تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 25 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):کسی که نماز را از وقتش تأخیر بیندازد، (فردای قیامت) به شفاعت من نخواهدرسید.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1829626117




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

این عکس، سیلی می‌زند!


واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: پنجشنبه ۲۷ اسفند ۱۳۹۴ - ۰۰:۴۸




1458120060219_ISNA36-2.jpg

«من می‌خواهم صحنه‌هایی را به تو نشان دهم که مثل سیلی به صورتت بخورد و امنیت تو را خدشه‌دار کند و به خطر بیندازد. می‌توانی نگاه نکنی، می‌توانی خاموش کنی، می‌توانی هویت خود را پنهان کنی، مثل قاتل‌ها، اما نمی‌توانی جلوی حقیقت را بگیری، هیچ‌کس نمی‌تواند ...» «رقیه» 7 سال دارد. کلاس اول است. پدرش «غریبک» از نخل افتاده و چند سالی می‌شود که از کار افتاده است. تمام زندگی‌شان در کپری می‌گذرد رها شده در کنجی از یک روستای خشک و فراموش‌شده. شوق دخترانگی می‌گوید لباس زیبا بپوش، موهایت را بباف یا شانه بزن و کفشی بپوش که پاهایت ناسور و بدگل نشود اما رقیه سال‌هاست که با این شوق بیگانه است. انگار چیزی در دل او مرده است. باید کور بود که این را از چشمان گودافتاده دخترک وقتی نگاهش را بی‌رغبت و راکد به لنز دوربین می‌اندازد، نتوان فهمید. روسری رنگین و چرک‌گرفته رقیه با گرهی نافرم، قصه تلخ سرخی صورت و سیلی است. مگس، مزاحم صورت رقیه است اما حتی حوصله‌ای برای پس‌زدنش نیست. تن‌پوش رقیه اگر سالم و تمیز بود، حتما دل‌ها می‌برد اما هجوم فقر به تار و پود این بالاپوش، دل را می‌برد به پس‌کوچه‌های تاریکِ نداری. در نگاه اول، بی برو برگرد می‌گویی عقب‌مانده است اما دقیق که می‌شوی می‌بینی این چشم و دست ماست که از دیدن و یاری او عقب مانده است. رقیه تمام لحظه‌های کودکی را عقب ایستاده است تا کسی بر بدن نحیف و صورت لاغر و پوست آفتاب‌سوخته و چشمان بی‌روح و پاهای کبره‌بسته یا سیاه از سرمازدگی‌اش ترحمی نکند. او خوب می‌داند که آه و افسوس، نه برای تنش لباس می‌شود و نه برای شکمش نان. لبه‌دوزی‌ها‌ و تزئین ترمه‌شکل این تن‌پوش پاره بر هر لباس دیگری بود روی دست می‌بردندش اما این زیبایی و تجمل بر پیکره رقیه‌ کوچک، زار که سهل است، ضجه می‌زند. رقیه با همین لباس به مدرسه می‌رود و کنار هم‌کلاسی‌ها و هم‌روستایی‌هایش می‌نشیند؛ دختران و پسرانی که آنها هم گرچه گندمزار زندگی‌شان را رقصی با باد نیست اما دست‌کم لباس سالمی دارند. همپای این روزهای رقیه، همین دمپایی‌های پاره و کهنه است که دارند تمام تلاششان را می‌کنند پوست کف پای دخترک روی ریگ و خاک و خار روستا، چاک‌چاک نشود و بیشتر از این کاری از دستشان نمی‌آید. دخترک، بچه روستای سیدآباد است؛ حوالی بخش گافر و پاراموند شهرستان بشاگرد، استان هرمزگان. بشاگرد نه شهری مرزی است و نه متعلق به جایی دیگر. این شهر درست نزدیک همانجایی است که بار تمام غرور و افتخار و غیرت ایرانی ما را با تاکید بر «ابدی» و «همیشگی» بودنش به دوش می‌کشد؛ خلیج فارس. اما سهم رقیه‌ از زلال نیلگون خلیج فارس، تنها رنگ نیلی بالاپوشی سخت مندرس است. و حالا عید است. گاهِ نو شدن. کودکان خوشبخت این سرزمین، وقتی کفش‌های نو و لباس‌های رنگین اتوکشیده‌شان را می‌پوشند، احساس می‌کنند تمام دنیا ایستاده و به آنان چشم دوخته است. ته دلشان قند آب می‌شود. وقتی از تماشای ذوق کودکانمان خوب لذت بردیم، بد نیست یادمان بیفتد که «رقیه»ها هیچ تجربه‌ای از غنج‌رفتن دلشان بابت پوشیدن لباس نو ندارند. شاید بتوانیم این حس خوب را به آنان هدیه کنیم.

روسری رنگین رقیه با گرهی نافرم، قصه سرخی صورت و سیلی است



همپای این روزهای رقیه، همین دمپایی‌های پاره و کهنه است



رقیه با همین لباس به مدرسه می‌رود و کنار هم‌کلاسی‌هایش می‌نشیند

ایسنا - حسام‌الدین قاموس مقدم انتهای پیام
کد خبرنگار:







این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ایسنا]
[مشاهده در: www.isna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 14]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن