تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 10 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):خداوند اِبا دارد از اين كه باطلى را حق معرفى نمايد، خداوند اِبا دارد از اين كه حق...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

کاشت پای مصنوعی

میز جلو مبلی

پراپ رابین سود

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1803106405




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

خاطره رضا کیانیان از شایعه ازدواجش


واضح آرشیو وب فارسی:الف: خاطره رضا کیانیان از شایعه ازدواجش

تاریخ انتشار : سه شنبه ۱۰ فروردين ۱۳۹۵ ساعت ۲۲:۴۸
رضا کیانیان بازیگر سینمای ایران در گفت‌وگو با ویژه‌نامه «بی‌قانون» درباره طنز و خاطراتش صحبت کرده است.ویژه‌نامه «بی‌قانون» روزنامه قانون با شخصیت‌ها و چهره‌های فرهنگی بسیاری چون محمدجواد ظریف، سیدعلی صالحی، مصطفی زمانی، حجت اشرف‌زاده، محمد غرضی، سهراب پورناظری، محراب قاسم‌خانی و ... گفت‌وگو کرده است. به گزارش خبرآنلاین در این ویژه‌نامه همچنین مطالبی درباره روحانیون با عنوان «در خلوت حوزه» منتشر شده است. گفت‌وگو درباره استندآپ کمدی با امیرمهدی ژوله، نگاهی به اتفاقات سال ۹۴ نوشته آیدین سیارسریع، و کمیک‌استریپ‌های متنوعی نیز به چاپ رسیده است. در این ویژه‌نامه همچنین گفت‌وگوی اختصاصی با اسپایک فرشتن طنزنویس آمریکایی سریال‌های سیمپسون‌ها و سین فلد انجام گرفته که خواندنی‌ست. یکی از چهره‌هایی که در شماره نوروزی «بی‌قانون» با او گفت‌وگو شده رضا کیانیان است که بخش‌هایی از این مصاحبه را در ادامه می‌خوانید: ــ ما بعد از انقلاب با شادی قهر کردیم و این موضوع هیچ ارتباطی با نوع انقلاب ندارد. اصولا ذات هر انقلاب در هر کشوری باعث می‌شود که شادی و خنده در آن جامعه کمتر شود و این ربطی به اسلامی یا حتی مارکسیستی بودن انقلاب ندارد. تفکر انقلابی به نحوی است که فکر می‌کنند خندیدن کار سبکی است و علت این موضوع را نمی‌دانم که چرا به این صورت است.ــ بیشتر سوال‌هایی که از من می‌شود احمقانه است و علتش هم مشخص است. سوال کننده جواب سوال را در سوال آورده و در حقیقت برای تایید و بسط جوابی که خودش در قالب سوال از من مطرح کرده، آن موضوع را از من می‌پرسد. ــ من یک دفعه به حج رفته‌ام، حج تمتع. از قدیم شنیده بودم که هر کسی که برای بار اول به حج می‌رود در اولین باری که نگاهش به خانه خدا می‌افتد هر آرزو و دعایی که در دل کند مستجاب می‌شود. طبیعتا من هم آرزو و خواستی داشتم که دلم می‌خواست اولین باری که کعبه را دیدم آن را از خدا بخواهم. رسم بر این است که شخصی که می‌خواهد به حج برود از اطرافیان و آشناهایش طلب حلالیت می‌کند تا دینی از اکسی روی دوشش نمانده باشد. وقتی در مراسم معمول حلالیت‌گیری داشتم واز همه حلالیت می‌گرفتم، برادر کوچکترم با شیطنت گفت که اولین باری که خانه خدا را می‌بینی برای من دعا کن! من هم به مکه رفتم و طبق قولی که داده بودم اولین بار که چشمم به خانه خدا افتاد برای او دعا کردم.ــ عادت کرده‌ام وقتی کسی به سمتم می‌آید به دستانش نگاه می‌کنم، تا دستش به سمت گوشی می‌رود می‌فهمم که نیتش چیست. یا قصد سلفی گرفتن دارد و یا می‌خواهد گوشی را به کسی بدهد که از من و خودش عکس بگیرند، به هر حال از سلفی کلافه شده‌ام ولی راحت‌تر است، چون به شخص سوم احتیاج ندارد و برای عکس گرفتن دست رد به سینه کسی نمی‌زنم. ــ سخت‌ترین و عجیب‌ترین شرایطی که در آن بیمار شدم مربوط به آخرین سکانسی بود که در «مختارنامه» بازی کردم. در آن سکانس کعبه را با منجنیق مورد حمله قرار داده بودند و کعبه در آتش می‌سوخت. من که نقش «عبدالله زبیر» را بازی می‌کردم، باید در آن سکانس روی بالکن می‌آمدم و می‌گفتم که: «اگر این خانه، خانه خداست، خداوند خودش آتش را خاموش و کعبه را حفظ می‌کند.» که بعد از آن هم باران شروع به باریدن می‌کرد و آتش خاموش می‌شد. فیلمبرداری این سکانس در زمستان بود و هوا به قدری سرد بود که من تا به حال چنین سرمایی را تجربه نکرده بودم. تمام عوامل صحنه و گروه فیلمبرداری لباس‌های محافظ و ضد آب پوشیده بودند و چون در آن سکانس باید باران هم می‌آمد روی لباس همه آنها یک لایه یخ بسته شده بود به طوری که زمانی که تکان می‌خوردند یخ‌ها می‌شکست و وضعیتی مشابه باران یخی در کانادا ایجاد شده بود. در چنین شرایطی من باید دشداشه می‌پوشیدم و می‌رفتم روی بالکن می‌ایستادم و دیالوگ می‌گفتم. خدا رو شکر آن سکانس را با یک برداشت گرفتیم و تمام شد اما یادم می‌آید که موقع حرف زدن از شدت سرما از سرم بخار بلند می‌شد. آن سکانس تمام شد و چون آخرین سکانس من در سریال «مختارنامه» بود فردای آن روز برای بازی در فیلم «راه آبی ابریشم» به جزیره قشم رفتم. هوای قشم گرم بود و دیگر بعد از آن سرمایی که سر بازی در «مختارنامه» تجربه کردم، به طرز وحشتناکی سرما خوردم و سه روز حتی توان حرکت کردن نداشتم. ــ زمانی که خانم گوگوش به آمریکا رفت من هم در همان روزها و البته با یک هفته تاخیر به آمریکا رفتم. در همان زمان یکی از دوستان خواهرزاده من به او گفته بود که «شنیدی که رضا کیانیان با گوگوش ازدواج کرده و به آمریکا رفته‌اند؟» دختر خواهرم هم جواب داده بود که این شایعه است و واقعیت ندارد و وقتی که اصرار و پافشاری دوستش را برای صحت و درستی این موضوع دیده بود، جواب داده بود که چنین موضوعی اصلا درست نیست و واقعیت ندارد چون رضا کیانیان دایی من است. اما نکته جالب ماجرا اینجاست که باز هم دوست خواهرزاده من ماجرا را قبول نمی‌کند و می‌گوید پس معلوم می‌شود کیانیان ماجرای واقعی را به شما نگفته! و یا این که اصلا دایی تو نیست. ــ پسر من الان ۲۴ ساله است. زمانی که او دبستانی بود روزی به خانه آمد و گفت که «بابا واقعا این بچه‌های مدرسه خیلی بیکارن یا حوصله دارن!» و بعد توضیح داد که یکی از بچه‌های مدرسه‌شان عمو آتیلا را در خیابان دیده و از دیدن او هیجان‌زده شده است و این ماجرا را برای کل مدرسه تعریف کرده است. واقعیت این است که به قدری پسر من «اتیلا پسیانی» را از نزدیک دیده بود، از نظرش دیدن آتیلا پسیانی که برای دوست او موضوعی خارق‌العاده بوده، بسیار معمولی و خالی از هیجان به نظر می‌آمد. برای من هم همین طور است و واقعا نمی‌توانم بگویم معروف‌ترین شماره ذخیره شده در تلفن همراهم متعلق به چه شخصی است.







این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: الف]
[مشاهده در: www.alef.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 86]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


اجتماع و خانواده

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن