محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1830003012
گفتوگو با جانباز 70 درصد حسن ناظری لحظهای که جوان 21 ساله خودش را تا آخر عمر ویلچرنشین دید
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: گفتوگو با جانباز 70 درصد حسن ناظری
لحظهای که جوان 21 ساله خودش را تا آخر عمر ویلچرنشین دید
من جوان بودم یک جوان 21 ساله با کلی آرزو ولی کمکم به شرایطم عادت کردم ولی بعدها دردی به سراغم آمد که هنوز هم از بین نرفته است.
به گزارش خبرگزاری فارس از شهرستان تنکابن، تبیین و شناساندن فرهنگ ایثار و شهادت از مکانیزمهای دفاعی اسلام برای تسلیح جامعه در برابر هجوم فرهنگهای غیرخودی است، ایثارگری و شهادتطلبی نقش بهسزایی در حفظ دین و ارزشهای آن و استقلال کشور ایفا میکند؛ ترویج فرهنگ ایثار و شهادت و تلاش برای احیای آن بهمنظور مقابله با تهاجم فرهنگی، موضوعی است که نیازمند بررسی ابعاد مختلف آن است. ایجاد کردن و سپس توسعه یک فرهنگ در میان یک جامعه، فعالیتی تدریجی و زمانبر است، البته بعضی از حوادث تاریخ در ایجاد و گسترش یک فرهنگ نقش تسریعکنندهای دارند، مثلاً درباره توسعه و گسترش شهادت در جوامع، حوادث بزرگی در زمان معاصر، پدیده انقلاب اسلامی با رهبری امام خمینی (ره) و سپس جنگ تحمیلی و دفاع مقدس 8 ساله، در رشد و تسریع و گسترش فرهنگ شهادت در میان دیگر جوامع نیز نقش داشتهاند اما برای تداوم و گسترش این فرهنگ در زمان کنونی خبرگزاری فارس در استان مازندران بهعنوان یکی از رسانههای ارزشی و متعهد به آرمانهای انقلاب اسلامی در سلسله گزارشهایی در حوزه دفاع مقدس و بهویژه تاریخ شفاهی جنگ، احساس مسئولیت کرده و در این استان پای صحبتها و خاطرات رزمندگان و خانوادههای شهدا نشسته و مشروح گفتههای آنها را در اختیار مخاطبان قرار داده که در ادامه بخش دیگری از این یادگاریها از نظرتان میگذرد. به سراغ جانباز 70 درصد حسن ناظری ساکن شهرستان تنکابن رفتهایم تا خاطرات مجروح شدنش را در آن عملیات سراسر حماسی، بشنویم، جانباز ناظری مدت 23 سال است خاطراتش را در گنجینه دلش حفظ کرده ولی وقتی میشنود که میخواهیم از او درباره عملیات کربلای 10 بشنویم، با استقبال گرمش روبهرو میشویم؛ ناظری متولد 1345، وقتی به درجه جانبازی نائل شد 21 ساله بود و در خدمت سربازی بهسر میبرد. سرباز سپاه بودید یا ارتش؟ سرباز سپاه بودم، چهار ماه از خدمتم میگذشت که در عملیات کربلای 10 جانباز شدم. چه مسئولیتی داشتید؟ بیسیمچی گردان بودم. کدام گردان؟ گردان امام محمدباقر (ع) لشکر ویژه 25 کربلا، فرمانده ما در آن عملیات آقای ابراهیم اسلامی بود. از وضعیت گردان امام محمدباقر (ع) بگویید. گردان امام محمدباقر (ع) در عملیات کربلای پنج و هشت که قبل از عملیات کربلای 10 در منطقه شلمچه انجام شده بود، شرکت داشت، در دو عملیات کربلای پنج و هشت خیلی از نیروهای کیفی گردان به شهادت رسیده بودند. گردان امام محمدباقر (ع) در ادامه عملیات کربلای پنج فرمانده دلاورش سردار شهید علیرضا بلباسی و جانشین گردان سردار شهید موسی محسنی را از دست داده بود ولی سریع بعد از عملیات کربلای هشت ترمیم شد و به مأموریت کردستان رفت. بیشتر نیروی گردان بسیجی بودن یا سرباز؟ گردان امام محمدباقر (ع) متشکل از بسیجیان و پاسداران و سربازان وظیفه که آن وقتها به آنها پاسداران وظیفه یا مشمول میگفتند، بودند، بیشتر نیروها بسیجی بودند مثلاً شاید 180 درصد از نیروها بسیجی بودند. اگر پاسدارها در ارکان گردان و فرماندهی از دسته تا گردان را بهعهده داشتند، البته بودند بسیجیان باسابقهای که در ردههای فرماندهی دسته تا گروهان حضور داشتند ولی بیشتر آنها پاسدار بودند، در هر گروهان و در ارکان گردان هم تعدادی سرباز وظیفه حضور داشتند، البته سربازان وظیفه هم تا فرماندهی دسته و معاون گروهان پیش میرفتند. بیشتر از سربازان که به مسئولیت میرسیدند کسانی بودند که قبلاً چند مرتبه قبل از سن سربازی بهعنوان بسیجی به جبهه آمده بودند.
شما قبل از خدمت سربازی به جبهه رفته بودید؟ خیر، من بسیجی بودم ولی به جبهه نرفته بودم، وقتی موقع رفتن به سربازیام شد، رفتم سپاه و از سپاه اعزام شدم، چون قبل از اینکه به خدمت بروم خیلی دوست داشتم پاسدار بشوم که بنا به دلایلی نشد ولی علاقه پاسدار شدن در من وجود داشت برای همین تصمیم گرفتم خدمت سربازی را حداقل در سپاه بگذرانم. از عملیات کربلای 10 بگویید. تا آنجا که من میدانم ما در مرحله دوم عملیات وارد عمل شدیم، یعنی لشکر ویژه 25 کربلا در مرحله دوم وارد عمل شد، زیاد از آن روزها در ذهنم نمانده ولی یادم میآید از روی رودخانه وحشیای با کامیون ما را انتقال دادند و ما وارد خاک عراق شدیم. قبل از ما چند گردان وارد عمل شدند و کوههای گولان اسپیدار، تپه سبحان و یکی از پاسگاههای قشن را گرفته بودند، در اینجا باید یادی از سردار شهید حاجحسین بصیر قائممقام لشکر ویژه 25 کربلا بکنم، هیچوقت آن سخنرانی قبل از عملیاتش را فراموش نمیکنم. در چه موردی صحبت کرد. در رابطه با اهمیت عملیات صحبت کرد، اینکه ما چرا این منطقه را برای عملیات انتخاب کردیم و حالا چه وظیفهای به دوش ما است، آنقدر صحبتهایش دلنشین و حماسی بود که احساس نیروی مضاعف به ما دست داده بود. چه ساعتی وارد عملیات شدید؟ حدوداً ساعت 9 الی 9:30 دقیقه شب بود که رمز عملیات به ما اعلام شد و آن را به اطلاع فرماندهام آقای ابراهیم اسلامی رساندم، ابتدا خمپارهها و توپهای ما خط دشمن را زیر آتش گرفتند، وقتی قلههایی که قرار بود ما آن را به تصرف درآوریم زیر آتش توپخانه و خمپارههای ما قرار داشت ما را در حال صعود به بالای قله بودیم، تا نزدیکهای قله که رسیدیم آتش توپخانه ما قطع شد، نیروهای ما حمله را شروع کردند، عراقیها هم منتظر ما بودند، سلاحها و تجهیزات آنها خیلی قویتر از ما بود. بهنظرم آن چیزی که ما را بهسمت جلو حرکت میداد فقط و فقط انگیزههای الهی بود، انگیزههایی که شرایط جنگ آن را در ما تقویت کرده بود، یک فرهنگ شده بود که متأسفانه در همان میادین جنگ جا ماند و به پشت جبهه نیامد، یادم میآید درختی در کنار ما قرار داشت که ظرف چند دقیقه فقط بدنهاش باقی مانده بود، کل برگها و شاخههایش از بین رفتند، یک تیربارچی داشتیم که چند تیراندازی کرده بود، تمام گلولههای عراقیها به سمتش سرازیر شدند، از همه طرف او را زیر هدف قرار داده بودند ولی با این وجود بچهها دست از حمله نکشیدند، البته در آن مرحله بچهها نمیتوانستند به اهداف تعیینشده دست بیابند، چون مهمات خیلی از بچهها تمام شده بود. علت دست نیافتن به اهداف تعیینشده فقط مهمات بود؟ بهنظرم هوشیاری دشمن بود، عملیات چند شب قبل شروع شده بود، دشمن میدانست این عملیات با هدف تصرف شهر ماووت دارد انجام میگیرد، شبهای قبل چند قله مشرف به شهر را از دست داده بود، دشمن مقاومت میکرد تا بیشتر از این ضربه نخورد، ما از سمت پایین به بالا در حال حرکت بودیم. آنها از بالا نارنجک را به سمت ما غِل میدادند و ما باید از پایین به سمت بالا پرتاب میکردیم، همین خودش سختی عملیات را میرساند، در مرحلهای که گردان ما وارد عمل شد دشمن کاملاً هوشیار بود، ما در حال انجام یک عملیات غافلگیرکننده نبودیم، در ضمن عملیات کربلای 10 یک عملیات موفقیتآمیز بود ما در مراحل ابتدایی و بعد از آن به هدف خود دست یافتیم.
چه شد مجروح شدید؟ از نحوه مجروحیت خود بگویید؟ همانطور که گفتم من بیسیمچی گردان بودم، ما در حین عملیات داخل سنگری رفتیم، کمی کار سخت شده بود و قادر به پیشروی نبودیم، مدت زیادی نگذشت که خمپارهای به بالای سنگر اصابت کرد، سنگرهای در حین عملیات، سنگرهای محکمی نیستند، با اصابت خمپاره سنگر کاملاً فرو ریخت، همه افراد داخل سنگر مجروح شدند، جانشین گردان که الان اسمش را بهیاد ندارم، داشت از سنگر خارج میشد که من پایش را گرفتم، او ایستاد و من دیدم صورتم دارد خیس میشود، ابتدا خیال کردم آب است ولی چشمم به شکم او افتاد که پاره شده بود، تازه متوجه شدم که آن خیسی خون او بود که روی صورتم میریخت، او از سنگر خارج شد، من نمیدانستم چه اتفاقی برایم افتاده است، دمرو روی زمین افتاده بودم. هیچ تکانی نمیتوانستم بخورم، صدایی نظر مرا به خودش جلب کرد، وقتی دقت کردم دیدم، علیپور است، بسیجی کم سن و سالی که حتی توان بلند کردن باطری بیسیم را نداشت از ناحیه چشم مجروح شده بود، دیدم دارد از سنگر به بیرون میرود، به او گفتم: «بیرون نرو ...» ولی او تِلوتلوخوران در حال رفتن بود، دستش را گرفتم ولی احساس کردم دستش دارد جدا میشود، سریع دستش را ول کردم، من کمک خواستم، یکی دو نفر آمدند علیپور را بردند ولی من همانطور در سنگر ماندم، آتش دشمن کمتر شد و من هنوز نفهمیده بودم قطع نخاع شدهام. تا غروب آنجا بودم تا بچهها آمدند و مرا به عقب انتقال دادند، در بین راه هواپیماهای دشمن به ما هجوم آوردند، چند راکت بهسمت کوهی که ما در حال عبور از آن بودیم پرتاب کردند، هشت نفر برانکارد مرا حمل میکردند، از راکت هواپیما جان سالم بهدر بردیم ولی خمپاره 120 دشمن ولبکن نبود، وقتی مرا بالای قاطر گذاشتند یک خمپاره به بغل ما اصابت کرد و من از بالای قاطر به پایین افتادم و چند نفر از بچهها مجروح شدند. مرا به مقر بهداری بردند و پانسمان کردند، هنوز من نفهمیده بودم که قطع نخاع شدم، مرا با ماشین صدا و سیما که به منطقه آمده بود تا باند بالگرد رساندند و از آنجا با بالگرد به بانه و از بانه به کرمانشاه منتقل کردند. کجا فهمیدید که قطع نخاع شدید و چه حسی داشتید؟ در بیمارستان دکتر شریعتی تهران متوجه شدم که باید تا آخر عمر روی ویلچر بنشینم، همراه یک جانبازی را دیدم دارد گریه میکند؛ از او پرسیدم: «چرا گریه میکنی؟» گفت: «دکتر برادرم را مرخص کرد و گفت درمانش تمام شد.» من تعجب کردم و گفتم: «او که هنوز روی ویلچر نشسته است!» گفت: «دکتر گفت دیگر بیشتر از این درمان نمیشود او تا پایان عمر باید روی ویلچر بنشیند چون نخاعش آسیب دیده است.» من که شرایطم مثل او بود، تازه متوجه شدم که تا پایان عمر باید روی ویلچر بنشینم در ابتدای امر، خب مشخص است ناراحت شدم، من جوان بودم یک جوان 21 ساله با کلی آرزو ولی کمکم به شرایطم عادت کردم ولی بعدها دردی به سراغم آمد که هنوز هم از بین نرفته است. چه دردی؟! درد ناآگاهی بعضی از افراد از وضعیت و شرایط ما جانبازان البته منظورم به مردم نیست، مردم لطفشان هیچوقت از ما کم نشده و همیشه ما از لطفشان سپاسگزاریم، منظورم یکسری از افرادی است که باید به امورات ما در طول بعد از جنگ رسیدگی میکردند، فقط مشکلات ما جانبازان نه، مشکلات خانوادههای شهدا، به خصوص همسران و فرزندان شهدا، من آن کمبودها را گذاشتم به حساب بی تجربگی افراد، نشناختن افراد، خب از یک طرف ما قبلاً در چنین شرایطی نبودیم تا مسئولین ما آگاهی داشته باشند، قوانینی از قبل نداشتیم که با یک مجروح جنگی و یا خانواده شهید چه برخوردی داشته باشند. به شکر خدا الان کمیقوانین ما با قوانین بینالمللی در خصوص برخورد با صدمهدیدگان جنگ مطابقت پیدا کرد، هنوز خیلی فاصله داریم ولی باز هم شکر.
در قسمتی از صحبتهایتان گفتید که فرهنگ جبهه در میادین جنگ جا ماند، اگر میشود بیشتر توضیح دهید؟ فرهنگ دفاع مقدس و یا جبهه یک فرهنگی بود که شرایط انقلاب و اندیشههای امام و سیره عملی او آن را در جبهه ایجاد کرده بود، فرهنگ ایثار و گذشت، جانفشانی و جانبازی برای کشور البته نه اینکه الان وجود نداشته باشد ولی به گستردگی زمان جنگ نیست، در زمان جنگ این فرهنگ بهطور گسترده در میادین جنگ و حتماً تاثیر آن در پشت جبهه هم به چشم میآمد ولی بعد از جنگ این فرهنگ به پشت جبهه انتقال داده نشد، علتش را بیشتر باید در رویکرد جدید مسئولین نظام بعد از جنگ دید ولی خود رزمندگان و ایثارگران نیز کم مقصر نیستند، چرا که آنها میبایست رسالت زینبگونهشان را به نحو احسن انجام میدادند. با تشکر از این که در این گفتوگو شرکت کردید. بنده نیز از شما که اینچنین وقتی را به من دادید تشکر میکنم.
94/11/08 - 09:23
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 73]
صفحات پیشنهادی
سخنگوی سازمان آتشنشانی شهر تهران در گفتوگو با فارس خبر داد مرگ خاموش یک جوان 17 ساله در مغازه خشکشویی
سخنگوی سازمان آتشنشانی شهر تهران در گفتوگو با فارس خبر دادمرگ خاموش یک جوان 17 ساله در مغازه خشکشوییسخنگوی سازمان آتشنشانی شهر تهران از جان باختن یک جوان 17 ساله به دلیل انتشار گازهای مونوکسیدکربن در مغازه خشکشویی خبر داد جلال ملکی در گفتوگو با خبرنگار اجتماعی خبرگزارحقیقتپور در گفتوگو با فارس: مجلس بر حسن اجرای برجام نظارت میکند/گزارش ۳ ماهه ظریف به خانه ملت/مشارکت نمایند
حقیقتپور در گفتوگو با فارس مجلس بر حسن اجرای برجام نظارت میکند گزارش ۳ ماهه ظریف به خانه ملت مشارکت نمایندگان در تدوین برنامه ۱۵ساله هستهاینائبرئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس گفت کمیسیون گزارشات لازم را از دستگاه ذیربط درباره برداشته شدن تحریمها دریافت و ضمن برراینبار یک جوان 25 ساله سریال قربانیان موتورسیکلت در کاشان ادامه دارد
اینبار یک جوان 25 سالهسریال قربانیان موتورسیکلت در کاشان ادامه داردرئیس مرکز مدیریت حوادث و فوریتهای پزشکی دانشگاه علوم پزشکی کاشان از کشته و زخمی شدن دو نفر بر اثر تصادف موتورسیکلت در این شهرستان خبر داد به گزارش خبرگزاری فارس از کاشان به نقل از روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکخشونت مرد 94ساله علیه عشق دوره جوانی
خشونت مرد 94ساله علیه عشق دوره جوانی پیرمرد آمریکایی که در سالهای پیری قصد تصاحب عشق دوران جوانیاش را داشت به اتهام خشونت و شکنجه یک زن سالخورده دستگیر شد آفتاب به گزارش ایسنا روزنامه ایران در ادامه آورده است این مرد 94 ساله که در دنور کلرادو زندگی میکرد سالها برای جلبنقشه شیطانی پسر نوجوان برای دختر 12 ساله
پسر نوجوان زمانی که نتوانست نقشه شیطانی خود را اجرا کند دست به انتقام گیری زده و عکس های خصوصی دختر 12 ساله را در تلگرام منتشر کرد به گزارش جام جم روزهای پایانی هفته گذشته مردی همراه دختر 12 ساله اش با حضوردر پلیس فتای شهرستان سبزوار با طرح شکایتی گفت نمی داند چه کسی عکس های خشهردار کاشان در گفتوگو با فارس خبر داد اختصاص 15 درصد از بودجه سال آینده به پروژههای پژوهشی
شهردار کاشان در گفتوگو با فارس خبر داداختصاص 15 درصد از بودجه سال آینده به پروژههای پژوهشیشهردار کاشان گفت 15 درصد از بودجه سال آینده شهرداری کاشان به پروژههای پژوهشی و تحقیقاتی اختصاص خواهد یافت محمد ناظم رضوی بعد از ظهر امروز در حاشیه بازدید از مرکز رشد دانشگاه کاشان در گفمشحون در گفتوگو با فارس: گرگانیها به خودشان و بسکتبال شهرشان لطمه زدند/ برنامهای برای حضور بائرمن در چین ند
مشحون در گفتوگو با فارس گرگانیها به خودشان و بسکتبال شهرشان لطمه زدند برنامهای برای حضور بائرمن در چین نداریمرئیس فدراسیون بسکتبال گفت گرگانیها با حاشیه سازی در بازی با پتروشیمی به خودشان و بسکتبال شهرشان لطمه زدند محمود مشحون در گفتوگو با خبرنگار ورزشی خبرگزاری فارسقاتل روانی زن جوان را با ساطور تکه تکه کرد/مادر معتاد کودک دوساله اش را در دستشویی انداخت+ تصاویر
به گزارش ذاکرنیوز اخبار حوادث و انتظامی امروز در این بسته خبری گردآوری شده است مادر معتاد کودک دوساله اش را در دستشویی انداخت تصویر پلیس پسر 2 ساله را که ساعت ها در دستشویی زندانی شده بود و گریه می کرد پیدا کرد قاتل روانی زن جوان را با ساطور تکه تکه کرد تصاویر مردی به علتازدواج همسر سابق پوتین با جوانی 37 ساله+ عکس
همسر سابق رئیس جمهور روسیه با جوانی ازدواج کرد که 21 سال از وی کوچکتر است ازدواج عجیب لیودمیلا پوتین همسر سابق ولادیمیر پوتینلیودمیلا پوتین همسر سابق ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه با آرتور اوکرتنی جوان 37 ساله ازدواج کرد لیودمیلا سال 2013 1391 از پوتین جدا شد و اعلامنوجوان ۱۶ ساله، گروگان ۲ مرد شیشهای
نوجوان ۱۶ ساله گروگان ۲ مرد شیشهای قتل با 2 دشنه نوجوان ۱۶ ساله گروگان ۲ مرد شیشهای تأیید حکم قصاص عامل جنایت در لانه کبوتر نوهاي كه حساب پدربزرگش را خالي كرد ربوده شدن نوزاد یک روزه در بیمارستان 6 پليس حادثه افسریه مجرم شناخته شدند آزمون اشتباه دختر جوان از خواستگارش-
گوناگون
پربازدیدترینها