واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: آخرين اقرار قاتل خياط باشی
پسر جواني كه متهم است دوست خياطش را در حوالي بازار ارامنه به قتل رسانده و جسدش را آتش زده است، ادعاي تازهاي را مطرح كرد.
به گزارش خبرنگار ما، اين پرونده بامداد روز دوشنبه 16 شهريور ماه همزمان با كشف جسد سوخته پسر جواني در بازار ارامنه تهران از سوي كارآگاهان پليس آگاهي به جريان افتاد. ساعت يك و 30 دقيقه بامداد همان روز كارگران كارگاه توليدي پوشاكي با ديدن شعلههاي آتش در زمين خالي موضوع را به مأموران پليس و آتشنشانان خبر دادند. لحظاتي بعد مأموران كلانتري 113 بازار در محل حاضر شدند و پس از خاموش كردن آتش با جسد پسر 25 سالهاي داخل خاكسترهاي آتش روبهرو شدند. همان ابتدا جسد مقتول كه با ضربه چاقو به قتل رسيده و بعد به آتش كشيده شده بود به نام حسن شناسايي و مشخص شد مقتول كه خياط بوده در يك كارآگاه خياطي در همان نزديكي كار ميكرده است. پس از اعلام اين خبر قاضي منافي آذر، بازپرس ويژه قتل از دادسراي جنايي تهران به همراه تيمي از كارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي در محل به تحقيق پرداختند. بررسيها نشان داد مقتول در مكان ديگري به قتل رسيده و بعد به اين مكان منتقل و جسدش آتش زده شده است. پسر دايي مقتول كه موضوع را به پليس خبر داده بود، گفت: من و مقتول و چند نفر ديگر از شهرستان زنجان براي كار به تهران آمديم و در كارآگاه خياطي مشغول به كار شديم. امشب حسن قرار بود با يكي از دوستانش به نام شهاب براي چسباندن آگهي به خيابان بروند. من از او بيخبر بودم تا اينكه متوجه آتشسوزي زبالههاي نزديك كارگاه خياطي شدم. وقتي آتشنشانان آتش را خاموش كردند با جسد پسرعمهام روبهرو شدم.
پس از اين، تيم جنايي از شهاب تحقيق كردند. شهاب در بازجوييها منكر اطلاع از مرگ دوستش شد. وي گفت: من و حسن با هم شام خورديم و او به كارگاه خياطياش رفت و قرار بود ساعتي بعد پيش من بيايد تا با هم براي چسباندن آگهي به خيابان برويم، اما نيامد تا اينكه از طريق پسر داییاش فهميدم به قتل رسيده است. مأموران وقتي متوجه تناقضگويي شهاب شدند وي را به عنوان مظنون اين حادثه بازداشت كردند. پس از اين مأموران براي كشف راز اين حادثه فيلم دوربينهاي مداربسته محل حادثه را بازبيني كردند. دوربينها چهره پسر جواني را نشان ميداد كه جسد پتوپيچ شدهاي را به زمين باير منتقل و كنار زبالهها رها ميكرد. در حالي كه بررسيها نشان داد پسر جوان كسي جز شهاب نيست، وي دوباره مورد بازجويي فني قرار گرفت.
متهم در بازجوييهاي بعدي هر بار ادعاي تازهاي را مطرح كرد تا اينكه صبح ديروز پس از گذشت حدود پنج ماه از حادثه، اعتراف جديدي را مطرح كرد.
وي در حالي كه مدعي بود قاتل نيست، گفت: من و حسن با هم دوست بوديم. شب حادثه قرار بود با حسن شام بخورم. او دو عدد دوغ هم از بيرون خريده بود. وقتي در دوغها را باز كرد به صورت پنهاني مقداري پودر به داخل يكي از دوغها ريخت. از آنجايي كه احتمال دادم قصد دارد مرا بيهوش كند، دوغ را به طوري كه متوجه نشود، جابهجا كردم و حسن همان دوغي را خورد كه داخلش مادهاي ريخته بود. بعد از آن من به داخل خيابان رفتم و تعدادي آگهي چسباندم. ساعتي بعد ديدم بيهوش روي صندلي افتاده است هر چقدر صدايش زدم جوابي نداد تا اينكه فهميدم فوت كرده است. خيلي ترسيدم و ابتدا تصميم گرفتم كه داخل كارگاه او را دفن كنم، اما بعد پشيمان شدم. از طرف ديگر اگر جسد در كارآگاه ميماند همكارانم متوجه ميشدند به همين دليل جسدش را پتوپيچ و به داخل زمين بايري در نزديكي كارگاه منتقل كردم و روي جسد مقدار زيادي ضايعات ريختم تا كسي متوجه جسد نشود و من بتوانم در فرصت مناسب جسد را به مكان ديگري منتقل كنم. وي ادامه داد: سپس به طرف كارگاه برگشتم. دقايقي بعد متوجه آتشسوزي داخل زمين باير شدم، اما نميدانم كه چه كسي آن را آتش زد.
متهم براي تحقيقات بيشتر و روشن شدن زواياي پنهان اين حادثه به دستور قاضي منافي آذر در اختيار كارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي قرار گرفت.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۱۳ بهمن ۱۳۹۴ - ۰۹:۲۱
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 121]