واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: كارآگاه بازي مستأجر دست صاحبخانه را رو كرد
کد خبر: ۵۶۵۹۶۴
تاریخ انتشار: ۱۷ بهمن ۱۳۹۴ - ۰۹:۵۲ - 06 February 2016
مرد صاحبخانه كه در حال انتقال جسد دوستش از داخل خانه بود، وقتي با كارآگاه بازي مستأجرش روبهرو شد، جسد را رها كرد و گريخت.
به گزارش جوان، آذر ماه سال گذشته بود كه زن ميانسالي با اداره پليس تماس گرفت و از كشف جسد مرد جواني داخل گونياي در كوچهاي حوالي خيابان 17 شهريور در جنوب تهران خبر داد.
اين زن به مأموران گفت: صاحبخانهام به همراه دوستش در حال انتقال جسد مردي داخل گوني بود كه با كنجكاوي من گوني را رها كردند و از محل گريختند. لحظاتي بعد از اعلام اين خبر، مأموران پليس در محل حادثه كه ساختمان مسكوني چند طبقهاي بود، حاضر شدند.
مأموران در نخستين گام با جسد مردي حدوداً 35 ساله داخل گوني روبهرو شدند كه بوي تعفن آن نشان ميداد چند روزي از فوتش گذشته است. بررسيهاي اوليه در محل حادثه نشان داد صاحبخانه زن ميانسال كه در طبقه دوم خانهاش زندگي ميكند، مرد جواني به نام ايرج است كه چند روزي است به خانهاش نيامده تا اينكه ساعتي قبل هنگام خارج كردن اين جسد از خانهاش همراه دوستش گوني جسد را رها و از محل فرار ميكنند.
از كودكي عاشق كارآگاه بازي بودم
زن مستأجر به مأموران گفت: من از بچگي به كارهاي پليسي و كارآگاهي علاقه داشتم و به همين دليل به هر چيزي كه در اطرافم مشكوك ميشدم، آنقدر كنجكاوي ميكردم تا رازش را بر ملا كنم. چند روزي بود كه ايرج و همسرش در خانهشان نبودند. خيلي به اين موضوع مشكوك شده بودم تا اينكه از دو روز قبل متوجه بوي بدي از داخل خانهشان شدم. پس از اين با ايرج تماس گرفتم و به او گفتم كه از داخل خانهشان بوي بدي ميآيد. ايرج به من گفت كه احتمالاً قناري و پرندههاي خانگياش به خاطر گرسنگي تلف شدهاند و بوي بد آنها فضای خانه را پر كرده است و قول داد هر چه زودتر به خانهاش بيايد و موضوع را بررسي كند. در حالي كه هر روز بوي بد و متعفن در فضاي خانه بيشتر ميشد، اما از آمدن ايرج خبري نبود تا اينكه دوباره با او تماس گرفتم و گفتم اگر درباره بوي بد خانهاش اقدامي نكند، موضوع را به پليس خبر ميدهم. وقتي نام پليس را آوردم، معلوم بود كه خيلي ترسيده است و از من خواست هيچ اقدامي نكنم و خودش هر چه زودتر به خانهاش ميآيد و بوي بد را از بين ميبرد.
به ماجرا بدگمان شدم
زن ميانسال ادامه داد: از آنجايي كه به كارهاي پليسي علاقه دارم، به رفتارش مشكوك شدم و خانه را تحتنظر گرفتم تا راز اين بوي بد را بر ملا كنم.
وي ادامه داد: ساعتي بعد از اينكه با او تلفني حرف زدم، متوجه شدم ايرج به همراه يكي از دوستانش به خانهشان آمدند. آنها را مخفيانه زير نظر گرفتم تا اينكه دقايقي بعد هر دو در حالي كه جسم بزرگي را داخل گوني قرار داده بودند از خانه خارج شدند كه من جلويشان را گرفتم و از ايرج درباره بوي بد سؤال كردم. او گفت كه گربهاي داخل خانهاش تلف شده و در حال انتقال گربه تلف شده هستند. به آنها گفتم كه در گوني را باز كنند تا گربه تلف شده را ببينم، اما آنها قبول نكردند كه به زور گوني را از آنها گرفتم كه پس از آن ايرج و دوستش گوني را رها كردند و گريختند. وقتي در گوني را باز كردم با اين جسد روبهرو شدم.
بازداشت ايرج
همزمان با ادامه تحقيقات، ايرج به عنوان مظنون اين حادثه دستگير شد. متهم در بازجوييها در ادعايي گفت: من ورزشكارم و چندين مدال هم در رشته كشتي دارم. چند روز قبل يكي از دوستانم از من خواست تا خانهام را چند روزي در اختيارش بگذارم. از آنجايي كه او جايي براي خوابيدن نداشت، زنم را به خانه پدرش بردم و كليد خانهام را به دوستم دادم تا اينكه مستأجرمان با من تماس گرفت و گفت بوي بدي از خانهام ميآيد. وقتي به خانه آمدم با جسد او روبهرو شدم. خيلي ترسيدم و تصميم گرفتم كه جسدش را به بيرون از خانه ببرم كه همسايهمان متوجه اين موضوع شد.
گزارش پزشكي قانوني
پس طرح اين ادعا متهم با قرار وثيقه آزاد شد تا اينكه چند روز قبل پزشكي قانوني علت مرگ مرد جوان را ضربه سخت به سر اعلام كرد. با اعلام نظريه پزشكي قانوني ايرج به دستور قاضي آرش سيفي بازپرس جديد شعبه چهارم ويژه قتل دادسراي جنايي دوباره به اتهام قتل بازداشت شد و مورد بازجويي قرار گرفت.
طرح يك ادعا
متهم اين بار در بازجوييها گفت: مدتي قبل در حال عبور از خياباني بودم كه متوجه شدم مقتول با چند نفر در حال دعوا است. از آنجايي كه ورزشكارم به كمكش رفتم و او را از دست آنها نجات دادم. پس از اين دوستي ما شروع شد. روز حادثه او به خانه ما آمد تا يكي از آپارتمانهايم را اجاره كند. بعد از كمي حرف زدن مقتول به من تهمت زد و گفت كه سيمكارت گوشياش را سرقت كردهام.
همين موضوع باعث درگيري ما شد. ما به جان هم افتاديم و يكديگر را آنقدر كتك زديم كه هر دو از هوش رفتيم. ساعتي بعد وقتي به هوش آمدم متوجه شدم او ديگر نفس نميكشد. از ترس از خانه فرار كردم تا اينكه همسايهمان تلفني به من گفت كه بوي بدي از خانهمان ميآيد. سپس با يكي از دوستانم تماس گرفتم و گفتم كه به من كمك كند شيئي را به بيرون از خانهمان ببرم كه او هم قبول كرد. در حال بيرون بردن جسد بودم كه كارآگاهبازي مستأجرم دست مرا رو كرد.
متهم براي تحقيقات بيشتر به دستور قاضي سيفي در اختيار كارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي قرار گرفت.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تابناک]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 65]