تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 12 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):فريب نماز و روزه مردم را نخوريد، زيرا آدمى گاه چنان به نماز و روزه خو مى كند كه اگر ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

کاشت پای مصنوعی

میز جلو مبلی

پراپ رابین سود

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1803786929




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

زندگی زنان کارتن خواب و معتاد چگونه است؟ +تصاویر


واضح آرشیو وب فارسی:الف: زندگی زنان کارتن خواب و معتاد چگونه است؟ +تصاویر

تاریخ انتشار : دوشنبه ۱۷ اسفند ۱۳۹۴ ساعت ۱۰:۰۶
ردپای ته سیگارها و سرنگ ها را می گیرم و خود را به صدایی که همگان را به نقطه ای از پارک کشانده می رسانم.به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان؛ سیگار، فندک، سرنگ، پایپ، خماری و پارکی در جنوب شهرتهران... اینجا همه همدیگر را می شناسند و با نگاه مشکوکی براندازم می کنند . جرأت را در دلم جمع میکنم و در پارک قدم می زنم. پارکی که واقعاً پارک نیست و پر است از چادرهایی که داخل آن زنان و مردان مصرف کننده هستند که یا خمارند یا نشئه و بی وقفه زندگیشان را دود می کنند. منتظرم تا لیلا ارشد بیاید. *ورود افراد سالم به این پارک ممنوع استردپای ته سیگارها و سرنگ ها را می گیرم و خود را به صدایی که همگان را به نقطه ای از پارک کشانده می رسانم. در چادری ۵ نفر دعوایشان شده و فحش و کتکی بود که نثار هم می کردند. خون از صورت یکی از آنها سرازیر است و کسی جرأت جدا کردن آنان را ندارد چرا که سرنگ وسیله دفاعیشان است و بیماری هپاتیت یا ایدز جاری در خونشان ...*ما حامی زنان و مادران نجات یافته هستیمنامش لیلا است، او هم تنهاست، او در کنار چند نفر از دوستان و هم مسلکانش با کم ترین حمایت ۱۰ سالی است که اینجا را اداره می کند و هر روز شاهد حضور زنان معتادی است که زندگی هر کدامشان تراژدی غم انگیزی را به دنبال دارد. از خانه خورشید برایم می گوید: این موسسه از سال ۱۳۸۵ تاکنون در منطقه ۱۲ شهرداری تهران واقع در خیابان شوش (دروازه غار) فعالیت خود را با هدف ارائه خدمات و کاهش آسیب های ناشی از اعتیاد برای زنان سوء مصرف کننده آغاز کرد. در زمستان ۱۳۹۳ با توجه به تجربیات، مشاوره های انجام شده و آگاهی از کاستی ها و نیازهای موجود بر آن شدیم تا گروه هدف را تغییر دهیم و حمایت ها را برای زنانی که قطع مصرف کرده اند و دارای فرزند هستند، متمرکز کنیم.*زنان بهبود یافته باید سالم بمانندزنان در حال بهبودی از سوء مصرف مواد و فرزندان خردسال و نوجوان آن ها محدودیت های بسیاری را تجربه می کنند و نیازمند دریافت حمایت های اجتماعی هستند تا سلامت خود را حفظ کنند.در میان گفتگو، زن جوانی به نام مینا چندباری برای انجام کاری به داخل اتاق آمد. ارشد می گوید: این خانم بهبودیافته این مرکز است و پسری به اسم رادین دارد اوایل هرازگاهی با ترس به اینجا می آمد و سریع فرار می کرد تا اینکه با جلب نظر وی از بازگشت مجدد به سوء مصرف موجب ترکش شدیم و سعی کردیم تا دوباره مادرش را راضی کنیم تا او را بپذیرد چرا که زنان دارای سابقه سوء مصرف عموماً از حمایت های خانواده و جامعه بی بهره اند، تبعیض را تجربه می کنند و نیاز به دریافت حمایتهایی دارند که در معرض بازگشت سوء مصرف قرار نگیرند. اگر بیماری اعتیاد را یک بیماری جسمی، روانی و اجتماعی بدانیم، درمان این بیماری رفتاری با نگاه حمایتی همه جانبه، سیستمی و انسانگرایانه می تواند نتیجه بخش باشد.*این مرکز مخالف ازدیاد اعتیاد استلیلا ارشد از اعماق وجود می کوشد تا زنان معتاد را به زندگی برگرداند و کورسویی از محبت را در دلشان روشن کند. اما عده ای بر این تصورند که با تأسیس این موسسه در این محله، اعتیاد افزایش پیدا کرده است. در صورتی که به گفته ارشد از زمانی که او در دهه ۵۰ دانشجوی مددکاری اجتماعی و در دهه ۷۰ عضو هیئت مدیره انجمن حمایت از حقوق کودکان بوده، اعتیاد نیز در این محله دیده می شد و افزایش آن دلیل بر وجود این مرکز نیست و ارائه برخی خدمات بدون برنامه ریزی و صرفاً دلسوزانه به معتادان سبب شده تا آنان از مکان های دیگر به پارک حقانی بیایند چرا که در این پارک هم سرویس بهداشتی است و هم حمام و هر شب به آن ها شام رایگان می دهند و این امر موجب شده تا تلاش این افراد برای اقدام به بهبودی کمتر شود و مشکلات دیگری بوجود آید، که برای حل مسئله و رفع آن نامه ای به شهردار منطقه ۱۲ نوشته ایم: 

داستان زندگی زنان کارتن خواب و معتاد

 
 
جواب به کنجکاوی در خصوص علت: تا زمانی که ما نگاهی همه جانبه به تجربیات و برنامه های سال های گذشته در کشورمان و تجربیات موفق سایر کشورها برای پیشگیری و درمان، نداشته باشیم و با برنامه ریزی و تبلیغات درست چاره اندیشی نکنیم، وضع به همین صورت است. 
 
از آذر سال 1393 که مرکز گذری درمان زنان مصرف کننده را تحویل دادیم و بر حمایت زنانی که قدم بزرگی برداشته و قطع مصرف کرده اند،  متمرکز شدیم، هنوز نتوانسته ایم پروژه مشخصی را با نهاد دولتی خاصی داشته باشیم . سازمان بهزیستی ظاهرا پروژه ای برای توانمندسازی و حمایت ندارد و سازمان های مرتبط دیگر هم پیشنهادی برای فعالیت به ما نداده اند. 
 

داستان زندگی زنان کارتن خواب و معتاد

 
حمایت و خدمات رسانی به زنان آسیب دیده و دارای سابقه سوء مصرف، کار دشواری است زیرا این گروه برای خیرین سنتی جذابیت و مقبولیت لازم برای دریافت کمک را ندارند و افرادی هم که دغدغه سلامت اجتماعی را دارند معمولا از امکانات مالی کافی و مناسبی برای حمایت اجتماعی و مالی این گروه برخوردار نیستند و این مشکلات باعث تداوم روند آسیب می شود در حالی که تجربه نشان می دهد که آموزش مهارت های اجتماعی و اشتغال دو رکن اساسی و بسیار موثر در پیش گیری از اعتیاد هستند.
 
*ما صدای زنانی هستیم که حامی می خواهند
 
ما همواره درصددیم با حمایت زنان از لغزششان جلوگیری کنیم و به آنها آموزش می دهیم که مهارت مقاومت در برابر پیشنهاد مصرف دوباره را داشته باشند. بسیاری از این زنان نیز مادر هستند که باید فرزند پروری را یاد بگیریند و ارتباط خود را با خانواده شان ترمیم کنند.
 

داستان زندگی زنان کارتن خواب و معتاد

 
 
از آذر 1393 تاکنون 130 پرونده تشکیل دادیم و در جهت حمایت اجتماعی و توانمندسازی زنان کوشیدیم و در راستای اشتغال آنان نیاز به پشتوانه بزرگی داریم تا زنان در فضایی امن با مشاغلی چون بسته بندی کسب درآمد کنند و بتوانند پس از مدتی به استقلال برسند هر چند پس از مستقل شدن آنان را رها نمی کنیم و پیوسته حامیشان هستیم اما متأسفانه افراد محلی این فعالیت ها را نادیده گرفته و  به دلیل مشکلات و تصور نادرست ما را مسب افزایش اعتیاد در این محله میدانند در حالیکه حضور ما و دیگر گروه های فعال در محله طی این سالها با هدف کاهش آسیب و حمایت از گروه های در معرض خطر و آسیب بوده و هست. 
 
*مسئولین باید سخت گیری بیشتری کنند
 
در نگاه اول ظاهرشان اصلا نشان نمی دهد که روزگاری در پوچی بودند اما مدتي است که تاريکي را رها کرده و در مأمن امن کارگاه خورشيد مشغول به کار هستند.
 
بهاره 45 ساله است که یک دختر 25 ساله  و یک پسر 28 ساله دارد و حدود 6 سالی اعتیاد داشته است و از سختی آن دوران می گوید:
شوهرم مصرف کننده بود و من نیز توسط او و بدون آگاهی از پیامد اعتیاد معتاد به شيشه و کراک شدم و هر بار که قصد ترک داشتم به خاطر جدايي از همسر، مشکلات مالي، عدم اعتماد به نفس و .. دوباره لغزش می کردم. برادرم هم مصرف کننده بود و حدود 7 سالي اعتياد داشت اما خوشبختانه اقدام به ترک کرد و وقتي ديد که من در شرايط بدي به سر مي برم و از اينکه تنها زن معتاد در فاميل هستم و خجالت مي کشم، راه را براي ترک من باز کرد و من از طريق یک کلينک حمايتي با اینجا آشنا شدم. اينجا به انسان اميد و روحيه مي دهد و باعث پيشرفتش مي شود.
 
 

داستان زندگی زنان کارتن خواب و معتاد

 
بهاره با اشاره به اين که افرادي که اعتماد به نفس کمي دارند و در فقر به سر مي برند بيشتر از بقيه در دام اعتياد مي افتند، مي گويد: بايد رسانه ها سطح آگاهي را بالا ببرند و به جوانان نشان دهند که آخر اعتياد، نابودي است.
 
بهاره اکنون قطع مصرف کرده است و از جامعه مي خواهد که به او اعتماد کنند. دخترش او را پذيرفته اما پسرش مي گويد تو سرنوشت ما را عوض کرده اي! او مي خواهد جبران کند اما نياز به اشتغال و وام مسکن و ... دارد تا اين روند را تسريع بخشد.
 
دلآرام ، زني ميانسال است که حدود 29 سال اعتياد داشته و 6 سالي است که ترک کرده است و در اين باره مي گويد: من قبل از ازدواج هيچ آشنايي با مواد مخدر نداشتم اما شوهرم مصرف کننده بود و هميشه اين موضوع را انکار مي کرد و مي گفت من به خاطر اينکه در شيفت شب کار مي کنم و براي جلوگيري از خوابالودگي، هروئين مي کشم و اصلا معتاد نيستم و زماني که من دچار درد و ناراحتی مي شدم مي گفت مقداري هروئين مصرف کن که دردت تسکين يابد تا اينکه چشم باز کردم و ديدم معتاد شدم. 5 فرزند دارم که حدود 16 سالي آنان را نديدم اما بعد از ترک دوباره رابطه مان برقرار شد و خدا را شکر همگيشان سالم هستند.
 
دلآرام مي گويد: امثال ما به مرزي مي رسيم که عاجز و درمانده مي شويم و مي خواهيم زندگي بدون مواد را تجربه کنيم اما بعد از ترک نياز به حمايت داريم. مسئولين هم بايد به ياري ما بشتابند و سخت گيري بیشتری کنند تا آمار اعتیاد کاهش پیدا کند. حتي نبايد به معتادان در پارک خدمات ارائه شود. وجود حمام، سرويس بهداشتي و غذا يک معتاد را تشويق به ترک نمي کند بلکه بدتر او اين روند را ادامه مي دهد چرا که به او سخت نمي گذرد.
 
منیره 37 ساله است و با يک دختر 21 ساله و پسر 16 ساله،  5 سالي است که مصرف شيشه را ترک کرده است. او 3 سال اعتياد داشته و علت آن را چنين مي گويد: پدر من مصرف کننده بود اما من درصدد لاغري بودم تا اينکه يکي از دوستانم داروي لاغري اي  به من داد و گفت تايلندي است و اصلاً‌ اعتياد ندارد و من لحظه اي فکرش را نمي کردم که روزي معتاد شوم و وقتي فهميدم که آب از سرم گذشته بود،‌ بسيار سعي کردم تا خانواده ام نفهمند اما نشد.
 
 منيره درباره ترک اعتياد مي گويد: معتاد باید خودش بخواهد تا ترک کند و به زور نمي توان او را ترک داد.  من هنوز هم گاهی وسوسه می شوم اما دیگر خودم نمی خواهم مصرف کننده باشم چرا که به نقطه اي رسيدم که از رفتارهای خودم خسته شدم.
 
اما گاهي اوقات شرايطي براي انسان پيش مي آيد، مسائل زیادی به او فشار مي آورد  و سعي مي کند با پناه بردن به مواد مشکلاتش را فراموش کند. من اکنون از همسرم جدا شده ام و بدون حمايت با دو فرزندم زندگي مي کنم. مستأجرم و مشکلات مالي فراواني دارم اما حمايتي از جانب مسولين نيست تا دوباره به اعتياد روي نياورم.
 
ستاره، 31 ساله، 14 سالي است معتاد است يک دختر 14 ساله دارد و زندگيش را اين چنين مرور مي کند : 2 سال با همسرم زندگي کردم و او به خاطر پاره اي از مشکلات دست به خودکشی زد و من دچار مشکلات روحی و رواني بسياري شدم و همين باعث گرايش من به مصرف مواد شد. 6 سالي کارتن خوابي کردم و آن بدترين دوران زندگیم بود و وقتي شيشه مي کشيدم و چشمانم را مي بستم با همسر و دخترم زندگي مي کردم اما فقط رويا بود. اکنون که بعد از اين همه سال رها شدم، دخترم همچنان با من قهر است و رفتار بردارانم آنطور که بايد نيست. خانه خورشيد تنها جايي است که مرا تسکين مي دهد .
 
اما فریده 39 ساله،‌ مصرف کننده شیشه و هروئین  8 سال اعتیاد داشته و کارتن خوابي را تجربه کرده و اکنون 3 ماهي است که ترک کرده است و 2 فرزند 20 ساله و 21 ساله دارد  و اختلافات خانوادگی را دليل اعتياد خود مي داند و مي گويد: من توسط دخترخاله مصرف کننده ام معتاد شدم و از کلينک حمايتي پزشکان بدون مرز به خانه خورشید آمدم و در اينجا با همدرداني آشنا شدم که به من انگيزه دادند تا به زندگي امید پیدا کنم. 
 
این زنان، خورشید را امن خانه خود دانسته و وقتی حرف از زیر سوال بردنش می شود واکنش نشان داده و می گویند اینجاست که ما را از لغزش دور نگه میدارد وگرنه در این پارک، ساقی فراوان است.

 
راست می گویند از خانه خورشید که جدا می شوم، امنیت از من دور می شود و چون طعمه نگریسته می شوم آن چنان که به سرعت نور خود را به ایستگاه مترو شوش می رسانم.
 
***اسامی بانوان بهبود یافته در این گزارش به صورت مستعار ذکر شده است***









این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: الف]
[مشاهده در: www.alef.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 34]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


اجتماع و خانواده

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن