واضح آرشیو وب فارسی:تراز: تراز: دولتها و مجلسها می آیند و می روند و مجددا همین سئوال را مطرح می کنیم که چگونه گلیم اقتصاد مملکت را از این گرداب بیرون بکشیم وتوسعه اقتصادی و رشد پاینده را در مملکت به پا کنیم.
به گزارش تراز ، حمید زنگنه، استاد اقتصاد کلان و بانکداری دانشگاه وایدنر، در چستر پنسیلوانیا آمریکا و نگارنده کتابهای «سرمایه داری مدرن و ایدئولوژی اسلامی» (به همراه سیروس بینا) و «اسلام، ایران و ثبات جهانی» است. وی نظرات خود را در قالب یادداشتی در اختیار تحریریه اقتصادی خبرگزاری تسنیم قرار داده است که مشروح آن را می خوانید.
این روزها که بالاخره مسئله هسته ای بخیر و سلامت به انتهای خط منطقی خود رسیده و ایران به منابع مالی خود دست یافته و در مسیر استقرار مقام بالحق خود در مجامع بین المللی است، بحثها به این کشیده که کدامین برنامه و تئوری مسیر بهتری برای تامین رفاه و ترقی مملکت خواهد بود. به عقیده من تمام پیشنهادها رسیدن به یک موعود خواهد بود؛ اگر فرهنگ صداقت، امانت، و رقابت سالم را حکمروا کنیم. در غیر این صورت، سالها و میلیارها دلار دیگرهزینه خواهیم کرد و از این دایره معیوب کنونی خارج نخواهیم شد. دولتها و مجلسها می آیند و می روند و مجددا همین سئوال را مطرح می کنیم که چگونه گلیم اقتصاد مملکت را از این گرداب بیرون بکشیم وتوسعه اقتصادی و رشد پاینده را در مملکت به پا کنیم.
به عقیده من تمام مبتکرین و صاحب نظران، کم و بیش، گفتارشان برای اعتلای مملکت است و تحقق همه آنها بر مبنای وجود صداقت، امانت، و رقابت سالم در مملکت و فرق آنها شتاب در رسیدن به مقصد است و آن هم نباید مایه تشویش افکار باشد چون اگر فرهنگ مملکت فرهنگی سالم باشد، همه راهها به مدینه فاضله خواهد بود.
اینطور که از شواهد هویدا است معنی و مفهوم رقابت در فرهنگ ایران آنطور که در جوامع مترقی ارتقاء یافته و متقن شده پای نگرفته است.
همه ساله در همین مواقع مسئله قیمتهای سرسام آور لوازم پذیرایی عید نوروز سر مقاله مطبوعات و رسانه های مجازی داخل و خارج میشود. مسئله قاچاق و سلامت کالا ها داغ می شود و انگ کلاه برداری و انحصار گری میدان داران به میان می آید و تا پایان روز سیزده همه را مشغول می کند و روز 14 فروردین کلا به فراموشی سپرده میشوند و دو باره مسئله قیمتهای سیب زمینی و پیاز جایگزین مسئله شب عیدی قیمتهای سیب درختی و پرتقال می شود.
چندی پیش مطلبی از آقای طیب نیا دیدم که گفته بود نرخ بهره بانکها با آنچه که شاید و بایدِ اقتصاد مملکت است متناقض است. بانکها مقررات بانک مرکزی را نادیده می گیرند و بهره های سرسام آور به صاحبان سپرده ها می پردازند. واقعا هم که سرسام آور است که بانکی نرخ بهره حقیقی بیش از %14 (بعد از احتساب تورم) به صاحبان سپرده ها بپردازد.
برای اطلاع باید بگویم که در حال حاضر در آمریکا نرخ بهره بانکها بعد از تورم حدود صفر تا دو درصد است. ولی چرا اینکار را می کنند؟ آقای وزیر می گوید که دلیل آن هم این است که مقدار عظیمی از وامهای بانکها به بخش خصوصی و دولت علی الظاهر قابل وصول نیستند. آقای وزیر دارایی می گوید که بانکها برای رفع و رجوع فعالیتهای روزمره خود احتیاج به سپرده های بیشتر مردم دارند و در نتیجه با پرداخت بهره های نا متناسب مردم را ترغیب می کنند که پولهای خود را به بانکها بسپرند و این سلسه معیوب تکرار می شود.
آقای وزیر به درستی می گوید که در انتهای آن هم ورشکستگی بانکها و سوختن سپرده ها و ورشکستگی مردم نا آگاه خواهد بود.
آقای طیب نیا مرض را می داند و راه شفای آنرا نیز کاملا می فهمد و با توجه به اینکه می بیند که بانکها اعتنایی به مقررات نمی کنند خواستار مقررات بیشتر می شود. جل الخالق.
ولی چرا این چنین است ؟ وقتی که دولت می داند دوای درد چیست و چگونه می تواند خود را از این بلیه برهاند و با بیرون کشیدن دولت از تعیین نرخ بهره تقریبا یک شبه مسئله را حل و فصل کند آیا این دولت است که از رقابت ترسناک است و یا رانت خوارانند که به دوستان دولتی اجازه نمی دهند که این زالوها را از بدن بانکها جدا کنند و اجازه دهند که خون مملکت برای شهروندان جریان سالم داشته باشد؟
دولت می داند که نتوانسته که اقتصادی سالم و پویا حکمروا کند و می داند که بدون فرهنگ صداقت، امانت، و رقابت سالم دیگر چاره ها منتهی به اقتصادی پویا در راه رفاه عمومی نخواهد شد.
منبع: تسنیم
زمانبندی انتشار: 9 اسفند 1394 - 09:52
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تراز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 17]