واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: از دیدگاه روانپزشک، فرد سالم فردی است که نشانههای بیماری روانی در او وجود نداشته باشد.
روانپزشک و روانشناس چه تفاوتی دارند؟ کی به روانپزشکمراجعه کنیم، کی به روانشناس؟ اینها سوالهایی است که ممکن است برای خیلی از افراد جامعه پیش بیاید و خیلیها هم جواب آن را ندانند و به اشتباه به روانپزشک یا روانشناس مراجعه کنند. حتی این عدم شناخت بین طبقه تحصیلکرده و ممتاز جامعه هم مشاهده میشود که نمونه آن را در فیلمهای سینمایی و سریالهای تلویزیونی هم زیاد میتوان دید.در این مطلب در مورد تفاوت این 2 رشته صحبت کردهایم و از دکتر حسین ابراهیمیمقدم، روانشناس، عضو هیاتعلمی دانشگاه آزاد اسلامی پرسیدهایم که اصولا کی باید به روانشناس مراجعه کنیم؟
ابتدا بگویید چه تعریفی از روانپزشک و روانشناس دارید؟
بهطور کلی از نظر محتوایی و علمی، روانشناس و روانپزشکتفاوتهایی نیز با یکدیگر دارند. روانشناس فردی است که ابتدا در مقطع کارشناسی (لیسانس) و سپس کارشناسیارشد (فوقلیسانس) و در آخر دکترا (PhD) تحصیل کرده و میتواند در مورد مسائل خانوادهها، فرزندان، شخصیت افراد، چگونگی شکلگیری یک خانواده سالم، مسائل زیستشناختی و... مشاوره دهد. از آن طرف، روانپزشکان افرادی هستند که ابتدا بهعنوان پزشک عمومی تحصیلات دانشگاهی خود را انجام دادهاند و سپس در زمینه تخصص حرفه روانپزشکی را انتخاب کردهاند و به عبارت دیگر روانپزشکاصولا پزشکی است که براساس دیدگاههای پزشکی و فیزیولوژیکی و با تاکید بر مبانی زیستشناسی روی اختلالهای رفتاری به مطالعه افراد میپردازد و میتوانند با تجویز دارو اختلالها و رفتارهای نابهنجار را کنترل کنند و از تجویز دارو کمک میگیرند.روانشناس با چه تکنیکهایی میتواند بهتر مشاوره دهد؟
روانشناس قادر است با استفاده از روشهای خانوادهدرمانی، تئاتردرمانی، بررسی رفتارهای روانشناختی و روانکاوی به مراجعان خود کمک کند. ضمنا روانشناسها در عین حالی که سعی در شناسایی و برطرفکردن اختلالهای روانی افراد برای بهتر شدن زندگیشان دارند صرفا به دنبال نشانههای بیماری نیستند.معمولا دیدگاه یک روانشناس با یک روانپزشک درباره یک فرد سالم چیست؟
از دیدگاه روانپزشکفرد سالم فردی است که نشانههای بیماری روانی در او وجود نداشته باشد و اگر چنین نشانهای در فرد وجود داشته باشد، روانپزشک دارودرمانی و شوکدرمانی را در اولویت کارش قرار میدهد ولی از دیدگاه یک روانشناس فرد سالم فردی است که نهتنها بیماری روانی ندارد بلکه ویژگیهای مثبت دیگری مانند مفید بودن، پیشرفت کردن و احساس تعلق و... در او وجود دارد. این موضوع را میتوانم با یک مثال روشن کنم، فرض کنید یک دستگاه فاکس خریداری کردهاید. اگر موفق به راهاندازی آن دستگاه نشوید احتمالا اولین کاری که میکنید خواندن بروشور یا راهنمای آن است و اگر به شما کمکی نکرد با شرکت مربوطه تماس میگیرید و اگر آن تماس هم مشکل شما را حل نکرد، مسئول تعمیرگاه آن شرکت در محل حاضر خواهد شد. در خیلی از مواقع دستگاهها با دستورالعمل و برنامهریزی خاص بدون نیاز به قطعه کار خواهند کرد و در پارهای از موارد، نیاز به تعویض یک قطعه خواهد بود.منظورتان از این مثال شرایط آدمها و مشکلات آنهاست. اینطور نیست؟
بله همینطور است. اختلالهای رفتاری افراد هم به همین شکل است مثلا دانشآموزی که انگیزه کافی برای درس خواندن ندارد، والدین او سعی میکنند با خواندن مقالات و کتابها راهکارهای مناسب را پیدا کنند مانند مثال بروشور ولی گاهی نیاز است که با یک مشاور تماس بگیرند مانند مثالی که با کارشناس دستگاه فاکس به عمل آمد و اگر مشکل این دانشآموز حل نشد با کمک گرفتن از یک مشاور و شرکت در جلسههای مختلف مشاوره، ممکن است مشکل پیش آمده حل شود. مثل کاری که که فرد کارشناس برای دستگاه فاکس انجام داد ولی اگر جلسههای مشاوره نتیجه مطلوبی نداشت، آن وقت میتوان به یک روانپزشکمراجعه کرد که با دارودرمانی آن مشکل برطرف شود مثل مثال تعویض قطعه. بنابراین باید اول مشکل را ریشهیابی و بعد به روانشناس یا روانپزشکمراجعه کنیم.هفت نامه سلامتاخبار مرتبط :بيشترين مشكل مراجعه كنندگان به روانشناس چيست؟احساس ميكنم به روانشناس نياز دارمروانپزشک روانشناس یا مشاور؟
شنبه 14 فروردین 1395
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 100]