تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
سه برند برتر کلید و پریز خارجی، لگراند، ویکو و اشنایدر
مراحل قانونی انحصار وراثت در یک نگاه: از کجا شروع کنیم؟
چگونه برای دریافت ویزای ایران اقدام کنیم؟ مدارک لازم و نکات کاربردی
راهنمای خرید یو پی اس برای مراکز درمانی و بیمارستانی مطابق الزامات قانونی
آیا طلاق توافقی نیاز به وکیل دارد؟
چگونه ویزای آفریقای جنوبی را به آسانی دریافت کنیم؟ راهنمای قدم به قدم
همه چیز درباره ویزای آلمان و مراحل دریافت آن
چرا پاسارگاد به عنوان یکی از مهم‌ترین آثار تاریخی ایران شناخته می‌شود؟
خرید انواع خودکار و روان نویس شیک و ارزان
خرید انواع خودکار و روان نویس شیک و ارزان
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1819792653
خوش استقبال و بد بدرقه
واضح آرشیو وب فارسی:فرهیختگان: بی تا یاری یک سال از به دست گرفتن باگت رهبری ارکسترسمفونیک تهران توسط علی رهبری می گذرد، یک سالی که اگر تنها بخواهیم یک رویداد موسیقایی را در آن بررسی کنیم پس از مسائل خانه موسیقی مهم ترین مساله در بین اهالی موسیقی است. حضور غیرمترقبه با حمایت های فوق العاده 20 روزی به پایان سال 93 باقی مانده بود که خبر حضور علی رهبری در ارکستر منحل شده سمفونیک تهران پیچید و بلافاصله در 13 اسفند با حضور مدیر وقت دفتر موسیقی، پیروز ارجمند، علی رهبری، مدیر هنری و رهبر ارکستر و بهرام جمالی مدیرعامل بنیاد رودکی نشست خبری احیای ارکسترسمفونیک تهران به دست علی رهبری برگزار شد. خبری که برای جامعه موسیقی اتفاقی خجسته و میمون بود چراکه علی رهبری بزرگ ترین و بلندآوازه ترین رهبر ارکستر ایرانی بود که علی رغم همه شایستگی ها 10 سال قبل تر مانع کار او شده بودند و دیگر او عطای کار برای مردم کشورش را به لقای آن بخشیده بود و مشغول رهبری ارکسترهای بزرگ سراسر دنیا بود. پذیرش تمام شرایط مدیر هنری اما خبر حضور این رهبر بین المللی و قبول تمامی شروط او برای بازگشتن به ایران و قبول رهبری ارکستر سمفونیک تهران و مدیریت هنری آن بیشتر از آنکه برای دولتی که وعده انتخاباتی اش احیای ارکستر سمفونیک تهران بود خوش باشد بر مذاق کارشناسان و موزیسین های حرفه ای خوش آمد که بالاخره در ایران به کار ریشه ای پرداخته خواهد شد. چراکه رهبری چند دهه تجربه راه اندازی و رهبری ارکسترهای بزرگی در دنیا را داشت و در کیفیت و سطح ارکسترهای بزرگ دنیا برای جوانان هموطن خود ارکستر ترتیب داده بود. در این نشست مدیر دفتر موسیقی تاکید کرد: «تمام اتفاقاتی که از این به بعد در ارکسترسمفونیک تهران می افتد با مسئولیت علی رهبری است.» مدیرعامل بنیاد رودکی نیز گفت مسائل مالی ارکستر را حل می کند. آن روز بهرام جمالی مدیر بنیاد رودکی با اشاره به حضور علی رهبری در ارکستر سمفونیک تهران گفت: «ما با برنامه ای جامع و کامل از سوی علی رهبری مواجه شدیم. بنیاد رودکی موظف است که از برنامه های علی رهبری پشتیبانی کند تا همه آنها به مرحله اجرا برسند.» او درباره نحوه پشتیبانی گفت: «از همان ابتدا برنامه این بود که هزینه های ارکستر به طور کامل بر دوش دولت نباشد. بنابراین مسئولیت اداره ارکستر ها به بنیاد رودکی داده شد. این بنیاد از نظر قانونی می تواند وارد مسائل اقتصادی شود و برای اداره ارکستر ها به درآمدزایی بپردازد.» اقتدار در برنامه ریزی روز 25 اسفندماه 93 اولین اجرای ارکستر سمفونیک تهران به رهبری علی رهبری با اجرای سمفونی 9 بتهوون در میان مسئولان دولتی و علاقه مندان رقم خورد و بلافاصله در روز بعد یعنی 26 اسفند علی رهبری برنامه سال آینده خود را در نشست خبری اعلام کرد. شش ماه اول سال 94 برنامه علی رهبری ارتقای کیفی نوازندگان و سطح کیفی ارکستر در کوتاه ترین زمان ممکن بود. او به گونه ای برنامه ریزی کرده بود که هر سه هفته ارکسترسمفونیک برنامه ای در دو اجرا برگزار کند و در هر اجرا گوشه ای از این ارتقای کیفی را به معرض دید همگان برساند. کرشندوی رشد کیفی و اولین مشکلات مالی سرازیر شدن موج تحسین ها نسبت به پیشرفت ارکسترسمفونیک تهران و دقت عمل و مدیریت بالای علی رهبری در تمرین ها و ایستادگی در برابر حواشی باعث شد که او اقتدار خود را بیش از پیش به اثبات برساند و این همان مساله ای بود که به مذاق خیلی ها خوش نمی آمد. چالش دوم اما زمانی شروع شد که علی رهبری پی برد مدیران به رغم وعده های داده شده برای ارکسترسمفونیک بودجه لازم برای بستن قرارداد با نوازندگان را ندارند و ضمنا می خواهند ارکستر ملی را نیز که آن هم ارکستر سمفونیکی است که قطعات ملی را می نوازد راه اندازی کنند. یعنی بودجه برای ارکستر اصلی کشور نبود و ارکستر دیگری هم با همین ترکیب در زیرمجموعه دولت اضافه می شد که مشکلات بودجه و سالن تمرین ارکسترسمفونیک را تشدید می کرد. ارکسترسمفونیک ملی ایران پیشنهادی نپذیرفتنی علی رهبری برای حل مشکلات مالی و فضای تمرین، «ارکسترسمفونیک ملی ایران» را به جای ارکستر سمفونیک تهران و ارکستر ملی مطرح کرد اما از آنجا که مدیران ارشاد قول و قرارهایی با فرهاد فخرالدینی گذاشته بودند این راهکار راهی به جایی نبرد و مجبور به راه اندازی ارکستر ملی شدند. ارکستری که هر چند در طول یک سال گذشته بر وجود آن اصرار شد روزبه روز بی کیفیتی و ناتوانی آن بیشتر مشخص شد اما مدیران ارشاد آن را همچنان چون کودکی عاجز از راه رفتن بر دوش کشیدند و تحمل کردند. هر چند در حق نوازندگان هر دو ارکستر و هر دو رهبر از نظر وعده های مالی اجحاف شد. چراکه این بار قرار بود هیچ نوازنده ای بدون قرارداد در ارکستر حاضر نباشد و همچنین پرداخت حقوق اعضای ارکستر به تعویق نیفتد که این گونه نشد. آوازه ارکستر ایران و رهبرش اما اعضای ارکستر سمفونیک تهران روزبه روز به علت داشتن رهبر ارکستر در سطح جهانی بر توانایی های خود افزودند و سربلند از روزهای دوره شش ماهه اول بیرون آمدند و نشان دادند که ارکستر سمفونیک تهران نیز می تواند خود را همچون ارکستر های جهانی مطرح کند. البته آوازه علی رهبری نگاه ها را به سمت تهران معطوف کرده بود. این گونه بود که از سوی مراکز جهانی هنری، ارکستر سمفونیک تهران به رهبری علی رهبری برای اجرا دعوت شد و در اولین قدم در روزهای خوش توافق هسته ای، ارکسترفیلارمونیک چین با همه اعضا به ایران آمد و در دو شب با دو رپرتوار مختلف همراه ارکسترسمفونیک تهران به اجرای برنامه های متنوع پرداختند. چراکه ارکستر دیگر توان عرض اندام در برابر خارجی ها را داشت و قرار شد که برای اجرا ارکستر ما نیز به چین برود. مسائل مالی موزیسین های خارجی میهمان تمام این برنامه ها با مدیریت علی رهبری به گونه ای رقم خورده بود که خارج از توان مالی و اداری بنیاد رودکی نباشد. یعنی زمانی که چندین تکنواز و رهبر ارکستر میهمان به ایران آمدند به واسطه اعتبار علی رهبری دستمزدهای خود را نگرفتند و برحسب رفاقت و آشنایی با استاد بلندآوازه کشورمان سعی کردند اجرای خوبی را درخور شایستگی علی رهبری انجام بدهند و دستمزد زیادی نخواهند، چراکه در جایگاه خود رقم های مشخص و بالایی دارند اما ایران برای آنها یک استثنا بود. مساله ای که خود علی رهبری نیز در دستمزدهایش رعایت کرده بود بلکه ارکستر پا بگیرد و در میان راه حاشیه سازی نشود. آغاز اختلاف در برنامه های مهر تا مهر شهریور 94 طبق تقویم جهانی ارکستر به تعطیلات رفت و در اولین نشست خبری مهر تا مهر ارکسترسمفونیک تهران مهم ترین اتفاق ارکسترداری در ایران یعنی اعلام برنامه های یک سال آینده ارکستر رقم خورد. در این نشست خبری مشخص شد که ارکسترسمفونیک قصد دارد قطعات موزیسین های ایرانی را نیز برای موسسه ناکسوس ضبط و در ایران اجرا کند همچنانکه از رهبران مطرح برای رهبری میهمان ارکستر تهران دعوت کرده، تکنوازهای حرفه ای نیز به ایران می آیند و به خواسته رهبری بدون هیچ هزینه مالی مسترکلاس برگزار می کنند. ضبط آلبوم ها بدون رانت به هیچ آهنگسازی مساله ضبط آلبوم های موزیسین های ایرانی آغاز حواشی در زیرپوست جامعه موسیقی را سبب شد. مدیران مایل بودند که ابتدا از آهنگسازان مورد تمایل آنها ضبط قطعات صورت بگیرد و به نوعی رانتی برای آنان قائل شوند که رهبری نپذیرفت و ترجیح داد با شیوه قرعه کشی متمدنانه و مصلحانه رفتار کند که به مذاق کسانی که قائل به یارکشی در همه امور هستند، خوش نیامد، چراکه علی رهبری در این مدت نشان داده بود تنها برای او حرفه ای بودن ملاک تایید است و نه رفاقت های قدیمی. ضمنا او برای تمام بودجه ای که باید برای ارکستر خرج شود برنامه ریزی کرده بود که مدیران بنیاد علاقه مند آن نبودند. بنیاد رودکی پس کشید تا اینجای کار مدیران بنیاد رودکی حرف های علی رهبری را سریعا اجابت می کردند اما پس از این ماجراها بود که اختلاف ها بروز کرد و کنسرت های ارکستر سمفونیک تهران آن هم برای رهبران میهمان خارجی به هم خورد و بنیاد رودکی آنچنانکه شایسته بود برای برهم نخوردن آنها اقدامی نکرد. تا اینکه علی رهبری در آبان ماه نامه ای را به رئیس جمهور نوشت که با این روش نمی توان ارکسترداری کرد چراکه در برنامه های جدید مهر تا مهر بنیاد رودکی حتی قراردادی با نوازندگان ارکستر نبسته است و البته تا آخر سال نیز چنین نکرد و حتی از تبلیغات برای ارکستر خودداری کرد تا ارکستر بنام نشود. برادران پورناظری در همه جا بعد از این ماجراها اما ردپای برادران پورناظری در بنیاد رودکی هم دیده شد که در جشنواره موسیقی فجر قوی تر نشان دادند که از مخالفان علی رهبری هستند چراکه رهبری یا شهرت و اعتبارش یک تنه چند ده نفر موزیسین خارجی را به ایران آورده و نشان داده بود با هزینه های پایین هم می توان کارهای ماندگاری کرد. چند رهبر با درجات کیفی نامشخص اما بازهم مسائل حل نشده است و بنیاد رودکی مایل است امثال شهداد روحانی، لوریس چکناواریان یا منوچهر صهبایی را که از نظر علمی به مراتب درجات پایین تر کیفی و شهرت از علی رهبری دارند و حتی در رزومه های آنان موارد نامکشوف وجود دارد، به عنوان رهبر دائم به کار گیرد و این مساله ای است که با درجه و کیفیت هنری و سلیقه علی رهبری و اعضای ارکستر او نمی خواند. قول معاونت هنری هر چند برنامه اسفند ارکستر در 12و 13 اسفند از جانب بنیاد رودکی به دلایل نامشخص لغو شد اما علی رهبری را مجبور به صیانت از ارکستر خویش با استعفا کرد. باید دید معاونت محترم هنری در این یک هفته ای که قول داده است تا مشکلات حل شود چه خواهد کرد. امیدواریم او که به ارزش های هنری و علمی علی رهبری واقف است برای همیشه کاری کارستان کند.
شنبه ، ۱۵اسفند۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فرهیختگان]
[مشاهده در: www.farheekhtegan.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 30]
-
گوناگون
پربازدیدترینها