واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: سرقت از هماتاقی برای تفریح با پسر مورد علاقه
دختر دانشجويي كه براي تفريح با پسر مورد علاقهاش كارت عابر بانك هماتاقي خود را سرقت كرده بود، ماجرا را شرح داد.
به گزارش خبرنگار ما، چندي قبل دختر جواني سراسيمه به اداره پليس رفت و از سرقت كيف پول و كارت عابرش شكايت كرد. شاكي در توضيح ماجرا گفت: من دانشجوي رشته پزشكي يكي از دانشگاههاي تهران هستم. از آنجايي كه شهرستانيام در خوابگاه دانشجويي زندگي ميكنم. الان فصل امتحانات ماست و من هم چند روزي است سخت مشغول درس خواندن هستم تا اينكه شب قبل پيامكي از بانك تلفن همراهم ارسال شد كه نشان ميداد 15 ميليون تومان از حسابم برداشت شده است. با ديدن اين پيامك شوكه شدم و به دنبال كارت عابر بانكم گشتم كه متوجه شدم علاوه بر كارت عابرم، كيفم كه 400 هزار تومان پول نقد در آن بود، گم شده است. سپس به دفتر خوابگاه رفتم و موضوع را با مسئول خوابگاه در ميان گذاشتم كه او از من خواست به اداره پليس بيايم و شكايت كنم.
با طرح اين شكايت پرونده براي رسيدگي به دستور داديار دادسراي ناحيه شش تهران در اختيار مأموران پليس آگاهي قرار گرفت. بررسيهاي تخصصي مأموران نشان داد دختر و پسر جواني با كارت عابر شاكي از صرافي تعداد زيادي سكه خريداري كردهاند. مأموران در تحقيقات بعدي دريافتند پس از اين حادثه دختر جواني به نام رها از همخوابگاهيهاي شاكي به صورت مرموزي ناپديد شده است. شاكي درباره رها گفت: رها هماتاقي من است. او مدتي است رفتار مرموزي دارد تا اينكه روز حادثه وقتي به او گفتم عابر بانكم سرقت شده است، از خوابگاه خارج شد و ديگر بازنگشت و الان هم از او بيخبرم. همزمان با ادامه تحقيقات، مأموران رها را به عنوان مظنون به سرقت تحت تعقيب قرار دادند تا اينكه چند روز بعد از حادثه وي را دستگير كردند.
وي در بازجوييها ابتدا منكر جرم خود شد، اما وقتي با دلايل روبهرو شد به سرقت كيف و عابر بانك دانشجوي پزشكي اعتراف كرد. وي گفت: من دانشجوي سال اول دانشگاه هستم. من با شاكي دوست و در خوابگاه هماتاق هستم. مدتي قبل از طريق شبكه اجتماعي تلگرام با پسر جواني به نام روزبه آشنا شدم.
ارتباط تلفني و پيامكي ما ادامه داشت تا اينكه او به من پيشنهاد ازدواج داد. او خيلي به من ابراز محبت ميكرد به طوري كه به او اطمينان كردم و در خيابان قرار ملاقات گذاشتيم. از آن روز به بعد ارتباط ما بيشتر شد و روزبه هر روز با زبانبازي خودش را به من نزديكتر ميكرد. چند روز قبل از او خواستم كه با خانوادهاش به خواستگاري من بيايد، اما روزبه مدعي شد كه بيكار است و پولي براي عروسي ندارد. من دلباخته او شده بودم و توان جدايي از او را نداشتم تا اينكه يك روز قبل از حادثه به او گفتم يكي از همخوابگاهيهاي من دختر پولداري است و پدرش وضع مالي خوبي دارد و كارت عابرش هميشه ميليونها تومان داخلش است. روزبه بعد از شنيدن اين حرف مرا وسوسه كرد تا كارت عابر او را سرقت كنم و با پول آن خوشگذراني كنيم.
ابتدا قبول نكردم، اما پسر مورد علاقهام به من اطمينان داد كه شناسايي نميشوم و آنقدر اصرار كرد تا اينكه قبول كردم.
روز حادثه شاكي براي امتحان خوابگاه را ترك كرد كه من به سراغ كمدش رفتم و كيف و كارت عابرش را سرقت كردم. وي ادامه داد: من رمز كارت عابر بانك شاكي را مدتي قبل هنگام خريد از مغازهاي به خاطرم سپردم و پس از سرقت كارت عابر، رمز آن را در اختيار روزبه قرار دادم. بعد از آن ما دو نفري به صرافي رفتيم و روزبه با كارت او تعدادي سكه خريد.
وقتي دوستم سراغ پليس رفت و شكايت كرد، ترسيدم و از خوابگاه فرار كردم. پس از اعتراف دختر دانشجو، مأموران خيلي زود روزبه را شناسايي و دستگير كردند. تحقيقات از دو متهم از سوي مأموران پليس آگاهي ادامه دارد.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۰۹ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۱:۱۷
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 39]