واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: فرار دختر نوجوان هنگام خواب سنگين مرد سنگين وزن
دختر نوجوان كه موفق به فرار از اسارتگاه مرد سنگينوزن و همدست او شده بود، حادثه را شرح داد.
به گزارش خبرنگار ما، روز يكشنبه 4 بهمن ماه، مرد ميانسالي همراه دختر 17 سالهاش به اداره پليس رفت و از دو مرد جوان به اتهام ربودن دختر نوجوانش شكايت كرد. مرد جوان گفت: ديروز دخترم به مدرسه رفت و عصر منتظرش بوديم كه به خانه برگردد، اما خبري از او نشد. وقتي به مدرسه رفتيم، ناظم گفت كه دخترم بعد از تعطيلي مدرسه با سرويس به خانه برگشته است. در حالي كه خيلي نگرانش بوديم با خانه دوستانش و بستگان نزديكمان تماس گرفتيم، اما كسي از دخترم خبر نداشت تا اينكه ساعت 21 دخترم وحشتزده به خانه آمد. او خيلي ترسيده بود و مدام گريه ميكرد. گفت ساعت 15 هنگام برگشت از مدرسه دو مرد او را ربودند. از آنجايي كه شب گذشته دخترم حال مساعدي نداشت در خانه مانديم و مراقبش بوديم، اما امروز به اداره پليس آمديم تا از دو آدمربا شكايت كنيم.
دختر نوجوان هم گفت: ديروز ساعت 15 در نزديكي خانهمان از سرويس مدرسهام پياده شدم. در حال رفتن بودم كه يك خودروي پژو 206 كه دو مرد جوان داخل آن بودند راهم را سد كرد. سرنشين خودرو كه مرد سنگين وزنی بود با چاقويي از خودرو پياده شد و با زور و تهديد مرا به داخل خودرو كشاند. در حالي كه مرد چاق چاقويي به پهلويم گذاشته بود، راننده با سرعت زياد شروع به حركت كرد تا اينكه با خودرواش وارد پاركينگ خانهاي شدند. آنها مرا از خودرو پياده كردند و به زور به داخل خانه بردند. خيلي ترسيده بودم به طوري كه كه توان هيچ كاري نداشتم و فقط گريه ميكردم و با التماس از آنها ميخواستم مرا رها كنند، اما فايدهاي نداشت. دو مرد خشن تلفن همراهم را از من گرفتند تا نتوانم به خانوادهام خبر دهم. وي ادامه داد: لحظاتي بعد مرد چاق كه خيلي بيحوصله و خسته به نظر ميرسيد به دوستش مقداري پول داد و از او خواست براي او شيشه تهيه كند و دوستش هم پول را گرفت و از خانه خارج شد. بعد از آن مرد سنگين وزن در را با كليد قفل كرد و كليدش را هم برداشت و روي مبلي دراز كشيد تا اينكه دقايقي بعد صداي خر و پفش به گوشم رسيد و فهميدم خوابيده است. همان لحظه فهميدم كه اين بهترين فرصت براي فرار است به همين خاطر به دنبال وسيلهاي گشتم تا قفل در را باز كنم كه یک پيچ گوشتي داخل خانه يافتم و با آن قفل در را شكستم. با صداي شكستن قفل در مرد آدم ربا از خواب پريد و به طرف من آمد تا مانع فرار من شود، اما من با جا گذاشتن كولهپشتي مدرسه و كفشهايم از آنجا گريختم.
پس از طرح اين شكايت، تيمي از مأموران زبده پليس آگاهي به دستور قاضي مدير روستا، بازپرس شعبه ششم دادسراي جنايي تهران براي شناسايي متهمان وارد عمل شدند.
بررسي مأموران نشان داد خانهاي كه دختر نوجوان شش ساعت در آن حبس بوده، متعلق به مرد جواني به نام مازيار است كه با مشخصاتي كه شاكي داده مطابقت دارد. بنابراين مأموران مازيار را به عنوان مظنون اين حادثه بازداشت كردند.
وي صبح ديروز براي بازجويي در دادسرا حاضر شد. متهم در طول بازجويي همهاش در خواب بود و با هر سؤال بازپرس از خواب ميپريد و ميگفت خمار هستم و خوابم ميآيد. مازيار گفت: من مكانيك خودرو بودم و وضع مالي خوبي داشتم تا اينكه مدتي قبل معتاد به مواد مخدر شيشه شدم. بعد از آن بود كه زندگيام رو به تباهي رفت و در آتش شيشه خاكستر شد. من زماني كه خمارم در خوابم و وقتي هم شيشه مصرف ميكنم توهم ميگيرم. روز حادثه پس از مصرف شيشه با دوستم شاهين به داخل خيابان رفتيم و شاكي را با تهديد چاقو ربوديم. ما قصد داشتيم پولهايش را سرقت و از او اخاذي كنيم، اما وقتي به خانه آمديم دوباره خمار شدم و از دوستم خواستم برايم مواد تهيه كند. وقتي او بيرون رفت، من خوابم گرفت و دختر دانشآموز با شكستن قفل در موفق به فرار شد.
متهم براي تحقيقات بيشتر در اختيار كارآگاهان پليس آگاهي قرار گرفت. مأموران به دستور قاضي مدير روستا در تلاشند تا همدست مرد آدمربا را دستگير كنند.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۰۷ بهمن ۱۳۹۴ - ۰۹:۲۶
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 158]