واضح آرشیو وب فارسی:موج: تأسف آور است که در فرهنگ عمومی ما ناهنجاری ها و ضد فرهنگ های غربی نظیر ولنتاین راه می یابد ولی ما هنوز چیزی به عنوان فرهنگ جشن فجر نداریم و حتی ظرفیت صادر کردن آن را نیز فراهم نکرده ایم.دهه مبارک فجر؛ دهه جالب و هیجان انگیزی است. همه جا صدای موزیک های انقلابی به گوش می رسد. تقریباً همه جای شهر آذین بسته شده است و در سطح رسمی و دولتی نیز آواز بلند و به به و چه چه فراوان و صدای به هم خوردن لبه های تیز قیچی و کنار رفتن پرده های کوچک و بزرگ برای افتتاح طرح های گوناگون چشم و گوش را می نوازد. بااین همه به نظر می رسد یک جای کار می لنگد! انگار یک چیز واقعی نیست. انگار بوی زننده ندانم کاری برخی ارگان ها، پنهان کاری، سیاست ورزی و... در جان شهر می پیچد و این سؤال را در ذهن می آورد که آیا این روزها در کشورمان ایران همه چیز خوب پیش می رود؟! به همین دلیل و برای رسیدن به پاسخ برخی سؤال هایمان نزد دکتر محمود رضا امینی کارشناس ارشد مسائل استراتژیک رفتیم تا چندوچون برخی مسائل را زبان وی بشنویم. جناب آقای دکتر امینی لطفاً به نحو خلاصه انقلاب 57 کشورمان را تبیین و تشریح بفرمایید. واقعیت این است که اتفاقی که در دهه فجر افتاد در تاریخ انقلاب های جهانی بی نظیر بود و قابل قیاس با هیچ انقلابی هم نیست. برای این که مبانی این انقلاب کاملاً ایدئولوژیک، مردم محور، پیشرو و مترقی بود و در آن هیچ دیکتاتوری خشونت مبتنی بر یک تفکر بنیادین وجود نداشت. انقلابی پرشور و عشق و مردمی و تاریخ ساز بود. رهبر آن نیز رهبر و پیشروی انقلابی، حکیم، عارف، مجاهد، فقیه و یک مرد الهی بود. ازاین رو دهه فجر باید برای همیشه در تاریخ جاودانه بماند. دهه فجر انقلاب اسلامی همه ساله در این ایام برگزار می شود. این برگزاری ناظر بر چه مصادیقی است و آیا برگزاری این مراسم را با این شیوه مرسوم صحیح می دانید؟! تمرکز ستاد برگزاری دهه فجر معمولاً ناظر به مراعات دو مسأله است. یکی مراعات مسائل فرهنگی و هنری و دیگری افتتاحیه ها. در خصوص نحوه برگزاری این مراسم هم معتقدم شاید یک روز یک سال و حتی چند سال این نحوه برگزاری مدل موفقی بود ولی اکنون که فضای فرهنگی جامعه به شدت در حال تغییر و تحول است. همچنین هنجارها و ناهنجاری های متعدد و جدیدی وارد سپهر ایدئولوژیکی موجود در کشور می شود و فضای ارتباطات اجتماعی نیز بسیار گسترده تر از قبل شده است. اقتضای یک تحول بنیادین در بزرگداشت دهه فجر به شدت احساس می شود. دهه فجر ارزش آفرین بود، پس ارزش های دهه فجر نیز باید به نحو شایسته نهادینه شود و باورهای فرهنگی عموم مردم را تقویت کند. درحالی که اکنون چنین نیست و ما در این خصوص به یک تکرار سرگیجه آور و کسل کننده رسیده ایم. خروجی برگزاری مراسم دهه فجر را درطی این سال ها چگونه ارزیابی می کنید؟ حقیقتش را بخواهید خروجی قابل عرضه و پذیرشی نداشته ایم. این مسأله در حوزه مسائل فرهنگی بیشتر نمود دارد. برای مثال سزاوار بود که ما در فجر 37، سی و هفتمین سمفونی بی بدیل فجر را در گستره موسیقایی جهانی عرضه کنیم، آیا این کار را کرده ایم؟! اساساً بخش ملی فجر که فرهنگ ساز بازتولید باورهای فجر آفرینی است چقدر توفیق داشته است، آبا بازتولید ارزش های انقلابی باید به واقع ساختارند است؟! تأسف آور است که در فرهنگ عمومی ما ناهنجاری ها و ضد فرهنگ های غربی نظیر ولنتاین راه می یابد ولی ما هنوز چیزی به عنوان فرهنگ جشن فجر نداریم و حتی ظرفیت صادر کردن آن را نیز فراهم نکرده ایم! سیاسیون و دولت مردان ما دهه فجر را صرفاً برای ارائه خود، به نفع خود و بیان طرح هایی که گاه همان طرح های سال های گذشته است و فقط نامشان عوض شده مصادره به مطلوب کرده اند و این یعنی این که جای آن دارد یک اتفاق بنیادین انقلابی در این خصوص رخ دهد. برای مثال تابه حال نشده است که یک کشف یا یک ابداع ملی مثل آن چیزی که در نانوتکنولوژی و بیوتکنولوژی و یا سلول های بنیادی اتفاق افتاد، در دهه فجر محور فجر آفرینی قرار گیرد. از چهره های فجر آفرین تجلیل نشده است. شعرهای فجر آفرین منعکس و منتشرنشده است. ضمن اینکه به نظر می رسد هنرمند واقعی در جشن فجر و یا بازنشر فجر جایی ندارد. جالب است! می توانید برای ما بفرمایید با توجه به افتتاح 4 سد در این ایام پروژه هایی نظیر سدسازی چقدر در جهت معرفی توانمندی های ملی و چقدر در راستای تبلیغات اقناعی صرف است؟! ضمن این که می دانید اصل فرایند سدسازی در دنیا منسوخ شده و محلی از اعراب ندارد. بحث تأمل برانگیز و درعین حال پیچیده ای است. در این خصوص فقط می توانم بگویم ما تمام انرژی مان را صرفاً در جهت قیچی کردن روبان و افتتاحیه این پروژه و آن پروژه و این سد و آن گذاشته ایم. بی توجه به کیفیت اسیر کمیت های بعضاً دروغ و پوشالین شده ایم و اولویت های اساسی کشور انگار از دستمان خارج شده است. و صحبت آخر؟! حرفی باقی نمانده است جز این که بگویم نگذاریم فجر آفرینانی که زنده اند؛ یعنی همان هایی که کوله بار مبارزه بر دوش گرفته اند و از جان و مالشان نیز گذشتند و همچنان هم نفس می کشند در این ایام رنج و غصه بکشند که چرا و چرا و چرا؟! تهیه و تنظیم از: اعظم رمضانی
شنبه ، ۱۷بهمن۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: موج]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 14]