واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها:
طنز؛ «بیا تا غمامو تو جونت بریزم»
در اینکه ما دارندگان خون پاک آریایی همگی فرهیخته هستیم و از هر انگشت مان یک هنر می چکد (و حتی بعضی وقت ها هنر شرشر می ریزد) شکی نیست ولی گاهی باید بنشینیم و با دقت به هنرهای مان نظری دوباره بیندازیم تا یادمان بیاید که چقدر خوبیم ما.
ماهنامه خط خطی - علیرضا کاردار:
تو هیچ مداد رنگی نیست
در اینکه ما دارندگان خون پاک آریایی همگی فرهیخته هستیم و از هر انگشت مان یک هنر می چکد (و حتی بعضی وقت ها هنر شرشر می ریزد) شکی نیست ولی گاهی باید بنشینیم و با دقت به هنرهای مان نظری دوباره بیندازیم تا یادمان بیاید که چقدر خوبیم ما. مثلا از قدیم هنر نقاشی مان زبانزد عام و خاص بوده، از همان زمان که نیاکان مان در غارها یک گردالی و پنج تا سیخ می کشیدند و اسمش را می گذاشتند دایناسور. بعدها هم که مفت و بی چشمداشت نقاشان بی شماری تولید و به جهان هدیه کردیم. این را می شود از ضرب المثل هایمان هم فهمید، مثلا می گوییم «فلانی قورباغه را رنگ می کند و به جای قناری می فروشد».
حالا داستان امروز ماست، مدیرعامل اتحادیه باغداران مازندران گفته: «بسیاری از میوه ها به صورت پیشرس برداشت و متاسفانه با رنگ میوه رنگ افزایی می شود.»
باز جای شکرش باقی است که پرتقال را رنگ می کنند و به همان اسم پرتقال می فروشند، نه این که کمبزه را رنگ کنند و به جای آناناس بهمان قالب کنند. ما هم که به کمبزه آلرژی داریم و واویلا...!
برخورد نزدیک از نوع ظریف
الکی نیست که به آقای ظریف می گویند سردار دیپلماسی، آنچنان در هر زمینه ای با سیاست حرف می زند که راه پس و پیش را به رویی طرف مقابلش می بندد. وقتی خارجی ها را به زانو درآورد، ما که دیگر جای خود داریم.
مثلا چندی پیش گفت: «به سفارتخانه ها تذکر دادم هرگونه رفتار کمتر از شأن ایرانیان خارج از کشور مستوجب برخورد است.» دست کم ده معنی و مفهوم از این جمله برداشت می شود. مثلا تذکر خشک و خالی به سفارتخانه ها کافی است یا بعدش هم باید پیگیری ای چیزی بشود؟ یا شأن ایرانیان دقیقا کجای شان است که نباید با کمترش رفتار کرد؟ بعد شأن ایرانیان خارج از کشور با مال داخل کشور چه فرقی دارد که برای آنها مستوجب برخورد است و برای ما مستوجب هیچی؟ یا برخوردشان چه جوری است؟ نکند جوری باشد که موجب خوش خوشان طرف مقابل شود و باز هم برای برخورد بیشتر به شأن مان کار داشته باشد؟ خلاصه این که آقای ظریف مان خیلی ناقلاست با این مدل حرف زدنش!
به من بدبین نشو هرگز
اصلا جالب نیست مسئولی همینطور از روی هوا سخنی بگوید که بعد مردم برایش حرف دربیاورند. مخصوصا اگر آن مسئول، معاون رییس جمهور باشد و بگوید: «از صدا و سیما و برخی رسانه ها می خواهیم بگذارند مردم امیدوار و خوشحال باشند و به دولت و رییس جمهور خوش بین باشند.»
حالا ما که غریبه نیستیم ولی اگر این حرف ها به گوش منتقدان و مخالفان دولت برسد، فکر نمی کنید چه چیزهایی پشت سرمان می گویند؟ آیا آقای معاون سریالی را که وزارت ارشاد دولت خودش مجوزش را صادر کرده، یعنی شهرزاد را تا حالا دیده؟ آن خوب است؟ همه اش غم و استرس که تا هفته بعد فکر آدم را مشغول خودش نگه می دارد.
مگر الان صدا و سیما مردم را ناامید و ناراحت می کند؟ پس این همه برنامه شاد و مفرح و امیدوار چیست؟ از اخبار و گفتگوهای خبری که دائم در حال پراکندن بذر امید در دل جامعه اند گرفته تاس ریال هایی مانند معمای شاه و کیمیا که پر است از صحنه های شاد و خنده دار که همزمان با روده بر کردن بینندگان، آنها را به فکر وا می دارد که به این دولت خیلی هم خوش بین باشند و قدرش را بدانند!
چند کیلو خرما برای مراسم
به قول مرحوم پدربزرگم، یا یک کاری را نکن، یا اگر کردی طوری بکن که تا سال ها اثرش بماند. ما که این صحبت آن مرحوم را گوش ندادیم ولی گویا هستند کسانی که هر کاری می کنند تا سال ها ردش باقی می ماند.
به گفته دبیر انجمن خرما: «دولت گذشته با سوءمدیریت، بلایی بر سر بازار خرما آورد که قیمت این محصول در بازار جهانی شکست و دیگر صادرات خرما توجیه اقتصادی ندارد. به دلیل سرانه مصرف پایین خرما در کشور، محموله های بسیاری توسط سازمان تعاون روستایی مدفون شده که برای اصلاح این وضعیت باید برای مصرف خرما تبلیغ کرد.»
یعنی حتی خرما هم از دست شان در امان نمانده بوده؟ برای آن موضوع که کاری از دست ما برنمی آید، ولی برای بالا بردن مصرف خرما لازم نیست کسی کاری انجام دهد. با همین روند افزایش آلودگی هوا و بی تفاوتی مسئولان و افزایش تلفات، خود به خود مصرف خرما اوج می گیرد. تازه اینطوری مصرف گلاب هم افزایش پیدا می کند که با یک تیر، دو نشان زده ایم!
کلاس ملاسو بی خیال
«شهرام ج» در سمینار آموزشی «موفقیت در اقتصاد» سخنرانی کرده و نکات مهمی را به فعالان بخش خصوصی توصیه کرده است. کاری به محتوای سمینار نداریم ولی چه خوب است در بقیه زمینه ها و مسائل مملکت هم از این کارها بکنیم تا از نظریات صاحبنظران هر رشته بهره ببریم. مثلا پهلوان «جواد خ» درباره روش های گزارشگری تلویزیون و نمایندگی مجلس به صورت همزمان، کلاس بگذارد. استاد «یغما گاف» درباره سبک های ترجمه متون سخنرانی کند. آقای «امیر ت ت» درباره ردیف های موسیقی و خانم «سحر قاف» درباره سبک های بازیگری کتاب چاپ کنند. و نهایتا پهلوان «حسین ر» درباره زدن رکوردهایی که نتوان آنها را جابجا کرد، ورکشاپ برگزار کند.
تاریخ انتشار: ۳۰ دی ۱۳۹۴ - ۱۲:۵۴
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برترین ها]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 92]