واضح آرشیو وب فارسی:دکتر سلام:
یک خانواده موفق از لحاظ روحی و روانی چگونه اند این افراد از چه روش های تربیتی کمک میگیرند توصیه های مهم برای ایجادآرامش در یک خانواده کدامند چگونه رفتارهایی منجر به آرامش روحی در اعضای خانواده خواهد شد
پرسش این است که الگوها و رفتار والدین در یک خانواده سالم چگونه باید باشد؟ شاید لازم باشد برای پاسخ به این موضوع به انواع نظام خانوادگی پرداخته شود:
نظام باز و بسته خانوادگی نظام خانوادگی را از جهتی دیگر میتوان به نظام «باز و بسته» تقسیم کرد. نظام باز خانوادگی الف- سطح ارزش اعضای خانواده بالاست و هر یک از اعضا ارزش دیگری را درک میکند و به او احترام میگذارد. ب- ارتباط اعضای خانواده با یکدیگر صادقانه، روشن و مستقیم است. از بیان مطالب ترسی ندارند و مقاصد خود را به وضوح بیان میکنند. ج- قواعدی که حاکم بر خانواده است انسانی، قابلانعطاف و تغییرناپذیر است. هر یک از اعضای خانواده میتواند آزادانه نیازها و خواست خود را بیان کند و پذیرای انتقاد سایرین باشد. نظام بازخانوادگی محلی مناسب برای رشد اعضا و تبادلنظر و بالندگی است. در این خانواده هر فردی به تناسب توان و استعداد خود رشد مییابد و پیشرفت میکند. نظام بسته خانوادگی الف- ارزش اعضای خانواده پایین است. هرکدام از اعضا، دیگری را تحقیر میکند و به او احترام نمیگذارد. ب- ارتباط اعضای خانواده با یکدیگر غیرصادقانه و مبهم است. معمولا اعضای خانواده یکدیگر را سرزنش کرده و مطالب را بهصورتی پوشیده و به اصطلاح مبهم بیان میکنند. ج- قواعد حاکم بر خانواده غیرانسانی، خشک و تغییرناپذیراست. هرکس در این خانواده به فکر خویش است و توجهی به نیازها و خواستههای سایر اعضا ندارد. در نظام بسته، آشفتگی مشهود است. گرچه خانوادهها مشکلات خود را در قالب مشکل یکی از اعضا و غالبا کودکان و نوجوانان بیان میدارند، ولی باید مشکل را در ساخت خانواده و نظام آن و در شبکه ارتباطات خانوادگی جستوجو کرد. در خانوادههایی که مشکل دارند و خانواده درست سازماننیافته، هر یک از اعضا نقش خود را درست ایفا نمیکند، دارای شبکه ارتباطی مناسبی نیست و پیامها به صورت صادقانه و روشن ردوبدل نمیشود. لازم به ذکر است که شبکه ارتباطات فقط شامل پیام کلامی نمیشود، بلکه کلمات، وضع بدن، اشارات و علایم و حتی نحوه لباس پوشیدن و آراستگی ظاهر را نیز دربرمیگیرد. بررسی ویژگیهای خانواده سالم در نظامهای سالم خانوادگی، نقشها هم سالم هستند و فرزندان از رفتار پدر و مادر الگو میگیرند. پدر و مادر نقش آموزگاران را بازی میکنند، برای فرزندان خود وقت میگذارند، به آنها توجه میکنند و آنها را جهت میدهند.
در نظامهای سالم خانوادگی نقشها انعطافپذیرند و دستبهدست میشوند. حرکت آرام و آهسته است، تبادل افکار با یکدیگر دارند، روابط آنها با هم ملایم است. مادر ممکن است در یک زمان براساس اقتضا در نقش بلاگردان ظاهر شده و سپس، این وظیفه به پدر و چندی بعد به فرزندان واگذار میشود. خانواده سالم و موفق، مجموعهای است که در آن، همه اعضا موفق هستند و همه مناسبات میان افراد آن روال طبیعی و موفقی دارد. اعضای این خانواده میتوانند از قدرتهای انسانی خود استفاده کنند. آنها از این قدرتها برای مشارکت و تعاون و ارضای نیازهای فردی و جمعی خود استفاده میکنند. خانواده سالم، خاک سالمی است که در آن افراد رشد سالم دارند و انسانها بالغ میشوند. البته رسیدن به این مهم مشمول نکات زیر است: الف- خانواده، واحدی برای رشد و بقاست. ب- خانواده مکانی است که نیازهای احساسی و عاطفی همه اعضای خود را تأمین میکند، ازجمله این متغیرها میتوان به تعادل میان استقلال و وابستگی اشاره کرد. ج- خانواده سالم رشد و اعتلای همه اعضای خود، ازجمله پدر و مادر را در نظر میگیرد. د- خانواده مکانی است که در آن عزتنفس ایجاد میشود. ه- خانواده، واحد مهمی در اجتماع است و برای جامعهای که قصد دوام دارد، حایز اهمیت است. و- خانواده، خاکی حاصلخیز برای پرورش انسانهای بالغ است. انسان بالغ کسی است که تفاوت میان خود و دیگران را درک میکند و از هویت برخوردار است. شخصی با این خصوصیات میتواند بیآنکه به خانواده خود متصل باشد با آنها روابط معنیدار ایجاد کند. مقررات در خانوادههای موفق روشن است. زن و شوهر از تفاوتهای رفتاری، ارتباطی و نگرش خانوادههای خود آگاهند و آنها را بدون تعصب و بیآنکه به درست بودن یا نبودن آن کاری داشته باشند، میپذیرند و متفاوت بودن آنها را تصدیق میکنند. زن و شوهر هرکدام در جهت یافتن راهحلهای مسالمتآمیز قدم برمیدارند. البته این هرگز به معنای آن نیست که تضاد و اختلافی میان آنها بروز نمیکند. ظرفیت قبول تفاوت و مواجهه منطقی با تضادها و اختلافها نشانه صمیمت و خانواده سالم است، اختلاف سالم چنانچه مورد استفاده درست قرار گیرد، مفید و سازنده است. در یک ازدواج موفق، زن و شوهر متعهدند که بر سر تفاوتهای خود به توافق برسند. در تضاد و اختلاف باقی نمیمانند و به این هم تن نمیدهند که با هم بحث و مخالفت نکنند. بهجای آن برای مصالحه و صمیمت تلاش میکنند. با هم گفتوگوکردن بخشی از تماس و مصالحه است. زوجهای موفق هم با هم درگیر میشوند؛ اما با اختلافات خود برخورد منصفانه میکنند.
چگونه میتوان در برابر اختلافات برخورد منصفانه داشت؟ ١- جرات داشتن به جای پرخاشگری ٢- توجه به زمان اکنون و اجتناب از مراجعه به سوابق امر ٣- اجتناب از پرگویی و نپرداختن به جزییات ۴- اجتناب از داوری ۵- صداقت داشتن و توجیه واقعیتها به جای کمالطلبی ۶- اجتناب از سرزنش ٧- گوشکردن پویا ٨- پرداختن به یک موضوع بهخصوص در هر زمان ٩- توجه به راهحل به جای تلاش برای اثبات نظریه خود. در خانواده موفق مقررات پنهان، مطرح و بررسی میشود. آنچه مطرحناشدنی باقی میماند بسیار جزیی است. در این شرایط فرزندان خانواده تحتتأثیر باورهای ناگفته پدر و مادر آسیب نمیبینند. در یک رابطه زناشویی سالم، اتصال و وابستگی به دلیل میل است و نه صرفا از روی نیاز، در این شرایط هر کدام در جهت و جانب کاملشدن کموبیش در حرکتند. زن و شوهری که از کاملبودن یکدیگر حمایت و حراست میکنند بههم میپیوندند و رشد میکنند. هر کدام با کم کردن کنترل، انتقاد، سرزنش و داوری به رشد دیگری کمک میکند. در خانوادههای زنده و بالنده، بهطورمداوم شاهد الگوهای متفاوتی هستیم. ارتباطها مستقیم، واضح، صریح و صمیمانه است. قاعدهها قابلانعطاف، انسانی، مقتضی و دستخوش تغییر بوده و پیوند با اجتماع نیز بارز و امیدبخش است.
روزنامه شهروند:
5 اسفند 1394
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: دکتر سلام]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 49]