واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: در زندگی روزمرهی خود همواره با حوادث و اتفاقات مختلفی مواجه و یا از وقوع آنها مطلع میشویم که هر یک از آنها احساسات یا هیجاناتی را در ما پدید میآورند که یقیناً در شکل دادن رفتارهای ما تأثیرگذار است. مثلاً وقتی خوشحال هستیم به معنای آن است که اتفاق خوبی را پشتسر گذاشتهایم. هنگامی که غمگین هستیم، احتمالاً حادثهی ناگواری پیش آمده است. همهی هیجانات و احساسات ما تجربههای درونی هستند که هنگام بروز رخدادها حس میکنیم. مانند : هیجان خشم، عصبانیت، عشق و محبّت، تنفّر، امید یا ناامیدی، غم، شادی، ترس، نگرانی و اضطراب و ... . از ویژگی پاسخهای هیجانی آن است که سریعتر از پاسخهای عقلی عمل میکند، ولی از دقت کافی برخوردار نیستند. برای مثال: وقتی دوستمان به سلام ما پاسخ ندهد، ممکن است فکر کنیم رفتار او توهین و گستاخی به ما بوده، در نتیجه هیجان خشم در ما به وجود خواهد آمد، در صورتی که اگر فکر کنیم که احتمالاً، او امروز با مشکلی درگیر است و حالش خوب نیست، دیگر خشمگین نخواهیم شد و ... ممکن است هیجان شبیه به دلسوزی را تجربه نماییم. اگر با حالات هیجانی مثل غم، خشم یا اضطراب درست رفتار نشود، تأثیر منفی بر جسم و روان ما خواهند گذاشت و پیامدهای ناخوشایندی را برای سلامتی ما در پیخواهد داشت. از این رو مدیریت بر هیجانات یکی از مهارتهای زندگی محسوب میشود، که در این مقاله به آن میپردازیم. توصیههایی برای افزایش مدیریت هیجانات 1- با تشکیل جلسات گروهی دربارهی احساسات و هیجانات خود مانند شادی و غم، عشق و تنفّر، ترس و شجاعت و ... اطلاعات عینیتری پیدا کنیم . 2- هیجانها را همانند میهمان خود عزیز بداریم ولی به آنها اجازه ندهیم هر کاری که دوست دارند انجام دهند. 3- سعی کنیم بر هیجانات مثبت و مطلوب خود مانند شادی، عشق، همدلی و ... بیفزاییم. 4- به کودکان کمک کنیم تا لغات و عباراتی را که در برگیرندهی هیجانات و احساسات میباشند را بیاموزند و خود نیز بهتر احساسات خود را بیان کنیم. برای مثال: «احساس بیقراری میکنم.»، «احساس ناامیدی میکنم.»، «احساس شادی میکنم.» و ... . 5- جهت کسب شناخت بهتر، احساسات و هیجانات دیگران را که با آنها برخورداریم و یا در خیابان و فیلمها و کتابهای داستان میخوانیم یا میبینیم نامگذاری کنیم. برای مثال: «به نظر میرسد ناامید شدهای»، «مثل این که آن خانم در فیلم احساس حسادت میکند.» و ... 6- از کودکان بخواهیم احساسات خود را نقاشی کنند. مثال: «میتونی خشم خودت را نقاشی کنی؟»، «وقتی خیلی میترسی قیافهات چه شکلی میشه؟ آن را برایم نقاشی کن.» و ... . 7- ضمن بهوجود آوردن محیطی امن و آرامش بخش دربارهی احساسات به راحتی صحبت کنیم و صداقت هیجانی را از طریق عشق بدون قید و شرط تشویق کنیم. 8- توجه داشته باشیم که هیجانات نمایان شده معمولاً یک احساس ثانویه است. مثلاً وقتی با کارنامه ی خراب فرزندمان روبه رو میشویم اول احساس ناامیدی میکنیم، سپس عصبانی میشویم و یا وقتی ماشین با سرعت جلوی اتومبیل ما میپیچد، اول میترسیم سپس عصبانی میشویم. 9- هیجانات منفی ما از جمع شدن نیازهای هیجانی برآورده نشده ی ما به وجود میآید، پس بهتر است در بارهی هیجانات ظاهراً منفی مثل خشم گفتگو کنیم. 10- به جای نامگذاری افراد با صفات گوناگون (دست وپا چلفتی، دیوانه، ترسو و...) احساسات آنان را نامگذاری کنیم. مانند: «اکنون احساس خجالت میکنی.»، «مثل این که خشمگین هستی.»، «به نظر میرسد که احساس ترس میکنی.» و... . 11- برای شناخت بهتر احساسات دیگران از دستور دادن، توهین و قضاوت و نصیحت و تهدید کردن پرهیز نموده و با گوش دادن به آنان و دقیق شدن به زبان بدن (حالات و حرکات اعضای بدن و صورت) احساسات آنها را شناسایی کنیم. 12- هیجانهای خود (مخصوصاً هیجانات منفی) را بلافاصله ابراز نکنیم. 13- در حالات هیجانی شدید، بحث نکنیم و تصمیم نگیریم چون تابع احساسات منفی خواهیم شد. 14- در هیجانهای مثبت و منفی یکدیگر سهیم شویم. 15- در کنترل هیجانات پر انرژی مثل خشم و تنفر از روشهای آرمیدگی عضلانی، تنفس عمیق، قدم زدن، نوشیدن آب سرد، دویدن و ... استفاده نماییم. 16- هر گاه تصوّر کردیم از نظر احساسی و هیجانی احتیاج به کمک و تقویت بیشتر داریم به دوستان با تجربه و یا (روانشناس و مشاور) مراجعه نماییم. 17- سعی کنیم رفتارهای هیجانهای نامطلوب و سمی (مانند خشم، اندوه، افسردگی و ...) را به تعویق انداخته و به تدریج ترک نماییم تا از اثرات مخرّب آن در امان باشیم. 18- تأثیر افکار بر احساسات و هیجانات بسیار زیاد است، ضروری است با شناخت افکار و افزایش خودآگاهی هیجانات خود را بیش از پیش کنترل نماییم. به یاد داشته باشیم که بزه و جرم و جنایت از احساس ضعف، احساس ناکامی، احساس تحت کنترل بودن و احساس مغبون شدن به وجود میآید. اسلحه و چاقو، آتش و سنگ و یا مواد مخدر، جانشین احساس محترم بودن میگردد. کسانی که مورد احترام قرار میگیرند نیازی به اسلحه و چاقو برای قدرتمند شدن و یا سیگار برای احساس بزرگی و قدرت ندارند. پس بیائیم با تکریم و محبت و عشق ورزی، هیجانهای منفی را به مثبت تبدیل کنیم. منبع:موسسه فرهنگی آموزشی اشاره ی زندگی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 318]