واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: با استادان موسيقي ايران
اشاره:
هارموني نگاه استادان موسيقي با كلامشان راز نفوذ در دلها بود و اخلاق و نوع آموزش آنها، پيوستگي خاصي داشت كه اگر به قهقرا بنگريم، ميتواند رهگشاي موسيقي امروز باشد.
هفته پيش قسمت نخست «با استادان موسيقي ايران» را از نظر گذرانديد و اين شماره كلام را به اضطرار مجال اندكمان به پايان ميبريم؛ وگرنه حكايت همچنان باقي است...
در ادامه سخن گفتن از موسيقي ايران، همچنين از بيان الممالك هم بايد نام برد كه سالها از محضر ميرزا عبدالله بهره برده بود. ژان دورينگ در مورد ميرزا عبدالله نوشته است: «برجستهترين اجراكننده سهتار، ميرزا عبدالله (متوفا 1298)، پسر علياكبر، و شاگرد پسرعموي خود آقا غلامحسين است. او رديف تار را براي سهتار تنظيم كرد و از توصيههاي يك نوازنده سهتار كه در رديف صاحبنظر بود و از او جز اسم سيد احمد، هيچ نمانده است بهره برد....»4
آقا حسينقلي بيشتر از آموزههاي برادر خود ميرزا عبدالله استفاده كرد.
او چون برادر مهتر، يادگيري را با كوشش و ممارست آغاز و به انجام رسانيد به طوري كه از استادان زمان خويش شد. او نيز مانند پدر و پسرعمويش آقا غلامحسين صاحب چنان مضرابهاي شمرده، پيوسته، قوي و ريزي بوده كه از دور گويي كمانچه مينوازند و آن هم نشأت گرفته از تمرين زياد و ممارست پيوسته او بود كه هميشه به شاگردانش هم متذكر بود.
پس از فوت اين بانوي هنرمند ميرزا زن ديگري اختيار كرد كه از او صاحب سه فرزند پسر شد: علياكبر، محمدحسن و عبدالحسين. محمدحسن در جواني درگذشت. عبدالحسين هم تحت تعليمات برادر مهترش حاج علياكبرخان شهنازي نوازندهاي مطلع و استاد گشت و چون به نواحي مرزهاي شمالي ايران از جمله قفقاز مسافرت داشت، با نوازندگان و شيوه و اسلوب نوازندگي آن دياران آشنا شده و تأثير گرفته و او هم ديري نپاييد كه بدرود حيات گفت و حاج علياكبرخان شهنازي ادامهدهنده مكتب پدر بود كه حقيقتاً كمتر كسي را ياراي نوازندگي با او بود.
صفحاتي از آقا حسينقلي باقي مانده كه از آن جملهاند: ماهور، شور، همايون، سهگاه، عراق و رهاب(مسيحي) همچنين، صفحاتي كه در سفر پاريس تنها نوازندگي كرده، از جمله: شور، همايون و مسيحي رهاب كه گويا اكنون موجود است. همچنين صفحه ماهوري با صداي سيداحمدخان. از نوازندگان همعصر او ميتوان به داوود شيرازي(تارنواز)، حاج سيدحسن(سهتار نواز)، جعفرخان(تارنواز) و مرادخان(كه در دربار ناصري بوده، تار ميزده است) اشاره كرد، ولي ميرزا بالاستحقاق شخص اول در هنر خود شناخته شد. ميرزا حسينقلي چهار سال زودتر از برادر بزرگتر وفات يافت (1294ش) و مدفنش در قبرستان چهارده معصوم در اطراف شهرري است.
گويند غم هجران برادر ميرزاعبدالله را خيلي ميآزرده و پيوسته از او ياد ميكرده است. و اما مجلس درس ميرزاحسينقلي. «روحالله خالقي» مينويسد: «مجلس درسش منظم بود و در تعليم ساز هر چند به شاگردان كممايه عصباني ميشد، ولي كمال دقت را به كار ميبست كه هنرجويان آهنگها را صحيح بنوازند، در رديف سبكي مخصوص داشت كه از روش برادرش پركارتر و در تنظيم آن ذوق بيشتري به كار رفته بود.»5 از شاگردان ميرزا حسينقلي هم ميتوان به: ارفع الملك گيلاني، درويشخان، كلنل علينقيخان وزيري، فخامالدوله بهزادي، يحيي حاتمي قوامالدولهاي، آقارضاخان، اسماعيل شيرازي، خليل فهيمي، يوسف فروتن و بسياري ديگر اشاره كرد.
همانطور كه عنوان شد ميرزا عبدالله شاگردانش را بيشتر بر تسلط بر رديف و نواختن سهتار تعليم ميداد تا نواختن تار، او وظيفة تعليم تار را به برادرش واگذار كرده بود.6
به هر حال هر چه از خدمات ارزشمند اين دو برادر گفته شود، باز هم كم است، زيرا كه در فضاي مشكل آن زمان و با وجود تمام ناملايمات روزگار، هيچگاه دست از تلاش و كوشش و ممارست برنداشته و تا آخرين لحظات عمر از قلمرو هنر و فرهنگ ايراني محافظت كردند.
پينوشتها:
4ـ همان ـ ص 82
5 ـ سرگذشت موسيقي ـ روحالله خالقي
6 ـ ميرزا عبدالله و آقا حسينقلي از اولين هنرمنداني بودند كه اقدام به تأسيس كلاس موسيقي نمودند.
پنجشنبه 23 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 274]