تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 12 مهر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):من مأمورم كه صدقه (و زكات) را از ثروتمندانتان بگيرم و به فقرايتان بدهم.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820246012




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

چرا «BBC» مردم را از رای دادن به آیات جنتی، یزدی و مصباح منع می کند؟


واضح آرشیو وب فارسی:بلاغ نیوز: این روزها شبکه فارسی زبان بی.بی.سی که تحت نظارت و مدیریت مستقیم وزارت خارجه و سرویس اطلاعات خارجی انگلیس - MI6 - اداره می شود، با جدیت! از مردم ایران می خواهد که در انتخابات خبرگان رهبری نباید به شخصیت های انقلابی، مخصوصا حضرات آیات جنتی، یزدی و مصباح رأی بدهند!به گزارش بلاغ ، روزنامه ها و جراید در بخش سرمقاله و یادداشت روز به بیان دیدگاه ها و نظریات اصلی و اساسی خود می پردازند؛ نظراتی که بیشتر با خط خبری و سیاسی این جراید همخوانی دارد و می توان آنرا سخن اول و آخر ارباب جراید عنوان کرد که اهمیت ویژه ای نیز دارد. در ادامه یادداشت و سرمقاله های روزنامه های صبح کشور با گرایش های مختلف سیاسی را می خوانید: چرا BBC مردم را از رای دادن به آیات جنتی، یزدی و مصباح منع می کند؟ حسین شریعتمداری در ستون یادداشت شماره امروز روزنامه کیهان نوشت: پیش از این (چند سال قبل) در مناسبتی به این حکایت اشاره داشتیم و امروز هم آن را وصف الحال می بینیم و آن حکایت این است که؛ «شخصی همه جا از ارادت خود به شهیدان کربلا سخن می گفت و دست حسرت بر پیشانی می زد که کاش روز عاشورا در آوردگاه کربلا حضور داشتم و به یاری امام مظلوم حضرت سیدالشهداء(ع) می شتافتم. روزی اهل محل را دعوت کرد و گفت؛ دیشب خواب عجیبی دیدم. خواب دیدم عصر عاشوراست و حضرت اباعبدالله علیه السلام برای نبرد آماده می شوند. از ایشان اجازه میدان خواستم و حضرت اجازه فرمودند و اسب و شمشیری هم در اختیارم گذاشتند، بر زین نشستم و به میدان تاختم اما، انبوه لشکر دشمنان را که دیدم، بر خود لرزیدم و راه کج کرده و از صحنه نبرد گریختم و... یکی از بزرگان محل که در جمع حاضران بود به وی گفت؛ اینکه از میدان جنگ گریخته ای به خودت مربوط است و باید به توبه «نصوح» از خدای خویش طلب آمرزش کنی، اما، اسب و شمشیری که از حضرت گرفته بودی، بیت المال مسلمین بوده است و باید آن را بازپس بدهی و یا بهای آن را محاسبه کرده و بپردازی!...» این روزها شبکه فارسی زبان بی.بی.سی که تحت نظارت و مدیریت مستقیم وزارت خارجه و سرویس اطلاعات خارجی انگلیس - MI6 - اداره می شود، با جدیت! از مردم ایران می خواهد که در انتخابات خبرگان رهبری به لیست مورد حمایت آقای هاشمی رفسنجانی رأی بدهند و تاکید می کند که نباید به شخصیت های انقلابی، مخصوصا حضرات آیات جنتی، یزدی و مصباح رأی بدهند! همین خط خبری و توصیه سیاسی با همان سمت و سو از شبکه فارسی زبان آمریکا VOA و رادیو فردا که وابستگی خود به سازمان «سیا» را انکار نمی کند نیز دنبال می شود. گفتنی است چند ماه قبل از فتنه آمریکایی-اسرائیلی 88، رسانه های بیگانه که فتنه 88 از سوی دولت های متبوع آنها طراحی شده و می دانستند چه توطئه ای در پیش است، برای مدیریت بیرونی فتنه و ارسال دستورالعمل سرویس های اطلاعاتی مثلث آمریکا، انگلیس و اسرائیل به فتنه گران، دقیقا همین خط را تدارک دیده و عملیاتی کرده بودند. رادیوهای آمریکا و بی بی سی، شبکه تلویزیونی فارسی زبان خود را راه اندازی کردند، «توئیتر» که قرار بود و اعلام کرده بود به منظور تغییر ساختار و پاره ای از تعمیرات برای مدتی تعطیل خواهد بود، با سفارش رسمی و اعلام شده وزارت خارجه آمریکا، این تعمیرات و تغییرات را به تأخیر انداخت. وزارت خارجه رژیم صهیونیستی یک شبکه فارسی زبان ایجاد کرد. شبکه تلویزیونی و انگلیسی زبان «یورونیوز» که دامنه فعالیت آن، کشورهای اروپایی بود، در اقدامی غیرمنتظره، یک شبکه فارسی زبان راه اندازی کرد و تمامی این رسانه ها در جریان فتنه 88 به طور تمام قد و با همه توان در اختیار فتنه گران بود تا آنجا که حتی شعارهای ساختارشکنانه، نظیر «نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران»!، «انتخابات بهانه است، اصل نظام نشانه است»! و... را نیز به سران وطن فروش و فریب خوردگان میدانی فتنه دیکته می کردند و بخش مدیریت رسانه ای فتنه را برعهده داشتند. اما، اصحاب و سران نه فقط فتنه هرگز با این دشمنان بیرونی مرزبندی نکردند، بلکه آشکارا از آنها دستور می گرفتند و دستورات دیکته شده را به میدان می آوردند. این روزها هم دستورالعمل توصیه شده - بخوانید دیکته شده - سرویس های اطلاعاتی آمریکا و انگلیس، بدون کم و کاست و دقیقا همان گونه که دیکته شده است از سوی برخی مدعیان اصلاحات و اعتدال و کارگزاران و رسانه های مجازی و مکتوبی که در اختیار دارند دنبال می شود. آیا این همخوانی تصادفی است و فقط در حد و اندازه یک اتفاق ساده و بدون هماهنگی قبلی و پشت پرده قابل ارزیابی است؟! اگر اینگونه نیست - که ان شاءالله نباشد! - کمترین انتظار آن است که آقای رفسنجانی و برخی دیگر از مدعیان اصلاحات و اعتدال با صراحت و به گونه ای خالی از ابهام، علیه بلندگوهای وابسته به سرویس های اطلاعاتی آمریکا و انگلیس موضع گرفته و به وضوح نشان بدهند که با دشمنان تابلودار بیرونی مرزبندی مشخصی دارند و بسیار بدیهی است که اگر آشکارا علیه سرویس های اطلاعاتی یاد شده و بلندگوهای نشان دار آنها موضع نگیرند باید به مردم حق بدهند که در این ماجرا «کاسه ای زیر نیم کاسه» ببینند! این توصیه از سر دلسوزی و خیرخواهی برای خود آقایان مورد اشاره است، چرا که اقدام یاد شده از سوی رسانه های دولتی آمریکا و انگلیس مصداق اقدام احمقانه دشمنان است که به قول امام سجاد علیه السلام، جای شکر دارد و مانند همیشه، نتیجه معکوس به دنبال خواهد داشت، زیرا کدام یک از مردم این مرز و بوم - غیر از گروهی اندک و فریب خورده و یا خودفروخته- را می توان یافت که خشم و غضب دشمنان قسم خورده اسلام و ایران و انقلاب نسبت به این یا آن شخصیت درون نظام را نشانه صحت و درستی بینش و منش آنان نداند؟ و یا حمایت همان دشمنان بیرونی از فلان و بهمان شخص را، دلیل محکم و قابل استنادی برای نامطلوب بودن و ضرورت طرد آنها تلقی نکند؟ از امام صادق علیه السلام نقل است که می فرمایند؛ «از میان دونفر، آن را که مطلوب دشمنان ماست کنار بگذارید و آن را که مورد خشم و غضب دشمنان ماست ترجیح بدهید». ممکن است آقایان ادعا کنند که توصیه دشمنان بیرونی به خودشان مربوط است و از این روی، نیازی به اعلام برائت از آنان نمی بینیم! که باید گفت؛ شما در چرخه انتخابات که بخشی از نظام است وارد شده اید و از این زاویه وامدار مردم و نظام هستید و به عنوان یک وظیفه، ملزم به اعلام برائت می باشید، ضمن آن که طی چند سال گذشته، هرگاه یک سایت بی نام و نشان و یا شخصی در یکی از نقاط دورافتاده کشور علیه شما آقایان موضعی گرفته و حرفی زده است، بدون فوت وقت و با شدت و حدّت در مقام پاسخگویی برآمده اید. دیروز رهبر معظم انقلاب در دیدار پرشور مردم آذربایجان با ایشان، به نکته یاد شده اشاره حکیمانه ای داشتند؛ «دشمن الان بر روی مجلس خبرگان حساس است؛ رادیوی انگلیسی دارد به مردم ایران، مردم تهران دستورالعمل می دهد که به فلانی رأی بدهید، به فلانی رأی ندهید؛ معنایش چیست؟ انگلیسی ها دلشان برای دخالت کردن در ایران تنگ شده است، اینکه تاکید داریم مردم، با بصیرت، با آگاهی، با دانایی وارد بشوند به خاطر این است که بدانند دشمن چه می خواهد. وقتی شما دانستید دشمن چه می خواهد عکس آن عمل خواهید کرد.» دعوت 99 درصدی/ چرا انقلابی رأی دادن مهم است؟ وطن امروز در بخش سرمقاله خود نوشت: تاکنون در 2 پرونده «چرا نباید به سرمایه داری رای بدهیم؟» و «نقشه تخریب استقلال ملی»، از اهمیت «انقلابی رای دادن» گفتیم و علت سرخوردگی بخش بزرگی از مردم، پس از انتخاب گزینه های همراه یا همکار در تحقق اهداف نظام سرمایه داری را بیان کردیم. خلاصه ماجرا این بود که رای به گزینه های حامی نظام سرمایه داری، نوعی عمل ضدانقلابی است چرا که آنها به وضوح از برنامه خود برای تقابل با «استقلال ملی»، در قالب حذف طرح های عدالت اجتماعی به رنج به دست آمده جامعه ایرانی همچون «یارانه ها»، «مسکن مهر»، «آموزش وپرورش رایگان»، «طرح تحول نظام سلامت»، «صنعت نفت ملی» و «برابری قانونی» سخن می گویند و «اشراف سالاری» را بدون توجه به «فاصله طبقاتی» روزافزون جامعه، با شعار «مردم بدهکار سرمایه سالاران»! ترویج می کنند. طبیعتا یک درصدی ها در همه جوامع آلوده به لیبرالیسم، از پول و رسانه و سایر ابزارهای قدرت برخوردارند و به رغم جمعیت کم به طور معمول تلاش های توده غیرمنسجم و درمانده 99 درصدی را برای «تغییر» وضعیت اجتماعی، اقتصادی و سیاسی، نقش بر آب می کنند. اما در یک جامعه انقلابی و ارزشمدار همچون ایران، مسیر برای انتخاب صحیح و آگاهانه بسته نیست و اشراف «شکستنی» هستند. می دزدم پس هستم! البته باید قبول کرد غربگرایان، در برنامه سازی برای دیگر گروه ها و احیانا رقبا خوب عمل می کنند و به طور معمول وحدت آنها بر اصول سرمایه سالارانه و پشتیبانی از باطل، بیشتر از حق طلبان است اما پاشنه آشیل شکست آنها به دست توده مردم «فساد اقتصادی» است. سرمایه به دست آمده از مسیر دزدی و رانت خواری را شاید بتوان چند سالی «آبرومندانه» جلوه داد ولی بالاخره سبک زندگی قارونی، ماهیت تجارت پرفساد قارونیان را افشا خواهد کرد و آن زمان است که اشراف با ماله رسانه های زنجیره ای، رفع و رجوع ظاهری ماجرا را با توسل به انواع حیله های تبلیغاتی و سیاسی در پیش می گیرند. فساد راستی و چپی نمی شناسد اما ذات آرمان سرمایه داری یعنی فربه کردن یک طبقه یک درصدی با حق و حقوق 99 درصد مردم، برآمده از دزدی اقتصادی است. پس مردمی را که مستاصل از اختلاف طبقاتی و فساد ساختاری، به بانیان و مروجین سرمایه داری و اشراف سالاری در ایران پس از پایان جنگ، رای می دهند باید توصیه به بازنگری بنیادین در اهداف انقلابی کرد حتی اگر حقیقتا «انقلابی» نباشند! گرایش فطری شاید راز دعوت رهبر انقلاب از همه آحاد جامعه برای شرکت در انتخابات اعم از موافقان نظام و مخالفان نظام در تلاش برای برهم زدن موازنه قدرت باشد. «مردم» به معنای عام کلمه، چه انقلابی باشند و چه به دلایل متنوع «انقلابی بودن» را فراموش کرده یا کنار گذاشته باشند جزئی از طبقه 99 درصدی مخالف با اهداف نظام فسادآور و ضدمردمی سرمایه داری به حساب می آیند. یعنی برای آنها فرقی ندارد که نظر مثبت شان درباره ارزش های بنیادینی همچون «عدالت»، «پاکدستی»، «مردم گرایی»، «مبارزه با اختلاف طبقاتی»، «مخالفت با ظلم» و «استقلال طلبی» را به گزارشگر شبکه ضدانقلاب «بی بی سی» بگویند یا خبرنگار صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران! مردم براساس فطرت بیدارشان، با دزدی و تقلب و فساد مخالفند و خوبی ها را پاس می دارند. اتحاد 99 درصدی مرز میان خوبی و بدی برای قاطبه مردم روشن است و خوب می دانند که مثلا طیفی که برای «محرمانه کردن» همه قراردادها و معاهدات اقتصادی و سیاسی ملت تلاش می کند، ریگی به کفش دارد! برای مردم ذات فعالیت رسانه های زنجیره ای به خرج یک مفسد اقتصادی گردن کلفت که به دروغ در فیلم انتخاباتی فلان نامزد «اشک تمساح» برای فقرا می ریزد، زیر سوال است. مردم در تشخیص سبک زندگی قارونی از ساده زیستی مردمی هیچ مشکلی ندارند و به سادگی سوال مهم «از کجا آورده ای؟» را بر زبان جاری می کنند. برای مردم بدیهی است که با رای آلوده نمی توان سیستم را از آلودگی پاک کرد. پس حضور حداکثری آنها در هر شرایطی به نفع حامیان عدالت و در مسیر اصلاح جامعه است، چرا که مردم حتی اگر انقلاب 57 را دوست نداشته باشند، حرکت انقلابی برای پاکسازی جامعه از فساد اقتصادی و اشراف سالاری و اختلاف طبقاتی را دوست دارند، بنابراین حرکت ارزشی این است که انقلابی ها از آنها که «رای نمی دهند» یا به هر دلیلی «از انقلاب دلسرد شده اند» نیز بخواهند «انقلابی رای بدهند»! چرا که نفع رای به مخالفان جریان یک درصدی طلبکار از مردم، همگانی است. کما اینکه ضرر معاهده متقلبانه و محرمانه کرسنت به تساوی میان همه ایرانیان تقسیم می شود! خرید کالای لوکس و تشریفاتی همچون ایرباس قاره پیما همه ایرانیان را بدهکار فرانسه کرد و خیانت براندازی کشاورزی مملکت، امنیت غذایی اصولگرا و اصلاح طلب را به خطر انداخت. لغو آیین نامه اجرایی قانون ایمنی زیستی جمهوری اسلامی ایران در خرداد 94 برای واردات و تولید و عرضه انبوه محصولات دستکاری شده ژنتیکی هم فقط سلامت حال و آینده انقلابی ها را به بازی نگرفت! تفرقه و منافع سرمایه داری تفرق و فرقه فرقه شدن مردم منافع بسیاری برای حامیان سرمایه داری دارد، چرا که به واسطه تفرقه مردم، خیانت سرمایه داری به سلامت ایرانیان فراموش می شود. مردم بدون وحدت اصولی، شعارهای معیشتی و اقتصادی بر زمین مانده را رها کرده و به سیاسی کاری رای خواهند داد. از یاد می برند ایران برای همه ایرانیان است و در بحبوحه دعواهای ساختگی حزبی یادشان می رود دقیقا چه می خواستند؟! شاید فسخ رانت 1000 میلیارد تومانی وزارت صنعت به یک سرمایه دار از طبقه یک درصدی ها را هم در سال جاری فراموش کنند! اینگونه می شود که تفرقه 99 درصد مردم، اقلیتی را به واسطه فراموشی تاریخ، وادار به رای به اشراف سالاری می کند و آمار معاملات و رانت های «محرمانه» را تصاعدی افزایش می دهد. از نامزدها بپرسید! جمهوری اسلامی ایران برای تحقق اهداف 99 درصدی خود نیازمند وحدت و مشارکت همگانی است و ترس از اتحاد اکثریت ضد اقلیت یک درصدی است که نظام سرمایه داری را می ترساند. چه پای اجتماع مردمی در خیابان وال استریت در کار باشد و چه صفی از رای دهندگان حامی ارزش های بنیادین انقلاب در خیابان ولیعصر (عج)پشت سرمایه داری و حامیان اشرافیت طبقاتی از حضور مردم و رای انقلابی آنها می لرزد. فراموش نکنیم همه ما اعم از آنها که به اصولگرایی گرایش داریم یا دیگرانی که خود را اصلاح طلب می خوانند، در «میل فطری و ذاتی به خیرات» مشترکیم. پس از نامزدهای مورد بررسی خود از اصول سوال کنید: 1- آیا حامی واردات بی رویه و ادامه سیاست های رکود اقتصادی هستند؟ 2- برای رباخواری نظام بانکی و معضل «وام بانکی رانتی» چه طرحی اندیشیده اند؟ 3- در مجلس آینده برای مقابله با تولید و واردات محصولات خطرناک تراریخته چه خواهند کرد؟ 4- برای توانگری کشاورز و رونق کشاورزی ارگانیک و سودآور ایران چه برنامه ای دارند؟ 5- آیا با سیاست «مدرسه پولی» موافق هستند؟ 6- برای ازدواج جوانان چه برنامه ای دارند؟ سیاست وارونه وام 25 میلیونی خودرو و وام 3 میلیونی دست نیافتنی ازدواج را ادامه خواهند داد؟ 7- رونق اشتغال نیازمند خروج از رکود و هزینه کرد دولت در داخل است، چگونه دولتمردان ایرانی را در مسیر عمل به وعده های فراموش شده حوزه کارآفرینی یاری خواهند کرد؟ 8- قائل به ادامه روند «محیط زیست سیاسی» هستند یا «سیاست محیط زیستی» را با برنامه ریزی حقیقی برای حل معضل ریزگردها و آلودگی هوا می پسندند؟ 9- در برابر سیاست نفوذی و ضدخانواده ترغیب «زن ایرانی» به تبدیل شدن به «نیروی کار ارزان و کم توقع بازار» حتی بدون تصویب حقوق اولیه مصرح در قوانین غربی همچون مرخصی زایمان و حمایت از مادران شاغل سکوت خواهند کرد؟ 10- برای شفافیت اقتصادی و مبارزه با فساد محرمانه، چه برنامه قانونی دارند؟ فراموش نکنیم انقلابی رای دادن به نفع همه ایرانیان است... وحدت برای تحقق عدالت و خوبی مخالف ندارد.  ایران، میهن ماست احمد مسجدجامعی عضو شورای شهر تهران در روزنامه شرق نوشت: دو انتخابات مهم و سرنوشت ساز پیش رو داریم، در شرایطی که چندان نیاز به توضیح ندارد. ردصلاحیت های صورت گرفته، خواسته و ناخواسته، فضای رقابتی را تحت تأثیر قرار داده است و تجربه های گذشته، اثر آن بر میزان مشارکت را محتمل می کند ولی رأی ندادن کسی را مبرا نمی کند. آنها که رأی نمی دهند در عمل رأی خود را به همان کسانی داده اند که اسباب این کار شده اند. رأی ندادن تضعیف مجلس است و مجلس ضعیف به تقویت تصمیم گیران خودسر و خودمحور می انجامد. تجربه انتخابات ریاست جمهوری در سال ٩٢ پیش روی ماست. بر اثر رأی مردم، سرنوشت کشور تغییر کرد و شبح جنگ و قحطی کنار رفت و «ایران هراسی» جای خود را به «ایران دوستی» داد. در مذاکرات دشوار و سرنوشت ساز هسته ای، کسانی نمایندگی این ملت تاریخی را عهده دار شدند که با اتکا به آرای ملت عاقلانه و شجاعانه ایستادند و با ادب و لبخند، قاطعانه گفتند: «هیچ وقت یک ایرانی را تهدید نکنید». همین یک نمونه کافی است تا اهمیت تک تک آرای ملت را نشان دهد. اینک هواداران این تحول و سابقه تاریخی، نقشی جدی در دو انتخابات بااهمیت پیش رو دارند و آن ایجاد شرایطی است که دست کم بتوان به راحتی کنار یکدیگر نشست، استکانی چای نوشید و بی هراس از تندروهایی که حیات خود را در پرونده سازی و ناسزاگویی می بینند، از دغدغه ها و امیدهای مردمان این سرزمین شنید و گفت. برای این کار باید مهربانانه و امیدوارانه دست به دست یکدیگر بدهیم و بر این دست ها بیفزاییم. تلاش جمعی ما راهگشای فردای بهتر فرزندان ایران، جهان و جهان ایرانی خواهد بود. نیامدن اما شرایط نابرابر را دشوارتر می کند و کسانی که آن سوی این نگرش هستند، ایران هراسی و اسلام ستیزی را تشدید خواهند کرد و بر دشمنی ها خواهند افزود؛ آسیبی که نتایج زیان بار آن برای همگان و حتی کسانی است که هم اکنون به هر قیمتی به فضای تک صدایی می اندیشند. اسلام هراسی و ایران ستیزی بدون حضور بهانه سازان، راه به جایی نمی برد پس «بهانه سازان» را به مجلس نفرستیم. این میهن از آن ماست و منافع ملی ایجاب می کند فارغ از شرایط نابرابر و ناخواسته همگان در این عرصه حاضر شوند و دیگران را به حضور فراخوانند. تجربه نشان داده است هر زمان مشارکت افزایش یافته، موفقیت مردم و اعتماد اجتماعی آنان بیشتر و موانع راه کمتر بوده است. انتخابات با همه فرازوفرود ها حاصل بیش از یک قرن کوشش و مجاهدت فرزندان برومند ایران زمین برای برقراری مردم سالاری است. این تجربه را قدر بدانیم و امیدوارانه و پرشکوه در برابر صندوق های رأی حاضر شویم.  چگونه لیست بستیم؟ محمدجواد حق شناس فعال سیاسی اصلاح طلب نیز در روزنامه آرمان نوشت: پس از تنگناهای بسیار و کش وقوس های مختلف، بالاخره روز سه شنبه 27بهمن ماه لیست انتخاباتی ائتلاف اصلاح طلبان برای مجلس شورای اسلامی دهم بسته شد. لیستی کامل و 30نفره برای پایگاه های اجتماعی اصلاحات تا از این پس به طور دقیق کاندیداهای مورد حمایت اصلاح طلبان و سران جبهه اصلاحات را برای انتخابات پیش رو بشناسند. اما در این میان بالاخره ممکن است عده ای درباره بسته شدن لیست حرف و حدیث هایی داشته باشند که در این خصوص ذکر جزییات و توضیحاتی خالی از لطف نیست. پس از اینکه ردصلاحیت های گسترده کاندیداهای مجلس دهم اتفاق افتاد و این ردصلاحیت ها عملا طیفی از افراد سیاسی، سابقه دار و شناخته شده را از دور رقابت خارج کرد؛ این ردصلاحیت ها کاندیداهای جبهه اصلاحات را نیز به میزان قابل توجهی دربرگرفت و علاو بر آن حامیان دولت و حتی نیرو های معتدل و چهره هایی از جریان معروف به اصولگرایان معتدل هم از آن بی نصیب نماندند. اتفاقی که رخ داد فضایی حاکی از دو دلی در فضای اصلاح طلبی به وجود آورد. باید دانست که در فضای کنونی کشور و همچنین ناامنی های منطقه ای، مشارکت بالا در انتخابات می تواند پیام روشنی را به جهانیان آن هم در شرایط پسابرجام برساند. لذا در چنین فضایی این پیشنهاد مطرح شد که در وهله اول به هرقیمت از کاهش مشارکت عمومی و سیاسی جلوگیری شود و در وهله دوم نیز باید با فرایندی که به تحریم انتخابات منجر شود کاملا مقابله شود و اجازه ورود به چنین روندی به هیچ عنوان داده نشود. هر چند اعتراضاتی نیز وجود داشت و روال قانونی خود را با وجود تنگناها طی می نمود تصمیم بر این شد که در همین فضا نیز چاره ای اندیشیده شود که بتوان بازی باخت- باخت را تبدیل به بازی برد- برد نمود. با چنین نگاهی بود که یک ائتلاف چهار ضلعی مورد توجه قرار گرفت. چهار ضلعی شامل مجموعه ای از همان اندک کاندیدا های تایید صلاحیت شده اصلاح طلب، کاندیدا های در صحنه مانده معروف به حامیان دولت، برخی از کاندیداهای مستقل که اگر چه ناشناس اما دارای توانمندی، تخصص و نگاهی بازتر به مسائل باشند و همچنین بخشی از جریان اصولگرا که در این چهار سال نشان داده اند با دلواپسان مجلس همراه نیستند و با تندروی در مجلس مقابله کرده اند. بنابراین در نهایت لیستی به عنوان لیست ائتلاف اصلاح طلبان با چنین رویکردی منتشر شد. شاید از افراد حاضر در لیست برخی برای جامعه ناشناخته باشند اما باید توجه داشت که پس از تایید صلاحیت ها تنها 4 چهره شناخته شده اصلاح طلب در صحنه داشتیم. در مجموع مراحل بعد نیز تنها دو یا سه نفر به این افراد افزوده شد. با توجه به راهبردی که در نظر گرفته شده بود که شامل مشارکت حداکثری و ارائه لیست کامل بود، علی القاعده باید خلأ میان 7 نفر کاندیدای تایید شده اصلاح طلب با 30 کاندیدای مورد نیاز برای بستن لیست را با چهره هایی کمتر شناخته شده که در چارچوب سایر اضلاع چهار ضلعی ذکر شده می گنجیدند تکمیل می نمودیم. در نتیجه چهره هایی شناخته نشده از لایه های چندم اصلاح طلب، چهره هایی شناخته نشده اما حامی دولت و برخی از چهره های اصولگرای میانه به لیست اضافه و لیست 30نفره بسته شد. فراتر از یک نامه گسترده تر از یک پیام .... روزنامه رسالت در بخش سرمقاله خود نوشت: هشتم آذرماه امسال، رهبر معظم انقلاب اسلامی نامه دوم خود را خطاب به جوانان اروپا و آمریکای شمالی منتشر کردند. در آن نامه بر محورهای مهم، تاثیرگذار و بنیادینی مانند لزوم همفکری در خصوص درد مشترک تروریسم،تضاد سیاستهای غربی در نظام بین الملل، ریشه های واقعی خشونت در غرب،نتایج زیانبار تحمیل فرهنگ غرب بر سایر کشورها،لزوم پرهیز از رفتار ظالمانه با مسلمانان، دلیل جذب برخی اروپایی ها توسط گروههای تروریستی و .....تاکید شده است. هر اندازه زمان می گذرد،نکات و محورهایی که در نامه مقام معظم رهبری به جوانان غربی مورد تاکید قرار گرفته است، اهمیت و عینیت بیشتری پیدا می کند. به عبارت بهتر، در برهه حساس فعلی ما با عینیت یافتن نگرانی ها، دغدغه ها و در نتیجه اهمیت یافتن راهکارهای معظم له برای مقابله با وضعیت موجود و گذار به وضعیت مطلوب مواجه هستیم. در این خصوص توجه به نکات زیر ضروری به نظر می رسد: 1- با تشدید بحران تروریسم و نقش دولتهای غربی در تحولات خونین منطقه و جهان، هم اکنون زمان واکاوی و تحلیل منازعات جاری در نظام بین الملل فرا رسیده است. تاکنون غرب در صدد بوده است با ارائه آدرسها و نشانه های نادرست از بحرانهای امنیتی در سطح منطقه و جهان، چهره خود را به عنوان مولد این بحرانها کتمان نموده و خود را در کسوت حلال بحرانهای امنیتی در جهان مورد شناسایی افکار عمومی دنیا قرار دهد. این در حالی است که واشنگتن و ناتو به عنوان "تروریسم مولد " و گروههای تکفیری به عنوان "تروریسم برخاسته از سیاستهای منطقه ای غرب" تکمیل کننده پازل خطرناکی هستند که امروز مشاهده تصویرآن دل هر انسان آزاده ای را به درد می آورد. یکی از اصلی ترین پیامهای نامه مقام معظم رهبری به جوانان اروپایی ، تامل در خصوص پدیده تروریسم است. در این نامه، مقام معظم رهبری به ایجاد تفکیک میان تروریسم بد و تروریسم خوب از سوی نهادها و دولتهای غربی اشاره کرده اند.واقعیت امر این است که غرب نه تنها" مواجهه" ، بلکه "توصیف" خود از تروریسم را مشروط به نحوه قرار گرفتن آن در نقشه راه آمریکا و ناتو در منطقه و جهان می داند.درست بر همین اساس است که اگر داعش در محدوده جهان اسلام دست به عملیات زده ،بکشد،کشته شود و میلیونها انسان را آواره و بی پناه سازد مصداق "تروریسم خوب" و اگر در خاک اروپا دست به عملیات انتحاری بزند به عنوان تروریسم بد مورد شناسایی قرار می گیرد. در اینجا ما با دو قرائت واحد از یک پدیده مواجه هستیم و عیار و خط کشی این قرائت و قضاوت، منافع توسعه طلبانه غرب در جهان است. 2- ایالات متحده آمریکا و ناتو میان عملیات استراتژیک و تاکتیکی خود در منطقه و بازی رسانه ای و تبلیغاتی در راستای وارونه نمایی حقایق موجود در نزد افکار عمومی ارتباط مستقیمی برقرار ساخته اند. بی دلیل نیست که مقام معظم رهبری در سالهای گذشته مفهوم ناتوی فرهنگی را به صورتی جدی مطرح نمودند. به عنوان مثال ، ناتو و اتحادیه اروپا طی روزهای اخیر ، مشغول مانوری تبلیغاتی و رسانه ای بر روی موضوع حضور پناهجویان و مهاجرین در کشورهای خود هستند. تمرکز افکار عمومی بر روی چرایی و حتی چگونگی ایجاد این بحران، خط قرمز ناتو و اروپای واحد محسوب می شود زیرا در این صورت ذهن شهروند اروپایی متوجه واقعیتی تلخ به نام "عواقب حمایت غرب از تروریسم تکفیری" می شود! مقامات غربی این روزها به گونه ای در خصوص بحران مهاجرین سخن می گویند که گویا پناهجویان مورد لطف کشورهای اروپایی قرار گرفته و به دامان اروپا پناه آورده اند! با این حال مقامات رسمی در غرب هرگز اشاره ای نسبت به چرایی وقوع این پدیده و نقش سیاستهای امنیتی خطرناک خود در خلق این پدیده تلخ سخنی به میان نمی آورند. 3- "ذهن" و "عین" دو مقوله ای هستند که اگر میان آنها پیوندی منطقی و عقلانی برقرار شود، سخت ترین و غامض ترین پدیده ها و موضوعات قابل درک و تحلیل خواهد شد. یکی از استراتژی های تبلیغاتی و روانی غرب طی دهه های متمادی گذشته، تفکیک میان ذهنیت و عینیت پذیری مخاطبان و شهروندان خود بوده است. بر این اساس همواره میان آنچه در واقعیات رخ می دهد و آنچه به عنوان واقعیت در ذهن شهروندان اروپایی و آمریکایی نقش می بندد فاصله و شکافی عمیق وجود دارد. این شکاف عمیق محصول سانسور، سکوت، وارونه نمایی و اغراق و دیگر تکنیکهای دخیل در انحراف افکار عمومی از واقعیات بوده است. یکی از آثار و برکات دو نامه مقام معظم رهبری، دعوت جوانان اروپایی نسبت به یکپارچه سازی ذهنی و عینی آنها نسبت به وقایع جاری در جهان است. پیش شرط تحقق این مسئله، رهاسازی ذهن جوان اروپایی از کانالیزه شدن در مجاری خبری و تبلیغاتی و رسمی غرب و هدایت فکری و عینی آنها در مجرایی به دور از مهندسی اخبار و وقایع توسط نهادهای رسمی و خبری غرب است. در اینجا ما با مواجهه بدون واسطه "مخاطب" با "حقایق" و درک مستقیم وی از حقایق و موضوعات رو به رو خواهیم شد. این همان خط قرمزی است که غرب از زیر پا گذاشته شدن آن توسط جوانان خود به شدت هراسان است. 4- هر اندازه زمان می گذرد، ضرورت ترویج، بازخوانی ،تئوریزه کردن مفاهیم و مولفه های مورد تاکید قرار گرفته در دو نامه مقام معظم رهبری و تطبیق آن با مصادیق جاری در نظام بین الملل بیشتر می شود. ذهن تشنه و جویای حقیقت جوانان سرتاسر دنیا نسبت به درک و لمس واقعیاتی که در جهان پیرامونی آنها در جریان است، ترجمانی از نیاز فطری و ذاتی جوانان نسبت به فهم صحیح و جامع حقیقت است. در قسمت پایانی نامه دوم مقام معظم رهبری خطاب به جوانان اروپایی ( که جان کلام ایشان محسوب می شود) آمده است : " من از شما جوانان می خواهم که بر مبنای یک شناخت درست و با ژرف بینی و استفاده از تجربه های ناگوار، بنیانهای یک تعامل صحیح و شرافتمندانه را با جهان اسلام پی ریزی کنید. در این صورت، در آینده ای نه چندان دور خواهید دید بنایی که بر چنین شالوده ای استوار کرده اید، سایه اطمینان و اعتماد را بر سر معمارانش می گستراند، گرمای امنیّت و آرامش را به آنان هدیه می دهد، و فروغ امید به آینده ای روشن را بر صفحه گیتی می تاباند." در نهایت اینکه بازخوانی نامه مقام معظم رهبری، نه تنها نیاز امروز جوانان اروپایی و آمریکای شمالی، بلکه نیاز امروز جوانان جویای حقیقت در سرتاسر دنیا محسوب می شود. با این حال باید به جوانان غربی حق داد که به واسطه عملیات پیچیده رسانه ای و تبلیغاتی نهادهای رسمی در اروپا و آمریکا، اساسا در عمل به آنها اجازه درک حقایق و وقایع جاری در جهان داده نشده است. هم اکنون، این احساس نیز بیشتر از سوی جوانان غربی درک می شود زیرا پدیده ها و وقایع پیرامونی آنها روز به روز پیچیده تر و توان بازی رسانه ای غرب در تحریف حقایق بین المللی و تحریف این وقایع روز به روز بیشتر تحلیل می رود. امروز زمان مواجهه رسمی جوان غربی با حقایقی است که مورد تحریف، تکذیب، اغراق و سانسور نهادهای دولتی و رسانه ای در آمریکا و اروپا قرار گرفته اند. هم اکنون با گذشت حدود چهار ماه از انتشار نامه دوم مقام معظم رهبری به جوانان اروپایی و آمریکای شمالی، زمان بازخوانی این نامه برای مخاطبان اصلی این نامه و انتقال پیامهای ارزشمند آن برای جوانان ساکن در غرب فرا رسیده است. در این خصوص هر یک از دلسوزان انقلاب اسلامی باید به عنوان یک نیروی محرکه و به مثابه رسانه ای پویا در انتقال این پیام ها عمل نمایند. هر اندازه زمان می گذرد و بر شدت و پیچیدگی تحولات بین المللی افزوده می شود، این احساس نیاز بیش از پیش متجلی می شود......


پنجشنبه ، ۲۹بهمن۱۳۹۴


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: بلاغ نیوز]
[مشاهده در: www.bloghnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 36]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن