واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: چند درصد از رای دهندگان با انگیزه های ایدئولوژیک به اصولگرایان رای می دهند؟ سیاست > انتخابات - شرق نوشت:توجه به میزان مشارکت در انتخابات از ابتدای انقلاب تاکنون، مشخص میکند که ١٥ تا ٢٠ درصد از مردم، تمایلی به مشارکت در انتخابات نداشته و در هیچ انتخاباتی شرکت نکردهاند. حتی در پرشورترین انتخابات سالهای اخیر نیز میزان مشارکت از حدود ٨٠ تا ٨٥ درصد بالاتر نرفته است.
انتخابات بسیار پرشور ٧٦ نتوانست این جمعیت ٢٠درصدی را تشویق به حضور کند و انتخابات ٨٨ هم موفق به این کار نشد. حتی در مقاطعی که برخی افراد و گروههای منتقد، بهمنظور بهرهبرداری از فضاهای ایجادشده در انتخابات، در برخی انتخابات شرکت کردند، باز هم این جمع ١٥ تا ٢٠ درصدی، حتی برای وصول به این اهداف هم انگیزهای برای شرکت در انتخابات ندارند.
آنها که از موضع ایدئولوژیک به جناح اصولگرا رأی میدهند
اما در کنار این گروه، گروه دیگری هم هستند که تحت هر شرایط برای رأیدادن به نامزدهای اصولگرا پای صندوقهای رأی میآیند. وزن نیروی اجتماعی جناحها، از جمله سؤالات مهم در پیشبینی و بررسی نتایج انتخابات است. جناح راست یا جناح چپ، چند درصد از آرا را در اختیار دارند؟ آنها که هیچ وقت رأی نمیدهند، چند درصد هستند؟ جناحی که به شکل سنتی همواره در انتخابات شرکت میکند، چند درصد است؟ جناح حسابگری که با سنجش شرایط، تصمیم به شرکت یا عدم شرکت میگیرد، چند درصد است؟ در ادامه به بررسی وزن جناح اصولگرا میپردازیم. پژوهشی که مشخص میکند «جریان ویژه راست»، حدود ١٥ درصد از آرای واجدان شرایط را در اختیار دارد. این افراد، با «انگیزه ایدئولوژیک» به جناح راست رأی میدهند.
جناح اصولگرا، چند درصد آرا را در اختیار دارد
این بررسی به دنبال آن است که وزن هسته اصلی جناح اصولگرا را مشخص کند. یعنی مشخص شود که «نیروی اجتماعی ویژه جناح راست» که با «انگیزه ایدئولوژیک» به جناح راست رأی میدهند، چند درصد هستند؟ برای فهم میزان آرای جناح راست باید سراغ انتخاباتهايی رفت که شدت و حِدت کار موجب تفکیک روشن و واضح میان کاندیداها شده و وضعیت به نحوی باشد که آرای این جریان به شکل خالص و تفکیکشده از سایر جریانات، قابلمشاهده باشد.
سه انتخاباتِ حساسِ سالهای ٧٦، ٨٤ و ٩٢ بهطور نسبی واجد شرایطِ یادشده بودند و آرای جناح اصولگرا، در این سه انتخابات قابلتفکیک و تشخیص بود. در انتخابات ریاستجمهوری هفتم در سال ٧٦ آقای خاتمی موفق شد در یک رقابت سنگین با جناح اصولگرا به نمایندگی آقای ناطق نوری، به ریاستجمهوری برسد. در انتخابات ریاستجمهوری نهم در سال ٨٤، احمدینژاد موفق شد با پشتیبانی کامل این جناح در یک رقابت حساس هاشمیرفسنجانی را کنار زده و رئيسجمهور ایران شود. در انتخابات ریاستجمهوری یازدهم در سال ٩٢ حسن روحانی موفق شد در یک رقابت نفسگیر در مقابل رقبایی از جناح اصولگرا که پیروزی بر آنان غیرممکن مینمود، کرسی ریاستجمهوری را از آن خود کند. در ادامه این بررسی تلاش میشود با تجزیه و تحلیل آرای جناح اصولگرا در سه انتخاباتِ سالهای ٩٢، ٨٤ و ٧٦ و بررسی احتمالات و همپوشانیها، به درصد آرای این جناحِ اصولگرا در ایران نزدیک شویم.
الف ـ انتخابات ریاستجمهوری یازدهم، سال ٩٢
آقای جلیلی در انتخابات ٩٢ بخش قابلتوجهی از آرای این جریانِ را جذب کرد. ٨,٢٦ درصد از واجدان شرایط به آقای جلیلی رأی دادند. با توجه به مواضع و پیشینه ایشان، افرادی که به ایشان رأی دادند، مشخصا به جریان اصولگرا تعلق دارند.
البته تمامی این جناح حاضر به رأیدادن به ایشان نبود و مشخص بود که به دلیل نزدیکی و ارتباطات ایشان با آقای احمدینژاد، بخشی از این جریان تمایلی نداشت آرایش را به نفع ایشان به صندوق بریزد. درعینحال رأی به روحانی هم برای این افراد امکانپذیر نبود. از طرف دیگر آقای قالیباف نیز به نحوی عمل کرد که امکان کمی برای جذب آرای این جریان داشت. اما آقایان رضائی و ولایتی در مجموع شرایط مناسبتری داشتند و میتوان پیشبینی کرد بخشی از آرای آقایان رضائی و ولایتی به جریان اصولگرا تعلق دارد. رضائی و ولایتی در مجموع حدود ١٢,٢ درصد از آرای واجدان شرایط را جذب کردند که با احتساب ٨.٢٦ درصد آرای جلیلی، این سه نفر جمعا حدود ٢٠.٥ درصد از آرا را کسب کردهاند. جدول شماره یک، وضعیت آرا در انتخابات ٩٢ را نشان میدهد.با توجه به شرایط و وضعیت آرا در انتخابات ٩٢ میتوان استنباط کرد که جریان اصولگرا، «رقمی بالاتر از ٨.٢٦ درصد و پایینتر از ٢٠.٥ درصد از واجدان شرایط» را در اختیار دارد. این اولین گمانه برای تعداد آرای این جناح است و با استفاده از دو انتخابات دیگر به آرای آنها نزدیک خواهیم شد.
ب ـ انتخابات ریاستجمهوری نهم
سال ٨٤ ـ دور اول
در اولین دور از انتخابات ریاستجمهوری نهم احمدینژاد آرای ١٢,٢ درصدی از واجدان شرایط را جذب کرد. با توجه به پیشینه و شعارهای انتخاباتی احمدینژاد و جو قوی ایجادشده علیه هاشمی میتوان نتیجه گرفت که بخش اعظم آرای وی متعلق به جریان راست است. آقای لاریجانی نیز ٣.٦٦ درصد از آرای واجدان شرایط را جذب کرد که ایشان نیز امکان جذب بخشی از آرای جریان راست را داشتند. مجموع آرای این دو نفر بالغ بر ١٦ درصد از واجدان شرایط است. جدول شماره دو وضعیت آرا در انتخابات سال ٨٤ را نشان میدهد.
از آمارهای انتخابات سال ٨٤ نیز این طور استنباط میشود که جریان اصولگرا ، «رقمی بالاتر از ١٢ درصد و پایینتر از ١٦ درصد از واجدان شرایط» را در اختیار دارد. این دومین گمانه برای آرای این جناح است.
انتخابات ریاستجمهوری هفتم، سال ٧٦
در انتخابات ریاستجمهوری سال ٧٦ آقایان ناطق نوری، زوارهای و ریشهری در مقابل آقای خاتمی به میدان آمدند. آقای ناطق نوری در آن انتخابات حساس آرای قریب به ٢٠ درصد از واجدان شرایط را به خود اختصاص داد و باقی رقبا که همگی به جناح اصولگرا تعلق داشتند نیز جمعا آرای پنج درصد از واجدان شرایط را جذب کردند. در آن زمان و با توجه به حساسیت شرایط، تبلیغات به نحوی بود که بتواند کل آرای جریان راست را به سمت آقای ناطق به عنوان رقیب اصلی آقای خاتمی جهت بدهد. در واقع، حضور دو فرد دیگر تأثیر چندانی در آرای آقای ناطق نداشت. این دو فرد آمده بودند تا آرای افراد میانهای که تمایلی به آقای ناطق نداشتند را جذب کنند و مانع از ریزش آرای آنان به نفع رقیبآقای ناطق شوند. از طرف دیگر کل آرای آقای ناطق را نیز نمیتوان متعلق به جریان راست دانست و برخی افراد میانه نیز به ایشان رأی داده بودند.
بنابراین از آمارهای انتخابات سال ٧٦ میتوان اینگونه استنباط کرد که جریان اصولگرا ، «رقمی زیر ٢٠ درصد از واجدان شرایط» را در اختیار داشته باشد.
با توجه به مجموعه موارد فوق میتوان برآورد کرد که حدود ١٥ درصد از واجدان شرایط را نیروی اجتماعی ویژه جناح اصولگرا تشکیل میدهد. یعنی «حدود ١٥ درصد از واجدان شرایط با انگیزه ایدئولوژیک به جناح اصولگرا رأی میدهند».
17302
کلید واژه ها: رقابت انتخاباتی - اصولگرایان -
پنجشنبه 6 اسفند 1394 - 07:00:00
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 25]