واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: مرد آدمربا، همسايه گروگان از آب درآمد
مردي كه با همدستي يكي از دوستانش براي سرقت يك خودرو، سناريوي ربودن راننده را طراحي و اجرا كرده بود، فكرش را هم نميكرد كه گروگان، همسايهشان از آب دربيايد.
به گزارش خبرنگار ما، ساعت 16 روز شنبه سوم بهمن مرد 55 سالهاي به نام شهرام وحشت زده به كلانتري قرچك رفت و گفت كه دو مرد مسافرنما، پس از ربودنش خودرو و اموال با ارزشش را سرقت كردهاند. شاكي در توضيح ماجرا گفت: من با خودروي پرايدم مسافركشي ميكنم. ساعتي پيش مقابل ترمينال جنوب دو مرد جوان را به مقصد جنت آباد سوار كردم. يكي از آنها در صندلي جلو نشست و ديگري در صندلي عقب سوار شد و من هم به طرف مقصد حركت كردم. بعد از طي مسافتي كوتاه ناگهان مردي كه عقب نشسته بود چاقويي به پهلويم گذاشت و از من خواست مسيرم را به طرف بزرگراه آزادگان تغيير دهم. در حالي كه خيلي ترسيده بودم، قبول كردم و مسيرم را تغيير دادم تا اينكه در مكاني خلوت از من خواستند توقف كنم. وقتي خودرو را متوقف كردم با شوكر و افشانه اشكآور به من حمله كردند، به طوري كه از حال رفتم. آنها دستها و پاهايم را با طناب و دهان و چشمانم را با پارچهاي بستند و مرا در صندلي عقب خودرو انداختند. يكي از آنها پشت فرمان نشست و خودرو حركت كرد و من نميدانستم آنها مرا به كجا ميبرند و از حرفهايشان فهميدم قصد اخاذي از خانوادهام را دارند و بهدنبال جايي ميگردند تا مرا چند روزي در آنجا نگه دارند. آنها تلفني با چند نفر حرف زدند و خواستند تا باغ يا كارگاه متروكهاي را در اختيار آنها قرار دهند كه موفق به پيدا كردن جايي نشدند. وي ادامه داد: همچنين فهميدم كه يكي از آنها كه دوستش او را سيروس صدا ميزد من و خانوادهام را ميشناسد. او گفت كه پسر برادرم را مدتي قبل گروگان گرفته و از خانوادهاش اخاذي كرده است. دو مرد آدم ربا ساعتي بعد تمام اموال با ارزشم را كه 900 هزار تومان پول نقد، يك سكه تمام بهار و تلفن همراه بود از من گرفتند و مرا داخل كانال آبي انداختند و خودروام را كه سند خانهام هم داخل داشبورد آن بود، سرقت كردند. در حالي كه دست و پايم بسته بود و احتمال داشت داخل كانال آب خفه شوم، مردي به كمكم آمد و مرا نجات داد. آنجا بود كه فهميدم دو مرد خشن مرا كنار كارخانهاي در حوالي شهرستان قرچك رها كردهاند و نگهبان كارخانه كه اين صحنه را از دور ديده بود به كمك من آمد و مرا نجات داد.
آغاز تجسسها
پس از طرح اين شكايت پرونده به دستور قاضي مدير روستا، بازپرس شعبه ششم دادسراي جنايي تهران براي رسيدگي در اختيار تيم زبدهاي از كارآگاهان اداره يازدهم پليس آگاهي قرار گرفت.
يكي از آدمربايان همسايه شاكي بود
در حالي كه تحقيقات درباره اين حادثه ادامه داشت، شاكي به پليس مراجعه كرد و سرنخي از آدمربايان را در اختيار كارآگاهان قرار داد. وي گفت: ساعتي قبل مردي با خانهمان تماس گرفت و مدعي شد كه خودرو و مداركم در اختيار او و دوستش است. او از من خواست تا 3 ميليون به آنها بدهم و خودرو و مدارك را تحويل بگيرم. وي همچنين تهديد كرد چنانچه به خواستهاش عمل نكنم، خانوادهام را به قتل ميرساند و با خودروام مواد حمل ميكند. پس از اين برايم عجيب بود كه اين مرد تلفن خانهام را از كجا بهدست آورده است، به همين دليل موضوع را با همسايههايم در ميان گذاشتم و نشاني دو مرد آدم ربا را به آنها دادم. وقتي مشخصات دو آدم ربا را توضيح دادم يكي از همسايهها احتمال داد كه يكي از سارقان مردي به نام سيروس باشد كه به تازگي در همسايگی ما خانهاي اجاره كرده است.
به صورت اتفاقي همسايهمان را ربوديم
با به دست آمدن اين سرنخ، كارآگاهان تحقيقات خود را روي سيروس متمركز كردند. آنها متوجه شدند سيروس از مجرمان سابقهدار است، بنابراين 15 بهمن ماه بودكه او به عنوان مظنون دستگير شد. وي در بازجوييها ابتدا منكر جرم خود شد اما وقتي با شاكي روبهرو شد با اعتراف به آدمربايي و سرقت گفت: چند ماه قبل خانهام را به محله شاكي آوردم. در اين مدت بيكار بودم و پولي براي زندگيام نداشتم تا اينكه چند روز قبل از حادثه با مرد معتادي به نام لقمان در ميدان شوش آشنا شدم. بعد تصميم گرفتيم خودرويي را سرقت كنيم و به مالخري بفروشيم. روز حادثه مقابل ترمينال جنوب به دنبال سوژهاي براي سرقت بوديم كه شاكي با خودرواش كنار ما توقف كرد. او مرد سالخوردهای بود و ميتوانستيم حريف او شويم، بنابراين خودرو را دربست كرايه كرديم. وقتي راننده به راه افتاد تازه متوجه شدم كه او همسايه ماست، به همين دليل به لقمان اشاره كردم در محل خلوتي چشمانش را ببنديم تا ما را شناسايي نكند اما در نهايت از سوي پليس شناسايي شديم. وي ادامه داد: بعد از سرقت سواري پرايد را به مبلغ 2 ميليون تومان به صورت قولنامهاي به مالخري فروختيم. پس از اعتراف متهم مأموران پليس خيلي زود لقمان را هم شناسايي و دستگير كردند. لقمان هم در بازجوييها حرفهاي همدستش را تأييد كرد. دو متهم براي تحقيقات بيشتر به دستور قاضي مدير روستا در اختيار كارآگاهان پليس آگاهي قرار گرفتند.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۲۴ بهمن ۱۳۹۴ - ۲۰:۰۵
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 88]