واضح آرشیو وب فارسی:انتخاب: ترامپ مدل به روز شده همان جمهوری خواهان تندرو سابق است. در واقع روح نیکسون، ریگان و دو بوش پدر و پسر به یک باره در ترامپ حلول کرده است. همان قدر پوپولیست همان قدر جنگ طلب و البته تا حد زیادی سطحی! جمهور خواهان همواره دنبال کاراکترهای اینچنینی بوده اند، کسانی که در شعار هایشان علیه دولت بزرگ و رفاه اجتماعی حرف بزنند.پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : فؤاد شمس؛ «انتخاب»: به جرات می توان گفت انتخابات سال ۲۰۱۶ ریاست جمهوری آمریکا یکی از عجیب ترین پدیده ها را به خود دیده است؛ دونالد ترامپ! این مرد پدیده ای است که این روز ها همه رسانه ها به وی می پردازند. اما پرداختن رسانه ها به وی بیشتر در سطح می ماند تا اینکه به عمق جریان بروند. در اینجا می خواهیم اندکی موضوع را ریشه ای تر بررسی کنیم. به این سؤال پاسخ دهیم که چرا با وجود این همه حمله و انتقاد جدی از همه طرف به ترامپ، هنوز وی در میان رأی دهندگان جمهوری خواه جایگاه بالایی دارد؟ از طرف دیگر به این سؤال پاسخ دهیم که راه جلوگیری از برآمدن پدیدهٔ ترامپ چیست؟ ترامپ مدل به روز شده همان جمهوری خواهان تندرو سابق است. در واقع روح نیکسون، ریگان و دو بوش پدر و پسر به یک باره در ترامپ حلول کرده است. همان قدر پوپولیست همان قدر جنگ طلب و البته تا حد زیادی سطحی! جمهور خواهان همواره دنبال کاراکترهای اینچنینی بوده اند، کسانی که در شعار هایشان علیه دولت بزرگ و رفاه اجتماعی حرف بزنند. در واقع در نیم قرن گذشته، این حزب جمهوریخواه است که وعدهٔ رؤیای آمریکایی را داده است. رؤیایی که در آن دولت بزرگ را کوچک می کند. علیه هر نوع آموزه سوسیالیستی می شورد. بهشت سرمایه داری را به ارمغان می آورد. چهره های این حزب از دهه ۱۹۵۰ و همواره جمهور خواهان علیه هر نوع سیستم حمایتی اجتماعی که رنگ و بوی سوسیالیستی داشت شوریده اند. در ابتدا برنامه موسوم به «نیودیل» (تأمین اجتماعی) که بعد از جنگ جهانی دوم باب شده بود را زیر ضرب گرفتند. بعد از آن با هر نوع سیستم مراقب پزشکی عمومی و رایگان مخالفت کردند. که نمونه آخر آن حملات متعدد جمهور یخواهان علیه برنامه بهداشت و درمان اوباما موسوم به «اوباما کِر» است. حامیان ترامپ این روزها کسانی هستند که رویای بازگشت به همان سیستم سرمایه داری اواخر قرن ۱۹ را دارند. سیستمی که هیچ نوع حمایت اجتماعی در آن نباشد. آنان می خواهند که دولت در هیچ امر اقتصادی و اجتماعی دخالت نکند. اما از طرف دیگر ترامپ رگ خواب رأی دهندگان را می شناسد. بر استقلال مالی خودش از همه نهاد های موجود در آمریکا تاکید می کند. ترامپ می گوید خودش ثروتمند است و مثل سیاستمداران دیگر نیست که دستش جلوی نهادهای مالی دراز باشد. ترامپ استقلال مالی اش را به نوعی برگ برنده در میان رای دهندگان تبدیل کرده است. او از طرف دیگر حتی به نوعی با بازی پوپولیستی حقوق بالای مقامات ارشد اجرایی را محکوم می کند. البته ترامپ یک دسته هوادار دیگر هم دارد، سفیدپوستانی که از موج فزاینده مهاجران که بسیاری از آن ها اسپانیایی تبار هستند شکایت دارند. ترامپ با طرح بحث جنجالی کشیدن دیوار بین آمریکا و مکزیک یادآور دوران جنگ سرد و دیوار برلین است. اما در میان بخش بزرگی از سفیدپوستانی که از موج مهاجرت دیگران به آمریکا ناراضی اند مدافعان سرسختی پیدا کرده است. از طرف دیگر اسلام ستیزی ترامپ با توجه به زمینه هایی که در سال های اخیر رسانه ها علیه مسلمانان ساخته اند مورد توجه بسیاری از جمهور یخواهان قرار گرفته است. بر اساس نظر سنجی ها ترامپ بیشتر جامیان خود را در میان آمریکایی های سفید پوستی دارد که با سیاهپوستان آمریکایی آفریقایی تبار یا مهاجران و دیگر اقلیت ها مشکل دارند. حال این پرسش به میان می آید که آیا این شورشیان را می توان متوقف کرد؟ شاید؛ البته اگر حزب جمهوری خواه با رأی دهندگان به خود صادق بوده و به آن ها توضیح دهد که دولت رفاه باقی خواهد ماند، اینکه بازار آزاد نیازمند مقررات گذاری دولتی است و اینکه تقویت اقلیت ها و زنان امری غیرقابل اجتناب و مفید است. نقش این حزب مدیریت این تغییرات به گونه ای است که توسعه و تحولی طبیعی داشته، بیش از حد شدید نبوده و ارزش های پایدار آمریکایی را حفظ کند. اما این نقش مدنظر برای حزبی است در اصل محافظه کار و نه رادیکال است. علاوه بر این ها باید به نوعی روی آوردن رأی دهندگان آمریکایی به ترامپ را بر اساس احساس ترس و خشم آنان تحلیل کرد. در این مورد چامسکی در مصاحبه ای با هافینگتون پست می گوید: «ترامپ، به وضوح، به احساسات عمیقی همچون خشم، ترس، ناامیدی و سرخوردگی تمسک می جوید». احساساتی که این روز ها به وفور در میان مردان آمریکایی سفیدپوست، می انسال و کم سواد، یعنی ستون فقرات حزب جمهوری خواه بسیار دیده می شود. بخش بزرگی از مردان سفیدپوستِ کم سواد و برآمده از طبقه فرودست امریکا که هنوز در سودای رویای آمریکایی سرمایه داری است فکر می کند که ترامپ نجات بخش رویای از دست رفته آنان است. آنان خیال می کند که مهاجران مکزیکی سیاه پوستان و زنان و کلاً هر نوع اقلیت دیگری هستند که رویای آنان را به باد داده اند. ترامپ همچون قهرمانان هالیوودی یک تن همه این «دیگری های دشمن» را نابود می کند تا آمریکایی سفید پوست به رویایش برسد. در چنین شرایطی که ترامپ با انواع ترفندهای پوپولیستی می خواهد رأی دهندگان آمریکایی را با خود همراه کند تنها راه جلوگیری از بر آمدن وی یک برنامه جدی اجتماعی و اقتصادی پیشروانه است. در قاب رویای دروغین آمریکایی باید یک افق روشن گذاشته شود تا بتواند جلوی برآمدن فردی چون ترامپ از جناح راست افراطی را گرفت. به نظر می رسد نه نیروهای قدیمی و کهنه درون حزب جمهوری خواه نه فردی همچون هیلاری کلینتون نمی توانند جلوی ترامپ بایستند از همین رو است که بر اساس آخرین نظر سنجی ها ترامپ نه تنها همه جمهوری خواهان که حتی بعضاً هیلاری کلینتون را هم احتمالاً شکست خواهد داد. تنها از فردی همچون برنی سندرز می بازد. سندرز دقیقاً همان طبقات فرودست آمریکایی را خطاب قرار می دهد. با برنامه های اجتماعی و اقتصادی که به نفع آنان است می تواند انان را در مقابل فاشیسم ترامپ بسیج کند. سندرز به درستی به کارگران سفیدپوست نشان می دهد که این ساختار و سیستم اقتصادی اش که دلیل وضعیت بد زندگی آنان است نه مهاجران مکزیکی یا زنان یا سیاهپوستان یا مسلمانان. حال باید دید آیا در آینده احزاب عمده سیاسی آمریکا یعنی حزب دموکرات و جمهوری خواه با موضوع انتخابات ایدئولوژیک برخورد می کنند و به بر آمدن ترامپ کمک می کنند یا بر اساس منافع عمومی جامعه عمیق تر به موضوع نگاه می کنند و اجازه می دهند که سندرز جلوی ترامپ بایستد؟
یکشنبه ، ۱۶اسفند۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: انتخاب]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 28]