تبلیغات
تبلیغات متنی
رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید
آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی
محبوبترینها
انواع ریل دستگاه‌های CNC + جدول مقایسه معایب و مزایا
خرید سوسیس پرکن اصل با گارانتی
تشخیص دیسک و صفحه اصلی از تقلبی (6 راه ساده)
بهترین روش های چاپ جعبه محصولات + ویژگی ها و کاربردها
بهترین روش های چاپ جعبه محصولات + ویژگی ها و کاربردها
ده راهنمایی برای نوازندگان مبتدی یوکللی
بررسی دلایل قانع کننده برای خرید صنایع دستی اصفهان
راه های جلوگیری از جریمه های قبض برق
آشنایی با سایت قو ایران بهترین سایت آگهی و تبلیغات در کشور
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1806991526
اروند و خاطرات بزرگمردان
واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: شنبه ۸ اسفند ۱۳۹۴ - ۱۰:۲۲
اروند خروشان بود. گویا تعجیل داشت تا بار دیگر مهمترین وظیفه تاریخی‌اش را که رساندن شهدا به خاک وطن بود هرچه سریعتر به اتمام برساند.تاکنون اروند را چنین خروشان ندیده بودم. اروند هم گویا بیاد آورده بود خاطرات رفتن این بزرگ مردان را که چنان می‌غریدند و گویی دیروز را به نشان غرش بی‌امان آنان در جبهه کفر و دفاع از کیان یادآور بود. خرمشهر حال و هوایی دیگر داشت مردم خرمشهر کوچک و بزرگ، پیر و جوانان آمده بودند تا با 68 شهید دفاع مقدس دیداری تازه کنند و به شهدا خوش آمد بگویند و چه دشوار بود این لحظه برای خانواده‌های شهدایی که هنوز با گذشت 37 سال از جنگ پاره تن خود را نیافته‌اند و در حسرت یک مزار هستند که بدانند عزیزشان در آن خفته است. و هیچ شکوهی با شکوه تر از ورود آنان نبود....چه با افتخار بر نیلگون خلیج همیشه فارس خوش می‌درخشیدند. دوباره لحظه وداع رسید. هرکس در کنار تابوت شهیدی درددل می کرد. وقتی در کنار تابوت شهیدی که گمنام بود نشستم نمی‌دانستم از چه بگویم. از کجا بگویم. با خود اندیشیدم شهیدان زنده‌اند از کجای این دنیا بگویم که آنان ندانند. اشک ریختم نه برای آنان، برای خودم،برای خاکیان جا مانده در زمین.برای آنان که دل در گرو دنیا دارند که در این غفلت زمانه اسیر دنیا شده‌اند.چیزی برای گفتن با شهدا ندارم جز آنکه بگویم شهدا شرمنده‌ام. لیلا غلامی.خبرنگار خبرگزاری ایسنا منطقه گیلان. انتهای پیام
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[مشاهده در: www.isna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 42]
-
فرهنگ و هنر
پربازدیدترینها