واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
احمدي نژاد نه حزب ساخته است و نه حزب ساز، اما متاسفانه گروهي فرصتطلب قصد دارند با استفاده ابزاري از اين منش رئيس جمهور؛ دولت نهم را نقطه مقابل و نافي احزاب معرفي كنند و لذا مرتباً به مردم آدرسهاي غلط ميدهند. نويسنده وبلاگ "آرتا"، مطلبي را با عنوان "نتيجه انتخابات نه با احزاب كه با مردم است" در يكي از پستهاي وبلاگ خود منتشر كرده است. برپايه اين گزارش در بخشي از اين مطلب آمده است: اخيراً كه برخي از روزنامههاي دوم خردادي را ورق ميزدم با سوژههاي سريالي برخوردم كه كاملاً هوشمندانه و با برنامه به دنبال اين هستند كه در آستانه انتخابات رياست جمهوري احزاب حتي جريان اصولگرا را در تقابل با دولت نهم و شخص رئيس جمهور به تصوير بكشند البته اين پروژه پس از آن كليد خورده كه طرح آنان براي تفرقه افكني و دوئيت ميان جريان يكپارچه اصولگرا با بن بست و شكست مواجه شده است. يكي از اين روزنامهها با نوشتن اين جمله "حال كه احمدي نژاد ميگويد نيازي به احزاب ندارد" چنين نتيجهگيري كرده بود كه در انتخابات پيش رو، رئيس جمهور با موضع مخالف همه گروهها و جريانهاي دوم خردادي و اصولگرا روبرو خواهد شد و اين مسئله شانس او را براي پيروزي در انتخابات آتي پايين ميآورد، البته اين تحليل بدون اشاره به انتخابات نهم رياست جمهوري است كه در آن مقطع رسماً هيچ حزب و گروهي از شخص احمدي نژاد حمايت نكرد و قريب به اتفاق احزاب عليه او بودند و اين مردم بود كه كار را تمام كرد. ناگفته پيداست اين كه دولت و حاكميت در كشور خود را وام دار هيچ گروه و حزبي نداند كاملاً قابل دفاع است و اين حق رئيس جمهوري است كه بدون حمايتهاي جناحي و حزبي و بطور مستقل با رأي مردم به پيروزي رسيده است. بايد بگوييم كه احمدي نژاد نه حزب ساخته است و نه حزب ساز، اما متاسفانه گروهي فرصتطلب قصد دارند با استفاده ابزاري از اين منش رئيس جمهور؛ دولت نهم را نقطه مقابل و نافي احزاب معرفي كنند و لذا مرتباً به مردم آدرس هاي غلط ميدهند. بر اين باوريم كه براي ايجاد يك حكومت شايسته بايد از طريق ايجاد جامعهاي شايسته اقدام نمود و يكي از خصوصيات يك جامعه شايسته، مشاركت سياسي مردم است و در اين راستا كاركرد كلي احزاب، كاناليزه نمودن يا به تعبيري تبيين و ارائه درخواستهاي سياسي و غيرسياسي افراد جامعه است كه برخي اين را بر نميتابند و مرتباً دراين رابطه شانتاژ ميكنند. به راستي معلوم نيست برخي جريانها و گروههاي سياسي به چه تعريفي از حزب معتقد هستند، اگر آنها حـزب را به عنوان گروهى از مردم ميدانند كه داراى منافع مـشـتـركـى بـه لحـاظ اقـتـصادى، اجتماعى و سياسى هستند و با برخوردارى از يك سازمان و برنامه منسجم براى تأثيرگذاري بر فرآيند اتخاذ تصميمات تلاش ميكنند؛ پس چرا همواره ما در اجتماع با "سايه نشيني" احزاب در جهت گيريهاي كلان سياسي، اقتصادي و اجتماعي مواجهيم و"چله نشيني" آنها در آستانه انتخاباتها شاهد هستيم؟ متأسفانه در دهه گذشته با رشد فزآينده "احزاب فصلي" و "خلق الساعه" در كشور مواجه بوديم كه به "قبيلهگرايي حزبي" در كشور دامن زده است و از آنجايي كه هر سياستى كه در كشور اجرا گردد، به عدهاى زيان مىرساند و به عدهاى ديگر سود مىبخشد، گروهي با استفاده ابزاري از پروسه تأسيس حزب در كشور؛ تشكيلاتى سياسى ايجاد ميكنند تا سياستهاى كشور را در جهت منافع خود سوق دهند و تاسف بارتر اينكه اينگونه احزاب با موضعگيريهاى سياسى، سعي ميكنند از ضررهاى احتمالى به گروه خود بكاهند كه مصداق "قبيله گرايي حزبي" است و همين موضوع جامعه را به سمت "سياست بازي" سوق ميدهد و در جامعه، طبقات اجتماعي دائماً دچار بيثباتي، تغيير مرزها، حركات ژلهاي قرار ميگيرند كه نتيجهاي جز "سياست زدگي" جامعه را در پيندارد. در يك نتيجهگيري مي توان گفت كه مهمترين علل عدم رويكرد عمومي به احزاب در كشور "فقدان درك صحيح احزاب از اوضـاع سـيـاسـى" ، "عـدم مـوفـقيت احزاب سياسى در خدمت به مردم" و "سوء استفاده سران برخي احـزاب و جناحها از مـوقـعـيـّت خـود" ميباشد كه با تاسف چندباره بايد گفت اين مشكل احزاب در ايران، مشكلي تاريخي است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 128]