واضح آرشیو وب فارسی:نما: بدون حضور و مشارکت و یارى مردم هیچ نتیجه اى نمى توان گرفت و کار اصلى در دست مردم و به دست مردم است که موفقیت حاصل مى شود.در اقتصاد مقاومتى همکارى مردم باید شرط اصلى موفقیت باشد؟ پاسخ: قطعاً! بدون حضور و مشارکت و یارى مردم هیچ نتیجه اى نمى توان گرفت و کار اصلى در دست مردم و به دست مردم است که موفقیت حاصل مى شود. یکى از ارکان اقتصاد مقاومتى کوچک سازى و چابک سازى دولت است تا آن حد که تصدى گرى کلاً از دوش دولت برداشته شود مگر در شرائط و موارد اضطرارى که مردم از تدارک کارى استقبال نمى کنند و نیز در امورى که اساساً جنبه حکومتى دارد و واگذارى آن به مردم به اخلال و تباهى مى انجامد، مانند امور انتظامى ؛ وظائف دولت باید منحصر شود به هدف گذارى اجرایى و مرحله اى و برنامه ریزى عمومى فعالیتهاى چند ساله و هدایت اطلاعاتى مردم و خدمت به آنها در تأمین امکانات و تسهیلات ادارى و مالى و نیز اشراف بر روند فعالیتها براى کشف نواقص و اشکالات به منظور بازنگرى در سیاستها و اصلاح برنامه ها. سایر خدمات و کلیه فعالیتهاى تولیدى صنعتى و کشاورزى و بازرگانى باید بر عهده مردم نهاده شود و دولت از رقابت با مردم بپرهیزد و بر رقابت سالم بین بنگاههاى مردمى نظارت کند تا برخى از گروهها و بنگاهها با ایجاد انحصار بر مردم اجحاف نکنند. سؤال : چند سال پیش سیاستهاى خصوصى سازى وابسته به ذیل اصل ٤٤ قانون اساسى ابلاغ شد؛ آیا خصوصى سازى با آن ویژگیهایى که شما مطرح مى کنید محقق شد؟ پاسخ: معمولاً دولتها بسادگى دست از تصدى گرى بر نمى دارند و دیده نشده است که در سایر کشورهاى دنیا خصوصى سازى بدون التهاب و خون ریزى انجام گیرد! در ایران ، خصوصى سازى شرکتهاى دولتى واقعاً بیش از ١٠٪ موفق نبوده است و بیشتر شکل ظاهرى وابستگى به دولت را تغییر داده اند و نه ماهیت آن را. این روشها در مردم ایجاد باور براى همکارى و مشارکت نمى کند و مردم بخشنامه ها و مقررات دولتى را ، بویژه در زمینه اقتصاد مقاومتى ، جدى نمى گیرند و بدان اعتنا نمى کنند و براى سهیم شدن در اجرا و به دست گرفتن ابتکار عمل و سرمایه گذارى و نوآورى ، از خطرپذیرى ابا مى کنند و گرایش جوانان هم بویژه بیشتر بدان سمت و سو است که در خدمت دولت در آیند و با حقوق کارمندى دولت زندگى به سر کنند زیرا آینده اى موفق در اشتغالى خصوصى که رقیب آن ، دولت یا شرکتهاى دولتى و شبه دولتى است نمى بینند؛ بدین ترتیب ورود در فعالیتهاى تولیدى براى مردم مشکل و آینده آن مبهم مى شود و شرکتهاى تولیدى خصوصى نیز بسیار آسیب پذیر مى شوند چنانکه در همین دوران تحریم نزدیک به ٣٠٪ از کارگاهها و کارخانه هاى خصوصى کلاً تعطیل شدند و به جاى آن ، شغلهاى کاذب که فقط موجب افزایش قیمتها مى شود نظیر انواع دلالى ها و واسطه گرى هاى زائد ، رشد مى کند. اینها یعنى عدم خطرپذیرى و عدم ورود در صحنه رقابت و بنابراین مشوق درون زایى نیست و درون زایى از شروط فعالیتها در اقتصاد مقاومتى است. زندگى توأم با سربلندى در اقتصاد مقاومتى در بارور کردن ظرفیتها و قابلیتهاى داخلى و کوشش مستمر براى افزایش بهره ورى است بنابراین بیکارى یا کم کارى یا در کنج عافیت خزیدن و با عوائد یارانه نقدى معیشت بخور و نمیرى را گذراندن با اهداف متعالى اقتصاد مقاومتى سازگار نیست. چنان کار و کوششى را نباید با ریاضت اقتصادى اشتباه کرد: خوشبختانه قابلیتهاى خدادادى کشور در حدى است که نیازى به سختى کشیدن طاقت فرسا و ریاضت نیست اما شکوفایى آن قابلیتها نیازمند تلاش وجدانى همگانى است ، تلاشى که بهره آن نصیب خود مردم مى شود و آینده درخشانى را براى نظام ما با درست بکارگیرى ظرفیتها و امتیازهاى خاص کشور، نوید مى دهد. ولى به نظر نمى رسد زمینه لازم براى چنان فعالیتهاى بالنده اى به ابتکار مردم در قالب بخش خصوصى فراهم شده باشد؛ آیا شما این نکته را تأیید مى کنید؟ پاسخ: هم نه و هم آرى! اما چرا نه و از چه نظر تأیید نمى کنم؟ به یاد دارید که در دوران جنگ تحمیلى فعالیتهاى ارزنده اى آغاز شد که نام عمومى آنها را جهاد خودکفایى گذاشتیم و با بکارگیرى دانش و خلاقیت جوانان متخصص و متعهد بسیارى از وابستگیهاى ذلت بار به خارج را کشف و رفع کردیم و نیازهاى خود را تأمین نمودیم. مبناى آن اقدام بعد از اراده خودکفایى ، دانش و پژوهش بود. در بیست سال گذشته بویژه در دوران تحریم فعالیتهاى دانش بنیانى نضج گرفت که منجر به کسب دانش فنى لازم براى طراحى و نمونه سازى داخلى شد و نتیجه آن را با نام محصولات ملى مى شناسیم؛ من نمى خواهم ادعا کنم که آن محصولات به صورت تمام عیار بى نقص بوده است؛ کسب دانش فنى مراحلى دارد و یکى از آن مراحل دستیابى به قدرت کشف نواقص و ریشه یابى آنها و چاره جویى پویا است و این توانایى در برخى زمینه ها در کشور به لطف خدا و پایمردى جوانان دانشمند و سخت کوش حاصل شده است یعنى توانسته ایم از مصرف کننده بى اختیار کالاهاى خارجى و گرم کننده بازار آنها به تشخیص دهنده نیاز واقعى خود و طراحى براى رفع آن نیاز با توجه شرائط خاص کشورمان تبدیل شویم و سپس به نمونه سازى نیمه صنعتى و صنعتى و در نهایت تولید انبوه بپردازیم؛ این هسته هاى علمى در دل صنعت و کشاورزى و خدمات بوجود آمده و متقابلاً هسته هاى فنى مهندسى در برخى از دانشگاههاى ما شکل گرفته تا پشتیبان آن هسته هاى دانش بنیان صنعتى باشد. این دستاورد ارزشمندى است که باید قدر دانست و به من جرأت مى دهد تا بگویم ، اگرنه در همه زمینه ها، در بخشهایى توفیقات معتنابه براى اثبات درستى فرضیه امکان اقدامات درونزا به دست آمده است و امروز ما موظفیم با تعصب از آن هسته ها و فعالیتهاى دانش بنیان پشتیبانى و حتى پاسدارى کنیم. این نکته واقعاً ارزشمندى است که همه از آن باخبر نیستند و لازم است اطلاع رسانى حرفه اى ترى نسبت به آن انجام گیرد...اما در موردى که گفتید ادعاى مرا در عدم آمادگى زمینه لازم براى فعالیت بالنده بخش خصوصى تأیید مى کنید ، چه نظرى دارید؟ پاسخ: آرى...، ما از مردم توقع داریم در تلاش براى تولید دست به کار شوند و این امر نیازمند ابزار مناسب است و الا فعالیت تولیدى بازده خوبى نخواهد داشت و قابل رقابت نخواهد شد و پسماند و آلودگى فراوان از خود به جاى خواهد گذارد. ما از مردم توقع داریم که از اسراف پرهیز کنند اما وسائل کم مصرف و خوش بازده دراختیارشان قرارنمى دهیم ، آنگاه چگونه مى خواهیم اهداف اقتصاد مقاومتى در مدیریت تولید و مصرف و رعایت الگوى بهینه و سبک زندگى شایسته و جلوگیرى از اسراف در مواد و انرژى محقق شود؟ این از نواقص ما است ولى چاره آن این نیست که فعالیتهاى دانش بنیان موفق خود را نادیده بگیریم یا خداى ناکرده تحقیر و سپس فراموش کنیم و دست نیاز به سوى بیگانگان دراز کنیم و محصولات و ابزارهاى خوش ترکیب و خوش بازده را از آنها بخریم و وارد کنیم و کشور را تبدیل به بازار مصرف کالاهاى آنها کنیم ؛ راه حل میانه این است که مگذاریم چراغ مؤسسات دانش بنیان خاموش شود: بلکه باید آنها را الگو قراردهیم براى طراحى جوابگویى به سایر کالاها و خدماتى که تأمین آنها وابسته به بیگانگان است و در همین جهت، هنگام سفر هیئتهاى خارجى به ایران یا هنگام سفر هیئتهاى ایرانى به خارج ، در مذاکرات از وجود کارشناسان ارشد آن مؤسسات موفق دانش بنیان، براى مشاوره و پیشبرد جنبه هاى تخصصى مذاکرات ، که باید حتماً دربرگیرنده انتقال دانش فنى باشد، کمک بگیریم و استفاده نماییم و این است بخشى از مفهوم برونگرایى ؛ بخش مکمل آن در تسخیر بازارهاى مصرف خارجى است با محصولات قابل رقابت داخلى و بر مبناى مطالعه ویژگیهاى آن بازار مصرف خارجى. در این هردو زمینه ناگزیریم بدقت به اقتضاى اقتصاد مقاومتى توجه داشته باشیم تا گرفتار سیر عقبگرد نشویم.
چهارشنبه ، ۴فروردین۱۳۹۵
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نما]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 26]