقتصادی کشور را باید متحول کنیم تا بتوانیم در ساختار جدید آن اهداف را جاری کنیم . بنابراین ضرورت تحول اقتصادی که در واقع یک تحول همه جانبه در اساسی ترین پارامتر های نظام اقتصادی است یک امر ضروری است . هیچ کس هم با این مخالف نیست ، همین جا عرض کنم هیچ کس با این مخالف نیست ، یعنی همه به این نتیجه رسیده اند که تا ما یک تحول بنیادین در حوزه اقتصاد ایجاد نکنیم به آن اهداف نخواهیم رسید. یادآوری می کنم و خلاصه می کنم و جمع بندي مي كنم این قسمت را جنابعالی مستحضرید ، من فکر می کنم دست اندرکاران هم می دانند اهداف بلند و عالی انگیزه های مثبت و الهي به تنهایی برای رسیدن به مقصد کافی نیست . همانجوری که به اصطلاح حوزویها حسن فاعلی امری است اساسی و مهم و تعیین کنند حسن فعلی هم می خواهد یعنی آن نظامی که در آن نظام ما باید این برنامه هایمان را جاری کنیم این را اصطلاحاً در اقتصاد ما مدیریت به آن ساختار می گویند و این ساختار سهم و تأثیر زیادی دارد . انگیزه مثبت است ، اهداف عالی این ساختار یا این مدل اقتصادی و برنامه ریزی در این وسط باید تناسب داشته باشد با اهداف عالی و انگیزه های محترمی که وجود دارد تا ما بتوانیم به هدفمان برسیم . بعداز پیروزی انقلاب ما اهداف بلند و بالایی داشتیم انگیزه های واقعاً سالم ، تلاشهای بسیار خوبی هم داشتیم ، اما این مدل اقتصادی ما به اصطلاح من این ساختار اقتصادی تناسب نداشته با اهداف و انگیزه های ما به اصطلاح تسهیل نکرده کارهای ما را تا ما به هدف برسیم ، دولت نهم، این مورد اتفاق نظر همه دست اندرکاران اقتصادی است فکر می کنم و هیچ کس درآن بحثی نداردو دولت نهم این جسارت را داشته واقعاً که باید قدرشناسی شود. این جسارت ، این بلند پروازی مثبت را داشته که می خواهد اقدام کند و این ساختار را به هم بزند. و همه باید کمک کنیم که این اتفاق بیفتد . این اصل صورت مسئله است . نکته دوم یا مقدمه دوم که عرض می کنم از جهت منفی یا سلبی نزدیک شویم به قضیه و این را در حوزه ی انرژی مثال می زنم وضع فعلی قابل دوام و قابل تحمل نیست من از حوزه ی انرژی که چون عضو کمیسیون انرژی هستم عرض می کنم ، میزان انرژی که ما الان در کشور داریم مصرف می کنیم چه از نظر کمیت انرژی ، که ما الان داریم مصرف می کنیم واقعاً در عالم بی بدیل و بی نظیر است یعنی از نظر وضعیتی که در ادبیات خودمان بگوییم همراه با اسراف شدیدی هست چه در حوزه ی کیفی یعنی بازدهی انرژی ، این را در غالب یک نکته عرض می کنم و عرائضم در این قسمت تمام می شود. ببینید یک اصطلاحی داریم بنام شدت انرژی یا شاید نزدیک تر به اذهان غیر متخصصین بهره وری انرژی باشد . ما نیروگاه داریم که در این نیروگاه گاز را می سوزانیم ، تبدیل می کنیم به برق بهره وری آن هم بسیار پایین است بین 30 تا 40 % بعد منازلمان گاز می سوزانیم ، بخاری های گازی داریم . راندمان اینها یک چیزی نزدیک به 30 الی 40% است . اتومبیل تولید می کنیم صد کیلومتری 2 تا 3 لیتر حداقل بیشتر از استانداردهای جهانی می سوزاند . حالا اتومبیلهای فرسوده که گاهی دو برابر استانداردهای بین المللی می سوزاند . حمل و نقل عمومی را داریم که به لحاظ کارآیی یا کافی نبودن ترکیب می شود با خودروهای سواری و صف های طویل پشت چراغ قرمزها انرژی را اتلاف می کند . بهره وری انرژی در کشور که در غالب شدت انرژی از آن صحبت می کنند یعنی میزان انرژی که ما مصرف می کنیم تا 1000 دلار مثلاً به تولید ناخالص ملی اضافه شود . این عدد جزء بزرگترین اعداد بین کشورهای دنیا هستیم یعنی در هزینه کردن انرژی در سوزاندن انرژی و تولید ناخالص ملی جزء رتبه های بالای 150 هستیم و این قابل دوام نیست این وضعیت که ما سالانه هم داره افزایش انرژی درکشوریک چیزی بین 8 تا 10% است در حوزه ی گاز ، درحوزه برق ،درحوزه ی بنزین ،گازوئیل وانواع حاملهای این چنین مواجه هستیم با یک رشد 8 تا 10% که راندمان آن هم بسیار پایین است این تا چند سال دیگر سیستم ما را قطعاً به بن بست می رساند بنابراین همان اهداف بلند یعنی عدالت اجتماعی و رسیدن به اقشار آسیب پذیر ایجاب می کند تحول اقتصادی را هم نه ، اگر بخواهیم مثال بزنیم در حوزه ی کشاورزی ، یارانه ها ، انرژی همة اینها یک وضعیتی دارد که اگر آن تحول اساسی را انجام ندهیم به جایی نمی رسیم یک کارهای کوچک و رو بنایی جواب نخواهد داد بنابراین همانطور که جنابعالی فرمودید ما آن چه که می فهمیم از طرح تحول اقتصادی یعنی تغییرات ساختاری و بنیادی درحوزه ی اقتصاد که مدل اقتصادی ما را متناسب کند با اهداف که عمدتاً عدالت اجتماعی است و مبانی و انگیزه ها که عمدتاً دینی است . آقای دکتر شما جهشی بودن این طرح را مبنای خودتان قرارداده اید تا ناگهانی بودن و اینکه آیا مجلس با این طرح با کدام یک از این دو قسم عمل می کند . دکتر نجابت: من از جنابعالی اجازه می خواهم که اگر در قالب مثال هایی این بحث را ادامه دهیم بروم تو حوزه ي انرژی که تخصص کمیسیون ماست فکر می کنم حوزه ي انرژی برای اکثر مردم قابل فهم و قابل درک است . ضرورت تحول اقتصادی ازش صحبت شد عرض کردم : فکر نمی کنم هیچ کسی حتی در حوزه ی سیاسی مختلف با اصل قضیه مخالف باشند حتی آنها که منتقد هستند . چون آنها هم توجه به این دارند که وضعیت فعلی قابل دوام نیست اختلافی که احیاناً بین دولت ، مجلس یا بین نخبه ها و گروه های سیاسی پیدا می شود برسر این است که ما چگونه این تحول را انجام دهیم ، یکی از نکاتش ، من مثال می زنم تا روشن شود فرمایش جنابعالی این است که سرعت یا ضریب زاویه یا شیب این تغییر چگونه باشد ؟ بدون یک تحمل محدودیت و یک کار بزرگ تغییر ساختار واقع نمی شود. اگر شما تغییر ساختار را بخواهید مثلا یک برنامه ده ساله یا بیست ساله برایش بریزید . بقیه اجزای سیستم به شما اجازه یک چنین تغییری را نمی دهد. دقیقاً مثل این است که شما یک عضو فاسدی خدای نکرده در بدنتان هست که احتیاج به جراحی دارد ، این جراحی یک آثار سوء و یک آثار منفی هم دارد . درد و رنج و مشکلات هم داره . اما جهتش صحیح است بنابراین تحول اقتصادی را باید مثل یک جراحی بهش نگاه کنیم اما فرق این که بگوییم ( درحوزه انرژی مثال می زنم ) مثلاً یارانه های انرژی که عدد فوق العاده بزرگی است من پایین ترین برآورد را که برای یارانه های انرژی مثال بزنم چیزی نزدیک به 60 تا 80 هزار میلیارد تومان است یعنی 80 میلیارد دلار داریم یارانه انرژی در سال می دهیم . این یارانه آن که خیلی خیلی روشن و واضح است . در مورد بنزین ، گازوئیل ، نفت گاز است . آن که مردم احساسش نمی کنند ،یارانه ی بسیار سنگینی در مورد گاز است در مورد برق است ما داریم در روی گاز ، برق و انواع حامل های انرژی داریم یارانه سنگین پرداخت می کنیم . ادعا من این است که این یارانه ها برای کمک به تولید و اقشار ضعیف معین شده به اهداف ، منتقل نمی شود یعنی اقشار آسیب پذیر از این یارانه بیشترین بهره را نمی برند . تولید که چرخه اقتصاد را می گرداند این یارانه ها آن جا نمی رود. بلکه در حوزه ي مصرف گاهی به سوّیه و گاهی هم به اقشار برخوردار توزیع می شود حال ما می خواهیم باز این را اصلاح کنیم یعنی اصلاح ساختار یارانه ها . یارانه ها را نمی خواهیم حذف کنیم ، یارانه ها را می خواهیم بهینه کنیم ، یا بهتر بگوییم اصلاح ساختار یارانه ها . سؤال شما این بود این را دفعی انجام بدهیم یا به تدریج ؟ من به حوزه ای رفتم که سهم تاثیرش در زندگی اجتماعی بیشترین است . واقعاً سهم تأثیرش برای مردم ملموس است هم تأثیر گذار است بر روی بقیه کارها . حمل و نقل را در نظر می گیریم . خود این سرمایش و گرمایش را در نظر بگیریم . برق و گاز و دیگران که بلافاصله به زندگی آحاد مردم منتقل می شود اینجاست که اختلاف سلیقه بروز می کند. گاهی معتقدند که ما یک دفعه و در یک مرحله قیمت ها برسانیم به قیمتهای جهانی که این اهداف نهایی ماست تا مردم ارزش و قدر انرژی را که در دنیا مهمترین مسائل راهبردی است بشناسند. ما آنجا مخالفیم با این چرا؟ علتش هم تأثیر مستقیمی است که بریارانه ها داره و تورم. ببینید این 60 هزار میلیارد تومان یارانه ی انرژی را بخواهیم به اصطلاح دفعی جا بجا کنیم یا به تعبیری این یارانه هارا نقدی کنیم . طبیعتاً اقشار آسیب پذیر باید بیشتر برخوردار شوند و اقشار برخوردار کمتر ، خوب ، در واقع داریم یک چنین اعتباری را مستقیم وارد بازار پولی ، مالی می کنیم یعنی نقدینگی را به این مقدار داریم اضافه می کنیم . همه تحلیل های اقتصادی می گوید اگر ما این پول را وارد کنیم تورم ما تا حدود 70 % افزایش پیدا می کند که این قابل تحمل نیست بنابراین ما می گوییم باید ( این جاست که آن اختلاف بروز می کند) بعضی معتقدند که اساساً ما یارانه را به شکل نقدی پرداخت نکنیم بلکه به شکل اعتباری پرداخت کنیم . یعنی چه ؟ یعنی اقشاری را که اقشار هدف هستند و می خواهیم یارانه به آنها برسد برایشان امکان باز کنیم بگوییم در ماه شما می توانید به فرض 100 هزار تومان یارانه انرژی داشته باشید به شکل کارت های اعتباری در اختیارشان بگذاریم همه اش را سوزاندید که هیچ اگر کمتر از این هم سوزاندید بقیه اش هم متعلق به خودتان است ولی این پول و اعتبار فقط در حوزه ی انرژی مصرف می شود. در صورتی که اگر ما یارانه را نقدی به افراد بدهیم آنها ممکن است در حوزه ی نیازهای اجتماعی شان تأمین کنند بلافاصله بروند فرش شان را عوض کنند ، تلویزیون جدید بخرند که این در روحیه ی ملت ما هم هست ، خانه شان را تعمیر کنند بنابراین پول از حوزه ی انرژی رفته بیرون ، اختلاف در این است که ما یارانه ی نقدی پرداخت کنیم یا یارانه ی اعتباری ؟ که به نظر ما این دومی مقرون به صرفه است . (یک پرانتز باید باز کنم این درحیطه انرژی مصداقش دستتان است که چند نوع انرژی شمارش شده ). ببینید حامل های انرژی مختلفند هر کدامشان هم میزان مصرفش و هم میزان یارانه ای که پرداخت می کنیم روشن است و در کمیسیون انرژی الان اولویت ما هست که طرح جامع انرژی را طراحی بکنیم که اول ببینیم این حامل های انرژی چگونه و کجا و چه نرخی تولید و توزیع شود؟ و بهتر است که ما روی کدام قسمت تمرکز کنیم . عنایت بکنید ما ممکن است در برخی کشور های دنیا هست که همه حامل های انرژی را ببریم داخل نیروگاه تبدیل بکنیم به برق، کل کشور برق مصرف کنند ، واقعاً یک سیستم توزیع غیر فرسوده ( چون سیستم توزیع برق ، فرسوده است و به اصطلاح آن ما پرت یا وفات انرژی برقی داریم ، و تلفاتش هم کم نیست ) اگر می داشتیم شاید مقرون به صرفه بود که انرژی های خودمان را در نیروگاه هایی که راندمانشان بالاست تبدیل کنیم به برق و مردم برق مصرف کنند خیلی تمیز تر و قابل کنترل تر ، ممکن است بگوییم در مناطق شمالی گاز مصرف کننده ، جنوب برق مصرف کننده یا بالعکس ، یا ترکیب کنیم . این ها در طرح جامع انرژی روشن می شود در مورد صادرات گاز واقعاً ما اولویت را به صادرات بدهیم ، ترکیب کنیم مصرف و صادرات را حتی تزریق به چاه های نفت چون می دانید گاز را مقداريش را باید تزریق کنیم به چاه های نفت تا برداشت نفتمان سيانتي شود یعنی امکان داشته باشد برداشت نفت کنیم چون این گاز وارد که می شود فشار نفت را کنترل می کند که قابل استحصال شود . درصد اینکه تزریق کنیم به چاه یا مصرف تجاری و خانگی داشته باشیم یا صادر کنیم این یک طرح جامع می خواهد که دقیق نگاه کنیم بلند مدت ، تابع جوّ هم نباشیم . به هر حال آنچه که مثلاً در حوزه ی انرژی مطرح است نحوه ی عملکرد این تحول اقتصادی در حوزه های انرژی است همانطور که عرض کردم مثلاً یارانه های نقدی داده شود یا اعتباری ؟ اساساً کدام حامل انرژی در کجا و به چه قیمتی داده شود؟ شما تصور بکنید ما متأسفانه داریم گازوئیل را لیتری 16 تومان به مصرف کننده می دهیم فقط نزدیک به لیتری 30 تومان برای حمل این گازوئیل است . قیمت اولیه آن چه می شود؟ قیمت اولیه گازوئیل ونفت یک قیمت است یعنی هر لیتردربازار های جهانی بالای هزارتومان است. بنابراین ببنید چه یارانه ای سنگینی ما داریم پرداخت می کنیم و از آن بهینه هم استفاده نمی کنیم . وقتی می گوییم بهینه سازی کنیم بلافاصله متوجه دستگاههایی می شویم که انرژی را مصرف می کنند آیا درست نیست که ما اعتبارتمان را بدهیم و نیروگاههایمان را اصلاح ساختار کنیم آیا نباید یک همتی کنیم جهشی ، واقعاً جهشی اگر باید به کار بدهیم نه در حوزه ی مصرف و مردم ، بلکه کارخانه های تولید خودرو به سرعت خودشان را برسانند به استانداردهای جهانی ، یعنی یک اتومبیلی تولید کنیم با متوسط 6 و گاهی 5 لیتر مصرف درصد کیلومتر 9 لیتر و 10 لیتر که واقعاً با تعداد نزدیک به 6 میلیون سواری در کشور حساب کنید اگر صد لیتری 2 لیتر کاهش مصرف در سوخت داشته باشیم چه صرفه جویی انبوهی می شود. بنابراین فقط مصرف کننده را فشار نیاوریم . ببینید یکی از حرفهایی که ما اینجا داریم این است اگر ما می خواهیم اصلاح ساختار کنیم و بهینه سازی انجام دهیم یک مقداری از آن درحوزه ی مصرف است ( ما واقعاً داریم اسراف می کنیم ، همه ) خانه هایمان با بیرون ارتباط دارد چه در سرمایش و چه در گرمایش در مصرف آب ، برق و همه سیستمهای ایزوله و غیراز آن ، در اتومبیلمان داریم اسراف می کنیم در کارخانه هایمان اسراف می کنیم ، مصرف برق درحوزه های تجاری واقعاً با اسراف همراه است . توزیع همین لامپهای کم مصرف ، ما اگر یارانه مان را بدهیم به همه خانه ها مجانی لامپ کم مصرف بدهیم ،ظرف چند سال مجانی دادن جبران می شود وکلی فرهنگ کمتر مصرف کردن جا می افتد فقط باید استاندارد تولید خودرو ،تولید بخاری و ... را اصلاح کنیم و ما می گوییم فقط فشار را روی مصرف کننده یعنی مردم نگذاریم . دولت خودش متولی صنعت هم هست صنعت را به جد می شود اصلاح کرد آن اصلاح تکنولوژی است این دومی اصلاح فرهنگ است اصلاح تکنولوژی خیلی راحت تر قابل مدیریت است ، اثرش روی تورم خیلی کمتر است تا اینکه ما بخواهیم یکباره مصرف را تأمین کنیم و طولانی شد ، عرض کنم درحوزه ی انرژی که تخصص کمیسیون ماست این بحث ها به شکل جدی ادامه دارد . دولت شاید تمایل دارد در کوتاه مدت یارانه را نقدی پرداخت کند ما چندان با این کار موافق نیستیم . معتقدیم اعتباری که توزیع کنیم در حوزه های مدیریت شده هزینه نمی شود. بلافاصله نقدینگی را افزایش می دهد در هر صورت ما می گوییم امکان بدهیم . مثل این است که ما بیاییم پول در اختیار افراد بگذاریم برای درمان تا اینکه ما به آن نظام درمان و تأمین اجتماعی را ایجاد کنیم . کسی برای ابتدائیات درمان خودش دغدغه نداشته باشد ما ممکن است این پول را در اختیار افراد قراردهیم ممکن است درمانش را رسیدگی نکند و برود در حوزه های دیگر خرج کند. این موضوع را کارشناسان دولتی متوجه شده اند ؟ تفاوت نگاه شما را به این موضوع را ؟در کمیسیون ویژه اقتصادی این بحث به طور جدی شده الان رفت و برگشتهایی که بین دولت و مجلس هست ما امیدواریم چون تردید نداریم که آن استخوان بندی کسانی که در دولت کار می کنند و درمجلس هم اصول گرایند و هم حسن نیت دارند من از اخبار حاشیه ای و تک نفرها صحبت نمی کنم از رویکرد مجلس و رویکرد دولت می گویم چون حسن نیت وجود دارد ما امیدواریم در رفت و برگشتها اصطلاحاً تعاملی که صورت می گیرد به یک نفر واحد برسیم یعنی نشود که تا آخر مجلس یک حرف بزند، دولت یک حرف ومردم سرگردان شوند.الان ما کمیسیون ویژه تشکیل داده ایم از کمیسیون انرژی اقای دکتر زارعی و دکتر کاتوزیان که آقای کاتوزیان رییس کمیسیون ویژه هستند. ما در کمیسیون های دولت برای تدوین برنامه ی پنجم آقای مهندس ذوالانوار شرکت دارند . چون حوزه ی انرژی سهم خیلی بالایی در یارانه ها دارد کمیسیون ما بسیار فعال است . آقای دکتر یکی از نگرانیهایی که منتقدین شاید دارند برای من هم لازم است که روشن شود و برای مخاطبین هم حتماً همین طور است زمانی که طرح مطرح شد.نفت به 150 دلار رسید و خیلی ها امید داشتند با این ازدیاد قیمت نفت این طرح تحقق پیدا کند الان نفت تقریباً 50 دلار است طبق خبر دیروزو پریروز شاید هم به عللی پایین تر هم بیایید ، حالا این کاهش ناگهانی قیمت نفت این 90 هزار میلیارد تومان چه طور می خواهد به دست مردم برسد یعنی منبع پرداخت این یارانه ها در غالب طرح تحول اقتصادی قابل اعمال است ؟ آیا یک منبعی غیر از درآمد نفتی وجود دارد؟ ببینید این سؤال را در کمیسیون ما هم مطرح کردند که اتفاقاً بنده پاسخ گفتم ، من فکر می کنم دو تا مسئله را باید در نظر داشت طرح تحول اقتصادی ارتباط یک به یک با درآمد نفتی ما ندارد یعنی اي بسا .می شود این ادعا را داشت که در بحران و فشارهای اقتصادی جایی که کار مایک کمی به ظاهر سخت تر است ، راحتر بشود اصلاحات را انجام داد .مهم این است که مردم را توجیه کنیم ، خودمان توجیه باشیم و صادق باشیم با مردم ، این یک مسئله ، ثانیاً این نکته که می گویند این یارانه ها از کجا بدست می آید ، من می گویم فرض کنیم ما 5 ماه یا 6 ماه استقراض کنیم از یک جا به هرحال ما داریم این یارانه ها را در غالب واردات بنزین ، در غالب فرض کنیم خرید گندم ، ما این یارانه ها را پرداخت می کنیم . یارانه ها در بودجه ما هست . یعنی از هر کجا که تأمین می شده . ( با اجازه مجلس ؟) بله با اجازه مجلس باید با اجازه مجلس باشد و تردیدی نیست ولی این که می گویند این پول از کجا می آمده ؟ مگر قرار بود از درآمدهای اضافی نفت بیاید . یارانه ها الان در بودجه کشور وجود دارد ما الان داریم آرد را نزدیک به 300 تومان می خریم و 7 تومان در اختیار نانوایی ها قرار می دهیم روشن است ؟ این یارانه سنگین هست در بودجه ما ، ما الان داریم بنزین را نزدیک به لیتری 750 الی 800 تومان وارد می کنیم لیتری 100 تومان در اختیار مصرف کننده قرار می دهیم ممکن است شما بگویید در ابتدا پول از کجا می آید؟ عرض می کنم ، این یک مشکلی است اگر دولت منابع ریالی در اختیار داشته باشد یک دوره می دهد بعد آن یارانه ای را که بنا بوده بدهیم برای امور دیگه چون بعد از آن بنا است که ما آرد را مثلاً 7 تومان ندهیم ، بنزین را صدتومان ندهیم ، مثلاً بنزین را 200 تومان بدهیم . یعنی از خود مصرف به دست می آید. ولی ما ساماندهی می کنیم مثلاً آن یارانه را به گروههای هدف برسانیم . بنابراین با بالارفتن نفت يا پایین آمدن آن این اعتباراز کجا می آید بنا نبود که از درآمد اضافی نفت باشد. اضافه درآمد نفت در صندوق ذخیره ارزی است و آن یک فرمول و کارکرد دیگری دارد . اشکال این طرح به نظر من این نیست که وابسته است به قیمت نفت ما نه ، مضافاً بر این که طرح تحول اقتصادي در حوزه ی گمرک ، در بازار پولی ، مالی در بانکها به شدت، در مناقصه های جهانی دیده شده ، در سیستم انرژی هم یکی است که در غالب طرحهای اقتصادی آنی به مجلس می آید در حوزه ی بازار کالا ، نه بازار سرمایه ، آن جاها دخالت می کند. یک طرح تنها نیست یک جزء تنها از اقتصاد را نظر ندارد بلکه باید همزمان در حوزه های مختلف تغییراتی ایجاد شود . من به نظرم می رسد دو تا بحث جدی در طرح تحول اقتصادی است . آنچه که من از دولت می شناسم ، دولت تلاش داره که طراحی های اقتصادی اش مبتنی بر نظام سرمایه داری نباشد یعنی مبانی نظری سرمایه داری را می خواهد نفی کند و سوال اساسی این است که چه مدلی را می خواهیم جایگزین کنیم این سوال خیلی جدی و بنیادی است با سلیقه و ذوق و اراده هم چیزی حل نمی شود ، باید ما یک تقریباًمدل خودی ، مدلی که مبتنی بر نیازهای خودمان باشد، جایگزین مدل های سرمایه داری کنیم تا بتوانیم توی آن مدل غالب های اقتصادی مان را انجام دهیم . این اشکال اول است . حالابه فرض که بگوییم یک مدل ترکیبی ، التقاطی ،مدل انتقالی را هم بهش رسیدیم . نکته مهم دیگر این است که چگونه مي خواهیم عمل کنیم نه این که هدفمان چیست؟ نه آمار و اطلاعات فعلی مان چیست ؟ به کجا می خواهیم برسیم . اینها می شود مبانی و اهداف . برای رسیدن به این چه کار می خواهیم بکنیم . ما اساساً همانطور که عرض کردم مثلاً با پرداخت یارانه نقدی مخالفیم کما اینکه مخالفیم این کار در حوزه ی انرژی دفعی انجام شود. نظرتان این است که افزایش یکباره قیمت ؟ نه نه ، حتماً نباید یکباره اتفاق بیافتد. باید تدریجی انجام شود و نباید یادمان برود که به شدت با مردم صحبت کنیم و فرهنگ سازی کنیم ، ما داریم کاری را که در بیست وپنج سال گذشته انجام نشده بلکه بنابر ضرورتهای زمان خلافش انجام شده می خواهیم آن را انجام دهیم ، ببینید در سهمیه بندی بنزین من فراموش نمی کنم دو مرتبه مقام معظم رهبری فرمودند: طرح بسیار مهمی است به مردان بزرگ نیاز دارد، برای اجراء متاسفانه همه در آن طرح کم آوردند . صد لیتر، به جای آن که کاهش پیدا کند شد صد و بیست لیتر در ماه ، حمل و نقل عمومی که داشت یک جنبش و تکانی می خورد که اصلاح شود متوقف شده . یعنی به مجرد اینکه ما آن مشکلات را لمس کردیم وداشتیم مشکلات را پشت سر می گذاشتیم . طرح را رها کردیم. ببینید متوسط مصرف خودرو هایمان در روز یک چیزی نزدیک به سه لیتر بود، ما آن وقت چهار لیتر در اختیار همه قرار دادیم . این طرح آنی نیست که ما در روز اول طرح سهمیه بندی بنزین مد نظر داشتیم ما از سهمیه بندی بنزین این مد نظرمان بود . اول بیاییم محدودیت ایجاد کنیم، محدودیت هم مشکل ایجاد می کند ، این مشکلات باعث یک تحول در حمل ونقل عمومی شود . گاهی ما برنامه ای اجرا می کنیم مجبوریم در آن محدودیت فیزیکی اجرا کنیم ما با نصیحت نمی توانیم به مردم بگوییم ماشینتان را نیاورید تو حوزه ی مرکزی شهر ، طرح ترافیک ایجاد می کنیم این محدودیت است و در همه دنیا هم این است . در خیلی از شهرهای بزرگ دنیا خودرو با یک یا دو سر نشین اجازه ی عبور از بعضی جاها را ندارد محدودیت ایجاد می کنیم تا فرهنگ عمومی را تبلیغ کنیم . البته در کنارش باید یک امکاناتی را هم برای مردم باز کنیم در طرح سهمیه بندی بنزین هدفمان این بود ، ولی کم آوردیم . دولت کم آورد دیگران هم کم آوردند شروع کردند به نق زدن ، معناي جراحی را باید برای مردم روشن کنیم این تبعات سوء و مشکلاتی حتماً خواهد داشت ولی اگر بفهمند این ها صادقانه در مسیر مثبت قدم بر می دارند مثل همه ي سال های بعد از انقلاب ما دوران جنگ را پشت سر گذاشتیم و کسی نمی تواند انکار کند که ما چه کمبودهایی را داشتیم اما این کمبود ها تبدیل نمی شد به یک تحرکات و عقده های اجتماعی و نگرانی های سنگین بلکه مردم آن را حل می کردند باهاش کنار می آمدند . به امید یک پیروزی بزرگ که آن پیروزی بزرگ محقق شد و ما سربلند از جنگ بیرون آمدیم و در همه ي حوزه های کاریمان هم رشد کردیم . علتش همراهی مردم است. تو این حوزه هم باید به شدت کار صادقانه همراه با اطلاع رسانی شود . مردم اگر اطلاع داشته باشند ، اطمینان هم داشته باشند یعنی اعتماد داشته باشند تحمل می کنند ، ولی اگر بنا شود در بعضی حوزه ها کار صادقانه نکنیم . تبعیض را واقعاً حذف نکنیم مردم هم مطلع نباشند واقعاً چه انتظاری می توان از مردم داشت ؟ در سهمیه بندی بنزین که عرض کردم مقام معظم رهبری دو مرتبه در جمع فرمودند این طرح بزرگ است و نیاز به مردان بزرگ دارد این طرح تحول اقتصادی قطعاً از آن طرح بزرگ تر است و نیاز به همت عالی از طرف همه دارد. سعه صدر هم می خواهد چون هرچه طرح گسترده تر باشد آراء متفرق می شود باید با درایت و مدیریت آراء را به هم نزدیک کنیم . سعه صدر این جا به درد می خورد . آقای دکتر علت دل نگرانی مردم و منتقدین مجموعاً چیست؟ در هر محفلی احساس نگرانی را می بینیم ؟دکتر نجابت: ببینید سه تا مسئله وجود دارد من از بدترین آن شروع می کنم یک عده منتقد بی منطق هستند یعنی واقعاً این ها به عنوان مخالف دولت ( دولت فعلی را عرض می کنم ) اپوزيسیون ، گاهی گروه های افراطی شان با هر کاری که دولت و مجلس انجام دهند مخالف هستند ما این ها را کنار می گذاریم . اینها البته بلندگوها و رسانه های وسیع در اختیار دارند . مقام معظم رهبری در فرمایشات اخیرشان فرمودند: و این را بکار بردند که بی بند و باری در بیان مطالب ، حالا چه بیان نوشتار چه گفتار ، این ها که با بی منطقی کارهای به اصطلاح نقد نمی شود گفت انتقادی می کنند. مردم یک نقادی دارند ناشی از وضع فعلی است تورم بالایی داریم نمی شود انکار کرد. نهال : ( آقای دکتر لاریجانی گفتند 30 درصد نه 25 درصد آخرین آمار رسمی بانک مرکزی است خوب مردم چون ناراحتنند در بعضی از مقاطع هم متاسفانه اعتمادشان کم شده آنها حوصله این که یک جراحی صورت بگیرد و بعد از چند سال آثار مثبت منتقل شود و آثار اجتماعی آن را در زندگی نبینند ، ندارند . این ها یک گروه کثیری از مردم هستند که ماباید با اینها هم کارهای فوری ، کوتاه مدت برایشان انجام دهیم و هم صادقانه با آنها برخورد کنیم با آنها صحبت کنیم این ها مشکل اصلی نظام نیستند اما مخاطبان اصلی نظام هستند این می شود دسته دوم و در آخر هم یک گروه هستند ، گروه کارشناس و صاحب نظر آنها خودشان را موظف می دانند اگر طرحی می آید يك مقدار آن طرف ترش را هم ببینند مردم کوچه و بازار می خواهند در زندگی عادی شان یک تغییرات ملموسی ایجاد شود ولی کارشناسان وظیفه شان این است که تغییرات را در حوزه های مختلف و در آینده ی نزدیک و حتی دور ببینند. آن نکته اولی که من عرض کردم . وقتی ما داریم نظام سرمایه داری را کنار می زنیم که باید بزنیم باید جایگزین آن یک چیزی معرفی کنیم آن چیست؟ این جا اختلاف پیدا می شود باز اینجا کارشناس ها هم دو دسته هستند . عده ای که عاشق نظام های بین المللی هستند یعنی دل از سرمایه داری نمی کنند واقعاً این ها وقتی راه حل هم می دهند راه حل های سرمایه داری را می دهند که آثارش می شود اختلاف طبقاتی شدید. نظام های سرمایه داری بزرگترین شاكله شان ایجاد طبقات است نهایتش این فاصله طبقاتی را مدیریت می کنند. همیشه یک طبقه باید برخوردار باشد و یک طبقه کمتر برخوردار باشد یک عده کارشناس هم دلسوزند . می گویند وقتی طرح تحول را می خواهیم اجرا کنیم جا دارد مجلس یا اساتید حوزه و دانشگاه سوال کنیم شما چه مدلی دارید ! ما یک مدل احتیاج داریم منظور این است که پارامترهای اصلی نظام را با هم دریک جا ببینند شما دارید این تغییرات را ایجاد می کنید چه اتفاقی برای ارز می افتد ؟ برای صادرات چه اتفاقی می افتد ؟ برای واردات چه اتفاقی می افتد ؟ فرهنگ ، کار چه تغییری می کند؟ ببینید اینها پارامتر های اصلی یک نظام اقتصادی است اشتغال و تولید چگونه خواهد بود، اینها را در یک مدلی می شود گفت یعنی یک مجموعه ویا اصطلاحاً سامانه نظام مند اگر چنین چیزی تولید شده باید در اختیار همه قرار گیرد تا تواین مدل صحبت کنیم . اگر تولید نشده باید به تدریج از نظام سرمایه داری بکنیم و نزدیک شویم به آن نظامی که مدنظرمان هست که این مستلزم یک کار سنگین تئوریک است یک کار سنگین نظری است . اصطلاحاً می گوییم به یک اتاق فکر احتیاج داریم این به اراده یک شخص و یک وزیر و یک وکیل و اینها نیست . باید یک فرهنگ کارشناسی ، بعد در ایران و درجهان بشود مدل اقتصادی نظام جمهوری اسلامی ، و من فکر می کنم این اصلی ترین اشکال است که گاهی خودش را نشان می شود ودغدغه ای که بعضی از کارشناس ها دارند این است که ما نظام سر مایه داری را که باید کنار بزنیم ؛ کنار بزنیم بعد نتوانیم جایش یک نظام منسجم ایجاد کنیم یک چیز التقاطی در بیایید که نه آن فواید را داشته باشد نه ما به اهدافمان برسیم . این در دوران گذشته هم اتفاق افتاده . بعضی نگرانی ها این بود بنابراین نگرانی هایی که از اجرای طرح است باید از منظر رویکرد صحبت کنیم . مردم عادی می خواهند زندگی شان را بکنند اطمینان داشته باشند واقعاً که می رسند . /2759/
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 299]
-
گوناگون
پربازدیدترینها