تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 25 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):هر كس زياد شوخى كند، نادان شمرده مى شود.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1829577959




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

پاسخ حداد عادل به یک ادعای تکراری


واضح آرشیو وب فارسی:چغادک نیوز: بنده یکی از اعضای شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی بودم. آیا می توان فرض کرد که آقایان مؤسس حزب در آن روز های حسّاس و پرالتهاب از چنین مطلبی بی خبر بوده و اکنون، پس از حدود چهل سال، جوانانی که آن زمان به دنیا نیامده بودند این واقعیت را کشف کرده اند؟به گزارش "چغادک نیوز"، طی 3 دوره گذشته انتخابات مجلس، دکتر غلامعلی حداد عادل منتخب اول مردم تهران بوده و مطابق همه این ادوار، در آستانه برگزاری انتخابات مجلس دهم نیز جریان های سیاسی رقیب، با انتشار مطالبی با محتوای تکراری در شبکه های اجتماعی درصددند تا پایگاه اجتماعی نفر اول لیست اصولگرایان را تخریب کنند. از جمله مواردی که معمولا در آستانه هر انتخابات علیه حدادعادل مطرح می شود، شبهه همکاری و قرابت وی با دکتر سیدحسین نصر در سالیان پیش از پیروزی انقلاب اسلامی است. دکتر حدادعادل طی یادداشتی که در اختیار  خبرگزاری فارس  قرار داد توضیحات روشنی در این باره ارائه کرده و با تاکید بر این که آشنایی وی با دکتر نصر مربوط به 10 سال پیش از پیروزی انقلاب اسلامی بوده که دیگرانی چون علامه طباطبایی و شهید مطهری نیز با وی مراوده داشته اند؛ رقبای انتخاباتی و تخریب کنندگان را به «رجوع به عقل» سفارش کرد. متن کامل این یادداشت به شرح ذیل است:  باسمه تعالی از اوّل انقلاب تا امروز، گهگاه خوانده و شنیده ام که بعضی اشخاص که در عالم سیاست با من اختلاف و رقابت داشته اند، با اشاره به نام دکتر سیّدحسین نصر و انجمن شاهنشاهی فلسفه و دفتر فرح پهلوی، خواسته اند مرا به همکاری با دکتر نصر در فعّالیت های مرتبط با دربار وی متّهم کنند. این روزها هم که بازار رقابت های انتخاباتی، خصوصاً در فضای مجازی، داغ است این نوع تهمت ها دیده می شود. اکنون، بی آنکه فرصت ورود به جزئیات داشته باشم، باید بگویم آشنایی من با دکتر نصر به سال 1347 باز می گردد. در آن زمان، دکتر نصر استاد فلسفة دانشکدة ادبیات و رئیس دانشکده بود و عموماً در داخل و خارج دانشگاه وی را استادی دانشمند و باشخصیت و متدیّن و علاقه مند به اسلام و حکمت اسلامی می دانستند. از جمله دلایل صحّت این سخنْ روابط وی با علامه طباطبایی و نقش او در جلسات مصاحبه های پروفسور هانری کربن با علامه است و نیز ترجمة وی از کتاب «شیعه در اسلام» به زبان انگلیسی و مقاله ای که از وی در کتاب «محمّد خاتم پیامبران» به اهتمام شهید مطهّری در کنار مقالات استادانی مانند علامه طباطبایی و حاج سیّدابوالفضل زنجانی و دکتر سیّدجعفر شهیدی و دکتر علی شریعتی از سوی حسینیة ارشاد در سال 1346 منتشر شده است. در سال 1347، من فارغ التحصیل دورة فوق لیسانس فیزیک بودم و تصمیم گرفته بودم که، به جای ادامة تحصیل در رشتة فیزیک، علوم انسانی بخوانم. دکتر نصر هم سابقه ای کمابیش شبیه من داشت. با او مشورت کردم و او مرا برای طی کردن این راه راهنمایی کرد. در مهر ماه 1349 دانشجوی فوق لیسانس فلسفة دانشکدة ادبیات دانشگاه تهران شدم و درس های دورة دکتری را در پایان سال تحصیلی 53-54 به پایان رساندم. در این سال ها، دکتر نصر یکی از استادان ما در دورة فوق لیسانس و دکتری فلسفه بود و من یکی از دانشجویان او. البته او نسبت به من محبّت داشت و من هم به وی احترام می گذاشتم و با بضاعتی که در زبان خارجی داشتم از آثار او استفاده می کردم و در بعضی کارهای علمی و دانشگاهی، به صورت غیررسمی، دستیار وی بودم. وقتی در سال 1351 دکتر نصر به ریاست دانشگاه صنعتی شریف امروز برگزیده شد، تصمیم گرفت تعدادی واحد درسی از موضوعات علوم انسانی و فرهنگ و هنر وارد برنامة درسی دانشکده های مهندسی کند. او مرکزی به نام مرکز تعلیمات عمومی در آن دانشگاه تأسیس نمود و من و دکتر نصرالله پورجوادی را در آن مرکز استخدام کرد تا این قبیل درس ها را تدریس کنیم. نصر، یکی دو سال بعد، از آن دانشگاه رفت و من تا پیروزی انقلاب عضو هیئت علمی آنجا بودم و آن مرکز را اداره می کردم و درس می دادم. در همان سال ها بود که دکتر نصر انجمن شاهنشاهی فلسفه را تأسیس کرد. من از اوّل با چنین کاری به علّت نام شاهنشاهی آن مخالف بودم و هیچ گونه همکاری با آن انجمن نکردم. نه در آنجا درس دادم و نه کتابی به چاپ رساندم و نه برای مجلّة آن، که «جاویدان خرد» نام داشت، مقاله ای فرستادم. اسناد آن مؤسّسه در سال های قبل از انقلاب قاعدتاً باید موجود باشد. مطمئنّم که هیچ سندی دالّ بر کمترین همکاری من با آن انجمن وجود ندارد. حتّی کسانی مانند دوست محترم من جناب دکتر مصطفی محقّق داماد و یا آقای ابطحی (از همکاران بازنشستة سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی) شاهدند که من چگونه در قول و فعل با آن انجمن مخالفت داشته ام. حال، سخن من به کسانی که هر چند وقت یک بار این موضوع را پیش می کشند این است که شما جوانان امروز که در آن سال ها نبوده اید، طبعاً این تهمت ها را از زبان بعضی افراد فراری و ضدّانقلاب، که با من به علّت آنکه در خدمت جمهوری اسلامی هستم دشمنی دارند، شنیده اید. من به شما توصیه می کنم به کسانی مثل آقای دکتر غلامرضا اعوانی که از اوضاع قبل و بعد از انقلاب آن انجمن باخبرند مراجعه کنید و در این باره تحقیق کنید و اگر سندی حاکی از همکاری من با آن انجمن به دست آوردید آن را منتشر کنید. من در سال هایی با دکتر نصر رابطة نزدیک داشتم که او از دربار دور بود. هرچه او به دربار نزدیک تر شد فاصلة من از او بیشتر شد. در سال های نزدیک به پیروزی انقلاب شاید شش ماه یک بار هم او را نمی دیدم و انتصاب وی به ریاست دفتر فرح در سال 57 ربطی به آشنایی من با او در سال 47 ندارد و کسانی که با ردیف کردن انجمن شاهنشاهی فلسفه و دفتر فرح سعی در تخریب من دارند یا ناآگاه اند یا نادرستی و غرض ورزی می کنند. صرفاً جهت اطّلاع نویسندگان و خوانندگان این تهمت ها یادآور می شوم که در سال 57، از چند هفته قبل از پیروزی انقلاب، آقایان بهشتی و خامنه ای و هاشمی رفسنجانی و موسوی اردبیلی و باهنر تصمیم به تأسیس حزبی به نام حزب جمهوری اسلامی گرفتند. شورای مرکزی این حزب سی نفر عضو داشت که حضرات آقایان مذکور جزء آن سی نفر بودند. بنده هم یکی از اعضای شورای مرکزی بودم که قبل از پیروزی انقلاب به عضویت برگزیده شده بودم. حال می پرسم آیا می توان فرض کرد که این آقایان و بقیة اعضای شورای مرکزی در آن روز های حسّاس و پرالتهاب از چنین مطلبی بی خبر بوده اند و اکنون، پس از حدود چهل سال، جوانانی که آن زمان به دنیا نیامده بودند این واقعیت را کشف کرده اند؟ آیا چنین چیزی به عقل جور در می آید؟ من نزد خدای خود، ان شاء الله، روسفیدم، از آن جهت که از سال 1342، همزمان با آغاز انقلاب اسلامی، که وارد دانشگاه تهران شدم در همین راهی بودم که امروز هستم. تقاضای من همیشه یکسان بوده، هرچند اقتضای سال های قبل از انقلاب طبعاً با اقتضای سال های بعد از آن یکسان نبوده است. 94/11/28 غلامعلی حدادعادل


پنجشنبه ، ۲۹بهمن۱۳۹۴


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: چغادک نیوز]
[مشاهده در: www.choghadaknews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 12]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن