محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1829986642
عکاس واقعه 17 شهریور در گفتوگو با فارس: چزییات عکاسی جمعه سیاه/سربازی که از شلیک کردن به عکاس طفره رفت/در یک روز پنج بار دستگیر شدم!
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: عکاس واقعه 17 شهریور در گفتوگو با فارس:
چزییات عکاسی جمعه سیاه/سربازی که از شلیک کردن به عکاس طفره رفت/در یک روز پنج بار دستگیر شدم!
عباس ملکی اولین عکاسی روزنامه کیهان ثبتکننده لحظههای تکاندهنده حوادث انقلاب و جنگ، روز هفدهم شهریور ۵۷، مامور شد از تظاهرات میدان ژاله که بعدها به میدان شهدا تبدیل شد، عکاسی کند و جمعه سیاه را به تصویر بکشد.
به گزارش خبرنگار تاریخ خبرگزاری فارس، تازه عمل جراحی قلب را از سر گذرانده بود،با این همه با نهایت لطف و با صدائی سرشار از مهربانی،تواضع و امید با ما سخن گفت،تو گوئی همچنان همان تصویرگر جسوری است که با هر عکسی که میگرفت لرزه بر اندام رژیم میافکند و با کوله بار ارزشمندی از ایمان و تخصص، پیام مظلومیت ملتش را که هنوز هم سرنوشت او بزرگ ترین دغدغه اوست، به انسانهای آزاده جهان ابلاغ میکرد. او نیز آن چنان که شایسته جسارت و پایمردیش بود مورد اکرام قرار نگرفت، ولی تا دنیا باقی است و تا دلی برای خوبیها و جوانمردیها میتپد، تصاویر بسیار تاثیر گذار او، از حافظه تاریخی آزادیخواهان پاک نخواهد شد.
*متولد چه سالی هستید ؟ چه شد که عکاسی را انتخاب کردید؟ من متولد 1326 در شهرستان زرند ساوه هستم. دوران ابتدایی را درآنجا تحصیل کردم و چون در آنجا امکان ادامه تحصیل نبود به تهران آمدم. در تهران همزمان با تحصیل، کار هم میکردم. حدود سال 40 بود که وارد محیط کار شدم و در فروشگاهی در لاله زار به نام فتومتروپل که وسایل عکاسی می فروخت، مشغول به کار شدم. از همان جا بود که با دوربین آشنایی پیدا کردم و گاهی هم از همان جا دوربین قرض می کردم و از بچه های خانه مان عکس می گرفتم. بعد مسئله سربازی پیش آمد که من معافیت کفالت گرفتم و سربازی نرفتم. *چه شد که وارد کار مطبوعات شدید؟ یکی از آشنایان که در روزنامه کیهان بودند، گفتند که یک نفر به سربازی رفته و در آنجا یک جای خالی هست و تو بیا و مشغول به کار شو. *چه سالی؟ حدود سالهای 44 و 45. *در چه زمینهای عکاسی میکردید؟ اول که وارد کیهان میشدی، به تو اجازه عکاسی نمی دادند . اول باید از ظهور فیلم و تاریکخانه شروع می کردی و به تدریج پیش می رفتی و تازه اجازه می دادند که عکس چاپ کنی. *بهترین شیوه برای استاد شدن. بله. وقتی که انسان با همه مراحل یک کار آشنا و بر آن مسلط شود و همه جنبه های کار را بشناسد، طبیعتا در اثری که بعدها خلق خواهد کرد، تاثیر میگذارد. به هرحال دو سه سالی در این بخش کار کردم تا به تدریج به من دوربین دادند و گفتند وقتش هست که بروی و عکس بگیری. *آیا بخشهای جداگانه کیهان، از جمله زن و روز و کیهان ورزشی و بقیه کادر و عکاس جداگانه خودشان را داشتند؟ خیر،این طور نبود. زن روز گاهی اوقات به مناسبتهایی مثل انتخاب دختر شایسته، عکاس جداگانهای را به کار میگرفت، چون مثلا همین مراسم جزو پروژههای بزرگ آن بود، ولی اکثر مواقع از عکاسان کیهان استفاده میشد. *شما خودتان از کدام سرویس شروع کردید؟ به تدریج به من دوربین دادند که میتوانستم بروم عکس بگیرم. مثلا اگر مصاحبهای پیش میآمد، تصادفی پیش میآمد، میرفتم و عکس میگرفتم. یک سال به این شکل میرفتم تا کم کم به من اطمینان پیدا کردند و می توانستم در همه زمینه ها کار کنم. *اولین عکسی که از تظاهرات و انقلاب گرفتید و برایتان خاطره انگیز است ، کدام عکس است؟ حکومت نظامی اصفهان. روز جمعه بود و من در کیهان کشیک بودم . دکتر مصباح زاده گفت، «پاشو برو اصفهان.» گفتم،« چی شده ؟»گفت،« حکومت نظامی شده .» یک ماشین شخصی دربستی به من داد و من شبانه راه افتادم. صبح که رسیدم آنجا دیدم هتل عباسی و بانکها و بعضی از مراکز را مردم تخریب کردهاند و درگیری شده و چون شم خبری داشتم و دیگرمی فهمیدم عکس خبری یعنی چه، عکسهائی گرفتم و فرستادم و همان روز در کیهان چاپ شدند ، یعنی شب از تهران راه افتادم و فردای آن روز عکسهایی که فرستادم چاپ شدند. از تهران به من خبردادند که مجروحان درگیریهای شب قبل اصفهان را در بیمارستان ثریا (شهید بهشتی) بستری کردهاند و تو باید حتما عکسهای اینها را بگیری. یکی از نمایندههای کیهان گفت،« هر کسی بخواهد به بیمارستان وارد یا از آن خارج شود، هر چه که داشته باشد ، از او می گیرند و حتی اجازه نمیدهند مردم برای بیمارانشان ، کمپوت ببرند، چه رسد به این که تو بخواهی با دوربین وارد شوی .» پرسیدم،« پس تکلیف چیست ؟ و من بالاخره باید یک جوری وارد بیمارستان شوم.» این آدمی که این حرف را به من زد، جوانک بسیار زرنگی بود و گفت ،«من تو را از راهی که از بالای پشت بام بیمارستان بلدم، میبرم.» خلاصه با هزار جور آرتیست بازی از بام گذشتیم و رفتیم . فیلم را چه جور برگرداندید؟ *از همان راهی که رفته بودیم ، برگشتیم . کسی متوجه نشد ؟ من توانستم سریع و در ظرف پنج شش دقیقه، حدود بیست و پنج و شش نفر را عکس بگیرم و عکسها را از طریق نمایندگی، بلافاصله به تهران رساندم و صفحه اول کیهان چاپ شدند . خلاصه اولین عکس انقلاب را با این وضع و قاچاقی گرفتم. *بعد چه شد ؟ حکومت نظامی افتاد دنبال عکاسی که این عکسها را گرفته بود و به آنها نشانی داده بودند که سوار یک بی. ام. و سفید است و دارد تند تند عکس میگیرد. فردا صبح مرا گرفتند و بردند حکومت نظامی. پرسیدند ،« کی گفته عکس بگیری ؟ به چه اجازه ای این کار را کردی؟» گفتم،« من مامورم و معذور. مرا به ماموریت فرستادهاند و عکس را که برای خودم نمی گیرم. از دکتر مصباح زاده بپرسید که چرا مرا فرستاده.» گفتند،« تو اجازه نداری عکس بگیری .» گفتم،« من که آدم خودم نیستم. رئیسم اجازه بدهد و بگوید نگیر، نمی گیرم .» بیست و چهار ساعتی مرا نگه داشتند. *اذیتتان هم کردند؟ خدا وکیلی نه، ولی بعدش اذیت شدم، چون اینها دستورتوقیف مرا داده بودند، اما دستور آزادی را نداده بودند و در ظرف یک روز، پنج بار توسط ماموران حکومت نظامی دستگیر شدم.همین که در خیابان قدم می گذاشتم، یکی مرا میگرفت و میبرد حکومت نظامی. باز آزادم میکردند و دوباره. *ظاهرا ازطرف مردم هم مورد لطف قرار می گرفتید و حس می کردند مامور دولت هستید و اذیتتان می کردند. این اتفاق، بیشتر در قم روی میداد. مخصوصا در ماه مبارک رمضان که شبها میآمدند به خیابانها و ما میرفتیم عکس بگیریم، از یک طرف ماموران ، ما را میگرفتند و از یک طرف هم مردم به ما شک داشتند. *در کدامیک از وقایع قم حضورداشتید؟ اولین حکومت نظامی. در تمام طول ماه رمضان آنجا بودم و همه وقایع را عکس گرفتم. *و همه این عکسها را به کیهان دادید؟ بله. خودتان هیچی ندارید؟ حتی یک دانه، ما فیلمها را میفرستادیم، ظاهر و چاپ و بعد هم آرشیو میکردند. به ما نمیدادند که داشته باشیم. *از روز هفده شهریور که آن عکس تاریخی و با شکوه را انداخته اید تعریف کنید. صبح هفده شهریور بود که متوجه حکومت نظامی تهران شدم . من آمدم کیهان. دیگر به من اطمینان داشتند و گفتند،« برو میدان ژاله که نیروها آنجا مستقر هستند، سریع عکس بگیر و بیا.» من خودم را تا میدان بهارستان رساندم و از آنجا به بعد، دیگر نگذاشتند ماشین جلو برود و پیاده رفتم. نرسیده به میدان، دیدم یک نفربر ایستاده و فهمیدم که یک پیشبینیهایی کردهاند. وارد میدان که شدم ،دیدم از طرف میدان امام حسین، خبری نیست، ولی ازطرف خیابان پیروزی، یک عده ای دارند میآیند. درخیابان پیروزی آتشی هم روشن کرده بودند. من به اطراف نگاهی انداختم و از یک درخت رفتم بالا که از آنجا عکس بگیرم که یکی از پاسبانها گفت،« مرد حسابی ! تیر هوایی که بزنند کارت ساخته است. بیا پایین!» من چند تا عکس از جمعیت گرفتم و با عجله آمدم پایین و دیدم که جمعیت از سه طرف میدان پر شد، ولی از طرفی که من بودم، یعنی از طرف میدان بهارستان، خبری نبود. یک عده کمی کنار شهرداری ایستاده بودند. یک سرگردی آنجا بود، پشت بی سیم گفت،« ما اینجا فقط شصت نفر نیرو داریم و اگر اینها بخواهند جلو بیایند، ما را پرس میکنند. چه دستور می د هید؟ چه کنیم ؟»از پشت بی سیم گفتند که نیروهای کمکی می فرستند.من در اطراف می چرخیدم و از مردم که شعار میدادند عکس میگرفتم که یکهو دیدم تیراندازی شروع شد. من دیدم که حتی یک نفر عکاس هم وسط میدان نمانده و تصمیم گرفتم به هر قیمتی که شده از آن صحنه عکس بگیرم. سریع خودم را گوشهای کشیدم و از تمام آن صحنهها، عکس گرفتم.
*واقعا شاهکار زدید. باید کسی آنجا میبود تا میفهمید در آن شرایط هولناک، شما چه کردهاید. آیا موقعی که هلیکوپترها از بالا مردم را به رگبار بستند، توانستید عکس بگیرید ؟ من این چیزها را ندیدم. در میدان، جلوی اداره برق، نیروی کمکی پیاده شد. نیروها از طرف میدان امام حسین آمده و مردم را محاصره کرده بودند. نیروی آماده داشتند. ممکن است بعدا این کار را کرده باشند، ولی تا وقتی که من بودم، چیزی ندیدم. بیشتر میگفتند که تیراندازی از بالا شایعه است، به هر حال وقتی تیراندازی در میدان تمام شد، من از میدان خالی هم عکس گرفتم. مردم فرار کرده و نیروها هم رفته بودند. *از جنازه ها هم عکس گرفتید؟ من سه تا جنازه دیدم و عکسشان را گرفتم. *دچار مشکلی نشدید؟ تازه وقتی می خواستم بروم ، آن افسری که گفتم سرش خلوت شده بود و دستور داد که مرا بگیرند و به سرباز گفت،« این فلان فلان شده را زود بگیر!» و یک دشنام اساسی هم به ما داد . سرباز تعلل کرد تا من توانستم فرار کنم. افسر دستور داد که ،« بزنش !» و سرباز، باز وقت کشی کرد تا خلاصه من از معرکه در رفتم و رفتم بین جمعیت و خودم را از دید آنها پنهان کردم . آن روزها سه تومن پول زیادی بود. به یک تاکسی گفتم،« سی تومن بگیر و مرا ببر.» خلاصه عکسها را رساندم کیهان و استادم آقای پرتوی ، فیلمها را گرفتند و خودشان بردند که چاپ کنند. بعد که عکسها را آوردند و کف عکاسی پخش کردند، هرکس عکسها را دید، گریه کرد. بعد آقای هاشمی خبرنگار کیهان گفت،« تو اینجا نمان، چون قطعا ماموران حکومت نظامی دنبالت می گردند.» من دیگر نفهمیدم آن عکسها چه شدند تا سال 58 یکی از آنها را در زن روز چاپ کردند و از من خواستند صحبتی بکنم و بعد هم در روزنامه کیهان عکسی چاپ شد و به تدریج عکسها از یک جاهایی ظاهر شدند. به من که عکسی ندادند. *آیا کسی از شما نخواست که عکسهایتان را بخرد؟ من که نگاتیوی در اختیار نداشتم، ولی شنیدم که بعضی از عکسها به قیمتهای خوبی به خبرگزاریهای خارجی فروخته شدند. عکسها متاسفانه خارج شده بودند.
94/11/17 - 15:09
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 76]
صفحات پیشنهادی
گفتوگو فارس با عکاس لحظه ورود امام/امام چگونه با هنرمند عکاس برخورد کرد
گفتوگو فارس با عکاس لحظه ورود امام امام چگونه با هنرمند عکاس برخورد کردحجتالله الهیان گفت هواپیما نشست و من رسیدم دم هواپیما و از امام عکس گرفتم دو سه تایش را همان جا گرفتم و باقی را وقتی آمدند به سالن به گزارش خبرنگار تاریخ خبرگزاری فارس تقدیر حضرت امام از زحمات « العکاس مازندرانی در گفتوگو با فارس: حمایت دستگاهها و نهادها به موفقیت عکاسان جوان کمک میکند
عکاس مازندرانی در گفتوگو با فارس حمایت دستگاهها و نهادها به موفقیت عکاسان جوان کمک میکندعکاس مازندرانی با اشاره به اینکه مجموعههای دولتی بهخاطر عدم پرداخت هزینه چندان از حرفهایها استفاده نمی کنند گفت حمایت ارگانها و نهادها به موفقیت عکاسان جوان کمک میکند به گزارش خبررئیس سازمان حسابرسی در گفتوگو با فارس خبر داد وصولی 3 میلیارد دلاری صندوق توسعه ملی تا شهریور/ موجودی صندوق 8
رئیس سازمان حسابرسی در گفتوگو با فارس خبر دادوصولی 3 میلیارد دلاری صندوق توسعه ملی تا شهریور موجودی صندوق 87 میلیارد دلار استرئیس سازمان حسابرسی کشور گفت وصولی صندوق توسعه ملی تا شهریور ماه امسال بیش از 3میلیارد دلار بوده است اکبر سهیلیپور در گفتوگو با خبرنگار اقتتابوی عکاسی از پل سیاه اهواز شکسته شد+تصاویر
تابوی عکاسی از پل سیاه اهواز شکسته شد تصاویر قدیمیترین پل اهواز روز جمعه برای نخستین بار به روی عکاسان گشوده شد تا عکسهایی از این پل تاریخی ثبت شود آفتاب پل کارون معروف به پل سیاه عصر جمعه برای نخستین بار پذیرای عکاسان خوزستانی شد به گزارش آفتاب تصویربرداری از ایتکرار/مقیمی در گفتوگو با فارس: نتایج تأیید صلاحیت نامزدهای مجلس جمعه اعلام میشود/نامزدها باز هم فرصت اعتراض
تکرار مقیمی در گفتوگو با فارس نتایج تأیید صلاحیت نامزدهای مجلس جمعه اعلام میشود نامزدها باز هم فرصت اعتراض دارند ۲۷ بهمن ماه اعلام قطعی نتایجرئیس ستاد انتخابات کشور اعلام کرد شورای نگهبان نتایج رد و تأیید صلاحیتهای نامزدهای دهمین دوره مجلس شورای اسلامی را جمعه به وزارت کشور ارئیس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه استان تهران در گفتوگو با فارس: امروز ایران اسلامی همچون نگین در منطقه خاورمی
رئیس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه استان تهران در گفتوگو با فارس امروز ایران اسلامی همچون نگین در منطقه خاورمیانه میدرخشد ایران مظهر ثبات آرامش رشد و توسعه در منطقه استرئیس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه استان تهران با بیان اینکه امروز ایران اسلامی همچون نگین در منطقه خاورمیانهنایب رئیس شورای شهر تهران در گفتوگو با فارس: تعیین تکلیف محور ۱۷ شهریور تا پایان بهمن/ باید رضایت کسبه تامین
نایب رئیس شورای شهر تهران در گفتوگو با فارس تعیین تکلیف محور ۱۷ شهریور تا پایان بهمن باید رضایت کسبه تامین شودنایب رئیس شورای شهر تهران به اعتراض کسبه ۱۷ شهریور اشاره کرد و گفت موضوع را بررسی کردیم و قرار است شهرداری رضایت کسبه را تامین کند و نتیجه کار را تا پایان بهمن اعلام کیک کارشناس بازار کار در گفتوگو با فارس: دستمزد ۱.۵ میلیون تومان حداقل انتظار کارگران است/ انتقاد از اظهارات م
یک کارشناس بازار کار در گفتوگو با فارس دستمزد ۱ ۵ میلیون تومان حداقل انتظار کارگران است انتقاد از اظهارات متناقض نوبخت درباره حقوق کارکنانیک کارشناس بازار کار با اشاره به اینکه حداقل انتظار کارگران برای سال ۹۵ رسیدن مجموع دستمزد به ۱ ۵ میلیون تومان است گفت آقای نوبخت با اظهاتصاویر/ ماجراجویی برای عکاسی از خرس ها
تصاویر ماجراجویی برای عکاسی از خرس ها عکاس 65 ساله طبیعت برای شکار صحنه شنای یک خرس قطبی و بچه هایش به اعماق آب های یخ زده شمال شرق کانادا رفت اما تصاویر شگفت انگیزی عکاسی کرد 94 11 14 - 13 09 - 2016-2-3 13 09 28خسروشاهی در گفتوگو با فارس تشریح کرد روایت کشتیگیری که هر روز مسیر تبریز ـ مرند را رکاب میزد
خسروشاهی در گفتوگو با فارس تشریح کردروایت کشتیگیری که هر روز مسیر تبریز ـ مرند را رکاب میزدپیشکسوت کشتی استان گفت پنبه چی از لحاظ سجایای اخلاقی پهلوانی واقعی بوده و ورزش آذربایجان مرد بزرگی را از دست داد علیرضا خلیلی خسروشاهی در گفتوگو با خبرنگار فارس در تبریز اظهار دا-
گوناگون
پربازدیدترینها