تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1835315417
شهاب حسینی از اینکه چگونه همسرش پریچهر قنبری شده است ، می گوید!+تصاویر
واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: شهاب حسینی هم با همه سوپراستار شدن و شهرت و محبوبیتی که دارد باز هم یکی از ماست. او هم مثل ما شهرزادی دارد که پریچهر است. شهاب حسینی از دسته ستارههایی است که باوجود رسیدن به مواهب بازیگری از عشق به خانواده و همسر غافل نشده است.
شهاب حسینی«شهرزاد» این روزها روی بورس است، بهخصوص آقای شهاب حسینی با نقش «قباد» که داستان ترحمبرانگیزی دارد. همیشه احساسات مردم جایی جلب میشود که روابط انسانی در میان است؛ نفرت، غم شادی و عشق همه در زندگی ما جاری اند و هر جا آینهای از آن باشد ما را ناخودآگاه به سوی خود میکشد. شاید هم همه ما شهرزادی داریم که در اتمسفر او تمام این احساسات را تجربه میکنیم. شهاب حسینی هم با همه سوپراستار شدن و شهرت و محبوبیتی که دارد باز هم یکی از ماست. او هم مثل ما شهرزادی دارد که پریچهر است. شهاب حسینی از دسته ستارههایی است که باوجود رسیدن به مواهب بازیگری از عشق به خانواده و همسر غافل نشده است. او همیشه همراهی داشته که در کنار او نقاط عطف زندگیاش را صعودی کرده و چیزی نتوانسته او را پایین بکشد. زندگی چنین آدمی دیدنی است و شنیدنی و البته که خواندنی!این مطلب روایت زندگی شهاب حسینی با همه بالا و پایینهاست. این پرونده چکیده ایست از گفتوگوهای او و همسرش با مجله زندگی ایده آل و رادیو هفت.
شهاب حسینی و همسرشنوزاد نیمهشب زمستانمتولد زمستان هستم. درست بعد از 9 ماه متولد شدم، حین تولد 3 كیلو و 700 گرم وزن داشتم. ساعت به دنیا آمدنم هم 3 و 30 دقیقه نیمهشب بود. پدر و مادرم در جوانی ازدواج كردند، آنها وقتی مرا به دنیا آوردند كه سرگرم جمعوجور كردن زندگیشان بودند. سرشكستگیهای كودكیدوران كودكی من به شیطنتهای مختلف با پسربچهها گذشت. مادرم میگفت تو پسر شری بودی. روزی كه به خاطر سربازی سرم را با نمره 4 اصلاح كردم، دیدم سرم از 9 ناحیه شكسته است. با توجه به اینكه زمان وقوع 5-4 مورد از این شكستگیها را به خاطر نمیآورم، باید آنها را به دوران كودكیام نسبت داد. جز سر از نواحی دیگری همچون صورت و دست و پا هم بارها دچار جراحتهای مختلف شدم. توپ چرمی عیددر خانواده پدری نوه اول بودم. ارتباط ما با فامیل مادرم بیشتر بود تا با اقوام پدر. دوست ندارم از نقطهنظر مهر و محبت كسی را برتر از دیگری بدانم. هر دو خانواده به اندازه وسع خودشان محبت میكردند. یادم میآید كه مادر پدرم بهترین عیدیها را میداد. یك بار از او یك توپ چرمی فوتبال عیدی گرفتم. آن موقع این هدیه بسیار گرانبها بود و هر كسی توپ چرمی نداشت. دوستان بزرگتر از مندوستی بخش مهمی از روند شكلگیری نگاه و بزرگشدن همه ماست. دانش عمومی من تا حدودی خیابانی است و محصول رفاقت با هممحلیها. كودكی من در حد فاصل میان دو خیابان هاشمی و سپه غربی گذشت. دوستی داشتم به نام رضا كه هم خیلی صمیمی بودیم و هم به صورت متوالی با هم كتككاری میكردیم. ضمن آنكه اهل دوستی با بزرگتر از خودم بودم، ولی مایلم از رفقا بهخصوص در مسائل مختلف درس بگیرم؛ براساس این رویه حالا اكثر دوستانم بالای 40 سال سن دارند. از دست دادن رفیق قدیمیدوست نداشتم قلدر محل باشم. با این حال همیشه در جمع بچهمحلها به حساب میآمدم. نوجوانی من حول و حوش خیابان فاطمی گذشت. هرقدر بزرگتر میشدم، دایره ارتباطاتم گسترش مییافت. درنتیجه به تمایل برخی بچهها برای انجام كارهای خلاف پی بردم. در آن دوره یكی از بهترین دوستانم را به خاطر اعتیاد به مواد مخدر از دست دادم. كلكسیون ماشینهای مندر مرور خاطرات هر پسربچهای انگار وجود اسباببازی اتومبیل، امری ناگزیر است. مادر من هم برایم از این ماشینهای كوچك اسباببازی میخرید. مجموعهای جمع كرده بودم كه در آن 150 ماشین كوچك به چشم میخورد. هنگام اسبابكشی، اسباببازیها را جا گذاشتم. 2 هفته بعد كه فهمیدم كیسه حاوی ماشینها نیست، از این موضوع بسیار ناراحت شدم. دور ایران با مادر امدادگراول دبستان را در مدرسه بامداد نو گذراندم. سال بعد به خاطر كار مادرم به خرمآباد نقل مكان كردیم؛ او امدادگر سیار بود. سالهای دوم، سوم و چهارم را در خرمآباد خواندم. دوران بسیار بدی بود. از جنگ تحمیلی خاطرات ناراحتكنندهای در ذهنم باقی مانده است. آن موقع اینطور احساس میكردم كه عراقیها با كشتن مردم بیسلاح تفریح میكنند. شاگرد گوشهگیر كلاسحضور در یك محیط جنگی، دوری از تهران و اكثریت فامیل به انضمام نگرانیهایی كه بهخاطر شغل مادرم در آنجا متوجه ما بود، باعث شد تا در بازگشت به تهران احساس غریبی كنم و در كلاس پنجم شاگردی آرام و گوشهگیر باشم. معلمی كه بیشتر از بقیه معلمهای دوره ابتدایی دوستش داشتم، معلم كلاس پنجم من بود. در ابتدایی دانشآموز متوسطی بودم و هیچگاه مبصری را تجربه نكردم. تجدید شدن مبصر كلاسدوران راهنمایی بود، از كودكی درآمده بودیم و میخواستیم شبیه بزرگ ترها رفتار كنیم. همین تغییر وضعیت بهشدت روی درس خواندنم تاثیر گذاشت و باعث شد افت كنم. سال دوم راهنمایی بودم كه در درسهای ریاضی، علوم و عربی كارم به شهریورماه كشید. در راهنمایی نیز ورزشم فوتبال بود و این بار طعم مبصری را چشیدم. سال سوم مرا مبصر كلاسمان كردند. دیپلم با اعمال شاقهنزدیك امتحانات ثلث سوم سال سوم دبیرستان بود كه بهشدت دچار بیماری یرقان شدم. حالم به قدری خراب بود كه نمیتوانستم از خانه خارج شوم. معدهام حتی
آب خوردن را هم پس میزد. به خاطر بیماری نتوانستم در امتحانات شركت كنم. به همین خاطر سال سوم را دوبار خواندم و سرانجام دیپلم را با معدل تقریبا خوبی گرفتم. یك روانشناس در راه كاناداآنقدر به خودم اطمینان داشتم كه فقط در كنكور سراسری شركت كردم. مطمئن بودم كه قبول میشوم، اما نشدم. سال بعد در دانشگاه آزاد جواز ورود به رشته بازیگری را به دست آوردم. اما آن موقع چون این حرفه برایم مطرح نبود، صبر كردم تا نتایج سراسری هم مشخص شود. با قبولی در رشته روانشناسی به دانشگاه سراسری نقل مكان كردم. دو سال درس خواندم و بعد انصراف دادم. عمویم مقیم كانادا بود. قصد داشتم هرچه سریعتر به او برسم و در كانادا ادامه تحصیل بدهم. همین تصمیم باعث شد تا درس را نیمهكاره رها كنم. حالا كه به گذشتهها فكر میكنم، میبینم درس شیرینی را رها كردم. راننده پرمسوولیت ارتشبرای سفر به خارج یك سال تلاش كردم. وقتی نشد، رفتم سربازی؛ به این امید كه بعد از پایان خدمت بروم. افتادم ارتش. در تیپ 65 نیروهای ویژه خدمت، كردم و راننده بودم. رانندگی در خدمت، كار سخت و پرمسوولیتی است. معافیت بهخاطر بیماریبعد از 18 ماه خدمت دچار خونریزی معده شدم. مرا به بیمارستان 502 منتقل كردند. آنجا به من گفتند تو نباید به خدمت میآمدی. تو به خاطر وضع معدهات میتوانستی از معافیت پزشكی استفاده كنی. باتوجه به اضافههایی كه خورده بودم ترجیح دادم معاف شوم. این گونه بود كه سر 18 ماه با خدمت خداحافظی كردم. در سربازی عاشق پریچهر شدمراستش در دوران سربازی بود كه عاشق شدم. عاشق همسرم. همین موضوع تحمل سربازی را برایم سخت میكرد. افسری كه نمیخواهم اسمش را ببرم متوجه این ماجرا شد و تا میتوانست به پروپایم پیچید تا آزارم دهد. رانندهها در زمان استراحتشان نباید نگهبانی بدهند، با این حال او مرا میفرستاد سر پست تا نتوانم مرخصی بگیرم و از پادگان خارج شوم. همسرم (پریچهر) را در دانشگاه دیدم. یك روز از سربازی مرخصی گرفتم تا سری به رفقای دانشجو بزنم. دیدم دختر خانم زیبا، ساده و محجوبی سرگرم مطالعه كتابهایش است. هرچه خواستم با او ارتباط برقرار كنم، نشد كه نشد. با این حال در نگاهش چیزی دیدم كه تشویقم كرد به ادامه راهی كه منجر به ازدواج شد.
شهاب حسینی و همسرشخانواده یا بازیگریكار ما به قدری سخت است و دوری از خانواده در آن به چشم میخورد كه گاهی میبینم چقدر بابت این موضوع شرمنده زن و بچههایم شدهام. یك بار وقتی پسرم را دیدم غرق حیرت شدم. لحظهای فكر كردم او چقدر بزرگ شده و من این را ندیدهام. خانواده من در این سالها از این مسائل بسیار آسیب دیدهاند و خوب كه فكر میكنم از خودم میپرسم واقعا این كارها ارزش این آزار ناخواسته خانواده را داشت یا نه؟!روشن شدن تكلیف تجردشماری از جوانها میگویند تا جوانی باید جوانی كنی، بنابراین باید با تاخیر تن به ازدواج داد. هرگز این اعتقاد را قبول نداشته و ندارم. همیشه مایل بودم تكلیفم خیلی زود مشخص شود، به همین دلیل من هم مثل پدر و مادرم در ابتدای دوران جوانی ازدواج كردم. ازدواج بدون سنگاندازیخانواده من و همسرم از نظر تقسیمبندیهای اجتماعی هم گروه بودند؛ به همین خاطر به سرعت با هم صمیمی شدند طوری كه پدرخانمم میگفت ما دخترمان را با پسر شما عوض كردیم. هیچكدام سنگی جلوی پای ما نگذاشتند. مهریه هم به میزانی تعیین شد كه من و همسرم روی آن توافق داشتیم. من و همسرم در همه زمینهها با هم توافق داریم. او مشكلات كاری مرا خیلی خوب درك میكند. همسرم مدتی در فرهنگسراهای بانو و شفق گریم درس میداد. در ضمن نقاش خوبی هم هست. اتودهای باستانشناس اسبقزمانی دوست داشتم باستانشناس شوم. این حس به مرور از بین رفت و جایش را به بازیگری داد. بین سالهای 71 تا 72 بود كه در كلاسهای استاد سمندریان شركت كردم. ضمن دستیابی به فنون بازیگری، این كلاسها محاسن دیگری هم برای ما داشت. به خاطر شركت در كلاسهای بازیگری استاد بود كه جرات کردم كارهای مختلف را اتود بزنم. ترسم از بازی در حضور جمعیت ریخت و صاحب اعتمادبهنفس شدم. ستارهها در دانشگاهدر دانشگاه با بچههای دانشكده هنر، تئاتر كار میكردم. از آن جمع پارسا پیروزفر و یوسف تیموری به بازیگرانی مطرح تبدیل شدند. اولین كار تصویری من برنامه زنده اكسیژن بود كه در آن مجری بودم. این برنامه زمان خودش مخاطبان زیادی را جذب كرد. برای اجرا در شبكههای 2 و 3 و حتی جامجم صاحب برنامه شدم. البته در آن دوره و در اجراهایم بیشتر یك مجریبازیگر بودم كه برایم جذابیت زیادی داشت. وقتی تماشاگر از كارم راضی است لذت میبرم، اما هیچ وقت كاری كه انجام دادهام به نظرم آرمانی و ایدهآل نیست. به نظرم همیشه میتوان بهتر بود.همسر شهاب بودن، چه حسی دارد؟اگر نگاهی به گفتوگوها، مصاحبههای چاپشده و نقل قولهای شهاب حسینی داشته باشید خواهید دید که او همواره از پریچهر قنبری به عنوان یکی از بزرگترین حامیان و همراهانش یاد می کند. نیم نگاهی کوتاه به زندگی این زوج به سادگی نشان میدهد که پریچهر قنبری تنها همسر سوپراستار دوستداشتنی ما نیست و بیشتر دوست، همدم و نزدیکترین فرد در دنیا به اوست. شهاب همیشه به صورت علنی قدردان زحمات همسرش بوده و هر موقع توانسته در مجامع عمومی از او تشکر کرده است. او حتی یکی از کلیدیترین نقشهای فیلمش را به او داد تا برای همیشه این تشکر در تاریخ ثبت شود. اما اگر میخواهید بدانید پریچهر قنبری چه ناگفتههایی از زندگی مشترکشان دارد، گزیده حرفهایش در سالهای اخیر در گفت و گو با مجله زندگی ایده آل و نشست خبری و رونمایی از فیلم ساکن طبقه وسط، ساخته شهاب حسینی را برایتان جمع کردهایم. شهاب واقعا چهکاره است؟ شهاب هیچوقت کافهدار نبوده است. بعد از تولد محمدامین مدتی در خانه بودم و همان موقع دوست داشت فضای دوستانه و صمیمانهای را برای گپوگفتمان ایجاد کند؛ فضایی سالم و خانوادگی و بیشتر به خاطر ما کافه را راه انداخت. در مورد مجریگری هم باید بگویم او بیان خیلی شیوایی داشته و بانک کلمات زیادی در ذهنش دارد. من هم به عنوان همسرش همیشه از این توانایی او لذت میبرم و گاهی اوقات هم غبطه میخورم که چطور نمیتوانم مانند او حرف بزنم. در مورد بازیگری هم دیگر حرفی نزنم بهتر است؛ استاد است دیگر. (خنده) در مورد کارگردانی هم باید بگویم به عنوان تجربه اول خیلی خوب بود؛ تجربهای که خودش هم در بازی و کارگردانی شریک بود.بهترین پدر دنیاست به جرات میتوانم بگویم او بهترین پدر دنیاست. خیلی به بچههایش علاقه دارد و گاهی اوقات حس میکنم بیشتر از من، آنها را دوست دارد. خیلی عجیب است. من هم آنها را دوست دارم اما حس میکنم که شهاب بیشتر از من و عجیبتر به آنها علاقهمند است. با تمام سختیهای شغلی شهاب همیشه کنار ما بوده است. خیلی وقتها پیش میآید که برای تمرکز کردن احتیاج به سکوت دارد. حس و حال بازیگری شبیه کارهای دیگر نیست که درست مانند بقیه از خواب بلند شوید، به مغازه یا اداره بروید و ... . باید روح را بسازید که بتوانید نقشی را ایفا کنید. شاید جاهایی از هم دور افتادیم اما همیشه با هم بودیم و عشقی که نسبت به هم داشتیم، رابطهمان را محکمتر میکرد.دیگر برخورد مردم اذیتم نمیکندبرخوردهای مردم خیلی عجیب است. این عجیبی آنقدر زیاد است که هیچ خاطره واضحی از آنها را به خاطر نمیآورم اما خیلی زیاد است. قبل از این خیلی بیشتر اذیت میشدم اما همیشه میگویند هر قدر سن بالاتر میرود، تجربهها بیشتر میشود و در برخورد با اتفاقات جامعه برخورد پختهتری را میتوانیم از خودمان نشان دهیم.پسران هنرمند ماپسر کوچکم، امیرعلی چهار ساله است و البته خیلی هم بازیگر است. در یک لحظه میتواند عصبانی باشد و با عصبانیت حرف بزند و در همان لحظه میخندد و جواب میدهد. درواقع یک صحنه را بهراحتی با دو زاویه و دو شخصیت تحویل ما میدهد. (خنده) از طرفی دیگر محمدامین استعداد زیادی در زمینه نقاشی دارد و بیشتر دوست دارد نقاشی بکشد. به نظرم یک استعداد هنری ذاتی در زندگی آنها وجود دارد و ما نمیتوانیم منکر آن شویم.با اوج گرفتن شهاب خودم را میبینماینکه شاهد باشی همسرت با سرعت و شتاب، همه سرازیریها را طی میکند و تو در حاشیهای ـ یعنی با وجود اینکه همسرش بودی و هستی و شاید نزدیکترین فرد زندگی او درست مثل دیگران که از بیرون شاهد رشد او هستند باید از پشت صحنه تماشاگر صعودش باشی ـ در ظاهر سخت به نظر میرسد اما این تنها یک بخش از ماجراست؛ یعنی چیزی که شاید از بیرون قابل دیدن و تصور و قضاوت است. اما یک بخش دیگر ماجرا تصویری است که من و شهاب خودمان از زندگی مشترکمان داریم. خیلیها حتی با نگاهشان بارها از من پرسیدند که تو چطور نشستی تا شهاب روزبهروز محکمتر بایستد اما حقیقت برای من چیز دیگری است. با اوج گرفتن شهاب من خودم را میبینم که رشد میکنم.در مراحلی از زندگی احساس کردیم اینجا آخر خط است ما با هم بزرگ شده و با گذشت زمان با همه كم و كیف روحیات هم آشنا شده ایم. در طول تمام این سالها زیروبم صدای یكدیگر را به خوبی احساس میكنیم؛ بنابراین حتی در مراحلی از زندگی كه احساس میكردیم اینجا و اینبار دیگر آخر خط است، همان حس آشنایی كه در وجود هر دویمان بود، ما را به صبر و مدارا دعوت میكرد. من خودم را از شهاب جدا نمیدانم. در این 18 سال زندگی مشترک ما با هم بزرگ شدیم. هر اتفاقی که برای او میافتاد من در کنارش بودم و از همراهی با او لذت میبردم.مجله سیب سبزاخبار مرتبط :جدیدترین تصویر شهاب حسینی و همسرششهاب حسینی: به پاکی همسرم ایمان دارمشهاب حسینی عزادار شد+عکس شهاب و پدرش
شنبه 15 اسفند 1394
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 144]
صفحات پیشنهادی
شهاب حسینی: چگونه عاشق پریچهر شدم؟
شهاب حسینی چگونه عاشق پریچهر شدم شهاب حسینی هم با همه سوپراستار شدن و شهرت و محبوبیتی که دارد باز هم یکی از ماست او هم مثل ما شهرزادی دارد که پریچهر است شهاب حسینی از دسته ستارههایی است که باوجود رسیدن به مواهب بازیگری از عشق به خانواده و همسر غافل نشده است مجله سیب سبز ششهاب حسینی: چگونه عاشق همسرم شدم؟ (عکس)
خانواده من و همسرم از نظر تقسیم بندی های اجتماعی هم گروه بودند به همین خاطر به سرعت با هم صمیمی شدند طوری که پدرخانمم می گفت ما دخترمان را با پسر شما عوض کردیم هیچ کدام سنگی جلوی پای ما نگذاشتند مهریه هم به میزانی تعیین شد که من و همسرم روی آن توافق داشتیم من و همسرم در همه زشهاب حسینی: چگونه عاشق همسرم شدم ؟ + عکس
خانواده من و همسرم از نظر تقسیم بندی های اجتماعی هم گروه بودند به همین خاطر به سرعت با هم صمیمی شدند طوری که پدرخانمم می گفت ما دخترمان را با پسر شما عوض کردیم هیچ کدام سنگی جلوی پای ما نگذاشتند مهریه هم به میزانی تعیین شد که من و همسرم روی آن توافق داشتیم من و همسرم در همه زفرهادی و شهاب حسینی در «فروشنده»
فرهادی و شهاب حسینی در فروشنده فیلمبردارى فیلم فروشنده به کارگردانى اصغر فرهادى عصر روز پنج شنبه شش اسفند به پایان رسید خبرآنلاین فیلمبردارى فیلم فروشنده به کارگردانى اصغر فرهادى عصر روز پنج شنبه شش اسفند به پایان رسید فیلمبرداری اين فيلم هشت آذر كليد خورد و سه ماه برأی عارف و همسرش در حسینیه ارشاد
دکتر عارف به همراه همسرش دکتر حمیده مروج صبح امروز پس انداختن رای خود در حسینه ارشاد به جهت بازدید به ستاد انتخابات حزب اعتدال و توسعه رفت ایشان ضمن بازدید از بخش های مختلف این ستاد در تاکید اخلاق انتخاباتی گفت خوشبختانه کاندیداهای ائتلاف امید بر خلاف رقبای خود با رعایت اخلاق امهناز افشار و شهاب حسينی در صف رای+تصاویر
مهناز افشار بازیگر سینمای ایران که پیش از این از مردم خواسته بود تا در انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان شرکت کنند امروز به دبیرستان سما رفت و رای داد مهناز افشار شهاب حسينی مهناز افشار بازیگر سینمای ایران که پیش از این از مردم خواسته بود تا در انتخابات مجلس شورای اسلامیگفتوگو با شهاب حسینی دربارهی سینما، اصغر فرهادی و همه فعالیتهای خیرخواهانهاش
گفتوگو با شهاب حسینی دربارهی سینما اصغر فرهادی و همه فعالیتهای خیرخواهانهاش شهاب حسینی میگوید که مثل هر آدمی دلش میخواسته از مراحل مختلف کاری عبور کند چون یک جایی میرسد که باید محدودیت را از میان برداری تا به فعالیتهایت توسعه دهی به گزارش نامه نیوز شهاب حسینی بازیگرحضور شهاب حسینی در انتخابات +عکس
بازیگر سریال شهرزاد با حضور در یکی از شعبه های اخذ رای در انتخابات شرکت کرد شهاب حسینیباشگاه خبرنگارانمطالب مرتبط عکس جدید همسر و فرزندان شهاب حسینی جدیدترین تصویر شهاب حسینی و همسرششهاب حسینی به پاکی همسرم ایمان دارم شنبه 8 اسفنبهترین نقش هایی که شهاب حسینی آنها را ماندگار کرده است!
قصد داریم به معرفی فیلم هایی از شهاب حسینی بپردازیم که در آنها درخشیده و نشان داده است که بازیگری خاص و متفاوت است بهترین فیلم های شهاب حسینیآدمهای باعرضه یک جایی از اتفاق بودن فاصله میگیرند و تبدیل به یک جریان همیشگی میشوند دیگر با یکی دو اثر شناخته نمیشوند و همه از آنها&nشهاب حسینی حمایت خود از لیست امید را تکذیب کرد!
شهاب حسینی بازیگر و کارگردان سینما و تلوزیون که فیلم هایی همچون شوق پرواز درباره الی ساکن طبقه وسط و را در کارنامه ی خود به ثبت رسانده است طی اظهاراتی حمایت خود را از لیست ائتلاف فراگیر اصلاح طلبان تکذیب کرد گروه سینما و تلویزیون شهاب حسینی بازیگر و کارگردان سینما-
تصویری
پربازدیدترینها