تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 12 مهر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):زبان مؤمن در پس دل اوست، هرگاه بخواهد سخن بگويد درباره آن مى‏انديشد و سپس آن را...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820103653




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

انتشار کتاب‌هایی از ناتاشا امیری و حسین یعقوبی


واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: دوشنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۴ - ۱۰:۳۵




1457332690211_17.jpg

رمان «مرده‌ها در راه‌اند» نوشته ناتاشا امیری و مجموعه داستان «اتفاق ممنوع نیست» نوشته حسین یعقوبی منتشر شد. به گزارش خبرنگار ادبیات و کتاب ایسنا، رمان «مرده‌ها در راه‌اند» به قلم ناتاشا امیری در 360 صفحه با شمارگان 1650 نسخه و قیمت 18000 تومان در انتشارات ققنوس منتشر شده است. بخشی از متن کتاب که در پشت جلد آمده است: «نریمان به عکس سیاه و سفید دختری جوان خیره شد؛ ابروهای پیوسته کمانی، چشم‌های بادامی درشت، پیراهن سفید، موهای تاب‌دار تا کمر... به نظرش آشنا می‌آمد اما به یاد نمی‌آورد او را کجا دیده است. مهوش گفت افسون موجوداتی را می‌دید که دیگران نمی‌دیدند: «دیوونه‌ها دیو می‌بینن و مجنون‌ها جن.» چشمک زد: «شاه‌بانو می‌گه بلبل هفت تا بچه می‌آره، یکی بلبل می‌شه!» اسکندر خندید: «البت شما اون بلبله هستین!» نریمان گره کراواتش را شل کرد و با خود گفت زن چیزی دارد که از اعتراف به آن می‌ترسد، هر چند به درستی نمی‌داند چیست. زیباتر بودن در برابر زنان دیگر مغرورش می‌کرد و در حسادت نیاز به تحریک کمی داشت: «ولی بلبل‌ها با بالا رفتن سن اژدها می‌شن.»



*** مجموعه داستان «اتفاق ممنوع نیست» به قلم حسین یعقوبی در 158 صفحه با شمارگان 990 نسخه و قیمت 9000 تومان در انتشارات هیلا به بازار آمده است. این کتاب با این داستان‌ها همراه است: سرآغاز: داستان‌ بلند و قصه‌های کوتاه، شیطان شاعر، در ستایش عشق... منهای بعدازظهرها، زرد چرب خنک: رویا خماری، دختری با چهره گرد: داستانی با پایان خوش، پاک‌شده، افسانه ... با رایحه بوگیر، ملک غضنفر و دی‌جی سقنقور، در پایان یک روز معمولی جهنمی، تسخیرشده، پیشه خانوادگی ما، درونی و نزدیک، منظومه عشق‌های حیوانی، سرانجام. از متن کتاب: «مجتبی پانزده سالش بود که عاشق دخترخاله نرگسش شد. خیلی ساده لبه پنجره نشسته بود و داشت بیرون را نگاه می‌کرد که دید دختری که روسری قشنگی سرش است دارد می‌آید طرف خانه‌شان. مجتبی چشم‌هایش ضعیف بود و دوست نداشت عینک بزند، برای همین با تنگ کردن چشم‌هایش فقط متوجه شد که نرگش صورت گردی دارد و عاشق شد. اول کتاب‌هایش نوشت: عشق یعنی یک صورت گرد.»

کتاب

انتهای پیام
کد خبرنگار:







این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ایسنا]
[مشاهده در: www.isna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 106]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن