واضح آرشیو وب فارسی:مهر:
نوروزبایرامی مژده خوش آمدن بهار/ زنجانیهابه استقبال نوروزمیروند
شناسهٔ خبر: 3578894 - شنبه ۲۲ اسفند ۱۳۹۴ - ۱۷:۰۰
استانها > زنجان
زنجان- بوی نوروز که در مشام شهر می پیچد، شهر جان دوباره می گیرد، مردم پویا تر از همیشه به استقبال ایامی نو می روند با امیدها و آرزوهای زیبا. خبرگزاری مهر-گروه استانها: صدای پای بهار که می آید جنبشی در خانه های مردم زنجان بپا می شود یک ماه مانده به نوروز گردگیری ها، خریدها، تغییر دکوراسیون، نقاشی و بنایی به بهانه نو شدن همزاد مردم می شود.
آقایان دست در جیب و بانوان دست به کار می شوند تا روزهای نو خود را نونوار کنند. ۱۰ روز مانده به نوروز سبزه گذاشتن ها آغاز می شود و همه به یمن سبزه با سلیقه خود از دانه های گندم، عدس، ماش و کنجد که همگی نمادی از برکت و روزی است سبزه های را می گذارند یکی سبزه کوز ای، دیگری عروسکی و یکی دیگر سنبل. پیش از چهارشنبه سوری عیدی دادن شروع می شود و معمولا شب چهارشنبه سوری دقیقه نود است برای عیدی دادن، معمولا خانواده های عروس و داماد برای نو عروس ها عیدی می برند، برادرها برای خواهر ها و هر یک از اعضای خانواده به تناسب وسع خود برای اقوام هدیه ای تهیه می کند. خنچه های عیدی عروس همراه با هفت سین راهی خانه نوعروس ها می شود و در ازای عیدی ها که روانه خانه بزرگتر ها می شود "پای دیبی" جایگزین می گردد یعنی ته بقچه یا سینی ای که عیدی داده شده عیدی گیرنده هدیه می گذارد و همانجا جبران می کند مهربانی طرف مقابل را. شب چهارشنبه سوری هم فرصتی برای دورهم جمع شدن است، شبی مثل یلدا شبی مثل عید قربان و ... سبزی پلو با ماهی، شش انداز، شکلات و آجیل و شیرینی هم خوراکی های این شب است که البته "شش انداز" غذای مخصوص زنجانی هاست برای چهارشنبه سوری و "زردی من برای تو، سرخی تو برای من" گفتار مردم است هنگامه پریدن از روی شعله های آتش. آهسته آهسته که امسال به سال جدید گره می خورد مردم با شور و شوق بیشتری تلاش می کنند و در نو کردن نوروز از هم پیشی می گیرند.
پیش از تحویل سال هم طبق روال معمول گرد هم می آیند و با چیدن هفت سین ،خواندن ذکر و دل سپردن به قرآن کام خود را در "بایرام" شیرین می کنند. تخم مرغ های رنگی، هفت سین های جور واجور،سماق و سرکه و سمنو،ساعت و سنجد و سبزه ، بر روی ترمه های دست دوز بانوان زنجانی، در کنار آینه شمعدان ملیله زنجان اصالت سفره های ایرانی را هویدا می کند. «بایرام» بزرگترین و شکوهمندترین جشن زنجانی ها است نوروز یا به زبان محلی «بایرام» بزرگترین و شکوهمندترین جشن ایرانیان است که از هزاران سال پیش در نخستین روز سال نو با آئینهای ویژه و با شکوه بسیار در گستره ایرانزمین برگزار میشود. چهارشنبهسوری، خانهتکانی، سبزهعید، چیده شدن هفتسین، خرید لباس نو و آداب دیدوبازدید نوروزی از باشکوهترین و زیباترین آداب و رسوم ما ایرانیان از استقبال در سال نو است. استاد ذبیحاله محمدی محقق و پژوهشگر در فرهنگ عامه با نگاهی مختصر به مراسم و جشنهای نوروزی در زنجان، میگوید: «شرکت در جشنهای نوروز که رفتن به استقبال بهار و سال نو است، در زنجان نیز همانند بسیاری از شهرهای ایران از اسفندماه آغاز میشود و با توجه به باستانی بودن شهر زنجان که تاریخ بنای آن به سالهای سده سوم پیش از میلاد برمیگردد، تداوم این سنتها در آن امری بدیهی است». وی میگوید: از اواسط اسفندماه پیامآوران نوروزی که در اصطلاح محلی «نارنارکه» نامیده میشدند و از مطربان و خنیاگران محلی بودند با لباسهای رنگین قرمز و ملیلهدوزی شده و نیز کلاههای بلند و منگولهدار و گویهای برنجی، در حالیکه خلخال و دستبندهای رنگ شده بهدست داشتند با دامنهای چیندار خود در کوی و برزن پدیدار میشدند و در حالیکه یکی «دایره زنگی» و دیگری «تنبک» را با یک ریتم خاص همنوای ترانههای خود میکردند، با ساز و آواز در برابر هر خانه لحظهای درنگ کرده و با اخذ هدیهای بهعنوان «بایراملیق» به راه خود ادامه میدادند نارنارکیها که کوچههای شهر و کودکان را از شادی و شعف سرشار میکردند با نوا و آوازی دلنشین میخواندند. در ساعات تحویل سال همه افراد خانواده بر سر سفره هفتسین مینشینند و در این لحظه زیبا و به یادماندنی، بزرگ خانواده آیاتی از قرآن را تلاوت کرده و اعضای دیگر با لباسهایی نو و تمیز بر سر سفره حاضر میشوند و بعد از پایان دیدوبازدید نوروزی، پدر خانواده سکه و یا قطعات نو و تازه اسکناس را که قبلا در میان قرآن جای گرفته و متبرک شده است و «سفته» نامیده میشود، به همه افراد خانواده داده و آنان با نقل و شیرینی دهان خود را شیرین میکنند.
استاد شاهمحمدی میگوید: آماده کردن سفره هفتسین از جمله مراسمهای حتمی خانوادههای زنجانی است و قرآنمجید اولین چیزی است که سفره را با آن میآرایند و در برابر قرآن، آیینه، شمعدان و با شمعهای روشن کاسه بلوری با آب زلال که ماهیهای قرمز رنگ در آن شناورند، گلهای رنگی و «گورتمه» که در خانه رویانیده شده و نیز بشقابهای کوچکی که هر یک حتما یک سین» را با خود دارند در سفره جای میگیرند که رویاندن «گورتمه» نمادی از نظر فرشتگان بر آن دانههاست که یادگاری از فرهنگ ایرانیان باستان است. رنگ سبز در فرهنگ ایران قدیم جنبه تقدس و معنویت داشته است و آنان پنج روز پیش از نوروز به رویاندن دانههای مختلف اهتمام ورزیده و خوب روییدن هریک از دانهها را به فال نیک میگرفتند و عقیده داشتند آن سال فرشتگان به آن دانهها نظری مساعدت دارند. استاد در ادامه صحبتهایش درباره چگونگی دیدوبازدید عید در زنجان، میگوید: «دیدارهای عید لحظاتی پس از سال نو آغاز میشود که دیدار بزرگان و روحانیان شهر و روستا و کسانی که سال قبل عزیزی را از دست دادهاند، بهنام «اول بایرام» در بین مردم مرسوم و ضروری است و نیز عقیده بر این است که افراد خوشقدم بهعنوان اولین مهمان وارد خانه شوند که در مراسم دیدوبازدید دادن سفته از جانب بزرگترها به کوچکترها بهعنوان یادگاری، از زمانهای قدیم مرسوم بوده است.» شامحمدی با اشاره به «چهل یاسین» آنرا از مراسم بسیار جالب زنجانیها ارزیابی میکند که با تقدس و تبرک همراه است و طی آن مردم متدین شهر هنگام تحویل سال در مساجد گردهم آمده و سالنو را با تلاوت قرآن آغاز میکند. افراد خوشقدم بهعنوان اولین مهمان وارد خانه می شوند از مراسم زیبای زنجانیهای در عید نوروز میتوان به «عیدیعروس»، «شالآتما»، «چهلیاسین»، «ششانداز»، «فالگوش»، «بختآچماق» فرستادن عیدی یا «بایراملیق» به خانواده عروس از مراسم حتمی زنجانیهاست و این هدیه مجموعهای از شیرینی، کلهقند، گورتمه، مقداری طلاجات، قطعات پارچه و هدایای دیگری تحت عنوان «خلعت» است که همراه با آیینه و گل و چراغ بر روی خوانچه قرار گرفته و با بستن توری بر روی آن به منزل عروس فرستاده میشود. «ششانداز» که معمولا در شب چهارشنبهسوری برای شام تهیه میشود، مخلوطی از تخممرغ، خرما و روغن است که در بیشتر خانوادهها معمول بوده و همراه غذای شب عید صرف میشود. «شالآتما» یا شال سالاماق که مرحوم شهریار در منظومه بلند حیدربابا از آن یاد کرده، از جمله مراسمی است که تقریبا در تمام شهرهای آذربایجان از جمله زنجان معمول بوده است. استاد شاهمحمدی در این زمینه میگوید: از قدیمیترین مراسمها که امروزه هم تا حدودی اجرا میشود، انداختن شال است؛ بدینترتیب که نوجوانان و جوانان در خانه، شال یا دستمالی را به طرف بزرگ خانواده میاندازند و به ترکی از وی میخواهند که «شال» وی را ببندد و بزرگ خانواده هدیهای از پول و سکه در شال پیچیده و میگوید: «چک ا... مطلبین ورسین» یعنی «شال و دستمال خود را بگیر که خدا به آرزویت برساند.» عید نوروز یک مراسم دینی در ایران قدیم بوده است «عید نوروز یک مراسم دینی در ایران قدیم بوده است، زیرا ماه فرودین که ما امروزه آنرا فروردین میگوییم در ریشه قدیمی اوستا به معنای «ماه ارواح» آمده است. دکتر هشترودی استاد ادبیات درباره تاویل نوروز در فرهنگ ایران باستان، میگوید: ایرانیان قدیم معتقد بودند که ارواح را باید محترم داشت و از دعای خیر آنان استفاده کرد.
استاد هشترودی می افزاید: بدینمنظور آغازین روزهای سال را به ارواح اختصاص دادهاند و از آنجا که روح، سالی یکبار از عالم و بالا به عالم فرودین میآید و در خانه و دودمان خویش ساکن میشود، بر صاحبخانه واجب است کارهایی را انجام دهد که از آن جمله «خانهتکانی» و پاک کردن خانه از پلیدیها و آلودگیها بوده است. آنان با دور کردن ناپاکیها، خانه را با گل و سبزه میآراستند و غذاهای لذیذ و شیرین مهیا میکردند تا روح را خوشآیند باشد. وی ادامه می دهد: فرزندان را لباس نو پوشانده و خود نیز جامعه نو و تمیز بر تن میکردند و اگر احیانا کدورتی در بین بود کنار میگذاشتند، زیرا اگر روح میآمد و میدید که خانه تمیز نیست و دشمنی بین اهل آن حاکم است، از ورود به خانه امتناع میکرد و برمیگشت و میرفت، اما اگر خانه تمیز و آباد و آراسته بوده و انسانها با شادی از او استقبال میکردند، داخل شده و ۱۲ روز تمام از اول تا ۱۲ فروردین را در آن، جای میگرفت که در این موقع آشنایان و خویشان برای دیدن روح و تهنیت وی به زیارت صاحبان خانه میشتافتند و در واقع این دیدوبازدید برای اموات و مردگان بوده است که ما امروزه آنرا حق زندگان میدانیم.» استاد هشترودی در ادامه میگوید: «موقعی که روز دوازدهم به پایان میرسید، روز وداع و دوری نزدیک میشد، روزی که روح باید به عالم بالا عروج کرده و فرزندان خود را ترک کند و چون ترجیح میداد از منزهات و پاکیها بالا رود، مردم برای بدرقه وی به بوستانها و گلستانها میرفتند، جاهایی که تپه ماهورها سرسبز و خرم بوده است و ما امروزه این مراسم روز سیزدهم را که در واقع بدرقه روح است، به شادی و خوشگذرانی سپری میکنیم و دلخوشیم که سیزده را درمیکنیم، آب به روی هم میپاشیم و سبزهها را به نیت بختگشایی گره میزنیم، در حالیکه چنین نیست و در واقع پاشیدن آب بهدنبال مرده و بدرقه وی بوده است که با گرهزدن سبزه عهد میکردند که زندگان مردگان، را فراموش نکنند و برای آنان احسان و دعای خیر کنند و همینطور مردگان نیز زندگان را فراموش نکرده و برای آنان دعای خیر و طلب آمرزش کنند و با این کار مراسم نوروز خاتمه پیدا میکرد.»
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 62]