تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 9 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):بر زبان مؤمن نورى (الهى) است و درخشان و برزبان منافق شيطانى است كه سخن مى‏گويد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

کاشت پای مصنوعی

میز جلو مبلی

سود سوز آور

پراپ رابین سود

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

مبلمان اداری

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1802690557




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

حرف‌های کیومرث پوراحمد در خندوانه


واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها:
حرف‌های کیومرث پوراحمد در خندوانه




کیومرث پور‌احمد کارگردان مجموعه‌ی تلویزیونی «خواهران غریب» گفت که کار فیلم‌سازی برای او تقدس دارد.





خبرآنلاین: کیومرث پور‌احمد کارگردان مجموعه‌ی تلویزیونی «خواهران غریب» گفت که کار فیلم‌سازی برای او تقدس دارد.

او که نخستین مهمان سری تازه‌ی برنامه‌ی «خندوانه» بود، در این برنامه به پرسش‌های رامبد جوان پاسخ داد و‌ با جناب خان شوخی کرد.

رامبد جوان در ابتدای برنامه‌اش این کارگردان ۶۸ ساله‌ی سینمای ایران را به درخت سرو تشبیه کرد.

پوراحمد این روزها فیلم قصه‌های مجید را روی پرده‌ی سینماها دارد. بخش‌هایی از حرف‌های کارگردان فیلم‌های «اتوبوس شب»، «شب یلدا» و «بی‌بی‌ چلچله» در این برنامه بدین شرح است:

- مادرم (بی‌بی قصه‌های مجید) حدود ۱۰ سال آلزایمر داشت،‌از نشانه‌های آلزایمر این است که شما راه خانه‌تان را گم کنید،‌ سر فیلم «شب یلدا» دو سه بار مادرم راهی را که ۳۰ سال می‌رفت و می‌آمد گم می‌کرد، یا سر قصه‌های مجید مادرم دیالوگ‌ها را مثل بلبل می‌گفت، اما سر شب یلدا یک دیالوگ کوتاه را هم نمی‌توانست بگوید.

- سر قصه‌های مجید، به مادرم گفتم این کلید را دستت بگیر و فشار بده، گفت: نمی‌کنم،‌گفتم: چرا؟ گفت: این یعنی مال دنیا.

- مجید سر یکی از صحنه‌ها باید از پله بالا می‌آمد، چند بار رفت‌وبرگشت تا بالاخره یک‌بار دیالوگ‌ها را درست گفت و بالا آمد،‌ وسط پله‌ها که رسید اذان دادند، من گفتم کات،‌مادرم گفت: چرا؟ گفتم: خب اذان دادند. مادرم گفت: خب اذان بدن، مگه شما مسلمون نیستید،‌ گفتم مادر خب الآن تو فیلم که مثلاً صبح است و وقت اذان نیست و ...

- یک روز هم مادرم قهر کرد، [یعنی] من یک کمی اخم کردم و غر زدم،‌ او هم چادرش را سرش کرد و رفت.

- خیلی سعی می‌کنم [عبوس نباشم]، به‌تدریج هم بهتر شده‌ام، اما کار [فیلم‌سازی] برای من خیلی سخت است و تقدس دارد. کسی یک‌ذره کار را جدی نگیرد،‌عصبانی می‌شوم. کافی است کسی کابل را پرت کند... کابل را باید گذاشت زمین نه پرت کرد. اشیاء هم اهمیت دارند.

- [این روحیه] از شیفتگی‌ام به سینما و سخت رسیدن به سینما می‌آید، من خیلی سخت رسیدم به سینما و جایی که می‌خواستم،‌ وقتی آسان چیزی را به دست بیاوری، خب آسان است دیگر...

- [در پاسخ به این پرسش که شیطان بودید؟] نه، اصلاً، ببو [بودم] ما نجف‌آبادی هستیم و من فقط آنجا به دنیا آمدم، ‌اصفهان که آمدیم در مدرسه و محله لهجه‌ی مرا مسخره می‌کردند، ‌چون لهجه ما با اصفهانی‌ها فرق دارد. من هم از لهجه‌ی اصفهانی خوشم نمی‌آمد، لکنت زبان هم داشتم، به همین خاطر همه‌اش در خانه بودم و مشق می‌نوشتم و به مادرم کمک می‌کردم تا سنم رفت بالاتر و با کتاب آشنا شدم و...

- درسم خیلی خوب نبود،‌ فضای مدرسه زمان ما خیلی بد و تلخ بود،‌ من لکنت زبان داشتم و زبانم می‌گرفت،‌ فارسی را باید از رو می‌خواندیم و من زبانم می‌گرفت، معلم با چوب می‌زد توی سر من و می‌گفت چرا ادا اطوار درمی‌آوری، یا انشاء که می‌خواندم زبانم می‌گرفت و ...

- من سر جشنواره فیلم کودک و ساخت قصه‌های مجید که به اصفهان رفتم دوباره با لهجه‌ی اصفهانی آشتی کردم، خب من یک کار سترگی هم کردم، از زمان قاجاریه، لهجه اصفهانی فقط برای طنز استفاده می‌شد،‌ من اول می‌ترسیدم که در این مجموعه بخش‌های جدی با مشکل مواجه شود،‌ اما این ریسک را کردم و همه‌ی دیالوگ‌ها با لهجه‌ی اصفهانی گفته شد و نتیجه هم داد، جایی که لازم بود، مردم می‌خندیدند و جایی هم که جدی بود، تأثیر می‌گذاشت.

- [بدون این‌که رامبد جوان از او سؤالی در مورد فیلم‌های بدش پرسیده باشد] من ماست ترش هم داشته‌ام، یعنی فیلم‌های بد. مثل اولین فیلمم، تاتوره. بعد‌ها هم فیلم بد داشته‌ام. وقتی می‌خواهی فیلم بسازی مقیدی و متعهدی، دوست نداری فیلم بد بسازی، ‌اما یک‌وقت در‌نمی‌آید و اشتباه می‌کنی، یک‌بار هم یک بلایی سرم آمد و فکر کردم که خیلی بلدم،‌اما ... فهمیدم که نباید به خودت غرّه شوی.

- [در پاسخ به این پرسش که فیلم کمدی نمی‌خواهید بسازید؟] ‌چرا، می‌خواهم،‌ اما خودش باید بیاید، ‌من هیچ‌وقت نگفتم، مثلاً فیلم عاشقانه می‌خواهم بسازم،‌ یک‌چیزی می‌آید، از زندگی، خبر یا ... چنگ می‌اندازد توی وجودم و می‌گوید من را بساز.

-قصه‌ی «خواهران غریب» اثر اریش کستنر [نویسنده‌ی آلمانی] را خوانده بودم،‌ شنیدم که کیانوش عیاری پروانه‌ی ساخت گرفته برای این فیلم، گفتم عیبی ندارد، من چهار سال بعد این فیلم را می‌سازم، چون مطمئن بودم که نگاه من و او فرق دارد،‌ همان‌طور که نگاه من باکسانی که در آمریکا و آلمان و ... این داستان را اقتباس کرده بودند، فرق داشت. همین اتفاق هم افتاد، ‌چهار سالِ بعد من «خواهران غریب» را ساختم که خیلی با فیلم «دونیمه‌ی سیب» عیاری تفاوت داشت.







تاریخ انتشار: ۱۶ فروردين ۱۳۹۵ - ۰۸:۴۳





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: برترین ها]
[مشاهده در: www.bartarinha.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 34]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن