واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: مقتول 2 چاقو داشت
مرد جواني كه متهم است در جريان دعواي خونين مرتكب قتل شده است، در اولين بازجويي اتهامش را انكار كرد.
به گزارش خبرنگار ما، پسر 25 ساله كه پرويز نام دارد، متهم است ساعت 15 روز يك شنبه، 18 بهمن ماه در پاركي نزديكي خيابان مسجد، حوالي ميدان بهاران در جنوب تهران مرد 35 سالهاي به نام مسعود را به قتل رسانده است. پرويز كه در جريان درگيري از ناحيه دست و پا زخمي شده بود، ابتدا به بيمارستان منتقل شد و بعد از درمان صبح ديروز براي بازجويي به شعبه هفتم دادسراي جنايي تهران رفت و مقابل قاضي سعيداحمدبيگي بازجويي شد. متهم همان ابتداي ورودش كه به سختي راه ميرفت وقتي روي صندلي نشست شروع به گريه كرد و گفت مرتكب قتل نشده است. وي پس از بازجوييهاي اوليه دوباره براي تحقيقات بيشتر در اختيار كارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي قرار گرفت.
گفتوگو با متهم
چرا گريه ميكني؟
من يك سال است كه ازدواج كردهام. همسرم باردار است و شب عيد فرزندم متولد ميشود و الان هم دلم براي زنم تنگ شده است. من دوست داشتم كنار خانوادهام باشم، اما الان به دستانم به اتهام قتل دستبند زده شده است.
چرا زمان حادثه به اين موضوع فكر نكردي تا مرتكب قتل نشوي؟
من قاتل نيستم. اصلاً من چاقو نداشتم. وقتي او به من حمله كرد، من زمين خوردم و با پاهايم به او ضربه ميزدم و متوجه نشدم كه چگونه او به قتل رسيده است.
شاهدان گفته بودند كه مقتول با دو چاقو به شما حمله كرد و شما هم با يكي از چاقوهاي مقتول به او ضربه زده بودي؟
من حرفهاي آنها را قبول ندارم. اصلاً لحظه حادثه شاهدي در كار نبود. وقتي مقتول به من چند ضربه زد و خودش ناگهان به زمين افتاد، بچههاي محل رسيدند.
با مقتول اختلاف داشتي؟
من با برادرش اختلاف داشتم. از آنجايي كه من ورزشكار هستم و تيپ ورزشكاري دارم، برادر مقتول هميشه به من حسادت ميكرد. او معتاد به شيشه بود و هميشه توهم داشت تا اينكه شش ماه قبل در مراسم عروسي يكي از دوستانم، او ناگهان به من حمله و با چاقو مرا زخمي كرد. پس از حادثه من به بيمارستان منتقل شدم و از برادر مقتول شكايت كردم. دادگاه او را محكوم به 40 ميليون تومان ديه كرد، اما ريشسفيدان و دوستان ميانجيگري كردند و من او را بخشيدم تا اينكه دوستانم به من خبر دادند، آنها پس از كتك كاري من مراسم جشن برگزار كرده و گفتهاند من از ترس رضايت دادهام. به همين دليل دوباره از او شكايت كردم و پرونده ما به جريان افتاد. همين موضوع باعث كينه و اختلاف بيشتر ما شد.
در بازجوييها گفته بودي كه اختلاف شما به خاطر موضوع اسيدپاشي به خودروي يكي از دوستانشان بوده؟
بله. موضوع اسيدپاشي هم به اختلافات ما اضافه شده بود. مدتي قبل خودروي صفر كيلومتر يكي از دوستان مقتول مورد اسيد پاشي قرار گرفت. از آن روز به بعد مقتول و برادرش به من تهمت زدند كه اسيدپاشي كار من است.
آنها سعي داشتند مرا با صاحب خودرو و دوستانش درگير كنند، اما من گفتم كه كار من نبوده است. پس از اين شنيدم كه مقتول و برادرش به دنبال من هستند تا مرا كتك بزنند تا اينكه اين اتفاق رخ داد.
درباره حادثه توضيح بده؟
من مدتي است بيكارم. به همين دليل تصميم داشتم دو عدد انگشتر طلاي همسرم را بفروشم. در خيابان كنار كاميون پدرم ايستاده بودم كه مقتول از پشت ماشين به من حمله كرد. او دو چاقو از جيبش بيرون آورد و به طرف من آمد. من با دستانم دفاع كردم تا چاقو به قلبم اصابت نكند. همين طور كه عقبعقب ميرفتم به زمين خوردم كه پشتم پر از خار شد. او چند ضربه چاقو به من زد و من هم با پاهايم به او ضربه زدم كه ناگهان صداي نالهاش بلند شد و روي زمين افتاد. من نميدانم چطور چاقو به او برخورد كرد.
الان چي احساسي داري؟
من از اينكه با او درگير شدم، خيلي پشيمان هستم. كاش فرصتي پيش ميآمد و ميتوانستم از دست او فرار كنم تا الان پيش همسرم بودم.
حرف آخر؟
من قاتل نيستم. نميدانم چه سرنوشتي در انتظار من و همسرم است. دوست داشتم شب عيد پيش همسر و فرزندم باشم.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۲۳ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۳:۳۲
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 34]