واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: قرار بود آداب کوزه شکستن، قاشقزنی، فال گوش ایستادن، آجیل تخس کردن و حافظخوانی باشد، اما شد مراسم ترکاندن نارنجک و انواع ترقههای سیگاری و گرگی و سیلور و آتش زدن درختها با چاشنی نالههای کشدار آمبولانس هایی که آدمهای جزغاله شده را با گوشت و پوست آویزان به بیمارستان میرسانند. قرار بود جشن باستانی ـ مردمی باشد، شد جنگ بر سر هیچ؛ قرار بود چهارشنبه سوری باشد، شد چهارشنبهسوزی.
قرارها به هم خوردند، تقویمها عوض شدند، سالها گذشتند و سور چهارشنبه آخر سال، سوگ آخرین چهارشنبه تقویم شد. تلختر اما این است که دیگر همهمان، خشونت و خشم پنهان پشت نقاب چهرههای خندان چهارشنبهسوریهای اخیر را به رسمیت شناختهایم تا آنجا که حتی چندروزی است شرکتهای بیمهای به مردم پیامک میدهند که تا چهارشنبه ترسناک نیامده، پولی بدهند و در برابر خسارت های جانی و مالی مراسم مضحک آخر سالمان بیمه شوند؛ پلیس و آتشنشانی و اورژانس هم گوش بزنگ و آمادهاند و تنور هشدارشان گرم است تا مردم بدانند فرزندانشان مواد منفجره را کجا جاساز میکنند، با سوختگیهای این به اصطلاح جشن، باید چه کنند و چطور در خیابان وقت آتش باران، پناه بگیرند که زنده بمانند. حالا دیگر در خاطر برخی، چیزی از ایرانیان باستان و آداب گرامی داشتن چهارشنبهشان باقی نمانده، هرچه هست فقط ترس، تنفر و ناامنی است، اما خیلیها هم مثل هنرمندان و فعالان اجتماعی و ایران دوستها بنا ندارند به هر افتضاح شرمآوری عادت کنند، نمیخواهند مرده ریگشان برای نسلهای بعد، کابوس چهارشنبهسوزی باشد، نمیخواهند انگ خشونتگرایی به ایرانیها بخورد و انگشتنمای مردم دنیا شویم، به همین خاطر است که از مبارزه علیه توحش و خشونت چهارشنبه سوزی دست برنداشتهاند و چند هفتهای است که با روشهای مختلف توی گوش هموطنانشان میخوانند که چهارشنبه سوری را برگردانند و به چهارشنبهسوزی، نه بگویند. ابزارشان هم رسانههای رسمیاند و هم شبکههای اجتماعی مجازی و امیدشان این است که همفکرهایشان، از سکوت دست بردارند و خبر را آنقدر دست به دست کنند که دیگر صدای هیچ انفجاری تن مردم را نلرزاند و آمار سوختههای چهارشنبه آخر سال به صفر برسد. آنها عزمشان را جزم کردهاند برای تغییر و زنده کردن چهارشنبهسوریهای شیرین قدیم اما این مبارزه، دستتنها ممکن نیست، چراکه از منظر روانشناسی اجتماعی، اگر جایگزینی برای سرگرمی نداشته باشیم، محال است بتوانیم آن را از مردم بگیریم و از فرهنگ عمومی حذفش کنیم، حتی اگر عادتی ناهنجار و نوخواسته باشد مثل چهارشنبه سوزیهای هولناک این سالها. به همین خاطر است که منتقدان چهارشنبهسوزی، چشم انتظار ماندهاند به این امید که مسئولان اداره شهر، چهارشنبه سوریهای عزیز قدیم را زنده کنند مثل مسئولان استان یزد که سال پیش، رسم بوتهافروزی چهارشنبه آخر سال را در حضور هزاران نفر، باشکوه و آرام و امن بهجا آوردند و دیگر کسی دلش نخواست شیرینی آن جشن خودمانی را با ترکاندن نارنجک دستی و آتش زدن درختها و مردم تلخ کند. اگر شما هم طرف ما هستید، همراه مسئولان و مردمی که دلشان میخواهد چهارشنبه سوریهای شیرینشان برگردد، «نه» محکمتان را علیه چهارشنبهسوزی به گوش بقیه برسانید تا این بار به جای آن که ما و شما و باقی شهروندان عادی در خانه بمانیم، آنها که دلشان را برای آتشافروزی صابون زدهاند و قصد دارند بسوزند و بسوزانند، در خانههایشان بمانند و بعد، همه در کنار هم، آخرین چهارشنبهمان را بدون کشته و زخمی، جشن بگیریم. مریم یوشیزاده - دبیر گروه جامعه
سه شنبه 25 اسفند 1394 ساعت 08:07
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 9]