واضح آرشیو وب فارسی:ایلنا: یادداشت غلامرضا امامی؛ مترجم آخرین کتاب امبرتواکو در ایران
غلامرضا امامی (نویسنده و مترجم آثار امبرتو اکو در ایران) به مناسبت درگذشت اکو یادداشتی را منتشر کرد. به گزارش ایلنا، متن یادداشت غلامرضا امامی که نسخهای از آن برای ایلنا ارسال شده؛ به شرح زیر است: سهم کودکان از امبرتو اکو در «سه قصه» فیلسوف ایتالیایی شنیده میشود. امبرتو اکو چهره نامدار، فیلسوف معاصر، روزنامهنگار نامی ایتالیایی خاموش شد، با خاموشی او ایتالیا در عزای عمومی فرورفت. مردی که بیهیچ هیب، غرور. کبری در خیابانهای میلان و شهر بلونیا و در بین مردم کوچه وبازار میگشت، با مردم سخن میگفت و در کنار آنان به دردهایشان گوش فرا میداد. شاید بسیار کسان ندانند که امبرتو اکو در مجله اسپرس. درباره مسایل اجتماعی جهان و ایتالیا مینوشت. اکو روشنفکری نبود که در برج عاج نشسته باشد بلکه او مردی بود که درد جامعه را میفهمید. او پناهی برای همه بیپناه بود. او به دردها و مشکلات مهاجران میپرداخت و از فرهنگ جهان و ایتالیا دفاع میکرد، او میکوشید مسلمانان به جرم مسلمان بودنشان در اقلیت قرار نگیرند، یکبار گفت مسلمانان باید مسجد داشته باشند و هنگامی که برخی گفتند با وجودی که در کشورهای مسلمان مسیحیان به جرم مسیحیت به قتل میرسند و مجسمه بودا در افغانستان به وسیله داعشیان و طالبان نابود میشود، چرا باید مسلمانان مسجد داشته باشند در جواب گفت: جهان اسلام مردانی مثل ابن سینا و ابن خلدون و... را به جهان عرضه داشته است و اگر ما اجازه ندهیم که مسلمانان در کشورهای اروپا به ویژه ایتالیا مسجد داشته باشند، ماهم همان طالبان هستیم. اکو هرچند فیلسوف نامداری بود اما از کودکان نیز غافل نشد و برای کودکان نیز نوشت، او به زندگی آنها میاندیشید، من در نمایشگاه وین اکو را دیدم و از او خواستم تنها شاهکار بینظیر او با نام «سه قصه» را به زبان فارسی درآورم، او لبخندی زد و گفت در کشور شما کپی رایت نیست و اعتقادی به آن نیز ندارید میتوانید کتاب را چاپ کنید. به او گفتم که انتشارات چکه تعهدات کپی رایت را انجام خواهد داد اد لبخندی زد و با رضایت گفت: توصیهات را به ناشر میکنم. کتاب را برایش فرستادم. قرار شد که عید به بولونیا بروم و با او دیداری داشته باشم. در تماسی که گرفتم منشیاش گفت کتاب رسیده و اکو بسیار تشکر کرده اما حال خوشی ندارد، دلم فرو ریخت، مگر میشود امبرتو شاد که همیشه لبخند به لب داشت حال خوشی نداشته باشد و دریافتم دچار سرطان شده است، اکو خاموش نشد صدای اکو که از سه قصه به گوش میرسد صدای صلح، صدای آگاهی،.... صدای آزادی است. صدایی که همچنان از «سه قصه به گوش کودکان و نوجوانانی که دنیا را فارغ از خشم و خشونت میخواهند دنیایی آباد و آزاد.
۱۳۹۴/۱۲/۰۱ ۱۳:۵۲:۲۱
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایلنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 90]